ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

17 مرداد ماه روز خبرنگار نامگذاري شده است. نقش خبرنگار در عصر اطلاعات و فن آوري به عنوان ابزار اطلاع رساني انكارنشدني است .

هفدهم مرداد ماه سال 1377 محمود صارمي ، خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران (ایرنا) به همراه هشت نفر از اعضاي كنسولگري ايران به دست گروهك تروريستي طالبان در مزار شريف افغانستان به شهادت رسيدند.  به همين مناسبت ،شوراي فرهنگ عمومي هفدهم مرداد ماه هر سال را به عنوان روز خبرنگار نامگذاري كرد.

این روز را به همه خبرنگاران، دوستان همکار و خبرنگاران نشریات الکترونیکی منطقه میمه که به نوعی خبرنگار هستند، تبریک می گویم.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۱۷ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
 
کاری از آقای حمید سراجی به مناسبت ولادت حضرت امام حسین (ع) و حضرت ابولفضل (ع)
 
 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۱۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

مسئولیت این مقاله فقط برعهده نویسنده است و وبلاگ میمه ای ها در راستای بی طرفی در اطلاع رسانی آن را منتشر می کند.  ((( با اندکی تلخیص )))

 

نگاهی به طرح پرورش ( خرگوش ) در اراضی شرقی حوزه آبخیز دستکن

 

براساس اطلاعات واصله شورای محترم شهر وزوان درصدد است در800 هکتار از اراضی شرقی حوزه آبخیز ( دشت میمه وزوان ) مرکز پرورش خرگوش آنغوره با سرمایه گذاری بخش خصوصی احداث نماید .

 

نیم نگاهی به ویژگی های بیولوژیکی و ارزشهای اقتصادی خرگوش آنقوره

 

خرگوش آنقوره ، حیوانی است بسیار آرام و نجیب که در داخل قفسهای 70×70 سانتی متری چند طبقه جهت تولید پشم و گوشت ، پرورش و نگهداری می شوند . پشم تولیدی این حیوان در صنعت ژاکت بافی مورد استفاده قرار می گیرد و دارای خاصیت بسیار جالبی است به نحوی که در زمستان باعث گرم شدن بدن و در تابستان باعث خنک شدن بدن می شود . به همین علت پشم این حیوان بسیار گران است .

علاوه بر پشم ، گوشت این حیوان نیز که بعد از دو سال به مسلخ می رود قابل مصرف است و در خارج از کشور خریدارانی دارد . قبلاً از روده این حیوان هم برای نخ جراحی استفاده می شد .

 

اشاره ای به سابقه سرمایه گذاری در این بخش .

 

حدود 10 سال پیش یکی از سرمایه داران فراری از کشور( آقای دکتر زاهدی طلاساز و جواهر ساز اشرف پهلوی و فریبا دیباج ) پس از چندین سال اقامت در امریکا ، با سرمایه قابل توجهی به ایران برگشت و در دشت ( سگزی) با احداث مزرعه ای بزرگ و حفر دو حلقه چاه و کشت سطحی و سیع علوفه ( یونجه ، هویج و سویا ) و ساخت چندین سالن بزرگ و تجهیز آنها به انواع و اقسام دستگاههای تهویه و مجهز ، اقدام به پرورش 10 هزارراس خرگوش آنقوره نمود . اما پس از چند سال تلاش و تحمل انواع و اقسام مشکلات و مشقات ، بدلیل موانع و مشکلات غیر قابل حل ، کلیه خرگوشها را ذبح و مزرعه را پس از حراج فروخت و به آمریکا برگشت بنظر شما مشکلات غیر قابل حل این سرمایه گذار چه بود ؟

 

1- قیمت بالای پشم تولیدی : بدلیل قیمت بالای پشمهای تولیدی در ایران هیچ کارخانه  ریسندگی و بافندگی حاضر به خریداری آنها نبود ، در آن زمان در خارج از کشور هم این محصول خریدار ی نداشت .

 

2- عدم صدور مجوز دولتی برای  صادرات گوشتهای تولیدی به دلایل شرعی و قانونی 0( تولید و فروش هر نوع مواد خوراکی حرام ، نجس ، مکروه و مضره برای بدن انسان از نظر مراجع و رهبران مذهب تشیع ، حتی برای غیر مسلمان جایز نیست . به همین علت بعد از پیروزی انقلاب کلیه مراکز تولید خوک ، گراز ، قورباغه ، لاک پشت و ماهی های حرام گوشت تعطیل شد ).. ذکر این موضوع به این علت است که نظر مسئولین محترم شورای شهر وزوان و مسئولین محلی را به عواقب بعدی این پروژه جلب نماید .

واگذاری 800 هکتار از راضی بسیار ارزشمند و مستعد برای استقرار و گسترش صنعت در منطقه ( آنهم منطقه ای که در نظر است مجتمع پتروپالایشگاهی و انشاا... در آینده  صدها کارخانه کوچک و بزرگ جانبی احداث و به یک منطقه ویژه اقتصادی صنعتی تبدیل شود ) برای یک طرح شکست خورده ،  تصمیمی عجیب  است ؟!

یقیناً سرمایه گذار که ادعا دارد باسرمایه گذار خارجی از کشور مالزی jont   شده راهکارهای صادرات محصولات تولیدی پروژه را مطالعه و برای رفع موانع و مشکلات آنها چاره اندیشی کرده است لذا مخالفت با اصل پروژه کاری خداپسندانه نیست اما نباید اراضی ارزشمند و کم نظیر منطقه را که بهترین پتانسیلها برای ایجاد منطقه ویژه اقتصادی و صنعتی را دارند با طرح های غیرصنعتی نظیر پرورش خرگوش ، جوجه و کشت گیاهان داروئی فرفیون  (شیر سگ ) اشغال و با واگذاری سطح وسیعی از اراضی منطقه به این پروژه های  بی ارزش برای استقرار صنایع ارزشمند و مفید که می توانند باعث نجات منطقه از محرومیتها و محدودیتهای موجود گردد  محدودیت و تنگنا ایجاد کرد .

واقعاً دشت شرقی میمه و وزوان چه فاکتوری از منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان که روز به روز گسترش می یابد کم دارد . ( طرح اولیه این منطقه 2000 هکتار بود در اسفند ماه 1830 هکتار به آن اضافه شده است اخیراهم 2000هزارهکتاربه آن اضافه شده است) چرا زمینهایی را که در آینده می توان برای یک منطقه ویژه اقتصادی با پس کرانه های آن اختصاص یابد با طرح های بی ارزش به سرمایه گذاران غریبه واگذار می کنیم . برادران گرامی عضو شورای محترم وزوان مطمئن باشید که سرمایه گذاران این پروژه فقط و فقط درصدد تصرف 800 هکتار اراضی مفت و بی صاحب منطقه برای ایجاد مزرعه هستند وگرنه با توجه به نگهداری خرگوش های آنقوره ( در قفسهای 70×70 سانتی متر چند طبقه ،با احداث یک سالن 4000متر مربع می توان 10000رأس از این حیوانات را پرورش و نگهداری کرد پس پرورش 100 میلیون رأس از این حیوان هم نیاز به 800 هکتار زمین ندارد )

باید توجه داشت برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی و در پناه آن رشد و توسعه اجتماعی و فرهنگی هر منطقه نیازمند سرمایه گذاری های دولتی ، خارجی و بخش خصوصی ( بومی ) است و این مهم مستلزم تجهیز منابع مالی( بلند مدت جامعه و مردم منطقه و هدایت ومدیریت ، پس اندازها و سرمایه های کوچک و اندک اشخاص حقیقی و حقوقی برای تامین مالی و اقتصادی خانوارهاست و مطمئن باشید که اهداف سیستمهای توسعه ای منطقه تحقق نمی یابد مگر با بها دادن به سیستم اقتصادهای کوچک و اندک اهالی منطقه که در همهمه فعلی مدیریت منطقه جائی از اِعراب ندارد .در حال حاضر ایجاد تعاونی و هدفممند کردن مسیر سرمایه گذاری ها و اشتراک عامه در سرمایه گذاری های دولتی و بخش خصوصی می تواند علاوه بر رونق اقتصادی خانوارها باعث تجمع نیروی انسانی جوان منطقه در جهت رسیدن به اهداف غائی صنعتی شدن منطقه باشد و روند رشد منابع مالی را برای خانوارها بدنبال خواهد داشت . پس باید هدف اولیه برای گام نهادن در مسیر توسعه صنعتی منطقه ، ایجاد رفاه و تأمین مایحتاج خانوارها و کاهش بیکاری روز افزون جوانان و نیروهای کارآمد منطقه باشد و هدف ثانویه نیز ایجاد زمینه برای سرمایه گذاریهای بزرگ تولیدی دولتی و خارجی که اهالی بخشی از سهام آنها را مالک باشند. حال در این چرخه با حضور افراد فرصت طلب تحت نام سرمایه گذاران ( بخش خصوصی غریبه ) اهداف اولیه کم رنگ . کلیه تلاشها د رخدمت تعدادی سرمایه گذار زالوصفت غریبه قرار خواهد گرفت.

باید  در جذب سرمایه گذاریهای خارجی و دولتی در صنایع بزرگ و مادرکوشید ( صنایع پیشرفته ، مدرن ، تمیز ، کارآفرین و دریک کلام صنایع دارای تکنولوژی مدرن مثل صنایع وابسته به فرآورده های نفتی وفلزی ، خودروسازی و غیره که در کنار حفظ و رعایت مسائل و فاکتورهای بهداشتی و زیست محیطی ، باعث ایجاد بستر برای استقرار دهها و صدها کارخانه و کارگاه جانبی و ایجاد منطقه ویژه اقتصادی صنعتی در منطقه شود .

انتظار آنست که اعضای محترم شورای اسلامی شهر وزوان و مردم شریف و بزرگوار این شهرباتاسی از اهالی شهر میمه ، با همکاری نماینده محترم ، امام جمعه محترم ، فرماندار و بخشدار محترم و سایر مسئولین محلی و منطقه ای جهت احداث منطقه ارزشمند و حیاتی ( منطقه ویژه اقتصادی صنعتی ) که نیازمند اراضی وسیع برای استقرار صنایع ، شهرکهای مسکونی ، فضای سبز و پس کرانه هاست ، همکاری و مساعدت نمایند .  

 

.........................................................................................................

 

 جوابیه آقای معینیان به منتقدان مقاله نوشته شده درباره استخرسازی در میمه  

 

برادران گرامی منتقد

 

1- منظور اینجانب از ساخت استخر، استخر چاه ملی نبود ونیست . منظور طرح احداث استخر حد فاصل دو قنات مزدآباد و رویه است که طرح اولیه آن توسط مشاور بوم کاوان سپاهان تهیه شده و براین نکته یقین دارم  که احداث استخر چاه ملی کاری بسیار پسندیده و قابل دفاع و حمایت است.

 

2- من نمی دانم چرا نام خادمین شهر نظیر مرحوم حاج قیصرخان ، حاج علی جمالی و غیره در برخی نشست ها مطرح نمی شود. آیا رسم انصاف و جوانمردی  است که ازذکر خدمات خادمان مردم روی بگردانیم. آیا این آقای جمالی نبود که با تلاش شبانه روزی خود مشکلات  قنات مزدآباد را شناسایی کرد و به خاطر بی مهری برخی افراد ، ادامه کار را به شورای کشاورزی محول نمود؟ آیا تشکر و قدردانی از یک انسان که خود و پدرش تاکنون دهها کار عام المنفعه برای شهر میمه انجام داده اند ، معنی حسادت و عناد می دهد؟!!

 

3- منتقد  گرامی ، حقیر حداقل 35 سال است که با اکثر اعضای محترم شورای کشاورزی آشنایی نزدیک و به قولی عامیانه رفیق هستم  و به آنها ارادت و احترام ویژه ای قائلم ، این بزرگواران از دوستان صمیمی مرحوم برادرم بودند و حقیر اکثر تلاش های این عزیزان را ارج می نهم و دستان پینه بسته آنان را از راه دور می بوسم.  

                                                                       باتشکر-  - محمدتقی معینیان

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۱۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

سلام بر تو ای نزدیک ترین نام به خدا! سلام بر تو ای سفینه عشق! مدینه را شور حضور تو پر کرده است. شمیم لبخند پنجره ها! فضا را عطرآگین نموده و آسمان، خیره به نورافشانی مُنزل وحی، نام زیبای تو را زمزمه می کند و زمین چه سعادتمند، گهواره حضور تو پیدا شده است. ای رهبر عاشقان و دلدادگان، ای حسین (ع) میلادت گرامی و پاینده باد.

سوم شعبان، ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت، حضرت حسین بن علی علیه السلام و روز پاسدار  و نیز میلاد مبارک و خجسته باد.

همچنین فرا رسیدن میلاد با سعادت حضرت ابوالفضل العباس (روز جانباز )و امام سجاد علیهم السلام
را به جمیع عزیزان و محبان خاندان عصمت و طهارت تبریک و تهنیت عرض می نمایم

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۱۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
با سلام

سخن اول

برای دختر عمو زهرا

گویی دیروز  بود (تقریبا۲۰سال پیش) که خواهرم و دخترعمو را صبح زود برای تحصیل دردانشگاه اصفهان در روبروی شهرداری میمه بدرقه می کردم.  همان دیروزها  نشاط و زندگی را درچشمان دخترعمو می دیدم ولی امروز خبر درگذشت تاسف بار او را شنیدم. خداوند رحمتش کند.

سخن دوم

نمی دانم از کجای مشکلات و معضلات شروع کنم . از استخری که  بعضی غرض ورزانه ،برخی ناآگاهانه و تعدادی انگشت شمار بادیدگاهی تخصص به ان می پردازند. اینکه درچند روزگذشته برخی افراد استخر چاه ملی رابه پای حساب مقاله آقای معینیان نوشته اند، سخت در اشتباهند.  همچنین  زیر سوال بردن زحمات افراد دیگر هم واقعا دردناک است که برخی از خوانندگان با پیام های خود به اینکاراقدام می کنند. برهیچ کس پوشیده نیست که آقای علی جمالی با صرف وقت فراوان مشکل قنات مزدآباد را شناسایی کرد و شخصا به یاد دارم علیرغم بیماری همسرگرامی شان وقت خود را برای این قنات مصروف می کرد. پس واقع بین باشیم که ابتدا باید مشکل را شناسایی و بعد حل کرد کاری که فرصت آن به آقای جمالی نرسید.

دوم موضوع سیمان و نظر سنجی و.... هم خود داستانی شده است . پس و پشت و کنار و اون ور و این ور، اعضای سرمایه گذار و خلاصه داستان پرونده سیمان و تفرقه افکنی ها و کینه توزی ها یک طرف و دلسوزی بخشدار محترم  برای اجرای این طرح صنعتی هم یک طرف موضوع .. خلاصه هرچه باشد امیدوارم با دعای خیر مردم بخشدار محترم بتوانند میمه راصنعتی کنند . واقعا لازم است.

ذکر نکته ای هم ضروری است و آن اینکه در نظرسنجی بسیار خوب صبح میمه سوالات کلی است . اگر کمی شفاف تر بود بیشتر مراجعه کننده داشت.

و

موضوع  آخر 

برای همه مسئولان محلی و غیربومی میمه آرزوی سلامتی دارم تابا تلاش روزافزون برای میمه عزیز هم دردی دوا کنند.

                                                        انشاءالله

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۱۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
باسلام

از زمانی که در رسانه ها مشغول به فعالیت شدم (البته با کمال افتخار می گویم با سوادی بالاتر از حد انتظار وارد این حیطه  شغلی  شدم) ، همیشه به بی طرفی در عرصه خبر و اطلاع رسانی پایبند بودم. اگر برای سایتی هم پیامی می گذاشتم با جرات و جسارت نام خود را حک می کردم. عرصه خبر مانند بشکه باروت است که اگر گزندی ناآگاهانه برآن وارد شود، دیگر از انتشار حواشی آن نمی توان جلوگیری کرد. این را گفتم به آن دسته از دوستانی عزیزی که با درج پیام های خود با نام های مستعار بنده را مورد لطف خود قرار می دهند!! و ازمن  به عنوان معاند اطلاع رسانی سایتی دیگر نام برده اند : 

فردی  مجهول بانام صداقت طلب"اي كاش ميمه خبرگزاري نداشت"نوشته ي وبلاگ ميمه اي ها در شروع بكار" صبح ميمه"بود.بادروغ نويسي هاي اين وبلاگ در موردنقش .... در لاي روبي قنات مزد واو استخر سوم مزدوا كه كاملا دروغ است وشهامت حذف خبر هم در مدير وبلاگ نيست علت مخالفت وبلاگ با"صبح ميمه"كه البته تا الان بد كار نكرده است معلوم شد. 

توضیح لازمه برای این دوست عزیز:

۱- مطلب استخر و ماجرای قنات مقاله و دیدگاه جناب آقای معینیان بوده است که حتما مشارالیه دلایلی تخصصی برای نظرات خود دارد.

۲-  جناب آقای صداقت طلب شما می توانید به اتکای سواد خود، مقاله دندان شکنی !! بنویسید تا درهمین میمه ای ها که قبولش ندارید ، منتشر شود. اینکارازعهده من خارج نیست وبه شرط عدم هتاکی، حتما آن را منتشر می کنم.

و اما دوستی دیگر فارغ از آشنایی و آگاهی به همگرایی من و آقای بخشدار درمبحث توسعه شهری و اتحاد منطقه  نوشته است :

تحريف نكنيد
فردي كه احداث پالايشگاه را به بخشدار سابق وفرماندار سابق و همه ي اسبق هانسبت ميدادحالا لاي روبي قنات را هم به فردي نسبت مي دهد كه:دو سال است در قنات هيچ مسوليتي ندارد و هر روز اب قنات بيشتر شده است.قبلا هم پيمانكار قنات بودو هر روز اب قنات كم ميشد.او بايد درمقابل قتل عام درختان دويست ساله ي سرمزدوا پاسخگو باشد.نويسنده هم اگر ميخواهد تاريخ بنويسد وكتابهايش در مغازه  همين پيمانكار باد نكند"حسود وعنود" نباشد. وبلاگ نويسي به شيوه  وبلاگ "ميمه اي ها" كار آساني است.

از این دوست عزیز هم خواهش می کنم درجایی که ناآگاهانه ازعناد و حسادت فردی دیگرمی نویسد، جایز نیست خودش به همان شیوه به تخریب افراد روی آورد و نکته تکمیلی آن که امیدوارم این فرد به سبک میمه ای ها بنویسد تا ثابت کند اینکاره است!!!

کلام آخر اینکه گویی باید امروز کاملا شفاف سازی کنم :

۱- میمه ای ها بااحداث کارخانه سیمان کاملا موافق است البته اگر محل آن کمی تغییر کند تا هم مسائل زیست محیطی رعایت شود وهم سایر صنایع مهم جایی برای رشد داشته باشند.

۲- مسائل اجتماعی و اقتصادی میمه نیاز به ترمیم اساسی دارد و آقای بخشدار جسارت انجام اینکار را به خاطر اکتیو بودنش دارد.

۳- صحبت ازتاسیس هرصنعتی درمیمه نیازمند نگاهی کارشناسانه به آن است و ایجاد حواشی دراین مسیر فقط به ضررمردم است و بس.

۴- هر شخص و کسی نباید به خوداجازه دهد درهرحیطه ای که تخصص و سابقه فعالیت آن را ندارد ، وارد شود. این برای برنامه ریزی عمومی مسئولان در میمه سم است.

۵- حل اختلافات با نشست های محفلی حل نمی شود و باید با حضور کارشناسان و اساتید و به دوراز نظرات امی و عوام بررسی شود واز این منظر "میمه ای ها " به دمکراسی اعتقادی ندارد !!

۶- شهر میمه ظرفیت های زیادی برای توسعه دارد اما مسئولان گاها فقط از ظرفیت های محدود موجود  نام می برند و از پتانسیل های منطقه  ناآگاهند. برای رفع این معضل ایجاد شورای مشورتی متشکل از نخبگان منطقه ضروری است.

و حسن ختام مبحث برای اینکه متهم به ""عصبانی نویسی "" نشوم، اینکه ای کاش به جای تفرقه افکنی و انتشار کینه توزی های شخصی کمی به اتحاد فکر کنیم .این وبلاگ در سال ۱۳۸۳ باهمین نیت آغاز بکار کرد و هم اکنون نیز به مرام نامه خودپایبند است.

انتشار انتقادها وهتاکی را باید صبورانه از هم جدا کنیم . زمانی که مردم میمه از میمه ای ، وزوانی وازانی و.. حرف می زدند، شهرهای اطراف به سمت توسعه شهری گام برمی داشتند و اکنون نیز که چند وبلاگ و سایت برای اتحاد منطقه تلاش می کنند عده ای سعی در تفکیک جریانات اطلاعات و تفرقه افکنی دارند. واقعا تاسف بار است...

والسلام .ع .وطن خواه

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۱۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

حضور سافت نيوز Soft News [ نرم خبر]  در عرصه خبر عمدتا اجبار است نه انتخاب.

سافت نيوز از چند عنصر اصلي تشکيل مي‌شود:

1ـ راوي اول شخص:

حرفه‌اي‌هاي سافت نويس ترجيح مي‌دهند خبرشان را از ابتدا تا انتها به شيوه راوي اول شخص بنويسند که به آن شيوه شاهد عيني هم مي‌گويند.

"من در پايتخت عراق بودم، در قلب خونين‌ترين روز بغداد. هجده عراقي در آتش انفجار سوختند. نمي‌دانم چند مجروح را از ميانه راه بيمارستان به گورستان شهر برده‌اند....."

اين شروعي ديگر براي همان خبر فرضي مورد بحث است که اين بار به شيوه راوي اول شخص کليد خورده است.

نوشتن به شيوه راوي اول شخص کاري بسيار دشوار است و در واقع شايد هم دشوارترين بخش سافت نويسي باشد و به همين علت هم هست که فقط و فقط حرفه‌اي‌هاي نامدار به اين شيوه مي‌نويسند و تازه‌کارها همان روايت سوم شخص را اما با ادبياتي غيرکليشه‌اي دنبال مي‌کنند.

2ـ چند منبعي بودن:

سافت نيوز برخلاف هرم وارونه که عمدتا فقط به اتکاي يک منبع نوشته مي‌شود و آن منبع هم غالبا يک سخنگوي رسمي است، با اتکا به منابع متعدد نوشته مي‌شود که الزاما هم منابع رسمي نيستند و غالبا آميزه‌اي از منابع رسمي و غيررسمي در آن حرف مي‌زنند. (حرفه‌اي‌ها و آلترناتيوها براي ضربه زدن بهتر به روايت‌هاي رسمي از رويدادها عمدتا به منابع غيررسمي تکيه مي‌کنند)

3ـ پس زمينه‌ها:

يکي ديگر از عناصر مورد استفاده در سافت نيوز، پس زمينه يا همان "بک گروندر" است. پس زمينه در سافت نويسي، برخلاف هرم وارونه که فقط در پايان خبر مي‌آيد تا بعد هم به علت کمبود جا از انتهاي خبر حذف شود! (چه نقش باشکوهي!) در سراسر خبر پراکنده است.

پس زمينه‌ها به کمک سافت نيوز مي‌آيند تا گره‌هاي کور را باز کنند، جزئيات بيشتري از زمان‌ها، مکان‌ها و آدم‌ها به خواننده بدهند و گاه خبر را رنگ آميزي کنند تا از کسالت و تکرار بکاهند و رويداد را بهتر توصيف کنند.

4ـ نقل قول مستقيم:

نقل قول مستقيم هم از ديگرعناصر سازنده و مورد اتکاي سافت نويسي است. از ديدگاه هواداران سافت نيوز، نقل قول مستقيم به خبر جان مي‌دهد و حضور عامل انساني را در آن تقويت مي‌کند. نقل قول مستقيم براي سافت نيوز حکم صداي سوژه را در خبر نويسي راديوئي دارد.

5ـ زبان غير رسمي:

زبان سافت نيوز، خشک و رسمي نيست . در مرحله اول، اين حضور نقل‌قول هاي مستقيم است که از بار رسمي بودن واژه‌ها و کليشه‌هاي رايج در خبر نويسي کم مي‌کند.

خود روزنامه‌نگار هم در مرحله بعد با پرهيز از تکرار واژه‌ها و با استفاده از واژه‌هاي بديع‌تر و حتي با استفاده نسبي از چاشني طنز از شدت رسميت زبان خبر مي‌کاهد.

بايد مواظب باشيد که در کاربرد زبان غيررسمي دچار افراط نشويد. اين يکي از پاشنه آشيل‌هاي سافت نيوز است.

6ـ تحليل:

بله، تابوي تحليل! نه براي سافت نيوز؛ براي هرم وارونه.

تحليل کردن در سافت نيوز رايج است. تحليل يکي از عناصر سافت نويسي است. اما در اين‌کار هم افراط نکنيد، کار دستتان مي‌دهد.

منبع اصلی :کتاب دکتر يونس شکرخواه

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۱۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

اخیراً در سفر به شهر میمه مطلع شدم که شورای محترم کشاورزی میمه درصدد احداث استخر برای ذخیره سازی آب قنات مزدآباد در فصل زمستان و استفاده از آب ذخیره شده ، در فصل کشت و کار است .

این اقدام شورای محترم کشاورزی (شورای جوان ، فعال و پویا) اقدامی پسندیده و قابل دفاع و حمایت نیست . به نظر نگارنده انتقاداتی بر این اقدام شورای کشاورزی وارد است .

متأسفانه در 15 سال گذشته این سومین استخری است که قرار است برای ذخیره آب قنات مزدآباد گودبرداری و حفاری شود. اعضای شورای کشاورزی باید دلایل بلا استفاده ماندن دو استخر قبلی را که با صرف هزینه هنگفت حفاری و بخش قابل توجهی از اراضی منطقه را تخریب و غیر قابل استفاده نمود، بررسی کنند و با اقدامی غیر فنی و غیر کارشناسی استخر دیگری حفاری نکنند.به عبارتی آیا می توان دو گودال قبلی را نادیده گرفت ، آیا می توان این دو گودال را تسطیح و نخالجات حاصله از گودبرداری آنها را که بخش عظیمی از اراضی را پوشانده است جمع آوری و محل آنها را تسطیح و بازسازی نمود.

براساس گزارش لرزه نگاری که قبل از پیروزی انقلاب توسط شرکت مشاور فرانسوی سو فر لوگ در دشت میمه انجام شده ، در زیر دشت میمه 32 رسته قنات مخروبه وجود دارد که اکثراً از آبریز کوههای کرکس و قرقچی (مسیر شیب دشت و محل آبریز حوزه) تغذیه می شود.

به عنوان یک کشاورزبه اعضای محترم شورای کشاورزی توصیه و پیشنهاد می دهم ازاستخرسازی دیگری صرف نظرکنند و مطمئن باشید که زیر محل مورد نظرشما نیز قنات مخروبه خواهد بود و این استخر نیز به سرنوشت دو استخر دیگر دچار خواهد شد.

بااحترام : محمدتقی معینیان

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۱۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

در چند سال گذشته با تلاش های شبانه روزی و قابل تقدیر آقای علی جمالی و شورای محترم کشاورزی و حمایت های مسؤولین به خصوص نماینده محترم شهرستان ، قنات مزدآباد از تخریب و نابودی نجات یافت ، اما باید توجه داشت که بعد از قنات مزدآباد،تنها قناتی که ارزش احیا و بازسازی دارد . قنات تاریخی و ارزشمند "رویه " است. نباید از این قنات ارزشمند چشم پوشید ، قنات رویه یکی از قنات های قدیمی و با ارزش شهر میمه است که انصافاً سهم به سزایی برای عمران ، آبادانی و پایداری شهر میمه داشته است.

در حال حاضر یکی از افتخارات تاریخی شهر میمه ، (مسجد جامع ، حمام قدیمی و قلعه تاریخی)آن است. آیا تا به حال ا ز خود پرسیده ایم . این سه آثار ارزشمند که در مرکز شهر قرار دارند و هسته اولیه شهرمان محسوب می شوند. توسط آب قنات رویه احداث شده اند؟ قناتی که مدتی است آب آن "زه بر شده " و در حال نابودی کامل است. آیا حمام عصر صفوی که به آن می بالیم از آب این قنات گرم نشده ؟ و صد سال آب استحمام ، غسل ، وضو ، شرب و غیره شهرمان از آب این قنات تأمین نشده است؟ آیا مسجد چند هزارساله شهرمان با آب این قنات ساخته و در کنار مادی این قنات هزاران سال پابرجا نبوده است؟ آیا قلعه مرکزی شهر میمه که چندین نسل در آن زندگی و محلی برای امنیت و حفاظت از جان ، مال و نوامیس اجدادمان بوده بوسیله آب این قنات احداث و خندق حفاظتی آن با آب این قنات پر و حفاظت نمی شد؟ چرا حال این قنات تاریخی و ارزشمند را از یاد برده ایم؟ درست است حفاری چاههای عمیق (قنات رویه را که روزگاری به خاطر پرآبی به رود - آبه نامگذاری شده) از حیظ انتفاع انداخته اند. اما نباید احیاء و بازسازی آن به بوته فراموشی سپرده شود. (آیا این ناسپاسی نیست؟) آیا قناتی که صدها نسل از اجدادمان از آن منتزع و باعث عمران و آبادانی شهرمان بوده باید به بوته فراموشی سپرده شود؟ چرا چند سال است اراضی وسیع و مستعد این قنات بلااستفاده رها شده ؟ قنات رویه ، یکی از قنوات تاریخی و ارزشمند شهر میمه است که بخش آب ده آن سال هاست لایروبی نشده و هر زمانی این قنات لایروبی شده ، فقط بخش نوکن آن که حدود 65 سال پیش حفاری شده و هیچ گونه آبدهی ندارد. لایروبی شده است اما 5 کیلومتر انتهایی قناتی که از منطقه شمال تپه های معروف به پشته شروع و تا گود کندلان (دریاچه ذخیره آب های زیرزمینی منطقه) ادامه دارد و بخش آبده قنات است حداقل 50 سال است لایروبی نشده است (به نحوی که حدود 2 کیلومتر بخش انتهایی قنات بر روی زمین کاملاً محو شده است.)

اگر این قنات که روزگاری یکی از ارزشمندترین قنوات منطقه بوده ( به دلیل طول عمق کم و آبدهی زیاد ، طول 8 کیلومتر با حداکثر عمق 50 متر و آب دهی 45 لیتر در ثانیه) لایروبی و بازسازی شود به طور یقین تجدید حیات خواهد یافت و دشت های وسیع آب خور آن دوباره سبز و خرم خواهند شد همچنین با توجه به جاری شدن آب این قنات در داخل شهر میمه ، می توان با آب نما نمودن آب آن در سطح شهر ، (مانند دو قنات زیبای مون واروانه در داخل شهر اردستان) چشم اندازی زیبا و فرح بخش برای شهر میمه ایجاد کرد.

اعضای محترم شورای جوان ، فعال و پویای کشاورزی ضمن تقدیر و تشکر از اقدامات پسندیده و قابل دفاع و حمایت شما ، به عنوان یک کشاورز پیشنهاد می کنم:

1- با توجه به خشکسالیهای پی در پی در منطقه ، شورای کشاورزی با اخذ پروانه و مجوز یک حلقه چاه عمیق برای احیاء قنات رویه برنامه ریزی کند (قابل ذکر است مطالعات زلزله نگاری و لرزه نگاری منطقه) حکایت از آن دارد که حجمی بسیار زیاد آب فسیلی در زیر لایه ای مارنی در زیر شهر میمه (از گود کندلان تا دشتی های جنوبی شهر) وجود دارد که رسیدن به آب این دریاچه زیرزمینی اقدامی غبر قابل دسترس نیست و با حفاری چاهی به عمق 250 متر می توان از این آب فراوان استفاده کرد.

2- در صورت وجود اعتبارات دولتی یا مردمی ، جهت تخلیه و تنقیه بخش آبده قنات رویه اقدام کنید و این قنات تاریخی و ارزشمند را بازسازی و احیا کنید ، تا در کنار آن خسته دلی بیاساید و تشنه لبی سیر آب شود و عطش حیوانی و جننده ای را فرو بنشانید. در این گسسته سرزمین همه از هر دین و مذهبی آب را قدر می دانند و حرمت می نهند چه رسد به آبی که از دل زمین بدون صرف هزینه ای سالیان سال جاری شود.

3- حدود 65 سال پیش قنات رویه بر اثر سیل تخریب و مرحوم آقای یزدانی شاهمرادی بخشدار وقت ، برای بازسازی و احیاء دوباره قنات تلاش زیادی نمود واهالی نیز به پاس قدردانی از وی ، پس از جاری شدن دوباره آب قنات ، نام قنات را از رویه به یزدان آباد تغییر دادند. انتظار آنست که بخشدار محترم جهت جلب نظر مسؤولین ذی ربط به خصوص استاندار محترم و تأمین اعتبار برای لایروبی و احیاء این قنات ارزشمند همانند مرحوم یزدانی همت کنند و از هر گونه همکاری و مساعدت با شورای محترم کشاورزی دریغ نورزند. ان شاءا...

محمدتقی معینیان

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۰۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
نفرات برتر آزمون سراسري بخش ميمه

ضمن تشكر از كارشناسي امتحانات آموزش و پرورش ميمه اسامي نفرات برتر آزمون سراسري كه تا كنون توسط اين كارشناسي به سايت صبح ميمه اعلام شده است به شرح زير مي باشد:

 

 

ضمن تبريك به نفرات برتر و خانواده هاي آنان و آرزوي موفقيت براي كليه‌ي داوطلبان ورود به دانشگاهها ، چنانچه داوطلباني داراي رتبه برتر بوده و اسامي آنان اعلام نشده است با كارشناسي امتحانات آموزش و پرورش ميمه تماس حاصل نمايند

 

نام نام خانودگی دبیرستان رتبه رشته
زهره زمانی فاطمه زهرا 34 انسانی
فاطمه نوری عفت   انسانی
مریم سعادت عفت   انسانی
فریبا زینلی عفت   انسانی
پریسا مالیان فاطمه زهرا   انسانی
مریم جباری رجایی   انسانی
زینب خانعلی عفت   انسانی
ساناز خواجه عفت   انسانی
مریم اسدی فاطمه زهرا   انسانی
فاطمه مشرفی عفت   انسانی
ملیحه ملک نژاد فاطمه زهرا   انسانی
زهرا صالحین عفت   انسانی
سکینه غازان رجایی   انسانی
فاطمه السادات ظهرابی فاطمه زهرا 1240 تجربی
فرید ه زیبایی فاطمه زهرا   تجربی
مرضیه هاشمپور عفت   تجربی
فرشته بخشنده عفت   تجربی
محدثه زمانی فاطمه زهرا   تجربی
سعید قربان شریعتی   تجربی
فاطمه بذرافشان عفت   تجربی
زهرا اسماعیلی فاطمه زهرا   تجربی
مرجان شعبان فاطمه زهرا   تجربی
مریم سلطانی فاطمه زهرا   تجربی
عاطفه احقاقی فاطمه زهرا   تجربی
مصطفی صادقین شریعتی   تجربی
مهدی توکل شریعتی 402 ریاضی
سعیده مختاری فاطمه زهرا   ریاضی
محسن متوسلی شریعتی   ریاضی
عباسعلی کمال شریعتی   ریاضی
مریم صانعیان فاطمه زهرا   ریاضی
محسن قادری شریعتی ریاضی
+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۰۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

سالروز مبعث پاکترين انسان ها و بهانه خلقت ، حضرت محمد مصطفي مبارک.

اي مطلع قصيده خلقت جناب عشق اي مصدر سپيده تو اي آفتاب عشق

روزي که از خمير خلقت هستي خبر نبود تنها خداي بود و تو اي مستطاب عشق

هستي به زير سايه نور تو هست شد اي کارگاه عرش خدا را شهاب عشق

پيدا ز ناز ديده تو عرش کبرياست اي ذروه نگاه خمار تو باب عشق

 

باسلام

دوباره از سيمان و احداث کارخانه آن زمزمه هايي به گوش مي رسد. اشاراتي که مي شود با با نگاه هاي متفاوتي به آن نگاه کرد. به هر نگاهي به اين موضوع ، مي توان شوق بالندگي ، رشد سازندگي و پيشرفت در منطقه ميمه را درآن ديد.

منتهي مراتب کانال هاي بيا ن موضوع گويي تاب تحمل يکديگر ندارند ، مساله اي که بارها از همين منظر ضربه به منافع اکثريت وارد شده است.

تاسيس کارخانه سيمان سرند خواست قلبي مردم است و اي کاش اختلافات دراين خصوص را بشود بدور از نگاه هاي فرصت طلبانه حل کرد.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۰۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
باسلام

وبلاگ تا سه شنبه  تعطیل خواهد بود.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۰۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
پروژه آبراه سراسری ایران(ایرانرود)

 

برای از میان بردن مشکلات عظیم اقتصادی باید به چاره جویی های خارق العاده دست یازید تا بتوان از انفجارجلوگیری نمود .طرح عظیم ساختن آبراه سراسری ایران ، ایرانرود، بر این اصل استوار است.پروژه ایرانرود که پس از مطالعه فراوان و بررسی های همه جانبه ارائه میگردد، برنامه ای است بنیادین که پس از رایزنی و همکاری با گروهی از استادان و متخصصین ایرانی و غیر ایرانی در رشته های اقتصاد ،

زمین شناسی ،آب شناسی، مهندسی راه و ساختمان، نفت، معادن، جامعه شناسی، محیط زیست، کامپیوتر، ارتباطات و امور مالی و حقوق بین الملل برروی کاغذ آورده میشود تا به خاست خداوند و همت ایرانیان

برون مرزی و درون مرزی به تحقق بپیوندد. نکته قابل توجه اینستکه طرح مزبور یک برنامه آبرسانی ساده نبوده، بلکه یک پروژه آبادانی بسیار گسترده و فراگیر میباشد.

طرح ایرانرود این قابلیت را دارد که نزدیک به دو میلیون نفر را به اشتغال وا دارد، موجب فراهم آوردن آب شیرین در مناطق خشک خاوری ایران گشته، مبارزه با خشکسالی را بنیان نهاده، نیرو و ارزش ژئوپلیتیکی ایران را در گیتی چندین برابر ساخته، آبادانی گسترده به وجود آورده، برای همیشه چهره ارتباطات و حمل و نقل در ایران را دگرگون ساخته و موجب جلب سرمایه و ممر درآمد بی وقفه برای کشور بشود و تا زمانی که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند مورد بهره وری نسلهای آینده ایران قرار گیرد. پس از اجرای این طرح و در مراحل بعدی ، در صورت نیاز میتوان با کشیدن آبراههای باریکتر و ارتباط آنها با شهرهای کرمان ، یزد ، کاشان و قم یک شبکه بزرگ در قلب کشور بوجود آورده و نسلهای آینده را از نتایج بیسابقه آن بهره مند  نمود.

کليات طرح را اينجا بخوانيد :خلاصه طرح

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۰۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

روستای باصفای جوینان 

     

        

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۰۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
برگی از وبلاگ آرمان هاشمی
 
از بررسی آیات و روایات مربوط به نماز به دست می آید که نماز ها از حیث اثر گذاری بر پنج گونه اند .

البته این تقسیم بر اساس کیفیت نمازها و اقسام نمازگزارها است.

1. نماز ناب : نماز ناب نمازی است که با بالاترین درجه از عشق و معرفت و بیشترین خشوع و حضور خوانده شود . نمازی که در آن خاطر نمازگزار آنی غافل از خدا و معطوف به دنیا نشود و نمازگزار به گونه ای در آن غرق شود که اگر تیر از پایش در آورند متوجه نشود .نماز ناب مخصوص انبیا و اولیا است و مقام والایش مرهون همین نماز است . آری نماز ناب چنین اثری دارد . عارفانی چون محمد (ص) ، علی (ع)و علی ابن الحسین (ع) باید که چنین نماز بگزارد . انسانهای معصوم و برگزیده ای که دسترسی به مقام و نماز آنان برای دیگران میسر نیست .

2. نماز پر آثار :نمازی است که آگاهانه و عاشقانه بگزارند . نمازی ناب و پر از حضور ، توسط انسانهای خالص و ناب . این گونه نماز ها در انسان سازی و جامعه سازی نظیر ندارد و مخصوص عارفان و بندگان صالح خدا هستند . افسوس که عارفان در جامعه بسیار اندکند .

پروردگارا عرفان نماز را به ما عطا فرما و ما را به گزاردن نماز عارفانه موفق ساز .

3. نماز موثر : چنانچه آفات نماز یعنی جهل ، ضعف ، سهو وریا را به آگاهی ، ایمان ، توجه و اخلاص بدل سازیم نمازمان نماز موثری خواهد بود . آنان که نماز موثر و سازنده به جای می آورند بسیار کمتر از کسانی هستند که نماز کم اثر می خوانند . این نماز، نماز مومنانی است که اهل علم و معرفتند.

4. نماز کم اثر : نمازی است که غالباً از اول وقت خود به تاخیر می افتد و چنانچه در آغاز وقت خوانده شود باز هم با توجه کامل و حضور دل خوانده نمی شود این نماز همان نماز ساهی و غافل است . در دوره فرعون آمده است : وای بر نماز گزاران ، همان نماز گزارانی که از نماز خود فراموش می کنند ( فراموشکار در نماز خود هستند .)

5. نماز بی اثر : نمازی است که نماز گزارنده آن را نه از روی اعتماد و به عنوان یک تکلیف بلکه برای چشم و گوش دیگران و به عنوان یک فریب می خواند و چون نمازش خالی از انگیزه های خدائی و به دور از آگاهی و احساس تعهد و مسئولیت است گاهی نماز می خواند و گاهی نمی خواند .
نماز را با ریا از اثر نیندازیم . ترک ریا کنیم و نمازی اثر بخش بگزاریم .
 
2yvscjo_48x48_c2uei8w4_48x48_c4349i7l_48x48_c

التماس دعا
+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۰۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

كارگردان مجموعه تلويزيوني «روزي روزگاري» گفت: كار كردن با استاد «خسرو شكيبايي» براي من لذت بخش بود چون او بازيگري صاحب سبك بود.

امرالله احمدجو كارگردان مجموعه‌هاي تلويزيوني «روزي روزگاري» و «تفنگ سرپر» در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت:‌ كار كردن با مرحوم خسرو شكيبايي بسيار لذت بخش بود و ما به جز همكاري، رفاقت سفت و سختي نيز با هم پيدا كرده بوديم.
وي افزود:‌ از زماني كه اين خبر را شنيدم به واقع عزادار هستم و فكر مي‌كنم با اين اتفاق، جامعه بازيگران ما عضو مهمي را از دست داد. جاي ايشان به زودي پر نخواهد شد و اين خلاء تا ابد ادامه خواهد داشت.
وي در ادامه گفت: من با خودم قرار گذاشته بودم كه در كارهايم حتما از حضور خسرو شكيبايي بهره ببرم و از حضور او در كارهايم لذت مي‌بردم. البته درباره جايگزين شدن فرد يا افراد ديگري به جاي او بايد بگويم كه به هر حال خود مسأله بازيگري پويا است و اشخاصي پيدا مي‌شوند كه در اين عرصه همپاي زنده‌ياد شكيبايي باشند، اما هركس جايگاه خود را دارد و او در بازيگري سبك ويژه‌اي براي خود داشت و آدم به‌دردبخوري در سينما بود و شخصي نبود كه بگوييم حالا كه از ميان ما رفت، جايش به زودي پر خواهد شد.
وي گفت: زنده ياد «خسرو شكيبايي» در بسياري از اوقات فرد كارآمدي بود و باز هم تأكيد مي‌كنم كه جامعه بازيگري ما عضو بسيار مهمي را از دست داده است.

یادداشت احمدجو برای مرحوم شکیبایی

احمدجو دررثای شکیبایی(منبع صبح میمه)

امرالله احمدجو، متولد  روستای زیاد آباد میمه . در نگارش فيلمنامه تبحر دارد و قصه‏نويسى را نيز تجربه كرده است. مدت‏ها پيش مجموعه قصه‏هاى كوتاهش با عنوان قصه‏هاى محله در هفته‏نامه مهر به چاپ رسيد و قرار است مجموعه داستان‏هاى قصه دهكده اش نيز به چاپ برسد. همچنين كتابى تحت عنوان قصه‏هاى پراكنده را در دست انتشار دارد. تاکنون دوسریال تلویزیونی روزی و روزگاری وتفنگ سرپر را با فیلم سینمایی شاخه های بید ساخته است .

 س: از چه سنى كتابخوانى را آغاز كرديد؟

از دوم دبستان. هميشه به قصه‏هايى كه در كتاب‏هاى درسى‏ام به چاپ مى‏رسيد، علاقه‏مند بودم. به همين دليل خارج از تكليف مدرسه دنبال ساير قصه‏ها مى‏گشتم و سر از حكايت‏هاى سعدى درمى‏آوردم! البته در آن زمان در روستاى ما كتاب‏هايى كه متعلق به گروههاى مختلف سنى باشد وجود نداشت و اصلاً روح ما هم از وجود اين چيزها خبر نداشت!

شما در كجا زندگى مى‏كرديد؟

روستاى زيادآباد ميمه اصفهان. الان هم درست سر جاده اصفهان و تهران قرار دارد.

به غير از حكايت‏هاى سعدى، در آن دوران چه كتاب‏هاى ديگرى مى‏توانستيد بخوانيد؟

ادبيات عاميانه مثل زندگى انبيا از جمله يوسف و زليخا و يا اسكندرنامه، حسين كرد شبسترى، امير ارسلان نامدار و از اين نوع كتاب‏ها كه معمولاً در خانه‏هاى روستايى موجودند.

در چه سنى قلم به دست گرفتيد؟

در اواخر دوران دبستان. در آن زمان مجله »دختران و پسران« وابسته به مؤسسه اطلاعات به چاپ مى‏رسيد و من هم از كلاس چهارم دبستان خبرنگار افتخارى آن مجله شدم. در واقع قصه‏هاى دنباله‏دار و پاورقى‏هاى مجله به من ياد داد كه چگونه بنويسم و در اصل به تقليد از آنها داستان بلند نوشتم.

در آن هنگام چه نكته‏اى مد نظرتان بود كه بايد رعايت مى‏كرديد؟

مهمترين نكته اين بود كه آدم‏هاى داستان با آدم‏هاى عادى تفاوت دارند و حتماً بايد يك تشخصى داشته باشند.

آن داستان را به چاپ رسانديد؟

اصلاً. چون فكر مى‏كردم كه آنقدر اشكال دارد و ره به جايى نمى‏برد.

چطور شد كه به‏طور حرفه‏اى نويسندگى را ادامه داديد؟

در سال‏هاى بعد به‏خاطر مقالات و انشاهايى كه در دبيرستان مى‏نوشتم، تشويق شدم و همين باعث شد كه اعتماد به نفس پيدا كنم و بعدها كه وارد مدرسه عالى تلويزيون شدم، به‏طور تخصصى »فيلمنامه‏نويسى« را ادامه دادم.

چند سال در اين زمينه كار كرديد؟

تا به امروز حدود 25 سال.

با توجه به تجربياتتان مهمترين مسأله در نگارش فيلمنامه رعايت چه نكته‏اى است؟

اينكه حاصل كار به معناى واقعى يك فيلمنامه باشد و نه چيز ديگر. البته اين مسأله بيشتر يك نكته فنى است تا چيزى كه به اصل فيلمنامه مربوط باشد. اما در مورد خود »فيلمنامه« اين نكته مهم است كه بايد جذابيت داشته باشد.

البته براى »جذابيت« مى‏توان معانى متفاوتى در نظر گرفت. تعريف شما از جذابيت چيست؟

تعريف من اين است كه جذابيت يك كار را ميزان خلاقيتى كه در آن به‏كار رفته مشخص مى‏كند.

با توجه به ساخت سريال‏هايى همچون »روزى روزگارى« و »تفنگ سرپر« به نظر مى‏رسد كه به »تاريخ« و مباحث »تاريخى« به طور خاص علاقه‏مند هستند. اين طور نيست؟

من به تاريخ علاقه‏مندم ولى نه به طور خاص. در عوض علاقه خاصى به »طنز« دارم. ولى با اين وجود مى‏توانم بگويم هر موضوعى به‏صورت جذاب بيان شود، قطعاً مجذوبش مى‏شوم.

 گرايش به طنز در كارهايتان مشهود است ولى چرا به‏طور مشخص به »كمدى« نزديك نمى‏شويد؟

»كمدى« تعريف جدايى از »طنز« دارد. در واقع در »كمدى« مسائل را كاريكاتورى و اغراق شده مى‏بينيم كه بيش از همه ايجاد خنده مى‏كند، ولى »طنز« بدهكار خنده نيست، بلكه گاهاً متأثر و غمگين مى‏كند ولى با اين حال »طنز« طيف‏هاى گوناگونى دارد كه يك سويش كمدى است.

با اين توصيف درباره كتاب »دايى‏جان ناپلئون« چگونه قضاوت مى‏كنيد؟

بايد بگويم كه بخشى از رمان را خوانده‏ام ولى آن مقدار هم به من ثابت كرد كه نويسنده در ارائه شخصيت‏ها و موقعيت‏ها موفق بوده است و حتى مى‏توان گفت در رديف آثار مهم ادبيات معاصر ايران قرار دارد.

بهروز افخمى در يك جايى از شما به‏عنوان كسى كه »عناصر داستانى« را بخوبى مى‏شناسد، ياد كرده است. با توجه به توصيف ايشان، كداميك از داستان‏نويسان ايرانى را مى‏پسنديد؟

خوب، آقاى افخمى لطف دارند. ولى بايد بگويم كه نويسندگان خوب معاصر زياد داريم مثل كارهاى غلامحسين ساعدى، بزرگ علوى و برخى از كارهاى صادق هدايت....

مثلاً كداميك از كتاب‏هايش؟

منظورم قصه‏هاى كوتاه اوست...

نظرتان درباره كتاب‏هاى »سيمين دانشور« چيست؟

به نظر من ايشان بيشتر به‏عنوان مترجم و اهل ادبيات مطرح هستند، تا يك داستان‏نويس، البته اين نظر شخصى من است.

محمود دولت‏آبادى چطور؟

»هجرت سليمان« او را دوست دارم.

و »كليدر« چطور؟

به نظرم در »كليدر« آگاهانه خواسته است يك رمان مطول بنويسد. در صورتى كه كميت را بايد موضوع يك داستان و رمان تعيين كند، نه اينكه از قبل بخواهيم يك اثر طولانى بنويسيم!

كتاب »تابستان همان سال« ناصر تقوايى را خوانده‏ايد؟

خير.

در چه ساعاتى از روز راحت‏تر مطالعه مى‏كنيد؟

 زمان معينى را در نظر نمى‏گيرم. هر وقت به نوشته جذابى برخوردم از همان لحظه خواندن آن را شروع مى‏كنم. حتى هنگام سوار شدن به تاكسى. گاهى اوقات يك نوشته جذاب باعث مى‏شود كه كار اصلى‏ام را نيز رها كنم!

نظرتان را درباره هر يك از طنزنويسانى كه نام مى‏برم، بگوييد، مثلاً عزيز نسين.

برخى از طنزهايش جدى است و برخى ديگر در حد طنزهاى اجتماعى تاريخ مصرف‏دار مى‏باشد.

ابوالقاسم حالت؟

نظرى ندارم.

ميرزاده عشقى؟

كارهاى ايشان را خيلى مى‏پسندم.

ايرج ميرزا؟

با كارش آشنايى ندارم.

كيومرث صابرى؟

طنزهاى ايشان همانند طنزهاى گويندگان تلويزيون است.

سيد ابراهيم نبوى؟

كارهايش بد نيست، البته اگر گزيده‏تر بنويسد.

از طنزنويسان بزرگ غير ايرانى بگوييد.

به طور مثال جرج برنارد شاو، چخوف و حتى داستايوسكى و ماركز وقتى به سمت طنز كشيده مى‏شوند.

به نظر شما با وجود رسانه‏هاى تصويرى و شنيدارى، ديگر نيازى به كتاب داريم؟

كتاب به لحاظ شكلى يك وسيله و ابزار است و طى زمان‏هاى متوالى تكامل يافته است )درواقع نوع صفحه‏بندى، صفحه‏آرايى، جلد كتاب و...( و محتواى آن يعنى ادبيات، بيش از هر چيز ديگر اهميت دارد. ادبيات يعنى داستان، قصه و شعر. حالا ديگر فرق نمى‏كند اين محتوا به‏صورت كتاب‏هاى الكترونيكى باشد و يا شبيه كتاب‏هاى چاپ سنگى و مهم محتوايش است كه بايد انتقال پيدا كند. حال ممكن است براى من كتاب به شكل متداولش مطلوب‏تر باشد ولى اگر جوان امروزى هم از طريق اينترنت به محتواى اثر دست يافت، ديگر بحث شكلى مطرح نمى‏شود. به نظرم همه چيز بستگى به عادت دارد.

به نظر شما چگونه مى‏توان فرهنگ كتابخوانى را گسترش داد؟

بايد عادت به اخذ فرهنگ را براى جوانان جا بيندازيم. مطالعه كه منحصر به كتاب نمى‏شود. مى‏توان با مشاهده، نگاه و ديدن يك فيلم هم مطالعه كرد. وقتى كه چنين فرهنگى جارى شود، خودبه‏خود جوان به سمت كتاب كه سهم مهمى در فرهنگسازى دارد، كشيده مى‏شود. از سوى ديگر موانع فرهنگى كه پيرامونمان زياد وجود دارند را بايد رفع كنيم و وقتى آنها نباشند، خودبه‏خود ذهن‏ها رشد پيدا مى‏كنند.

با چه واژه‏اى مى‏توانيد نويسندگانى را كه نام مى‏برم توصيف كنيد، به‏طور مثال صادق هدايت؟

شوخ.

احمد محمود؟

كلاسيك.

سيمين دانشور؟

پرگو.

دولت‏آبادى؟

روستايى اصيل.

جلال آل احمد؟

معترض

 

امرالله احمدجو

فارغ التحصیل رشته فیلمبرداری از مدرسه عالی تلویزیون و سینما در سال 1353.
شروع فعالیت سینمایی با فیلم شاخه‌های بید به عنوان کارگردان در سال 1367.

 

بخشي از فيلم شناسي:

1376  دنیای وارونه ( شهریار بحرانی )  [فیلمنامه نویس]

1367  شاخه‌ های بید ( امرالله احمدجو )  [کارگردان-فیلمنامه نویس]

 

جوايز و انتخابها

>>  برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (شاخه‌ های بید)

[ دوره 7 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1367 ]

.................................................................

 

پیروزمندان، فیلمنامه

کتاب پیروزمندان احمدجو- نشر سروش

.................................................................

حکایتی از مرحوم شکیبایی

اواخر سال 87 در حال بازی در فیلم میکس بودم. روزی احمدجو با من تماس گرفت تا دیداری با هم داشته باشیم. چند قرار نصفه و نیمه گذاشتیم که متاسفانه به دلایلی، به نتیجه نرسید. برای آن فیلم از دم غروب تا 9- 8 صبح کار می کردیم. بالاخره یکی از روزها، نزدیک صبح، سکانس مورد نظر کارگردان، گرفته شد و پس از آن برای عذر خواهی با احمدجو تماس گرفتم. گفتم الان کارم تمام شده و می خواهم به دیدنت بیایم. او هم گفت: همین الان هم بیایی خوب است...

آنچه خواندید شروع گفتگویی است که با خسرو شکیبایی درباره تفنگ سرپر و حال و هوای آن دوران با او انجام شده ،. وی در این گفتگو از احمدجو، رابطه دوستانه اش با او، حال و روز بیمار خودش در آن ایام، زندگی دوساله در شهرمیمه که لوکیشن تفنگ سرپر بود و خاطرات دیگر سخن به میان آورده است.


چه موقع سراغ احمدجو رفتید؟ وقتی شما را دید چه گفت؟

از محل فیلمبرداری با شتاب رفتم سراغ "خانه دوست" (احمدجو).او وقتی مرا دید نگاهم کرد و گفت : چرا صورتت این قدر شکسته شده ؟

مگر از آخرین دیدار شما چند سال گذشته بود؟

حدود 10 سال؛ البته در آن لحظه، 48 ساعت بود که به خاطر کارم - فیلم میکس- بیدار بودم.

وقتی این جمله را از احمدجو شنیدم ، طبق معمول دنبال واژه و کلمه ای گشتم که جوابش را بدهم، دیدم خندید و گفت : اتفاقاً خیلی هم خوب است.


نپرسیدید چرا؟

پرسیدم. گفت : چون نقشی که برایت نوشته ام (آقا سید) ازنظر سن و سال، کهنسال است و فکر می کردم برای نزدیک کردن چهره ات به نقش، باید گریم زیادی روی صورتت انجام شود. بعد پرسیدم حالا این "آقاسید" کی هست؟ گفت: مردی با خدا ، اهل روستا و خاک و آبادی که اهل مبارزه و بحث و جدل هم هست. ریش سپید است و اهل علم و مکتب داری و در ضمن چابک سوار هم می باشد.


یعنی این نقش از همان ابتدا برای شما نوشته شده بود؟

بله. احمدجو این طور می گفت؛ البته می دانستم که با زوایای مختلف روح وجسم من آشنا است و اگرمی پذیرم این نقش را بازی کنم "آقا سید" همان می شود که او می خواهد.

در یک کلام گفت : نقش مال تو است، برای تو نوشته ام و اگر تو بازی نکنی، نمی دانم چه کسی باید جای تو را بگیرد.


باتوجه به شناختی که از احمدجو داشتید در ابتدا تا چه اندازه این پیشنهاد را جدی تلقی کردید؟

وقتی در اولین مکالمه تلفنی، پیشنهاد همکاری داد، اولین جمله ای که دردل داشتم و به زبان آوردم، این بود: چه خوب! باز هم مدرسه و فراگیری.


این حس را معمولاً چه هنگامی دارید؟

داریوش مهرجویی هم وقتی زنگ می زند و می گوید بیا با هم کار کنیم، همین حس را پیدا می کنم... بگذریم. فیلمنامه را گرفتم. یک خروار بود؛ به نظر می رسید ارتفاعش در حدود نیم متر باشد.


نقش سید در این فیلمنامه حجیم چقدر بود؟

موقع خواندن فیلمنامه معمولاً عادت ندارم نقش را متر کنم. برای من چیزهای دیگری مهم است. نقش سید برایم از خروار، مشتی و از نیم متر، سانتی بود؛ البته این نقش کم حجم، بسیار محوری و کلیدی بود. واقعاً نقش زیبایی بود، البته همانطور که گفتم، کم بودن نقش برایم مهم نیست، بلکه مهم این است که این نقش سرچشمه بود و شاخه های زلال دیگری از آن سرازیر می شد.


ظاهراً در آن زمان وضع جسمی نامساعدی داشتید؟

زمانی که در فیلم میکس بازی می کردم، به بیماری سختی مبتلا بودم که فشردگی کار فیلم میکس نیز آن را تشدید کرد. تصمیم داشتم بعد از پایان فیلمبرداری میکس، درمان آن بیماری را شروع کنم که این پیشنهاد مطرح شد؛ البته بعد از پایان فیلمبرداری میکس راهی بیمارستان شدم و بدنم را به تیغ جراحان سپردم و پس از بازگشت به خانه، دوران نقاهت را سپری می کردم.


یعنی در زمان شروع فیلمبرداری تفنگ سرپر سر صحنه نبودید؟

در آن زمان از سویی در خانه درد می کشیدم و از سوی دیگر گروه تولید تفنگ سرپر مکرر تماس می گرفتند ، این مساله باعث شد ماجرا در تخیل آن ها به شکل دیگری نمود پیدا کند و پیش خودشان بگویند: شکیبایی به قول و قرارداد وفادار نبود و در حال حاضر در سریال یا فیلم دیگری مشغول بازی شده است. دست آخر احمدجو خود به تهران آمد و در حالتی زار و نزار ، در بستر بیماری از من عیادت کرد. پس از آن پیشنهاد کرد به میمه بروم و دوران نقاهت را در آن جا بگذرانم .


پس با همان وضعیت پذیرفتید که بازی کنید؟

بله.


وضعیت جسمی شما، تغییری در فیلمنامه به وجود نیاورد؟

بخشهایی که "آقاسید" به صورت شخصیتی چابک، چالاک و بسیارتند و تیز به تصویر کشیده شده بود از نقش حذف شد.


به توصیه خود شما این اتفاق افتاد؟

نه! پزشک معالجم قدغن کرده بود که بدوم، سوار اسب شوم و یا حتی تحرک بدنی زیادی داشته باشم. در طول فیلمبرداری، بیشتر اوقات آماده کار نبوده و بیشتر روزها و شبها، با تنی زخمی در بستر افتاده بودم.


فیلمبرداری سریال تفنگ سر پر چقدر زمان برد؟

نزدیک به دو سال.


با توجه به تجربه حضور در آثاری که مدت زمان فیلمبرداری آن ها طولانی است، فکر می کنید این مساله چه تبعاتی می تواند داشته باشد؟

طولانی شدن زمان فیلمبرداری، به دلیل این که عوامل را بی حوصله و انگیزه ها را کمرنگ می کند، نگران کننده است، اما برخلاف همه  واهمه ها و دلواپسی ها ، در طول دو سال فیلمبرداری تفنگ سرپر این اتفاق نیفتاد.


در طول این دو سال، با چه کسی زندگی می کردید؟

با تورج منصوری، فیلمبردار سریال. او هر روز از صبح زود تا غروب سر صحنه بود و وقتی به خانه می آمد، با روحیه ای خوب اتفاقات را برایم تعریف می کرد.


حضور شما درسریال تفنگ سرپر با توجه به نام شما در عنوان بندی و نیز توانایی های دیگر شما نسبت به فیلمها و سریال های دیگری که در آن ایفای نقش می کنید، بسیار کمرنگ است. به نظر می رسد شخصیت " آقا سید" تا حدود زیادی در سایه شخصیت های دیگر قرار گرفته، این مساله تا چه حد ناشی از ضرورت های داستان است؟

"درام" همیشه یک شخصیت محوری دارد و شخصیت های دیگر، برای درخشان تر شدن شخصیت اول حرکت می کنند. در این سریال "آقاسید" شخصیت اول نیست، او شخصیت مکمل است، البته به جا و موجز. ماموریت من در این سریال همان بوده ، اما این که چگونه اجرا شده، مهم است. ضمناً سریال تا این جا در پی شخصیت پردازی است و فعلاً بسترسازی می کند. در قسمتهای بعدی است که آدمها به هم نزدیکتر   می شوند و حضور آقا سید هم اندکی پررنگتر می گردد.


بیماری شما هم تاثیری در کم شدن نقش داشت؟

به دلیل بیماری جسمی من، بسیاری از صحنه های مربوط به کارهای بیرونی، آمد و شدها و تحرکات بدنی نقش آقا سید حذف شد.


این مساله چه تاثیری در کار شما داشت؟

باعث شد نقش را درونی کنم.


وضعیت جسمی شما تا چه اندازه وخیم بود؟

آنقدر که حتی نمی توانستم قدمهای بلند و سنگین بردارم  یا از روی نهر آبی بپرم. یک بار قرار بود سوار اسب شوم و بتازم. قرار بود بدل به جای من حرکت کند؛ اما برای پلانی که از نزدیک دیده می شد، باید خودم سوار اسب می شدم. گفتم اسب را بیاورند. کارگردان ناباورانه نگاهم کرد و پرسید: می خواهی سوار شوی؟ گفتم : حالا ببینم چه می شود. این نکته را داخل پرانتز بگویم که اسب سواری شیوه دارد. رفاقت سوار کار و اسب و هم نفسی این دو با هم حکایتی است شنیدنی. باید سوار کار باشی و بدانی هر نفس اسب باید با دل و جان سوار کار جفت شود.


اسب را آوردند و شما...؟

نگاهش کردم. هر دو با هم غریبه بودیم. سوار شدم. وقتی کارگردان گفت : صدا، دوربین، حرکت... تا آمدم به اسب هی بزنم، اسب به سبب حرکت طبیعی اش ضربه ای به بدنم زد که ناگهان احساس کردم تمام بخیه هایم در حال پاره شدن است. آن درد نفس گیر و سوزش عجیب، تمام درونم را به هم زد و تکان داد. طاقت آوردم و بعد از گرفتن پلان از اسب پیاده شدم. رفتم در  تاریکی هشتی خانه و زار زار گریه کردم و گفتم : خدایا ببین چگونه خوار شدم و به قول سهراب «چگونه از هجوم حقیقت به خاک افتادم». احمدجو و دیگران به سراغم آمدند و گفتند: دیگر از این کارها نکن. کارگردان گفت : من درد را در چهره ات دیدم، اما غیرتت را هم دیدم که دردت را پنهان می کرد. عجب سرمایه ای داری خسرو!

و از همین جا به بعد قرار شد شخصیت "آقا سید" به صورت فردی درون گرا، با پختگی و کمال دیده شود.


احمدجو، آدمی است که با سنتها بزرگ شده، تا چه حد این سنتها در کارش دخیل بودند؟

روح کار احمدجو همین چیزهاست. او همین چیزها را می سازد و از آن ها ایده و طرح می گیرد و آنقدر به این موضوع ها نزدیک می شود که ما هم آن ها را باور می کنیم.


در طول کار، با احمدجو اختلاف نظری هم پیدا کردید؟

اختلاف سلیقه همیشه هست و نمی شود کاری کرد.


آیا این اختلاف سلیقه ها، کار را به جاهای باریک هم می کشاند؟

یادم هست شبی با احمدجو و منصوری "راش" می دیدیم. نکته ای به نظرم رسید و با اصرار به احمدجو گفتم. او برخورد تند و تیزی با من کرد که انتظارش را نداشتم. یکه خودم و آرام و بی صدا از جمع فاصله گرفتم ،  به اتاقم رفتم و خودم را سرزنش کردم که چرا ایراد گرفتم، ناراحت شدم که چرا احمدجو چنین برخوردی کرد.


حتماً به انتقام فکر کردید؟

نه (باخنده). لباسم را عوض کردم و آرام از اتاقم خارج شدم. تصمیم گرفتم که میمه را ترک کنم. به خیابان رفتم و انگار که گریختم و شبانه به سمت تهران حرکت کردم. تمام طول راه به فضای کار احمدجو و زیبایی های این سریال فکر کردم و به تهران که رسیدم ، تقریبا پشیمان شده بودم. همسرم علت آمدنم را پرسید. ترسیده بود. ماجرا را برایش تعریف کردم ، او هم نصیحتم کرد. خوابیدم و از خواب که بیدار شدم، با ماشین خودم حرکت کردم به سمت میمه.


لابد با غیبت یک روزه شما و تعطیل شدن کار، کارگردان هم به سزای عملش رسید، این طور نیست.

فردای آن روزی که میمه را ترک کردم، بازی نداشتم این نکته را به این دلیل عرض کردم که هرگز چنین کاری از من سر نزده و نمی زند. روز بعد هم که برگشتم، در پاسخ عوامل و کارگردان، گفتم؛ رفتم بودم تا با ماشین خودم برگردم.


به عنوان تماشاگر، چه نگاهی به این سریال دارید؟

دل می دهم به سریال، خوب نگاه می کنم و بیشتر حوصله به خرج می دهم.


بازتاب هایی که از این سریال به شما منتقل شده، چگونه بوده است؟

در گذشته، در هر فیلم یا سریالی که بازی می کردم، مخاطبان تلفنی یا حضوری حرفی برای گفتن داشتند، اما این بار این مساله پیش نیامد، البته مدتی بسیار طولانی مشغول بازی در سریال "آواز مه" بودم و همین مساله باعث شد که از احساس مخاطبان بی اطلاع باشم، البته از بینندگان تقاضا می کنم که اندکی صبوری  کنند شما که این کارگردان را یک بار امتحان کرده اید و می دانید هنرمند قابلی است. احمد جو تا این جای کار شخصیت پردازی کرده ولی قصه هنوز به اوج خود نرسیده است. شما دیده اید و می دانید که آدمهای قصه چقدر زیاد هستند؛ پس اندکی امانش بدهید.


شما از معدود بازیگرانی هستید که در طیف متنوعی از فیلمها و سریال های سینمایی و تلویزیونی ایفای نقش کرده اید. این تنوع تا چه حد ناشی از وسواس در نوع انتخاب هایی است که انجام داده اید؟

همه چیز بر می گردد به همان انتخاب، من هم انتخاب کردم و سعی کرده ام متنوع باشم.


چه ارتباط خاصی میان شما (به عنوان بازیگر) و کارگردان وجود دارد؟

مثلا در سریال تفنگ سرپر، فضای ساده و صمیمی که میان من و احمدجو بوده، سبب شد که این ارتباط پررنگ تر و ارزشمندتر شود. به هر حال من اغلب بیمار بودم و به سبب این بیماری، باید از کنار بر کرانه تفنگ سرپر نظاره می کردم. با این همه، اصرار می کردم که تمرین کنم و کارگردان خوشحال بود از این که من با چنین حال و روزی، هنوز سرپا  هستم و تمرین می کنم. بنابراین با تمام گرفتاری هایش، بیشتر روزها به عیادتم می آمد و همان جا در مورد کار، گفتگو و تمرین می کردیم ، یادم هست که گویش و لهجه حاکم بر فیلم را خیلی تمرین کردیم.


آیا وجود یکدلی میان بازیگر و کارگردان تا این اندازه در به ثمر رسیدن نقش موثر است؟

شما گفتید یکدلی و من به این تعبیر یکرنگی را هم اضافه می کنم. این مساله هم که پایان ندارد، مثل دریایی که ساحل ندارد.


بله، این ارتباط می شود رابطه دلی دو انسان با دو جایگاه متفاوت ، یکی بازیگر و دیگری کارگردان.

در چنین حالتی هر دو می شوند یک نفر.


یعنی آن موقع است که نقش از آب در می آید؟

بله و اغلب در چنین حالتی است که نقشهای ماندگار خلق می شوند.


آیا فکر می کنید نسل جوان امروز، نسبت به زمان جوانی شما چیزی سرتر دارد؟

ممکن است چیزی از ما سر تر داشته باشند، اما عشق را از ما کمتر دارند. من بسیار دیده ام پاره ای اوقات کسانی دویدند و فکر کردند با هر وضعیتی که شده، می توانند بازیگر شوند.

بله، همه دلشان می خواهد سریع، بدون زحمت و تلاش بازیگر شوند. بعضی ها به من می گویند که چگونه می توانند با شتاب- مثلاهمین فردا- بازیگر شوند و من می گویم:40 سال کار کردم تا به این عرصه رسیدم. برو عزیزم دلم! دست کم درسش را بخوان و راه رسمش را بدان.


به عنوان آخرین سوال از شما می پرسم آیا قصد ندارید با تدریس، تجارب خود را در اختیار نسل جوان بگذارید؟

من هنوز نوپا هستم. هنوز شاگردم. دیرآموزی میانسال که هنوز در پی شاگردی است. ما را از این دایره بی سواد به سرانجام رها کنید. گرچه اهل زیاده گویی نیستم؛ ولی این بار راجع به این موضوع اتفاقاً می خواهم بگویم و موجز هم می گویم که جوان چون جوان است نباید اصول را زیر پا بگذارد، آداب ادب را نداند، حرمت نگذارد و... جوان باید پویا ، نواندیش و قناعت گر باشد. قانع در زمین و بردبار در آسمان، جوان اگر  خود را دریابد و آگاهانه انتخاب کند، نیازی به تدریس من بی سواد ندارد. این عرصه، سواد می خواهد و من در آن حد نیستم که معلم باشم، من فقط یک بازیگرم. این جمله را از همه کسانی که راه و رسم بازیگر بودن را بلد بودند و شعار خود می دانستند یاد گرفتم، از فنی زاده زنده یاد و همیشه با ارزش ، اما به اسم پنهان "همایونه ایرانیوی".

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۳۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

دلم گرفت.  وقتي  خبر تلخ درگذشت استادشکیبایی را شنيدم .ان هم در یک روز که شهر تعطيل بود.

استادشکيبايي درسريال تفنگ سرپر

 تصاویربالا وپایین مربوط به اواخر سال ۱۳۷۸است . صحنه ای در سریال تفنگ سرپر.میمه اصفهان . می خواستند سید(شکیبایی) را اعدام کنند. درسرتمرين از چهارپایه  اعدام نزدیک بود بیافتد که وی را نگه داشتم .خیلی از احترامی که من به یک هنرمند و نه او گذاشتم، خوشش آمد. او مرد بزرگوار و خیری بود. خداوند رحمتش کند.

استادشکيبايي و من تابستان 1378- تفنگ سرپراحمدجو

«خسرو شكيبايي» بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون ساعت 9 صبح امروز جمعه 28 تير در سن 64 سالگي به علت نارسايي قلبي در بيمارستان پارسيان تهران درگذشت.
«خسرو شكيبايي» در سال 1323 در تهران به دنيا آمد و تحصيلاتش را در رشته بازيگري در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران به پايان برد. او تا پيش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر فعاليت داشت و فعاليت حرفه اي در عرصه سينما را با بازي در فيلم «خط قرمز» (1361، كيميايي) آغاز كرد. اما سرآغاز دوره ي تازه فعاليت بازيگري شكيبايي را بايد فيلم «هامون» (1369، مهرجويي) دانست. او به خاطر بازي در اين فيلم سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول را در هشتمين جشنواره فيلم فجر به دست آورد. او همچنين براي بازي در فيلم «كيميا» (1374، درويش) بار ديگر برنده سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول از سيزدهمين جشنواره فيلم فجر شد. شكيبايي بازي در بيش از بيست و سه فيلم سينمايي و نيز مجموعه‌هاي تلويزيوني متعددي چون "روزی روزگاری "، «خانه سبز»، «سرزمين سبز» و... را در كارنامه خود دارد. 
«خسرو شكيبايي» اخيرا در دومين جشن منتقدان سينمايي، جايزه يكي از برترين بازيگران سي سال سينماي پس از انقلاب را روي صحنه از دستان محمدباقر قاليباف، محمد خزاعي و محمدرضا جعفري‌جلوه گرفت و با ابراز تشكر، صحنه را ترك كرد.

پرده سوم: يك خاطره

رضا استادی - طبقه اول يك برج مسكوني در منطقه سعادت‌آباد، در ظهر داغ روز گذشته ميزبان بسياري از هنرمندان بود. خانه دايي خسرو بيش از آن كه به محل زندگي يك بازيگر شبيه باشد، با آن تابلوهاي خوشنويسي شعر، خانه يك شاعر را تداعي مي‌كرد. خانه به سرعت از استقبال كنندگان پر شد و خيلي زود تالار اجتماعات ساختمان، آماده پذيرايي از ميهمانان شد. گروه‌هاي مختلفي از مردم با چاپ پوستر و پلاكارد فضاي كوچه را تغيير داده بودند و در اين ميان دست اندركاران سينما به سختي قادر به كنترل احساسات خود بودند. نام خسرو شكيبايي براي من و بسياري از خبرنگاراني كه هنوز به مرز 30 سالگي نرسيده‌اند، ياد‌آور تلفن‌هاي متعدد بي پاسخي است كه هيچ گاه به نتيجه دلخواهي به نام « مصاحبه» ختم نمي‌شد. او فردي ساده با روحياتي كاملا روستايي و شاعرانه بود و به سختي به يك خبرنگار اعتماد مي‌كرد و معمولا هم در سر صحنه نگاه هايش را مي‌دزديد تا به شگرد هميشگي ما خبرنگاران  يعني در معذوريت قرار دادن و انجام مصاحبه  دچار نشود. خسرو شكيبايي براي روزنامه جام‌جم خاطره‌اي شيرين است. 9 سال قبل در ارديبهشت ماه، سريال تفنگ سرپر در حال فيلم‌برداري در ميمه بود. براي شماره اول روزنامه تصميم گرفتيم تا خبري از سريال داشته باشيم. پنهان نمي‌كنم كه براي من كه از حضورم در مطبوعات 5 سال گذشته بود، مصاحبه با شكيبايي هميشه يك آرزوي حرفه‌اي بود كه هميشه به دليل در دسترس نبودن اين بازيگر و بي اعتمادي او به جامعه مطبوعات اين مساله هيچ گاه ميسر نشده بود. در همان سال بود كه با توصيه محمود فلاح، تهيه كننده سريال با شكيبايي تماس گرفتم. بعد از آن كه مطئمن شد نقل قول‌هايم از تهيه كننده واقعيت دارد، قول داد يادداشتي بنويسد و براي جام‌جم فكس كند. يادداشتي كه در كنار مطلب امرالله احمدجو و مصاحبه تورج منصوري به تيتر اول شماره يك روزنامه جام‌جم تبديل شد: « روايت ما و شكيبايي از پشت صحنه تفنگ سرپر». او يادداشت خود را اين چنين آغاز كرده بود: «اين اواخر شديدا پي سادگي‌ها مي‌گشتم. پي بي پيرايگي ها، احمد جو ساده بود و بي پيرايه. ساده اما عميق. ساده اما وارسته. براي يافتن فضاي فكري او به زادگاهش آمديم. زياد آباد و حوالي ميمه و... و اين جا كه مي‌آيي عشق مي‌يابي و صافي زندگي را آبا قنات مي‌سازد و بوي يونجه رد پاي روشن سنت و رخسار پرچين روستا، باد و گردباد و رسم سبز طبيعت و هر چيز كه در صحرايش لطفي دارد و جذبه‌اي كه كوهسارش دارد و آدم‌هايي كه هر كدامشان خود قصه‌اند و خود جامه شخصيت‌هاي احمد جو بر تنشان است و زبان آدمهاي قصه احمد جو در سرشان و يكراست آمده بوديم بر سرچشمه و چغندر پاكي در اين حوالي جريان دارد و بگذريم...»
آيا براي توصيف دقيق از اين بازيگر به توضيح ديگري هم نياز است تا بدانيم دنياي بازيگري چه چهره ارزشمندي را از دست داده است؟

لینک مطلب

لینک مقاله آقای رضا استادی

قسمتی از فیلم روزی روزگاری بابازی به یادماندنی مرحوم استادشکیبایی 

         

با تشکر ویژه از آقای رضا استادی

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۲۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
باسلام

گاهی همه زندگی مان را در وبلاگهایمان منعکس می کنیم
گاهی نتایجی که گرفته ایم
گاهی مقدماتی که بدست آورده ایم
گاهی منطق های رفتاری مان
...
و چنین است که وبلاگستان به نوعی نمایانگر زندگی ماست

                                          

دنياي امروز دنياي اطلاعات و ارتباطات و ورود فناوري هايي است كه مرزهاي زماني و مكاني را از ميان برده اند . در اين ميان اينترنت به يكي از رسانه هاي نويني تبديل شده كه نقش بسزايي در تبادل اطلاعات بي حد و مرز داشته است. وبلاگ ها و وب سايت ها، به عنوان اعضاي خانواده بزرگ اينترنت و فضاي مجازي، صفحاتي هستند كه افراد مي توانند موضوعات دلخواه خود را فارغ از هر گونه نظارت و محدوديتي به صورت تعاملي در آنها ثبت كنند.

به عبارتی وبلاگ نويسي نوعي روزنامه نگاري پست مدرن است. روزنامه نگاري كه سردبير، خود فرد است و بدون محدوديت هاي مرسوم در جامعه هرآنچه در انديشه خود دارد را با فشاردادن كليدهاي رايانه به اقيانوس بيكران اطلاعات اينترنت ارسال مي كند . وبلاگ سايتي اينترنتي است كه از سوي عامه مردم نوشته شده كه داستان، شعر، قطعات ادبي، عكس يا مطالبي شبيه آن را عرضه مي كنند ولي در اين ميان وبلاگ هايي نيز وجود دارند كه به طور جدي از سوي افرادي نوشته مي شوند كه دغدغه آنها، تنها بيان مسائل شخصي و عاطفي خود نيست.
افرادي كه وظيفه خود مي دانند به طور تخصصي مباحثي كه خود بر آنها توانا هستند را در وبلاگ ها و سايتهاي خود و در فضاي مجازي در اختيار همگان قراردهند.

زمانی که دانشگاه پیام نور وزوان راه اندازی شد، مردم شهرهای وزوان و میمه  خوشحال بودند و دانش آموزان آن را نشانه پیشرفت شهر درآینده می دانستند.این مرکز با فراز و نشیب های بسیار خود را به مرکزی قابل قبول درامرآموزش تبدیل کردو صدها دانش آموخته به جامعه عرضه کرد. نکته جالب اینکه کسی تاکنون نام این مرکز را نشنیده بود و تنها عده ای از اساتید معظم بومی و اساتیدی ازسایر شهرها با تلاش روزافزون خود این مرکز را فعال کردند.
می خواستم خدمت دوستان عرض کنم از یکسال پیش یک پایگاه اینترنتی با مطالب بسیار جالب به نام
دانشجو آی تی که درحقیقت به نوعی معرف مرکز پیام نور وزوان بود، به روی شبکه جهانی اینترنت رفت و انصافا حاصل کار چند دانشجو که باعشق و علاقه این وبلاگ را سازماندهی و به روز می کردند بسیار ستودنی و درخور ستایش بود و هست. در این یکسال موضوعات منتشر شده در این وبلاگ برای کسانی که درحال تحصیل در رشته کامپیوتر و یا درحال سوادافزودی بودند، بسیار کارآمد بود.

متاسفانه درچند روز گذشته از اعلام تعطیلی این وبلاگ بسیارفعال باخبر شدم. گویا به زحمات گردانندگان سایت توجهی نشده و حتی برخی مخاطبان اصلی سایت و شاید مسئولان امر از بیان یک تشکر هم  دریغ ورزیده اند.

خدمت رییس مرکز پیام نور وزوان عرض کنم همین دانشجویان معدود در شناسایی مرکز وزوان که تنها در دفترچه های کنکور از آن نام برده شده است ، نقش به سزایی داشتند و خود من بارها به کسانی که در زمینه رایانه سوالی داشتند این سایت را به نام دانشگاه پیام نور وزوان و نه (وبلاگ چند دانشجو ) معرفی می کردم .
ای کاش قدر قدرت رسانه ای را می دانستیم و این بلندگوی تببلیغاتی دانشگاه را به نحو احسن حمایت می کردیم .قطعا پشتیبانی معنوی مسئولان از این پایگاه از لحاظ فرهنگی و اجتماعی به نفع دانشجویان ، شهر وزوان و منطقه میمه است و قضیه  زمانی جالب  می شود که گردانندگان سایت اصلا منتظر مساله ای به نام  کمک مالی !!! نیستند و به همان حمایت های معنوی از کارشان رضایت دارند.

امید است مسئولان مربوطه با پشتیبانی صحیح از این سایت دست اندرکاران آن را به ادامه کار تشویق کنند.

 علی وطن خواه - سردبیر رسانه - کارشناس ارشد علوم سیاسی

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۲۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

 میلاد پیشوای شیعیان جهان، امام علی (ع ) و روز پدر را به همه دوستداران ولایت و امامت تبریک عرض می کنم.

رمز محبت را هنوز كسى كشف نكرده است،يعنى نمى‏توان آنرا فرموله كرد و گفت اگر چنين شد چنان مى‏شود و اگر چنان شد چنين مى‏شود،ولى البته رمزى دارد.چيزى در محبوب هست كه براى محب از نظر زيبايى خيره كننده است و او را به سوى خود مى‏كشد.جاذبه و محبت در درجات بالا«عشق‏»ناميده مى‏شود.على محبوب دلها و معشوق انسانهاست،چرا؟و در چه جهت؟فوق العادگى على در چيست كه عشقها را بر انگيخته و دلها را به خود شيفته ساخته و رنگ حيات جاودانى گرفته است و براى هميشه زنده است؟چرا دلها همه خود را با او آشنا مى‏بينند و اصلا او را مرده احساس نمى‏كنند بلكه زنده مى‏يابند؟

مسلما ملاك دوستى او جسم او نيست،زيرا جسم او اكنون در بين ما نيست و ما آن را احساس نكرده‏ايم.و باز محبت على از نوع قهرمان دوستى كه در همه ملتها وجود دارد نيست.هم اشتباه است كه بگوييم محبت على از راه محبت فضيلتهاى اخلاقى و انسانى است و حب على حب انسانيت است.درست است على مظهر انسان كامل بود و درست است كه انسان نمونه‏هاى عالى انسانيت را دوست مى‏دارد اما اگر على همه اين فضايل انسانى را كه داشت مى‏داشت:آن حكمت و آن علم،آن فداكاريها و از خود گذشتگى‏ها،آن تواضع و فروتنى،آن ادب،آن مهربانى و عطوفت،آن ضعيف[نوازى]،آن عدالت،آن آزادگى و آزاديخواهى،آن احترام به انسان،آن ايثار،آن شجاعت،آن مروت و مردانگى نسبت‏به دشمن،و به قول مولوى:

در شجاعت‏شير ربا نيستى                 در مروت خود كه داند كيستى؟

آن سخا و جود و كرم و...اگر على همه اينها را كه داشت مى‏داشت اما رنگ الهى نمى‏داشت،مسلما اين قدر كه امروز عاطفه انگيز و محبت‏خيز است نبود. 

على از آن نظر محبوب است كه پيوند الهى دارد.دلهاى ما به طور نا خود آگاه در اعماق خويش با حق سر و سر و پيوستگى دارد،و چون على را آيت‏بزرگ حق و مظهر صفات حق مى‏يابند به او عشق مى‏ورزند.در حقيقت پشتوانه عشق على پيوند جانها با حضرت حق است كه براى هميشه در فطرتها نهاده شده،و چون فطرتها جاودانى است مهر على نيز جاودان است.

                                                                       نويسنده: شهيد مرتضى مطهرى

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

موسسه آموزش عالی نوردانشبه عنوان اولین دانشگاه غیر انتفاعی-غیر دولتی بخش میمه با مجوز رسمی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تاًسیس و برای سال تحصیلی 88-87 از طریق آزمون سراسری دانشجو می پذیرد.

این دانشگاه توسط تعدادی از برجسته ترین اساتید فعال کشور در حوزه بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک تاًسیس شده است.

با توجه به توانمندیهای علمی اعضاء هیأت مؤسس ، این دانشگاه در اولین سال تأسیس موفق به اخذ مجوز پذیرش دانشجو در رشته زیست شناسی با گرایش سلولی ملکولی در مقطع کارشناسی شده است.

علاوه بر رشته مزبور ،مؤسسه نور دانش آموزش شیمی آزمایشگاهی در مقطع کاردانی  نیز در سال جاری دانشجو می پذیرد.دکتر محمدرضا زمانی نماینده هیات ٔمؤسس این دانشگاه گفت امکانات ،وسایل آزمایشگاهی و تجهیزات لازم جهت برگزاری تمام آزمایشگاههای تخصصی زیست شناسی(سلولی و ملکولی) و نیز دروس پایه مانند  شیمی ،فیزیک و............... تهیه شده ، به نحوی که دو آزمایشگاه با تجهیزات بسیار مناسب هم اکنون آماده سرویس دهی به د انشجویان پذیرش شده می باشد.

وی افزود ، اقدامات لازم جهت تأمین خوابگاههای خود گردان نیز انجام گرفته و تلاش خواهد شد امکان اسکان دانشجویان متقاضی خوابگاه (بخصوص برای دختران دانشجو) فراهم شود ضمناً امکانات مختلف دیگر از جمله سلف سرویس ، ایاب و ذهاب به شهر اصفهان نیز فراهم گردیده است. 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۲۴ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
سلام

چند روزی است به شدت درگیر برنامه های کاری ام هستم. البته دوستان مرحمتشان زیاد است و سراغی می گیرند. صادقانه بگویم  دلبستگی ام به این وبلاگ زیاد است و حقیقتا ورای امور کاری و زندگی و درنهایت کم فرصتی ، هیچ گاه نمی گذارم دل آزرده شود!!

هم اکنون بیشتر وقت من صرف برنامه رادیویی ام می شود.کاربرنامه سازی سخت است .باید وقت گذاشت و شاید کمتر به چشم دیگران آید مگر اینکه یک کار سنگین به لحاظ پولی باشد و همه مشتاق در مشارکت! آن وقت است که دیگر تنهانیستی !

از طرفی در یک دوره آموزشی برای دوستان در یک ارگان دیگر به عنوان مدرس شرکت دارم که  این هم ساعاتی از وقت مرا گرفته که انشاءالله هرچه زودتر تمام شود.

به هر ترتیب درنهایت شلوغی کار،  هر روز دقایقی را به وبگردی در سایت ها می پردازم و خواندن وبلاگ ها و سایت های وطنی را هر روز در هر شرایطی دنبال می کنم.

در این روند، ذکر نکته ای لازم است و آن اینکه اطلاع رسانی سایت صبح میمه به نحو احسن ادامه دارد و شهر شدن  " روستای " لایبید به طور رسمی را هم از مجرای همین سایت مطلع شدم که از همین جا به شهروندان لایبیدی تبریک عرض می کنم. 

سخن پایانی در ادامه ماجرای شهرشدن لایبید اینکه  امیدوارم شهرها و روستای منطقه روزی درکنار هم به دامان مادر خود برگردند و شهری بزرگ و سترگ و تجزیه نشدنی ایجادکنند تا به حق و حقوق مشخصه خود برسند.

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۱۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
استادعبدالوهاب شهیدی فرزند مرحوم صدرالاسلام شهیدی (تصویر روحانی وبلاگ) دایی پدر من است .ایشان بعد از سال ها از آمریکا به میمه برگشتند. مصاحبه ذیل چگونگی ورود استاد به عرصه موسیقی راتشریح می کند. از همین جا به استاد خسته نباشید می گویم.

گفت و گو با استاد عبدالوهاب شهیدی

عبدالوهاب شهیدی: موسیقی، انسان را تصفیه می‌کند

مینو صابری

Download it Here!


به جرأت می‌توان گفت که عبدالوهاب شهیدی خواننده و نوازنده عود، علاوه بر آثار ماندگاری که در برنامه‌های «گل‌ها» از خود به جا گذاشته است، خدمت بزرگی به موسیقی این مرز و بوم کرد و آن پایه‌گذاری سبک ایرانی در نواختن بربط (عود) ساز باستانی ایرانی است.

او به دور از هیاهو طی سالیان دراز برای خدمت به موسیقی تلاش کرده و همواره از استفاده از موسیقی برای کسب نام و شهرت پرهیز کرده است. با این وجود، همیشه محبوب مخاطبین خاص خود بوده و جایگاه او نزد اهل دل محفوظ است.

عبدالوهاب شهیدی پس از سال‌ها دوری از وطن زمستان سال گذشته به میهن خود بازگشت.

پیش از آن‌که از آمریکا به ایران باز گردد، طی تماس تلفنی از ایشان قول گرفتم تا با هم گفت و گویی داشته باشیم و بالاخره پس از ماه‌ها انتظار، انجام این گفت و گو میسر شد:


متولد سال ۱۳۰۱ شمسی در میمه اصفهان هستم. در خانواده‌ای به دنیا آمدم که روحانی بودند؛ منتهی روحانی هنردوست. پدرم هنرمند بود. هم نقاش و طراح بود، هم معدن‌شناس بود، هم داروساز بود، کارهای دینی هم داشت. من آن‌جا بزرگ شدم. یک قسمتی از اخلاقیات را از آن‌جا دارم تا این‌که به مدرسه رفتم.

در مدرسه «میمه» (نزدیک اصفهان) چون بخش بود تا کلاس چهارم بیشتر نداشت، مجبور شدم کلاس چهارم را چهار سال بمانم؛ بلکه کلاس ششم تشکیل شود.

در سن ۱۶ سالگی آموزگار رسمی آن زمان شدم. زمان رضاشاه، سه سال آموزگار بودم تا این‌که به سربازی رفتم. سربازی که تمام شد، به محل کارم برگشتم. به من گفتند باید یک سال صبر کنی تا محل خالی شود. این به من برخورد و رفتم تهران و دیگر برنگشتم.

از قدیم هم من ارتش را خیلی دوست داشتم. این بود که رفتم ژاندارمری به عنوان کارمند دفتری استخدام شدم. بعد به ارتش منتقل شدم. کار من چون همیشه در دفتر سررشته داری و کارپردازی بود، به سررشته‌داری ارتش برگشتم. از آن‌جا به لشکر دو زرهی رفتم. سال ۵۱ هم بازنشسته شدم و به کار کشاورزی مشغول شدم.

این را نگفتم. سال ۱۳۲۲، بعد از پایان خدمت سربازی چون به طرف موسیقی کشیده می‌شدم، برای یادگیری آواز، به کلاس جامعه باربُد، زیر نظر استاد «مهرتاش» رفتم که که مردی بسیار بزرگ، وطن‌پرست و هنردوست بود و شاگردان زیادی هم بودند.

سپس به طرف تئاتر کشیده شدم. در ضمن یادگیری، کار تئاتر هم می‌کردم تا این‌که سال ۳۹ به رادیو کشیده شدم که تا سال ۵۷ هم برنامه‌ی گل‌ها ضبط می‌کردم.


چرا باید این همه سال ما از شما بی‌خبر باشیم!؟ نه کنسرتی، نه مصاحبه‌ای ...

من اصولاً از بدو کارم هیچ وقت دنبال نشریات و میکروفن و این‌ها نبودم و تا توانستم، فرار کردم. همیشه دوست داشتم کنار باشم.

چرا؟ دلیلش چه بود؟

دلیلش این است که آدم راحت‌تر است.

شما نواختن «عود» را از چه کسی آموختید و از چه سنی شروع کردید؟

ساز اول من «سنتور» بود که سال ۱۳۲۲ شروع کردم. ۱۲ سال سنتور می‌زدم. آن زمان رادیو گوش می‌کردم؛ رادیو خاورمیانه، عربی را که گوش می‌کردم، این صدای «عود» من را خیلی منقلب می‌کرد.

این که می‌گویند هر کسی هر آرزویی دارد به آن می‌رسد، من هم به آرزوم رسیدم. اولین نفری که من را راهنمایی کرد، آقایی بود با نام «خضوری» که عرب و از اهالی «بصره» بود.

زمانی که اسراییل داشت تشکیل می‌شد، یهودی‌ها را از اطراف و اکناف دنیا به اسراییل دعوت می‌کردند، این (خضوری) به ایران آمد. او استاد «قانون» بود. نوازنده خیلی ماهری بود که «عود» هم می‌زد.

با او آشنا شدم. برایم «عود» آورد؛ راهنمایی‌ام کرد؛ طرز کوک و انگشت‌گذاری را یاد داد. یک مدت هم با هم نوازندگی می‌کردیم. چون من با «تار» آشنایی داشتم، زود پیدایش کردم.

یعنی عود تا آن زمان در ایران نبوده است!؟

چرا؛ عود بود. آقایی با نام «یوسف کاووسی» در ارکستر عود می‌زد. آقای «اکبر محسنی» هم بود که در ارکستر می‌زد. این‌ها ساز اصلی‌شان تار بود و عود را هم سبک تار می‌زدند.

اما موقعی که من شروع کردم؛ دیدم اگر من هم بخواهم سبک آن‌ها را استفاده کنم که همان است. من می‌خواهم آواز ایرانی بخوانم. می‌خواهم «شور» بخوانم؛ «افشاری» بخوانم. با ریتم نمی‌شود. این بود که روی مضراب عود پیاده کردم. سبک عوض شد. که الان ماشاالله همه‌شان می‌زنند؛ همه‌شان این کار را می‌کنند.

می‌گویند: «نی به عرفان می‌زند، عود به حکمت» شما که عمری با عود همدم بوده‌اید، این را برای من تعبیر کنید.

اولین پله عرفان، موسیقی است. عارفی به عرفان می‌رسد که موسیقی بداند یا از موسیقی خوشش بیاید. مولانا «رباب» می‌زده است. حافظ «بربط» می‌زده و می‌خوانده است. تمام حکمایی که از قدیم داریم، وقتی تاریخ زندگی‌شان را می‌خوانیم، همه‌شان با موسیقی سر و کار دارند؛ موسیقیدان هستند.

خود موسیقی انسان را پاک می‌کند؛ تصفیه می‌کند. موسیقی ودیعه‌ی خدایی است. مولانا می‌گوید وقتی صدای رباب و دف بلند می‌شود، در عرش باز می‌شود.

پس این موسیقی ملکوتی است. هر نوع سازی، فرق نمی‌کند، هر نوع سازی، پاک‌کننده است؛ تصفیه‌کننده است؛ انسان‌ساز است.

شما شاگردانی هم داشتید که از شما نواختن عود را آموخته باشند؟

عود نه. البته زمانی که من سبک را شروع کردم، نوارهایی که تک‌نوازی کرده بودم، در یک سازمانی که شاگرد تربیت می‌کردند و وابسته به رادیو تلویزیون بود، این نوارها را می‌گذاشتند و شاگردها از روی نوارها می‌زدند؛ اما این‌که شخصاً آنان را دیده باشم، نه.


آخرین کنسرتی که شما برگزار کردید، چه زمانی بوده است؟

کنسرت‌هایی که در ایران برگزار می‌کردیم در تالار وحدت کنونی بود. غیر از آن‌جا من هیچ جای ایران برنامه نگذاشتم؛ جز جشن هنر شیراز که ۹-۸ سال برگزار شد، همه ساله بودم و اجرا می‌کردم.

با استاد پایور رفتیم و در سراسر اروپا برنامه اجرا کردیم. بعد به امریکا رفتیم که آخرین برنامه در کالیفرنیا بود. دوستان به ایران برگشتند؛ اما من به عنوان دید و بازدیدی که آن‌جا بود، دو ماه ماندم که همان موقع سانحه‌ای برایم پیش آمد که مجبور شدم ۱۴ سال در آمریکا بمانم.

یعنی ظرف این ۱۴ سال هیچ جایی هیچ برنامه‌ای اجرا نکردید؟

چرا بود؛ پراکنده بود؛ آن هم برای کلوپ‌های فرهنگ ایران. یک سازمانی مخصوص ادبیات و فرهنگ و موسیقی ایران به وجود آورده بودند. دعوت این‌ها را قبول می‌کردم؛ ولی کنسرت آن‌چنانی، نه، شرکت نکردم.

به عقیده شما چرا دیگر سال‌هاست که آثار جاودانی و ماندگار خلق نمی‌شود؟

خب در هر دگرگونی این چیزها پیش می‌آید؛ جاها عوض می‌شود. در دگرگونی هم به زمان زیاد اهمیت نمی‌دهند ممکن است ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ سال طول بکشد. کارها عوض می‌شود؛ رشته‌ها عوض می‌شود؛ ولی الحمدلله حالا یک انسجامی پیدا کرده است. باز هم ارکسترهایی هستند؛ نوازندگانی هستند؛ خواننده زیاد شده است. ولی یک چیز را هنوز پیدا نکرده‌اند. آن شخصیت هنری خودشان را پیدا نکرده‌اند؛ هم خواننده و هم نوازنده.

چرا؟ برای این‌که هنرمند اگر شخصیت، سبک نداشته باشد، سبک یعنی شخصیت، فایده ندارد؛ هر کاری بکند، تقلید است؛ جا پا گذاشتن است. این‌ها باید اول خودشان را بشناسند. انسان وقتی خودش را شناخت، در رشته کارش هم خودش را پیدا می‌کند.

چند برنامه گل‌ها اجرا کردید؟

فکر می‌کنم ۵۰۰-۴۰۰ ساعت باشد. از سال ۳۹ تا سال ۵۷ به طور مداوم، ماهی سه، چهار، پنج یا شش تا برنامه تحویل می‌دادیم.

ارکستر گل‌ها اصلاً چگونه به وجود آمد؟

ارکستر گل‌ها در اثر زحمات «داوود پیرنیا» یکی از افراد نامی در موسیقی ایران که اسمش همیشه در تاریخ موسیقی ایران ثبت خواهد شد، به وجود آمد. این پیرمرد خیلی زحمت کشید. با این‌که شغل‌هایی مثل معاون نخست‌وزیر، رییس کانون وکلا و ... داشت، همه را رها کرد و آمد به این کار چسبید؛ چون علاقه داشت.

من خودم شاهد بودم ساعت ۹ صبح می‌آمد، ساعت ۹ شب می‌رفت. سر پا می‌ایستاد و برنامه تهیه می‌کرد. این برنامه‌ای که شنونده نیم ساعت گوش می‌کند، دست کم ۵۰-۴۰ ساعت روی آن کار شده است. اول ماکت آن را می‌سازند؛ بعد می‌دهند برای پخش؛ همین طوری خام نمی‌دهند.

خواننده می‌آید می‌خواند. بعد نوازنده سولیست می‌زند. بعد گوینده شعرش را می‌گوید. بعد به هم بسته می‌شود. یک دفعه ضبط نمی‌شود؛ در چندین مرحله ضبط می‌شود.

فکر می‌کنم چون خودش چند بار گفت من اسلوب برنامه گل‌ها را از مرحوم اسماعیل مهرتاش در تد اتر یاد گرفته‌ام. برای این‌که آقای مهرتاش هم در تئاتر برنامه‌ای داشت به نام «تابلو موزیکال» مثل حافظ، خیام و چیزهای دیگر. درست شگرد برنامه گل‌ها بود. گوینده بود؛ موزیک بود؛ خواننده بود و ترانه. بنیان‌گذار گل‌ها «داوود پیرنیا» بود.

از اهالی موسیقی، چه خواننده و چه نوازنده باید دارای چه ویژگی‌ها و شرایطی بودند که به ارکستر گل‌ها راه پیدا می‌کردند؟

اول که این‌ها ارکستر تشکیل دادند سه چهار نفر بیشتر نبودند. خودش (پیرنیا) می‌گفت من با سه چهار نفر افراد مسن، یک ارکستر ۷۰-۶۰ نفره جوان درست کردم.

بعد کم کم از هنرستان موسیقی به این طرف کشیده شدند و این ارکستر را تشکیل دادند که آقایان مرحوم خالقی، معروفی و ... این‌ها را سرپرستی می‌کردند. از سه چهار نفر به ۷۰-۶۰ نفر منتقل شدند. اکثرشان هم جوان بودند؛ تحصیل کرده بودند.

افراد ارکستر باید تحصیل‌کرده باشند؛ چون سر و کار با نت دارند. در قدیم نت چنان رایج نبود. بعضی‌ها می‌دانستند و بعضی‌ها نمی‌دانستند. برای تک‌نوازی فوق‌العاده بودند؛ اما هم‌نوازی کردن فرق می‌کند و معلومات نت باید بالا باشد.

زمانی که انقلاب شد، شما خودتان نخواستید به فعالیت ادامه دهید یا مسئولین امور فرهنگی مانع شدند؟

همان طور که گفتم، وقتی دگرگونی پیش می‌آید، کارها همه عقب می‌افتد. ما موقعی دوباره شروع کردیم که سال ۷۳ بود. کنسرت‌هایمان شروع شد. رفتیم اروپا و آمریکا ... همیشه پیش می‌آید. دگرگونی همیشه یک توقفی دارد.

تصمیم ندارید به زودی برنامه‌ای اجرا کنید؟

تا ببینیم چه پیش می‌آید.

در ایران؟

یک زمزمه‌ای هست. چه زمان تشکیل شود، معلوم نیست.

خاطره‌ای از دوران کار هنری‌تان را که همیشه در ذهنتان ماندگار است، برای ما تعریف کنید.

همه‌اش خاطره است! اولین صدایی که از من پخش شد خودش یک داستانی دارد.

منزل یکی از دوستانم مهمان بودیم، پنجشنبه‌ها آن‌جا جمع می‌شدیم. آقایی بود با نام «احمد مهران» که کلکسیون نوار داشت. آدم محققی بود. با همه هنرمندان هم رفیق بود. خدا می‌داند چه قدر نوار زنده تهیه کرده بود.

شبی بود آن‌جا بودیم و برنامه‌ای هم ضبط کردیم. بعد از دو روز تلفن زد گفت یک نفر هست شبیه شما می‌خواند. بیا ببین او را می‌شناسی؟

من رفتم و متوجه شدم همان برنامه قبلی را به مرحوم پیرنیا داده است. پیرنیا هم روی آن کار کرده و پخش کرده است؛ بدون اسم! به من گفت تا چه وقت می‌خواهی در اطاق و صندوق‌خانه‌ات بخوانی!؟ مردم هم حق دارند.

این پیش‌آمد باعث شد که من در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتم و ماندم تا آخرش. این‌ها همه‌اش خاطره است!

آیا پیام خاصی برای شنوندگان رادیو زمانه دارید؟

البته، مردم تا کمک نکنند، تا پشتیبان هنرمندشان نباشند، هنرمند هیچ کاری نمی‌تواند بکند. باتری هنرمند را مردم شارژ می‌کنند. همین استقبال کردنشان است، تعریف کردنشان است، اگر آثاری دارند، خریدنش است.

کمک، نمی‌گویم مالی، برای این‌که یک هنرمند قابل احتیاج به کمک مالی ندارد؛ چون دو رشته است: یک هنرمند، بازاری است؛ یک هنرمند، گوشه‌گیرِ. با هم فرق می‌کنند. این با پول می‌سازد و آن یکی هم با گرسنگی می‌سازد. این‌ها با هم فرق می‌کنند. ولی اگر دسته دوم را حمایت کنند، شاید یک چهره‌هایی بینشان پیدا شود.

و نکته دوم این‌که از خانه باید شروع شود. بچه‌ای که در خانه است، باید از همان خانه شروع کند؛ موسیقی به او یاد بدهند یا در خانه موسیقی گوش کند. عکس هنرمندان را نشانشان بدهند تا ببیند این‌ها کی هستند؟ این هنرمند قدیمشان است؛ این جدید است. کارهایشان چه بوده؛ شخصیت شان چه بوده و ... این‌ها وظیفه مردم است. آن‌ها باید کمک کنند. اگر این‌ها نباشد، درست در نمی‌آید.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۱۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
ماه رجـب فصل جديدي در كتاب زندگي مي گشايد كه از عطر دل انگيز نيايش سرشار است.
فرارسیدن ماه رجب مبارک باد.
 
+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۱۴ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

سلام

گفتار ذیل را سریع تنظیم و تدوین کردم .اشتباهات آن را ببخشید.

نگاهی تحلیلی به

۱- پیشینه تاریخ سیاسی میمه

۲- شناسایی جامع و خلاصه معضلات

۳- رویکردی به مدیریت سنتی و راهکارهای معضلات

-------------------------------

پرده اول:

يكسان سازي ميمه ، وزوان ، اذان و زياد آباد و به شكلي خسروآباد و ونداده ، و اداره کردن آن ها به صورت ناحيه اي مي تواند قدرت سياسي اين منطقه را زياد كند تابهتر بتواند براي مطالبات خود مانور دهند. البته به این مقال ، شهرهای تازه تاسیس جوشقان و کامو (که زیرسیطره کاشان است!!) و نیز لای بید نوپا را هم باید افزود.

در صورت عملي شدن اين طرح ، اين مناطق بااتكابه منابع مالي دولتي و بومي خود به شهري قدرتمند تر از حتي كاشان و شاهین شهر تبديل مي شوند واين به نفع مردم منطقه است و به كينه توزي ها ، حرف ها و ادعاهاي قديمي و پوچ و توخالي كه در عصر اتم هيچ معنايي ندارد ، نيز خاتمه داده مي شود.

چند سالي است كه بزرگان، تحصيل كردگان و افراد ذي نفوذ شهر ميمه نسبت به مساله هويت شهري توجه جدي از خود نشان داده اند و اين جاي بسي خوشحالي است. براي آنهايي كه با موضوع آشنا نيستند، اينگونه شروع مي كنم كه درگذشته دور شهر ميمه منطقه اي حاصلخيز و دركنار روستاي جوشقان و مناطق تابعه آن به عنوان يك بلوك حكومتي واحد شناخته مي شد . البته ميمه در آن زمان درجوار اين مناطق ، ازنظركثرت جمعيت و وسعت زمين حرفي براي گفتن داشت.

در دوران پهلوي دوم جمعي از بزرگان درصدد برآمدند براي احقاق حقوق كامله منطقه از سيطره حكومتي كاشان جدا شوند و خود منطقه اي جدا و شهري نمونه ايجادكنند درنتيجه ميمه از جوشقان جدا شد كه اين قضيه خود داستاني داردكه مجال گفتن نيست. البته انصافا ميمه از نظر اداري و تشكيلاتي و داشتن بخشداري و شهرداري كه سابقه آن به دهه ۲۰ شمسي مي رسد، پيشرفت خيره كننده اي نسبت به همسايه هاي قبلي خود كسب كرد.

اما در بدو پيروزي انقلاب، افول اين منطقه به يكباره شروع شد. آغاز جنگ تحميلي ، سيل مهاجرين جنگ را به يك شهرك تازه ساز به نام شاهين شهر درجوار اصفهان سرازير كرد و اين باعث ناهمگوني جمعيتي درمنطقه شد البته خان سالاري در ميمه هم براي انقلابيون بوروكرات مستقر در استانداري خوشايند نبود و شايد از اين جهت هم میمه مورد بي مهري قرار گرفت.

خلاصه ، شاهين شهركه ميزبان مهاجرين جنگي شده بود، با دريافت كمك هاي دولتي براي رفاه اين افراد كه (واجب هم بود) و نيز عنايت مسئولان اصفهاني هر روزعليرغم ناهمگوني بسيار زياد در زبان و قوميت ها ي ساكن ، فربه تر شد و از يك شهرك به شهر تبديل شد. اما درآن سوي شاهين شهر، بزرگان ميمه ، وزوان ، ازان ، ونداده و جوشقان درگير مسائل بدوي قومي خود بودند.

به ياد دارم بر سر موضوع آب مزارع به جاي گفتگوهاي هدفمند بزرگان، در درگيري مردم جوشقان و ميمه بنده خدايي (مرحوم عمراني ) هم كشته شد. بزرگان (منظور اینجانب از کلمه بزرگان افرادی است که یکسویه قضایا و مسائل را بدون توجه به نظرات دیگران و به نام میمه و میمه ای ها دیکته می کردند و می کنند. چنین شخصیت هایی در تاریخ میمه وجود داشته اند و اكثرا با ديپلماسي رفتاري آشنايي نداشتند و ندارند و مشخصه اصلی آنها بر باد دادن ثمره و نتیجه تلاش های افراد متخصص و تاثیر گذار بوده است ) هر روز در گوش بچه ها کلماتی همچون وزواني كاچي خور و... زمزمه می کردند و وزواني ها هم مي گفتند : ميمه اي لواز . جوانان ميمه اي عشقشان بستن راه براي زيادآبادي ها و ازاني ها وكتك كاري با آنها بود و روستازادگان نيز منتظر گذرپوست به دباغ خانه بودند. به ياد دارم براي فوتبال به زياد آباد رفته بوديم . بازي را برديم اما در محل خندق كنوني سنگسار شديم . در ورزشگاه ميمه هم فوتباليست هاي ميمه اي وقتي كم مي آوردند دارودسته به راه مي انداختند. درسال اول دبيرستان به هنرستان وزوان رفتم و عشق و علاقه شديدي به معماري داشتم و دوست داشتم رشته راه و ساختمان بخوانم اما دانش آموزان وزواني دراولين روز حضور من آنقدر متلك پراني كردند كه منصرف شدم وكلاس را ترك و به ميمه برگشتم. از اينگونه مثال ها زياد است و دوستان من در وزوان و ساير نقاط حتما شمه اي از آنها رابه ياد دارند.

به نظر من پايه و اساس اين مسائل ، آموزه هاي غلط بزرگان بود وبس . مي خواهم به اين نتيجه برسم كه شاهين شهر فربه تر مي شد و افراد بانفوذش با برخواري ها دائم نماينده اي از خود براي مجلس ساپورت مي كردند و ميمه اي ها و وزواني ها وديگران نيز درگير مسائل بيهوده بودند.

اكنون مساله " انفكاك ميمه از مجموعه برخوار و شاهين شهر و انضمام جوشقان و روستاهاي تابعه به ان و گرفتن فرمانداری درحد يك " ايده و طرح" است. دوستاني كه نظراتي دراين خصوص دارند پیام خود را در بخش نظرات بگذارند.

##

پرده دوم:

با شنیدن خبریکسان سازی اراضی کشاورزی که به همت مسئولان محلی روی داد به گفتاری که پیشتر دراین رابطه نوشته بودم (اینجا) فکر می کردم. حتما دقت كرده اید حدفاصل شهر ميمه و وزوان به لحاظ حاصلخيزي خاك ، بي نظير است . همين حدفاصل را از ميمه تا زياد آباد و حتي فراتر از آن تا ازان هم شاهديم اما واقعا تاسف برانگيز این بود و بعضا هم اکنون هم هست كه در فصل خرمن، خانواده اي را با دوگوني گندم كه با زجر فراوان بدست آورده اند دركنار جاده منتظر خودرو مي بينيم.

دربعد مذهبي و سياسي هم واقعيت ها در ميمه و حومه شنیدنی است .  در دهه 60 و70شمسي و شايد هم اكنون هم نمازجمعه يك هفته درميان در ميمه و وزوان اقامه مي شود و اين در حالي است كه تنها در ميمه هرسال يك مسجد ساخته مي شود. مي خواهم بگويم كه احداث مصلايي درحد و اندازه دو شهر با امكانات اوليه در حدفاصل دو شهركه پيام آور دوستي و اتحاد دوشهر و حومه آنها باشد ، چقدر هزينه دارد؟؟

مردم زجر كشيده منطقه ميمه حتي از داشتن يك تالار فرهنگي محروم هستند و براي جشنها و مناسبت ها ازجمله عروسي يك زوج جوان بايد چند منزل همسايه را با وسايل تدارك ببينند البته درانتها غذا كم مي آيد، ظروف شكسته و يا مفقود مي شود و آبروريزي آن براي آقاي داماد مي ماند!!

در بعد اجتماعي نيز خود شاهديم كه اكثر فرزندان اين مرز و بوم تحصيلات عاليه دارند و حتما هركدام صاحب ديدگاه ها و ايده هاي خوبي هستند اما آيا انجمني از اين افراد كه بدون شك با افراد عادي ، ميرزاها و مشهدي ها صدردرصد تفاوت ذهني و فكري دارند، تشكيل شده است ؟؟

دربعد سياسي من با نظر دوستان مبني بر اينکه يک نماينده دلسوز از خطه ميمه وارد مجلس شود به طور نسبی موافقم .ممکن است نماینده ما از دولت آباد باشد اما دلسوزانه فعالیت کند.این را ازجنبه طرفداری از آقای حسینی نگفتم. تنها حقیقت را نوشتم.

اما به لحاظ صنعتي : با وجود زمين ، نيروي کار جوان ، بستر ارتباطاتي مناسب ( شوسه ،آسفالته و درآينده ريلي) منطقه ميمه مي تواند پذيراي يک شرکت بزرگ توليدي باشد که هم مشکل بيکاري افراد را حل مي کند و هم درآباداني منطقه ايفاگر نقشي خواهد بود اما اين مهم هم اکنون تاحدودی اتفاق افتاده و چند پروژه عظیم صنعتی به همت و تلاش مسئولان محلی از آقای شیبانی بخشدار محترم گرفته تا منتفذین و مسئولان سابق و فعلی در شرف راه اندازی و یا درحال طراحی است . گفتنی است  صنعت ميمه هم اكنون به چند سنگبري كه محل امني براي سكونت افاغنه مي باشد، محدود است.

البته بعضا مقوله آباداني و توسعه شهر ايجاب مي كند محيط زيست را فراموش كنيم اما آيا نگاهي به كوه هاي اطراف نيز انداخته ايد و به فكر فرو رفته ايدكه چند نفر از آنها از منطقه ميمه هستند و به عبارتي عوايد مالي چگونه در منطقه هزينه مي شود. البته حساب مردم لايبيد و معدن داران اهل و ساکن منطقه ميمه از اين مساله جداست.

##

پرده سوم

تاكنون مديريت سنتي در منطقه ميمه پسرفت هاي آنچناني براي شهر به بار آورده است و اين مديريت دركشاورزي و اجتماع هم تاكنون به جرات مي توانم بگويم هيچ نتيجه اي نداشته است . چه خوب است كه انتقادات به مدیریت های شهری  در انجمن هاي تخصصي از نخبگان علمي منطقه ميمه ابتدا بررسي و اعمال نظر شود و سپس راه حل ها به صورت مدون و درقالب طرح به نهادهاي دولتي مربوطه محول گردد.این مساله نتیجه ای مطلوب دارد و ان اینکه تحلیل های کوچه خیابانی حذف و از پخش شایعات بی اساس هم جلوگیری می شود.

به طور كلي ، مردم منطقه ميمه هنوز يک شوراي فرامنطقه اي براي بيان خواسته هاي صنعتي ، كشاورزي ، اجتماعي ، فرهنگي و سياسي خود ندارند. شورايي که نمايندگاني از مناطق مختلف درآن صاحب نظر باشند . شورايي که در آن چگونگي نزديکي اقوام و مناطق نيز بررسي شود که اين بررسي مي تواند به اتحاد مردم منطقه و دريافت حقوق قانوني خود از نماينده مجلس و درسطحي بالاتر از دولت منجر شود.

و اما راهكارقضيه :

منطقه ميمه عليرغم كاستي ها، قابليت هايي هم دارد.

1- توانمندي علمي ساكنان منطقه ميمه ( ميمه ، وزوان ، ونداده ، زياد آباد، حسن رباط ، لاي بيد ، لوشاب ،جوشقان ،كامو، ازان ،چوگان ، خسروآبادعلي آباد، موته، سعيدآباد وكلوخ... )

2- حاصلخيزي نسبي خاك و تنوع محصولات سردسيري

3- داشتن منابع آبي مطلوب اگر حتي شاخه كوهرنگ را به حساب نياوريم .

4- وجود منابع كاني و معادن غني در منطقه

5- داشتن خطوط ارتباطي فوق العاده - شوسه، آسفالته، راه آهن درآينده و قرارگرفتن در حدفاصل دو استان پيشرفته كشور( تهران و اصفهان)

6- داشتن محدوده براي پيشرفت جمعيتي و ساخت و سازجديد

7 - درمعرض بلاياي طبيعي قرار نداشتن ( فاقد گسل است و زماني در وزات كشور در دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي و در بحبوحه انتقال پايتخت، از منطقه ميمه به عنوان مكاني براي احداث پايتخت جديد نام برده شد.)

8- وجود مراكز علمي دانشگاه آزاد اسلامي و پيام نور درميمه و وزوان

9- داشتن اماكن گردشگري درحد خود ( اگر همسايه هاي شمال شرقي ميمه را به حساب نياوريم (جوشقان،كامو، قهرود و درنهايت قمصر)

10 - داشتن علقه هاي ناسيوناليستي براساس گويش و تاحدودي نژاد مشترك

11- و اجرایی شدن طرح های عظیم صنعتی پتروشیمی و سیمان سرند

۱۲- و نیروهای اکتیو و پرتلاش اجرایی

کوتاه کلام اینکه  با همت مردم و مسئولان شهر و بخش ، هر روز پویایی و اعتلای منطقه را شاهد هستیم و امید است در آینده با درایت و تدبیر گزینه فرمانداری منطقه میمه راهم مدنظر قرار دهیم.

بحث اتحاد مثلثی جوشقان و کامو - میمه و وزوان - ازان و زیادآباد را هم جدی بگیریم.

والسلام . علي وطن خواه

توسعه شهر مبتني برمشارکت اجتماعي - وطن خواه

توسعه ميمه - وطن خواه

قسمت اول مقاله - معينيان

قسمت دوم مقاله - معينيان

قسمت سوم مقاله -معینیان

برون رفت از مشکلات ميمه - ۱- معينيان

برون رفت از مشکلات ميمه -2- معينيان

آرشیو سه سال گذشته وبسایت میمه ای ها 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۱۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

باسلام

مقاله علمی " شش سیگما " به نویسندگی جناب آقای محمدتقی معینیان که در مورد ارتقای مدیریت سنتی به مدیریت مدرن هست درچند بخش در وبلاگ منتشر می شود . نکته تاکیدی اینجانب و نویسنده مقاله اینست که این مقاله رویکردی به هیچ شخص ، گروه و یا نهادی ندارد و دوباره تاکید می کنم صرفا یک مقاله علمی درخصوص یک روش علمی مدیریتی است .

ضمنا خوانندگان عزیز می توانند دیدگاه های تحلیلی و انتقادی خود را درخصوص این مقاله در بخش نظرها برای وبلاگ ارسال کنند. یقینا این گفتمانی منطقی و عقلانی بدور از احساسات و غرض ورزی درجهت ارائه راهکاری مثبت برای توسعه شهر و منطقه میمه خواهد بود.

قسمت سوم و پاياني

دیدگاه سیستم شش سیگما نسبت به جوانان

 

در این سیستم جوانان افرادی منحرف ، بی دین و هرزه معرفی نمی شوند. بلکه آنان انسانهایی مؤمن ، پرهیزکار ، بیدار ، مسؤولیت شناس و دلسوز و دارای دغدغه برای سرنوشت خود و اجتماع و پایبند به موازین اخلاقی معرفی می شوند. امام خمینی (ره ) جوانان را از 15 خرداد تا 22 بهمن و پایان عمر شریفش از سرمایه های انقلاب و کشور می دانست و برای آنها اهمیت زیادی قائل بود واین گونه آنان را به صحنه های مختلف نظامی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... می آورد.

دراین سیستم مدیران باید با ناهنجاری های موجود جوانان در اجتماع به صورت منطقی ، خردمندانه و علمی برخورد کنند چه بسا پاره ای تدابیر نامناسب برای جوانان نه تنها شرایط را بهبود نمی بخشد بلکه باعث بروز تشنج و درگیری های حاشیه ای نیز بشود. بنابراین در درجه اول باید جوانان از نظر خصایل عرفی ، اجتماعی و روان شناختی مورد بررسی و بازبینی دقیق قرار گیرند و بر مبنای شناخت درست نسبت به آنان برای رفع ناهنجاری ها تلاش نمود.

 

 دراین سیستم جوانان منحرف و مبتلا به مواد مخدر نیز جزیی از افراد موجود در جامعه اند و نمی توان آنها را از سایر افراد جامعه تفکیک نمود و حکم آنان را از بقیه مردم جدا داتست و آنها را آدم های بی ادب و بی تربیت جامعه دانست دیدگاه فوق در سیستم شش سیگما به لحاظ حکم مطلق و عام خود ، دیدگاه صحیحی نیست درست است که برخی از معتادان از فرهنگ فردی و اجتماعی بالایی برخوردار نیستند ولی این امر در مورد همه آنها قابل پذیرش نیست .

 

در این سیستم به افراد معتاد که به حرکات و اقدامات ضد اخلاقی روی آورده اند و تحت تأثیر حس جمعی و جو گروهی از مرز هنجاری های معمول و متعادل گذشته و به سوی نابهنجاری های مختلف روی آروده اند به دید بیماران محتاج کمک و دلسوزی برخورد می شود نه افراد لاابالی و غیر قابل اصلاح.

 

دراین سیستم به شهروندان می آموزد چرا افرادی که در عمق وجدان و ضمیر آگاه خویش به زشتی و نادرستی رفتار و عمل خود واقفند ولی با این وجود اقدام به ترک اعتیاد نمی کنند در این سیستم می آموزیم چگونه باید بدنبال علت گشت ، چرا که رفتارهای غیراخلاقی و ضد فرهنگ افراد معتاد فقط یک معلول است که می تواند از علت های گوناگون نشأت گرفته باشد از این رو برای این که معلول را از بین ببریم باید علت آن را بشناسیم چون بدون شناخت علت ، از بین بردن معلول به هیچ وجه امکان پذیر نیست. باید به این حقیقیت اذعان نمود که به حد صفر رساندن نابهنجاری های اجتماعی ، اگر چه آرمان هر جامعه ارزش مداری است اما این نابهنجاری های رفتاری افراد فریب خورده امری طبیعی بوده و تابعی از هنجاری گریزی های موجود در جامعه می باشد و این غیر منطقی است که تعداد اندک و محدود معتادان را چیزی کاملاً جدا و متمایز از جامعه بزرگتر یعنی اجتماع بیرون دانست .

 

درسیستم شش سیگما می آموزیم راهکارها ، روش ها و مکانیزیم تخلیه روحی و روانی جوانان را ، این سیستم به ما می آموزد که اگر مکانیزیم تخلیه روانی جوانان اصلاح شود. جوانان به جای این که به روش های نامناسب روی بیاورند از طریق راهها و روشهای مثبت فشارهای روانی انباشته در درون خود را آزاد نموده و با فراغ بال و آرامش به فعالیت های علمی ، آموزشی ، ورزشی و اعتقادی خود می پردازند.

 

در این سیستم حتی برای معاندین نیز جایگاهی دیده شده است. نکته جالب توجه در این زمینه آن است که این سیستم معتقد است معاندین که به قول برخی از افراد ، در زمره بی ادب ترین و خطرناکترین افراد جامعه هستند  همیشه حرکات نابهنجاری ندارند بلکه با متانت و برنامه ریزی منطقی و اصولی می توان آنها را هدایت کرد. (به قول آقای خاتمی : «می توان دشمن را به مخالف و مخالف را به دوست تبدیل کرد.»)

 

در این سیستم منتقد جایگاه والایی دارد و به آنها اجازه داده می شود که مدیران را به چالش بکشند.

 

این سیستم معتقد است اگر انتقادات فنی و کارشناسی شده با استفاده از روش های مثبت و منطقی و متعارف انجام شود. نه تنها از میزان تشنجات اجتماعی و ریسک پذیری طرح های مدیریتی کاسته می شود. بلکه میزان سلامت اجتماعی و بهزیستی افراد و جامعه نیز افزایش می یابد و مدیریت های مردمی بیمه می شوند.

 

قابل ذکر است توانمندی های سیستم شش سیگما بسیار گسترده است و در یک یا چند مقاله نمی توان به آنها پرداخت ، لذا ادامه بحث را وا می نهیم و به دومین پیشنهاد می پردازیم .

 

(پیشنهاد تشکیل تعاونی چند منظوره عمران شهر میمه با عضویت کلیه همشهریان عزیز)

 

 

قسمت اول مقاله - معينيان

قسمت دوم مقاله - معينيان

توسعه شهر مبتني برمشارکت اجتماعي - وطن خواه

توسعه ميمه - وطن خواه

برون رفت از مشکلات ميمه - ۱- معينيان

برون رفت از مشکلات ميمه -2- معينيان

آرشیو سه سال گذشته وبسایت میمه ای ها 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۰۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

باسلام

از امروز مقاله علمی " شش سیگما " به نویسندگی جناب آقای محمدتقی معینیان که در مورد ارتقای مدیریت سنتی به مدیریت مدرن هست را درچند بخش در وبلاگ منتشر می کنم .

نکته تاکیدی اینجانب و نویسنده مقاله اینست که این مقاله رویکردی به هیچ شخص ، گروه و یا نهادی ندارد و دوباره تاکید می کنم صرفا یک مقاله علمی درخصوص یک روش علمی مدیریتی است .

ضمنا خوانندگان عزیز می توانند دیدگاه های تحلیلی و انتقادی خود را درخصوص این مقاله در بخش نظرها برای وبلاگ ارسال کنند. یقینا این گفتمانی منطقی و عقلانی بدور از احساسات و غرض ورزی درجهت ارائه راهکاری مثبت برای توسعه شهر و منطقه میمه خواهد بود.

قسمت دوم

در این سیستم آزاد کردن مردم و اراده آنها در امور زندگی شخصی و اجتماعی از بحث های مهم است و این سیستم معتقد است که افکار عمومی همیشه کمتر اشتباه می کند و اگر مردم در صحنه باشند و امور به آنها محول شود. ضربه گیر اشتباهات مسؤولین خواهند بود و اگر کارها به دست مردم باشد در صورتی که اشتباهی رخ دهد دیگر به مسؤولین و دولت مراجعه نخواهند کرد و خود مسایل و مشکلات را حل خواهند کرد.

این سیستم معتقد است اگر مردم را آزاد بگذاریم و خوب آنها را رهبری و مدیریت کنیم. مردم بهتر می توانند مسایل را حل کنند و روح انقلاب اسلامی را احیای نقش مردم می داند و ریشه انقلاب اسلامی را در حقیقت بازگشت به نقش و اراده مردم عنوان می کند و معتقد است هر گاه زنجیره ی استبداد از دست و پای مردم باز شود. مردم خود ، جامعه را اصلاح کرده و پیشرفت  کرده اند. « به قول آیت الله رفسنجانی: اگر مردم در بالای سر خود شمشیر نبینند و در فضای امن فکر کنند و تصمیم بگیرند بسیاری از مسایل حل می شود.»

در این سیستم استبداد  ، خودمحوری ، گروه گرایی ، تهدیدات انحصارطلبانه و اقتدارگرایانه جایی ندارد و سیستم مدیریت مبتنی بر مردم سالاری دینی با تکیه بر روان سازی و شفاف سازی امور است.

در این سیستم فعالیت های مردمی نیز ساماندهی و در مسیرهای صحیح و اصولی قرار می گیرند ، در این سیستم مدیریت های هیأتی ، دخالت های هسته ها و تشکیل های غیررسمی (زیرزمینی و روزمینی ، علنی و مخفی) ، مدیریت های کوچه بازاری ، حرکت های خودجوش و پیش بینی نشده مردمی ، نیروهای پیشرو و نیروهای منفعل همه و همه ساماندهی و درخدمت مدیریت های حقوقی و رسمی قرار می گیرند.

 در این سیستم دیگر طومار نویسی ، شعارنویسی ، هوچی گری و گردن کشی جایی ندارد و به مدیران می آموزد که چگونه با ملایم ها ، ملایم و با  گردن کش ها ، گردن کش باشند.

در این سیستم دیگر نمی توان تصمیمات کارشناسی شده و مصوب مدیریت را که به تأیید آحاد مردم رسیده است با طومار ، هیاهو و هوچی گری خنثی و کم لن یکن نمود. در این سیستم به افرادی که به نحوی منفعت خود را از جهات گوناگون در بروز تشنج می بینند و با استفاده از عوامل خود زمینه را برای اهانت ، فحاشی و حرکات قبیح و غیرفرهنگی فراهم می کنند و از این طریق برخی از افراد احساساتی را در اثر غلبه نوعی احساس جمعی مشترک با خود همراه و بر دامنه هنجارگریزی های موجود اضافه می کنند زمینه و فرصت عرض اندام داده نمی شود.

ادامه دارد...

قسمت اول مقاله

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۰۷ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

باسلام

از امروز مقاله علمی " شش سیگما " به نویسندگی جناب آقای محمدتقی معینیان که در مورد ارتقای مدیریت سنتی به مدیریت مدرن هست را درچند بخش در وبلاگ منتشر می کنم .

نکته تاکیدی اینجانب و نویسنده مقاله اینست که این مقاله رویکردی به هیچ شخص ، گروه و یا نهادی ندارد و دوباره تاکید می کنم صرفا یک مقاله علمی درخصوص یک روش علمی مدیریتی است .

ضمنا خوانندگان عزیز می توانند دیدگاه های تحلیلی و انتقادی خود را درخصوص این مقاله در بخش نظرها برای وبلاگ ارسال کنند. یقینا این گفتمانی منطقی و عقلانی بدور از احساسات و غرض ورزی درجهت ارائه راهکاری مثبت برای توسعه شهر و منطقه میمه خواهد بود.

قسمت اول:

بهترین سیستم در حال حاضر جهت تغییر ساختار مدیریت سنتی به مدیریت مدرن ، استقرار علمی و کاربردی سیستم (شش سیگما) است.

به دلیل ارزیابی پیچیده این سیستم جهت برآورد واقع بینانه از مؤلفه های مختلف آن و کمی سازی و سازمان دهی منطقی و اصولی این سیستم ، نیاز به مشاورین خبره ، مطلع و واجد صلاحیت است و هر گونه اظهار نظر غیر کارشناسی می تواند باعث تنش های اجتماعی و پمپاژ یأس در بین شهروندان گردد. لذا فقط به شمه ای از ویژگی های این سیستم اشاره می شود.

ان شاءا... در آینده با انتخاب مشاور مناسب ، این سیستم ارزشمند در شهر و منطقه میمه نیز پایه ریزی و استقراریابد و مسؤولین محترم (در صورت فراهم شدن شرایط و امکانات انتخاب مشاور) جهت نیاز سنجی ارزیابی و استقرار این سیستم مدرن مدیریتی در منطقه میمه برنامه ریزی نمایند.

و اما ویژگی های بارز این سیستم :

در این سیستم به مدیران و مسؤولین (منصوبین دولتی و منتخبین مردمی) در محدوده ضوابط و مقررات و شرح وظایف محوله (جرأت و شهامت برنامه ریزی ، ریسک پذیری ، خطا و آزمون داده می شود) و ساختارهای مدیریتی کاملاً متحول و براساس استانداردهای علمی و فنی چیدمان ، (مدیریت و هدایت) می شود.

در این سیستم به مدیران اجازه داده می شود به برنامه ها و طرح های خود ایمان داشته باشند (حتی اگر همه در جهت خلاف آنها حرف بزنند) در این سیستم مدیران نباید تسلیم هیاهو و جوسازی ها شوند و اگر خود را بر حق می دانند باید با تمام قوا جهت اجرای طرح ها و برنامه های کارشناسی شده و منطقی خود بجنگند.

در این سیستم مدیران باید زمینه را برای پرورش روحیه خلاقیت ، ابتکار ، نوآوری و تقویت انگیزه یادگیری ، خودباوری و بهبود روش برای آحاد شهروندان به خصوص جوانان فراهم کنند ، در این سیستم مدیران باید بیاموزند شجاعت ، مردم دوستی ، اعتماد واعتقاد به مردم را و باید بیاموزند از خادمین به نیکی یاد کنند و از مفسدین و جاه طلبان دفاع نکنند.

این سیستم معقتد است مسؤولین خدمت گزار و خادم مردمند نه قیم و ولی نعمت آنها ، به قول امام خمینی (ره) « هیچ کس قیم مردم نیست و هیچ کس حق ندارد از طرف مردم صحبت کند و تصمیم بگیرد. امام خطاب به مسؤولین می فرمایند اگر امروز پایگاه و شخصیت و کرامت ظاهری دارید از پر قبای مردم است شما باید خادم و خدمتگزار مردم باشید و مردم را ولی نعمت خود بدانید».

در این سیستم مسؤولین از تصمیم گیری های عجولانه و کارشناسی نشده که به روش های خلق الساعه و دستوری اعمال می شود منع شده اند و دستورات خلق الساعه که با عقل و تدبیر نباشد ممنوع و تصمیمات مدیریت مبتنی بر دستورالعمل های فنی و کارشناسی است که با اطلاع و موافقت مردم معنی و مفهوم می یابند ومجوز اجرا می گیرند.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۰۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

میلاد حضرت فاطمه زهرا (س ) ، روز پر افتخار ولادت زنی است که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است. زنی که عالم به او افتخار دارد.

میلاد فاطمه زهرا (س) ،روز مادر و زن برهمه مادران و زنان ایران زمین مبارک باد.

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۰۴ساعت   توسط علی وطن خواه  
سلام

اول:

خجسته زادروز يگانه زن آفرينش، حضرت صديقه کبری، فاطمه زهرا عليها السلام و بزرگداشت مقام زن و روز مادر گرامی باد.

دوم:

امروز روز خوبی بود. برنامه جدید من" خبر در آئینه تفسیر"  برای ایرانی های مقیم خارج در شبکه جهانی جام جم به روی آنتن رفت.  برنامه روتین هر روزه که کاملا سیاسی است البته با طعم خبر.!!

این دومین کار حرفه ای من است و امیدوارم آخرین  آن نباشد.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۰۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
موتور رشد و توسعه فراگير یک منطقه و یک کشور ، توسعه صنعتي  است و این اعتقاد مورد تأكيد اكثر صاحبنظران قرار دارد. تجربه نشان داده است كه صنعت محور توسعه بوده و به ندرت مي توان گفت شهرهای توسعه یافته به گونه ای دیگر توسعه یافته اند.

محققان می گویند رشد سريع صنعتي، ابزاري مهم براي رسيدن به استانداردهاي زندگي، درآمدو اشتغال فزاينده بوده است واصولاً تغيير شرايط اجتماعي و اقتصادي جز از طريق توسعه شتابان بخش صنعت و خدمات حاصل نمي‌گردد. در واقع توسعه صنعتی و تأکید بر رشدجنبه های خاص آن را می توان به عنوان موتور محرکه اقتصاد مطرح کرد.

اما در فرايند توسعه صنعتي پس از تعيين چشم انداز توسعه ، پرسش اساسي اين است كه مسير حركت از وضع موجود به وضع مطلوب چگونه بايد باشد؟ 

به نظر اینجانب استراتژی توسعه منطقه میمه باید شامل بخش های مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی باشد. بخش اقتصاد در استراتژی توسعه از چند زیر بخش می تواند تشکیل شود ، که یکی از زیر بخش ها می تواند استراتژی توسعه صنعتی  باشد که به لطف خدا و تلاش مسئولان عزیز بخشداری ، شورای شهر و شهرداری در شرف انجام است . 

به لحاظ ابعاد اجتماعی و فرهنگی قضیه نیز بسترسازی های لازم درحال شکل گرفتن است .همین که مجاری اطلاعاتی و ارتباطاتی مسئولان و مردم فعال شده است ، خود در تنویر افکار عمومی و شفاف سازی نقش به سزایی را ایفا کرده و می کند و مانع شایعه پراکنی و مانع تراشی افراد بدسیرت شده و باب گفتمان حقیقی میان طرفین (مردم + مسئولین + نخبگان) را گشوده است. البته در این روند باید کانال های خروجی ارتباطی و اطلاعاتی مشخص باشند و به تعدد مجاری به لحاظ تعهد به مساله توجه کرد.

به لطف خدا کار صنعتی شدن منطقه میمه از نظریه سازی و ایده گرایی گذشته و به مرحله تثبیت و اجرا رسیده است و دراین روند نقش مسئولان و دلسوختگان حقیقی این موضوع رانمی توان منکر شد. باید به زحمات شبانه روزی مسئولان محلی در بخشداری (جناب آقای شیبانی ) و اعضا شورای شهر(آقایان بیک حسن ، اسفندی ،متوسلی ، ظهرابی و شبان و.. )  دراین مقال توجه کرد. حقیقتا خادمان مردم در ارتباط گیری با افکار عمومی تاکنون خوب عمل کرده اند و نتیجه آن هم حرکت مردم و افرادی که به نوعی نقش خود رادر پیشرفت منطقه مهم می داننددرمسیر سازندگی  جامعه بوده است.

در چند روز گذشته به قول روانشناسان انرژی های منفی به شدت کاهش یافته و همدلی و همفکری در مقوله " چگونه در توسعه شهرمان سهیم باشیم "  موج می زند.

آنچه که دراین رهآورد برای من جذاب بود ، همفکری دوستان وب نویس سایر مناطق ازجمله وزوان بود که از ایجاد یک جامعه همگون (نه فقط میمه و نه فقط وزوان ) سخن گفتند. مساله ای که از سال ۱۳۸۱ من به دنبال آن هستم. انشاالله در یک موقعیت مقتضی این مهم را واکاوی خواهم کرد.

ع.وطن خواه

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۳۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
  محمدتقی معینیان

خوشبختانه در حال حاضر اکثر شرایط برای صنعتی شدن منطقه فراهم شده است. با عنایت به نعمت های خدادادی منطقه ، در حال حاضر بهترین اراضی استان برای هر گونه سرمایه گذاری در اختیار منطقه میمه است. اکثر زیرساخت ها نیز فراهم شده و در حال ارتقاء و گسترش است ، مسؤولین محترم از نماینده محترم شهرستان گرفته تا بخشدار محترم ، امام جمعه محترم ، شوراهای اسلامی شهر و روستا و سایر مسؤولین منطقه ای و محلی هم ، که عاشقانه و مخلصانه درصدد ایجاد بسترهای سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذار هستند ، نیروهای جوان (مؤمن ، تحصیل کرده ، علاقمند، بالیاقت و تلاشگر) که الاماشاءالله در شهرهای میمه و وزوان و روستاهای تابعه زیاد است ، اهالی ساکن منطقه هم که تشنه سرمایه گذاری هستند و جان بر کف جهت حمایت و مساعدت با مسؤولین و سرمایه گذاران ، (دست به سینه) آماده هر گونه خدمت و همکاری اند ، سرمایه گذاران داخلی و خارجی هم پشت در صف کشیده اند ، مسؤولین محترم استان، بخصوص استاندار محترم هم آماده هر گونه همکاری و مساعدت است. دولت نهم هم که انصافاً جهت سرمایه گذاری (به ویژه در مناطق محروم و مستعد) آماده هر گونه مساعدت ، همکاری و همیاری است.

پس مشکل چیست؟

به عنوان یک میمه ای عاشق این خاک ، (خاکی که برادر ، پدر و نیاکانم را دربرگفته) ان شاءا... در 30 بند در حد بضاعت فکری و تجربه های کاری ، پیشنهاداتی را خدمت مسؤولین محترم و اهالی محترم و بزرگوار منطقه تقدیم می کنم.

به نظر می رسد اساسی ترین مشکل ، مشکل مدیریت سنتی حاکم بر شهر و منطقه است ، ساختار مدیریت ، یک ساختار سنتی است که پاسخگوی مسایل امروز و فردای نسل جوان و نیازهای شهر و منطقه نیست و باید در اولین گام ، به دنبال اصلاح ساختار مدیریت سنتی باشیم. (خوشبختانه اقداماتی توسط مسؤولین محلی و منطقه ای به ویژه بخشدار محترم ، در این خصوص شروع شده) اما باید توجه داشت که ساختارشکنی و تغییر مدیریت سنتی به مدیریت علمی و مدرن ، کاریست( بسیارسخت ، تخصصی و زمان بر) ، که باید با کمگ گرفتن از مشاورین متخصص ، با تجربه و واجد شرایط با همکاری مسؤولین و اهالی محترم برنامه ریزی و اصلاح گردد.



ادامه دارد...


+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۳۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
 محمدتقی معینیان

پس از مطرح شدن درد دل ها و گله ها ، بالاخره بسته پیشنهادی برای برون رفت از وضعیت موجود منطقه و شهرمان چیست؟ و چه باید کرد؟

متأسفانه از یک سو به دلیل کشاورزی سنتی و خرده مالکی و محدودیت های زیاد فرا روی کشاورزی مکانیزه و صنعتی و از سوی دیگر ، درآمدهای ناچیز کشاورزی و هزینه های بسیار سنگین گذران زندگی و نامناسب بودن شرایط اقلیمی منطقه برای ایجاد و کاشت باغات میوه و کمبود آب های سطحی و در یک کلام (نبودن نیروی انسانی و بیل بدست در بخش کشاورزی) بعید است بتوان کشاورزی منطقه و شهر میمه را به نحوی سامان دهی کرد که جوانان تحصیل کرده امروز و فردا بتوانند هزینه های سنگین زندگی خود را از این شغل تأمین کنند.

در بخش تجارت و بازرگانی هم چند مغازه حاشیه جاده اصفهان تهران بیش از چند خانوار را نمی تواند اداره کند ، دامداری سنتی و مخرب هم جزء تخریب مراتع و تلاش و کوشش تعدادی پیرمرد سخت کوش با زندگی های بسیار مشقت بار (در حال منسوخ شدن کامل است) و نمی تواند امیدی برای رشد و توسعه اقتصادی منطقه و تکیه گاهی برای آینده جوانان باشد. پس چه باید کرد؟ آیا راهی جز صنعتی شدن باقی می ماند؟

حال چگونه باید صنعتی شد؟ با کارخانجات روغن کشی ، سنگ بری و یا با کارخانجات بزرگ صنعتی (اشغال زا و درآمدزا) نظیر صنایع وابسته به فرآورده های نفتی ، پتروشیمی ، فلزی ، خودروسازی و (در یک کلام صنایع کارآفرین پاک و تمیز) کارخانجاتی که با رعایت استانداردهای بهداشتی و زیست محیطی محلی برای جذب نیروهای فنی و غیرفنی شهر و منطقه و نقطه امیدی برای آینده جوانان تحصیل کرده منطقه باشند. باید با جذب صنایع مدرن و دارای تکنولوژی پیشرفته و تمیز ، زمینه را برای گسترش و استقرار صنایع کوچک و بزرگ جانبی آنها فراهم کرد و در کنار سرمایه گذاری با انتخاب و مکان یابی مناسب برای استقرار صنایع ، ( بقاء ،امنیت و پایداری سرمایه گذاری) را نیز تضمین کرد.

ادامه دارد.....

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۲۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

                                           بسمه تعالي

درجايي خواندم کلمه توسعه يک کلمه زيباي است که از پنج حرف تا، واو ، سين ، عين ، و ها تشکيل شده است و ما براي تحقق تمام اهدافمان در راه توسعه بايد از هر حرف، پيامي را بگيريم . از تاي توسعه "توکل بر خدا" ؛ از واو توسعه ، "وحدت بين همه مردم" ، همدلي؛ همگامي و اتحاد، از سين توسعه اگر بخواهيم توسعه پايدار داشته باشيم نياز داريم به اينکه مسئولين و خادمان از" سعه صدر" برخوردار باشند و با مردم شريف و نجيب مدارا کنند ، از عين توسعه پيام عشق به خدمت ؛ کساني مي توانند علمدار توسعه شهر باشند که عاشق و شيفته خدمت باشند نه تشنه قدرت، کساني که روحيه نوکري و خدمتگزاري را دارند و هيچ ادعايي ندارند و دنبال نان و نام نيستند مي توانند در توسعه شهر نقش آفرين باشند . از ها توسعه هم مي توانيم پيام همت را بگيريم که امام حسين(ع) فرمود ((ان الله يحب المعالي الامور)) خداوند کارهاي بزرگ و همتهاي بلند را دوست دارد .همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جايي رسيده اند .(اقتباس ازيک کتاب)

ميمه داراي تاريخ کهن است . ما بايد براي ميمه که در تاريخ ثبت شده است کارهاي تاريخي ماندگار در تمامي ابعاد سياسي، فرهنگي، اقتصادي؛ معيشتي و در مسائل کشاورزي صورت دهيم تاميمه به عنوان يک شهر الگو در استان و منطقه مطرح شود.

صرف نظر از اين گفتار اگر بخواهيم بدانيم مهمترين عامل توسعه يک شهر چيست؟ بدون شک به اين نکته مي رسيم که مهمترين عامل توسعه عزم ملي و استفاده از همه ظرفيت و نيروي انساني ، حمايت از مسئولان محلي و تشويق بخش خصوصي جهت سرمايه گذاري و بکار گيري وسيع امکانات دولتي در منطقه است .

سرمايه گذار وقتي بداند مسئولان شهر از او حمايت مي کنند و اين حمايت را لمس کند و بداند شهر رو به رشد است ، آنگاه انگيزه بيشتر پيدا مي کند. مسئول محلي نيز وقتي بداند مردم پشتيبانش هستند فکر خود را به جاي خنثي کردن کارشکني ها، معطوف برنامه ريزي هاي شهر مي کند.

ميمه استعداد يک قطب صنعتي شدن را دارد. استعداد يک منطقه ويژه اقتصادي و استعداد ايجاد کارخانه هاي مادر را دارد به دليل اينکه در کنارجاده ترانزيت و راه شمال به جنوب است به لحاظ اينکه در يک نقطه استراتژيکي قرار گرفته است .

درهر صورت براي پيش بردن پروسه توسعه شهر راهي جز صنعتي شدن نيست ودر اين روند مشکلات حاشيه اي که اکثرا از ناحيه کشاورزي و زراعت است رامي توان با تشريح درست مسائل و درستکاري حل کرد. مردم ميمه فهيم و آگاه هستند و بالاترين ويژگي اين مردم دين مداري آنهاست ، هر جا که ببينند با صداقت و با روحيه فداکاري و با جديت يک امري پيگيري مي شود، مردم اين را لمس مي کنند و وارد ميدان عمل مي شوند .اما اگر ببينند تسامل و تساهل و رخوت و انزوا و بي اطلاعي و بي تفاوتي در شهر وجود دارد حق دارند مردم در همين حالي که هستند باقي بمانند.

برنامه بايد اين باشد که کارفرهنگي در راستاي توسعه شهر و حمايت از مسئولان به جمع مردم ، خانه ها ، اجتماعات مردمي در روستاها برود.

چگونه از ميمه اي هاي خارج از ميمه مي شود براي پيشبرد و توسعه شهر استفاده کرد ؟

هميشه طيفي سنتي در هر شهر وجود دارد که حضور شهروندان غير ساکن را پذيرانيست .البته فلسفه غيرمنطقي اين کار را من تاکنون ندانسته ام. مگر غير از اين است که درهمين شهر درس خوانديم و به شهري بزرگتر رفتيم و امکانات و تجريبات را ديديم و حسرت داشتن ان رادرميمه خورديم؟

پس مخالفان بدانند که ماهم دلسوزيم و حتما نبايد در فصل درو خود را نشان دهيم که بگويند فلاني هنوز بچه ميمه است!!

به نظر من با برگزاري همايش ها ، کنگره ها و برنامه هاي دسته جمعي وتشکيل انجمن ها تقويت NGOها و کانون ها که با توجه به اينکه وابستگي به دولت ندارند و مي تواند بيشتر شناسايي و مشارکت مردم را در پي داشته باشد و مي تواند پشتيبان محكمي براي روند توسعه شهر و مسئولان باشد. مسئولان پرتلاش محلي که زحمت اموراجرايي شهر را درغياب ديگران برعهده دارند و دراين راه مرارت هاي زيادي را هم پذيراهستند فکر نکنم با تشکيل نهادهاي توسعه شهري مخالف باشند.

در گفتگويي که بايکي ازمسئولان داشتم گلايه مي کرد شهري بااين همه مهندس و دکتر و.... چرا بايد مسئولانش تنها باشند؟ مگر ارائه يک نظر چقدرهزينه دارد؟؟

من بارها شاهد بوده ام مسئولان محلي در سرماي زمستان ميمه براي سرکشي پروژه هاي عمراني روترش نمي کردند و بادقت و جديت امور راپيگيري مي کردند . اين واقعا ستودني است و بايد قدردان آنها باشيم.

به اميد بهروزي همه ... وطن خواه

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
رئيس شعبه 11بررسي كننده اعتبار نامه نمايندگان گفت: اعضاي كميسيون‌هاي انرژي، آموزش و تحقيقات و عمران مجلس نهايي شد. 
رئيس شعبه 11بررسي كننده اعتبار نامه نمايندگان با بيان اينكه 24 نماينده داوطلب عضويت در كميسيون آموزش و تحقيقاتبودند كه سيدكاظم موسوي نماينده اردبيل از عضويت در اين كميسيون رد شد،‌ گفت: محمدمهدي افشاري نماينده داراب، عليرضا سليمي نماينده محلات، طيبه صفايي نماينده تهران، اميرطاهرخاني نماينده تاكستان، سعداله نصيري نماينده زنجان، محمدرضا شعباني نماينده كرمانشاه، اسداله عباسي نماينده رودسر، علي كريمي نماينده بابل، اسفندياري اختياري نماينده زرتشتيان، ضياءالله اعزازي نماينده بناب، محمدعلي حياتي نماينده لامرد، فرهاد بشيري نماينده پاكدشت، عليرضا دهقاني نماينده ايذه و باغملك، محمدحسن دوگاني نماينده فسا، عليرضا زاكاني نماينده تهران، سيدقدرت‌اله حسين‌پور نماينده گچساران، نوراله حيدري نماينده اردل، مرتضي آقاتهراني نماينده تهران،سيدمحمود حسيني دولت‌آبادي نماينده برخوار، علي عباسپور تهراني نماينده تهران، داود محمدجاني نماينده آباده و غلامحسين مسعودي نماينده اهر اعضاي نهايي اين كميسيون مي‌باشد.
داوطلب دارند، جلسه خواهند داشت تا تعيين تكليف شوند.

اقای حسینی دولت ابادی در دور قبلی مجلس مخبر کمیسیون فرهنگی بودند.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۲۴ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

باسلام

خداوند بزرگ را شاكر هستيم كه نهال نوپای صنعت در منطقه میمه درحال  ريشه دواندن است. نهالی که  درآینده نزدیک به طور حتم ميوه‌هاي آن كام مردم را شيرين خواهد کرد.

این مهم به همت مسئولان دلسوز اتفاق افتاده است ، چه آنهایی که درگذشته تلاش کردند و چه مسئولانی که امروز با دلسوزی تمام وقت خود را صرف امور اجرایی میمه می کنند.

نماینده محترم مجلس شورای اسلامی درکنار نهاد متمرکز بخشداری به عنوان قلب تشکیلات با پشتیبانی و حمایت شوراي اسلامي شهر که از مظاهر و تجلي‌هاي اصلي مردم‌سالاري ديني محسوب می شود ، توانستند دست در دست هم چشم اندازهای توسعه شهری رابرای میمه ترسیم کنند. در این رهگذر رهنمودهای معتمدین مردمی و راه آوردهای نخبگان راهم باید مدنظر قرار داد و این واقعا پیروزی برای مردم بود و بس. 

همیشه گفته می شود كه شهریك موجود زنده است و مانند یك موجود زنده سعی دربقا دارد و راه خود را از میان موانع ومعضلات متعدد به سوی آینده می گشاید. برای اداره چنین موجود پیچیده ی مسلما" یك نظام مدیریتی یكپارچه كه با تشریك مساعی وتفاهم همه جانبه كارخود راانجام بدهد، لازم است.

بي‌ترديد وقتي مردم به صداقت و دلسوزي و كارآمدي مديريت شهري اعتماد پيدا كنند ، خود وارد عمل مي‌شوند و همه‌ موانع را بر سر راه شكوفايي و پيشرفت و توسعه شهر از ميان بر مي‌دارند. ما زمانی می توانیم تعلق خود را به وطن و شهرمان نشان دهیم که از  فرصت ها استفاده کنیم . 

در شهرمان استعداد های فراوانی داریم ولی چون هدفی نداشتیم ندانستیم از این نیروی های خوب و با استعداد برای توسعه شهرمان استفاده نماییم. ای کاش تشکیل بنیاد توسعه با حضور نخبگان شهر پیگیری می شد . اگر چنین بنیادی شکل بگیرد و یا بنیاد نخبگان تشکیل و حمایت شود، می تواند مسئولان را در ترسیم چشم انداز آینده شهر  یاری معقول دهد.

به هر ترتیب به عنوان یک شهروند میمه ای که دلش برای مظلومیت دیار تاریخی اش می سوزد ، جا دارد در همین مقال از زحمات شبانه روزی مسئولان پرتلاش منطقه میمه  از جمله جناب آقای حسینی دولت آبادی نماینده محترم، جناب آقای عبدالرضا شیبانی ، بخشدار محترم و اعضای شورای شهر و شهرداری برای بسترسازی مناسب توسعه صنعتی شهر میمه قدردانی ویژه نمایم .

باتشکر- علی وطن خواه

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۲۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

استاندار اصفهان ازايجاد مجتمع پتروپالايشگاه شمال استان اصفهان در بخش

میمه شهرستان شاهين شهر و میمه خبرداد. 

"سيدمرتضي بختياري " روز يكشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت : بر اساس گزارش كميسيون استعداد يابي استان و با تصويب كارگروه اشتغال ؛ احداث اين پتروپالايشگاه در بخش ميمه به زودي آغاز مي شود. 

وي اضافه كرد:اين مجتمع با چهار هزار ميليون يوروآورده ارزي و450 ميليارد

تومان سرمايه گذاري داخلي توسط بخش خصوصي و در قالب قرارداد BOT در زميني به وسعت دو هزار هكتار اجرا مي شود.

بختياري تصريح كرد:باايجاد اين مجتمع بيش از20 هزارفرصت شغلي در شهرستان شاهين شهر و ميمه ايجاد مي شود .

وي گفت : بر اساس پيش بيني ها مجتمع پتروپالايشگاه ميمه ؛ مي تواند روزانه 150 هزار بشكه نفت خام را به بنزين و 17 نوع فراورده ديگر نفتي تبديل كند .

استاندار اصفهان ؛ عبور خط آهن قطار سريع السير اصفهان - تهران ؛ برخورداري از امكانات بزرگراهي ؛ انتقال آب كوهرنگ ازشهرستان ميمه و هماهنگي درخواست سرمايه گذار با طرح آمايش سرزمين را مهمترين دلايل انتخاب اين مكان براي ايجاد اين پالايشگاه اعلام كرد.

بخشدار ميمه نيز در گفت و با ايرنا انتخاب اين بخش براي ساخت اين مجتمع

پالايشگاهي را حاصل جلسات مستمر و طولاني كارشناسي توسط كميسيون استعداديابي عنوان كرد .

"عبدالرضا شيباني " گفت : باتصويب اجراي اين مجتمع در بخش ميمه طي سه ماه آتي عملياتي اجرايي آن آغاز و بر اساس پيش بيني هاي به عمل آمده فاز اول اين طرح طي دو سال آتي به بهره برداري مي رسد .

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۲۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
 سلام

در چند روزگذشته پیام های متعددی درخصوص چگونگی برون رفت از مشکلات شهری میمه بدستم رسید که بدون سانسور در وبلاگ به نمایش درآمد و درآینده نزدیک دسته بندی و تنظیم و با الحاقات به صورت بسته پیشنهادی همشهریان ارائه خواهد شد. الحق گفتمان وقتی منطقی باشد چقدر دلنشین است.

دوستان باید به این نکته عنایت داشته باشند که کسی دشمن مسئولان و مخالف پیشرفت میمه نیست .حرف و احادیث درخصوص هرموضوعی در میمه زیاد است اما دلیلی نمی شود مثلا شخص وطن خواه آنها را بدون ارزیابی در وبلاگ قرار دهد و مطمئن باشید حواسمان جمع است و به این مساله که تفرقه افکنی و سنگ اندازی عاملی برای جلوگیری از پیشرفت شهرمان است، واقفیم.

همچنین در دوسه روزگذشته چند سایت با یک فرمت و بایک متن و محتوا شروع به کارکرده اند .خوب است .فی نفسه خوب است . بلاخره میمه هم سایت می خواهد!

اما تفسیری هم دوستان  از بنده حقیر بشنوند ( دوستان برای یکبار هم شده برداشت مغرضانه نکنند)

 
آيين نامه تاسيس و نحوه فعاليت و نظارت بر خبرگزاري‌هاي غيردولتي  در ‪ ۱۶‬ماده در جلسه مورخ ‪ ۱۳۸۴/۲/۲۵‬بنا به پيشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و با استناد به بندهاي "‪ "۲۲" ،"۱۵‬ماده دو قانون اهداف و وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مصوب ‪ ،۱۳۶۵‬به تصويب رسيد.
در ماده‌نخست اين آيين‌نامه آمده‌است: به‌منظور "كمك‌به توسعه دسترسي همگاني به اطلاعات"، "روشن‌ساختن افكار عمومي"، "ارتقاي سطح معلومات و دانش مردم"، خبرگزاري‌هاي غيردولتي كه از اين پس، دراين آيين‌نامه به اختصار "خبرگزاري" ناميده مي‌شوند، مي‌توانند براساس مفاد اين آيين‌نامه تاسيس گردند.

ماده "دو" آيين نامه خبرگزاري را موسسه‌اي معرفي مي‌كند كه با سرمايه غيردولتي به وسيله اشخاص حقيقي و حقوقي تاسيس شده و مجاز است در زمينه‌هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي، نسبت به جمع‌آوري، پردازش وانتشار خبر، تحليل، مصاحبه و گزارش در قالب نوشتار، صدا و تصوير در حوزه‌هاي داخلي و خارجي فعاليت كند.

ماده "سه" اين آيين‌نامه با دو تبصره تصريح مي‌كند كه خبرگزاري در انتشار اخبار واطلاعات در ‪ ۱۱‬مورد از قبيل: "اشاعه فحشاء و منكرات از طريق ارايه تصاوير يامطالب ضداخلاقي و مستهجن"، "ترويج واشاعه مطالب كفرآميز والحادي، توهين‌به مقدسات، اصول ومباني دين‌اسلام و سايراديان"، "اهانت به مقام معظم رهبري ومراجع مسلم تقليد"، افشاي اسناد طبقه‌بندي شده‌رسمي كشور" نقل مطالب ازكتب و مطبوعات و پايگاه‌هاي اطلاع‌رساني احزاب و گروه‌هاي ضد انقلاب و محارب به نحوي كه تبليغ آنها باشد" آزاد نيست.
"هرگونه توهين وافترا به‌اشخاص حقيقي و حقوقي"، "ايجاد اختلاف ميان اقشار جامعه به‌ويژه از طريق طرح مسائل و اختلافات مذهبي، نژادي و قومي"، "اطلاعات مربوط به حريم‌خصوصي افراد"، "ترغيب و تشويق به اقدام عليه امنيت ملي شامل دعوت به شورش وآشوب عليه نظام و تجزيه كشور و دعوت به فعاليت‌هاي تروريستي ازديگر موارد نهي‌شده در فعاليت‌هاي حرفه‌اي خبرگاري‌هاي غيردولتي هستند.
درماده "چهار" آمده‌است:مصوبات شوراي عالي‌امنيت ملي درخصوص انتشار اخبار پس‌از ابلاغ رسمي براي خبرگزاري لازم الاتباع است.

در ماده "پنجم" تصريح شد، در صورت عدم رعايت موازين اخلاقي يا مذهبي به‌جز موارد مندرج در ماده "‪ "۳‬اين آيين‌نامه، وزارت فرهنگ و ارشاداسلامي مي‌تواند بار اول "تذكر كتبي"، بار دوم "اخطار كتبي" ودر مرتبه سوم "موضوع را به هيئت نظارت براي اتخاذ تصميم لازم" ارجاع دهد.
طبق‌ماده "ششم"، خبرگزاري موظف‌است پاسخ يا توضيح اشخاص‌حقيقي يا حقوقي در خصوص مطالب مندرج در ارتباط با آن‌هارا حداكثر ظرف ‪ ۲۴‬ساعت پس از دريافت، منتشر نمايد.
ماده "هفت"، واگذاري امتياز خبرگزاري به‌غير ممنوعاست مگربا اجازه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي باشد.
ماده "هشت" اين آيين‌نامه،شرايط متقاظي (صاحب امتياز) و مراحل صدور مجوز تاسيس خبرگزاري را "التزام به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران"، "عدم عضويت در گروه‌هاي غيرقانوني و عدم سابقه محكوميت كيفري كه موجب سلب حقوق اجتماعي باشد"، "داشتن حداقل مدرك كارشناسي يا مدرك معادل در علوم حوزوي به تاييد مراجع ذي‌ربط" و "دارا بودن حداقل پنج سال سابقه مديريت اطلاع رساني يامديرمسوولي يا سردبيري نشريات باتاييد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اعلام كرد.
"تابعيت ايراني"، "حداقل ‪ ۳۰‬سال سن"، "داشتن حسن شهرت"، "عدم حجر و ورشكستگي به تقلب و تقصير" و "داشتن كارت پايان‌خدمت وظيفه يا معافيت دائم براي آقايان" از ديگر شروط اشخاص حقيقي براي درخواست مجوز هستند.

بند "ب" اين‌ماده شرايط متقاضي حقوقي را "تابعيت ايراني"، "اتمام مراحل قانوني ثبت شركت يا موسسه"، "در اساسنامه موسسه يا شركت فعاليت اطلاع‌رساني به عنوان فعاليت مجاز پيش‌بيني شده‌باشد" و "مدير عامل و اعضاي هيئت مديره موسسه يا شركت بايد واجد شرايط بخش (الف) اين‌ماده باشند" اعلام كرده است.
طبق ماده "‪ ،"۹‬در صورتي كه صاحب امتياز به تشخيص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يكي‌از شرايط مقرر در اين ماده را از دست بدهد، مجوز خبرگزاري لغو مي‌گردد.

براساس ماده "‪ "۱۰‬اين‌آيين‌نامه، صاحب امتياز در قبال خط مشي كلي، فعاليت ها و مطالبي كه از طريق خبرگزاري انتشار مي‌يابد، مسوول است.
در تبصره اين ماده مي‌خوانيم: در صورتي كه صاحب امتياز شخص حقوقي است، مديرعامل (يا يكي از اعضاي هيات مديره) كه كتبا به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي) معرفي مي‌شود، مسووليت فوق را به عهده دارد.
ماده يازده صاحب امتياز را موظف مي‌كند خود يا شخص ديگري را به عنوان سردبير واجد شرايط به وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي معرفي نمايد.
براساس تبصره اين‌ماده، سردبير معرفي شده بايد داراي شرايط مندرج در بند (الف) ماده (‪ (۸‬اين آيين نامه باشد.

ماده "‪ "۱۲‬تاكيد مي‌كند كه درصورت فوت يا استعفاي سردبير يا از دست دادن يكي‌از شرايط مندرج در تبصره ماده (‪ (۱۱‬اين آيين‌نامه، صاحب‌امتياز موظف است حداكثر ظرف دو ماه شخص واجد شرايط ديگري را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي كند و چنان‌چه ظرف مهلت مقرر سردبير معرفي نشود، فعاليت خبرگزاري به حالت تعليق درآمده و پس از يك سال مجوز خبرگزاري لغو مي‌شود.
طبق‌ماده "‪ "۱۳‬اين آيين‌نامه، رسيدگي به صلاحيت متقاضي و سردبير پيشنهادي، صدور مجوز ونظارت بر فعاليت‌هاي خبرگزاري برعهده هيات نظارت است.

در تبصره ماده ‪ ۱۳‬آمده است كه هيات‌نظارت براي تعيين صلاحيت، حسب مورد از وزارت اطلاعات، وزارت دادگستري و نيروي انتظامي استعلام مي‌كند.

بر اساس ماده "‪ "۱۴‬اين آيين نامه، "وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي"، "معاون ذي ربط وزير"، "مدير عامل خبرگزاري جمهوري اسلامي"، "يك نفر از مديران خبرگزاري‌هاي غيردولتي به‌انتخاب خودآنان"، "يك نفر ازاساتيد حقوق به‌انتخاب وزير علوم، تحقيقات وفناوري" و "دو صاحب‌نظر درحوزه اطلاعات و ارتباطات به انتخاب شوراي عالي اطلاع‌رساني" شش عضو هيات نظارت برخبرگزاري‌هاي غيردولتي هستند.
در دو تبصره اين ماده، مدت مسووليت اعضاي انتخابي دوسال بوده و انتخاب مجدد آن‌ها بلامانع بوده و دبيرخانه هيات در حوزه معاونت ذي‌ربط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مستقر مي‌باشد.
ماده "‪ "۱۵‬اين آيين نامه، صاحب امتياز خبرگزاري را موظف مي‌كند حداكثر ظرف يك سال پس‌از اخذ مجوز فعاليت خود را آغاز كند، در غيراين صورت مجوز صادره لغو خواهد شد.
در ماده "‪ "۱۶‬اين آيين‌نامه تصريح شده است كه هرگونه فعاليت تحت عنوان خبرگزاري به‌استثناي خبرگزاري‌هايي كه به موجب قوانين خاص تاسيس شده يا مي‌شوند، صرفا در چارچوب اين آيين‌نامه مجاز است.
درتبصره اين ماده تاكيد شد، خبرگزاري‌هايي كه تا قبل از تصويب و ابلاغ اين آيين‌نامه براساس قوانين مربوط فعاليت داشته‌اند، موظف هستند حداكثر ظرف شش ماه نسبت‌به تطبيق شرايط خود بامفاد اين آيين‌نامه اقدام نمايند، ودر غير اين صورت مجوز آن‌ها لغو مي‌شود.

امیدوارم به کسی برنخورده باشد.....

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۲۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

السلام عليک يا فاطمة الزهراء

السلام عليک يا سيدة نساء العالمين من الأولين و الآخرين

السلام عليک ايتها الصديقة الشهيدة

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۱۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
تصويب اعتبارنامه ‌١٩ منتخب از شعبه نهم
ایسنا: در ادامه جلسه علني امروز مجلس شوراي اسلامي، قاسم محمدي، مخبر شعبه نهم بررسي اعتبارنا‌مه‌ها، اسامي منتخباني كه اعتبارنامه آنها مورد تاييد اين شعبه قرار گرفته است را اعلام كرد.

عنايت‌ا... هاشمي از سپيدان، مجيد نصيرپور از سراب، نصراله كوهي باغ‌اناري از سروستان، فخرالدين حيدري از سقز و بانه، علي‌اكبر آقايي از سلماس، مصطفي كواكبيان از سمنان، بهروز جعفري از سميرم، محمدحسين حيدريان از سقز، امين شعباني از سنندج، عبدالجبار كرمي از سنندج، مجيد ناصري‌نژاد از شادگان، محمود احمدي از شازند، كاظم جلالي از شاهرود، سيدمحمود حسيني دولت‌آبادي از شاهين‌شهر، علي مطهري از شبستر، سيدجاسم ساعدي از شوش، سيدمحمدسادات ابراهيمي از شوشتر، عبدالعزيز جمشيدزهي از سراوان، شهباز حسن‌پور از حوزه انتخابيه سيرجان منتخباني هستند كه اعتبارنامه آنها در شعبه نهم به تصويب رسيد.
+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۱۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

 

 حضرت امام ‌خميني(ره)،
حــقــيــقــتــي هــمــيــشــه جـاويــد

فرا رسیدن  نوزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) را به همشهریان تسلیت عرض می کنم .

نقطه عطف

خم را بگشا به روى مستان     بيــزار شو از هـــوا پرستان

از مــن بپذير رمـــــز مستى     چون طفل صبور، در دبستان

آرام ده گُــل صفــــــــا باش      چـون ابــــر بهار در گلستان

تـاريخچــــــــه جمال او شو      بشنو خبر هــــــزار دستـان

بردار پيالـــــه و فرو خـــوان       بر مى زدگـان و تنگدستـان

اى نقطه عطف راز هستى

بر گير ز دوست، جام مستى

من شاهد شهر آشنــايم        من شـاهـم و عـاشق گدايـم

فرمانده جـمع عاشقــانم         فـــرمانـبر يــــار بيـــــوفايــــم

از شهر گذشت نام و ننگم       بــــازيــــچـه دور و آشنــــايم

مست از قـدح شراب نابم        دور از بـــــرِ يــــــار دلــــربايم

ســازنده دير عاشقـــــانم         بـــازنـــــده رنـــد بينــوايـــم

اين نغمه بر آمد از روانـــم          از جــان و دل و زبـان و نايم

اى نقطه عطف راز هستى

بر گير ز دوست، جام مستى

رازى است درون آستينــــم        رمزى است بـرون ز عقل و دينم

در زمره عاشقان سر مست       بـــى قيــد ز عــــار صلح و كينم

در جـرگـه طيــــر آسمـــانم        در حـــلقــه نــــمــلــه زمينـــــم

در ديده عـــاشقان، چنــانم        در مــنظـــــر سالـــكـان، چنينـم

دلبـــــــــاخته جـــــمال يارم        وارستــــــه ز روضــــــه بــــرينم

با غــــــمزه چشم گلعذاران        بيــــــزار ز نـــــاز حـــــور عــينـم

گــويم به زبـان بى‏زبـــــــانى       در جمــــــع بتــــان نــــــازنينـم

اى نقطـه عطف راز هستى

بر گير ز دوست، جام مستى

برخاست ز عاشقى، صفيرى     مى خواست ز دوست دستگيرى

او را بــه شـــــــرابخانـه آورد      تا تـــوبه كنـد به دست پيـــــــرى

از عشق، دگــر سخن نگويد      تا زنـــــده كنـــــد دلش فقيـــــرى

درويش صفت، اگـــر نباشى       از دورى دلــبــــــــرت بـــــميــرى

ميخانه، نه جاى افتخار است     جــــاى گنه است و سر به زيـرى

با عشوه بگو به جمع ياران         آهستـــه، و ليك با دليرى

اى نقطه عطف راز هستى

بر گير ز دوست، جام مستى

اى صوت رســـــاى آسمانى،        اى رمز نـــــــداى جاودانى،

اى قله كوه عشق و عاشق،        وى مرشد ظاهر  و  نـهانى،

اى جلــــــوه كامل "انا الحق"        در عــرش مُرفّع جــهــــانى،

اى موسى صَعْق ديده در عشق     از جــــلــوه طـــور لامكانى،

اى اصل شجر، ظهورى از تو          در پــــــرتو سرّ سَرمــدانى،

بر گوى به عشق، سرّ لاهوت        در جمـــع قــــــلندران فانى

اى نقطه عطف راز هستى

بر گير ز دوست، جام مستى

اى دور نـــــــمـــــاى پور آزر،          نــاديـــده افــول حق ز مــــــنظر

اى نار فراق، بر تـــــو گلشن          شد بَـــرد و سلام از تــــــــو آذر

بـــردار حجـــــاب يـار از پيش         بنمــاى رُخش چــــــــو گل مصوّر

از چهــــــره گلعذار دلــــــدار          شد شهـــــــر قــــلندران، منّــور

آشفته چه گشت پيچ زلفش         شد هر دو جهان، چـو گل معطّر

بر گــــوش دل و روان درويش         بر گـــــــوى به صــــد زبان مكـرّر

اى نقطه عطف راز هستى

بر گير ز دوست، جام مستى

در حلقه سالكـــــان درويش        رنـــــــــدان صبـــور دورانــديش

راهب صفتان جـــــام بر كف         آن مى زدگـان فـارغ از خويش

در جمله زاهدان و مى‏نوش         در صـــورت عـالـمان و بد كيش

در راه رسيدن به دلـــــــدار          بيگـــانــــه بـود ز نوش يا نيش

فارغ بود از جهان، به جامى          در خلــــوت مى‏خورانِ دلريش

فرياد زند ز عشق و مستى          بر پــاكـــــدلان مـرده از پيش

اى نقطه عطف راز هستى

بر گير ز دوست، جام مستي

امام خمینی رحمت الله علیه 

 سایر اشعار

غزل

رباعي

قصيده

مسمط

ترجيع بند

قطعات و اشعار پراكنده

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۱۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
م - ش

آقایان محترم خواهشمند است دست از کارهای تفرقه افکنانه بردارید . بخدا مردم میمه و خصوصاً جوانان بی کار و حتی اقتصاد شهرمان نیاز به صنعت حتی بیشتر از این دارد . چرا کسانی که حتی سالی یک بار برای دیدن پدر و مادر خود هم باید از خانواده محترم اجازه بگیرند تا بتوانند با اولیای خود دیداری داشته باشند و حتی یک شبانه روز در میمه تنفسی ندارند کاسه داغ تر از آش شده اند . شما که برای ادمهای میمه نگران هستید تا بحال چه گلی بر سر آنها ریخته اید . عزیز من الآن دیگر وقت گفتن این حرف ها نیست وقت آن است اگر میمه ای هستید و نگران چرا با اصل کار مخالفت معلوم نیست چرا ؟ را دارید . بروید کمک کنید تا کار به شکل درست انجام شود تا هم شما و همه مردم و رفقای خودتان به نان و نوایی برسند .
آقای وطن خواه از اینکه با وبلاگ خود مردم را مطلع می کنید متشکریم اما انجام این کارها احتمال انتقاد و پیشنهاد دارد پس نباید با کوچکترین انتقاد شما از کوره در بروید . من خواهش میکنم به آنهایی که شاید دیگر راه رفتن به خانه ای را که در آن بزرگ شده اند را از یاد برده اند که انصاف داشته باشید و فقط برای معرفی خودتان که من هم در سالهای دور یک میمه ای بودم اعلام وجود نکنید به خدا من نویسنده یک فردبازنشسته هستم نه فرزندی دارم که جویای کار در کارخانه باشد و نه خودم نیاز به کار . سال سال شکوفایی است نه چوب لای چرخ گذاشتن . متشکرم در صورت صلاح دید نظر اینجانب را نمایش دهید تا نظرات مردم را در باره نظر خودم بدانم شاید من هم اشتباه کنم و بخواهم آگاه شوم .

جوابیه: انشاالله شاهد شکوفایی شهر و صنعتی شدن میمه آنگونه که تبلیغ می شود ، باشیم.

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۰۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
سلام

اين چند تصوير از طبيعت بكر و ديدني تخت سرخ در ميمه  را آقاي حسين عمراني بلاگر ميمه سيتي برايم ارسال كرده است. از ايشان تشكر مي كنم به خاطر تصاوير زيبايي كه گرفته اند.

همچنين به گفته دوستاني كه اخيرا از تخته سرخ ديدن كرده اند اين منطقه با تخريب بسيار گسترده روبروست .به ويژه منطقه تاريخي تخت محمدجعفر . 

قابل توجه دوستاني كه نمي دانند تخت سرخ كجاست.  پيشنهاد مي كنم سريال روزي روزگاري امرالله احمدجو را حتما ببينيد.

 

این تصویر فوق العاده است.یاد فیلم های کلينت ايستوود  افتادم

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۰۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

   سلام

مقاله جناب آقای محمدتقی معینیان درخصوص راه های برون رفت از وضعیت فعلی شهر میمه را درچند بخش برای شما منتشر می کنم . ازخوانندگان عزیز خواهش می کنم راهکارهای پیشنهادی خود  را در بخش پیام های وبلاگ درج کنند.

نکته دیگر اینکه از منظر امانتداری در متن ارسالی ، الطاف آقای معینیان نسبت به خود را حذف نکردم. انشاءالله لایق کرامات دوستان باشم و متعهد به کار خود.

(مقاله تحلیلی و علمی آقای محمدتقی معینیان)

از نظر علم توسعه پايدار ، اولين قدم براي تغيير کاربري اراضي طبيعي ، اجراي طرح آمايش سرزمين و زون بندي نمودن اراضي منطقه براساس پتانسيل ها و توان هاي طبيعي و اکولوژيکي آن است تا زماني که طرح آمايش در اين منطقه اجراء نشود هر گونه سرمايه گذاري و تغيير کاربري اراضي آن مي تواند در آينده باعث بروز مشکلات زيست محيطي و اثرات ضد توسعه اي باشد. 

هنگامي که يک منطقه براي کارايي تحت مطالعات و طراحي آمايش سرزمين قرار مي گيرد. ابتدا مشخص مي گردد که طبق ويژگي هاي اکولوژيکي چه زوني براي کارهاي کشاورزي ، چه زوني مي تواند در طرح هاي مرتع داري و دامپروري ، چه زوني براي آبزي پروري و مرغداري مناسب است ، کجا بايد جاده ها را ساخت ، کارخانجات بهتر است در چه نقاطي احداث شوند ، بهترين صنايع قابل استقرار در محل چه صنايعي هستند ، مناطق تفريحگاهي و اکوتوريستي بايد در چه زونهايي قرار گيرند و بررسي و مکان يابي ساير کاربري ها مشخص و سپس براي هر يک از انواع توسعه يا استفاده هاي اقتصادي و صنعتي ، بسته به نوع استفاده فعلي و نيازهاي اقتصادي اجتماعي مردم منطقه برنامه ريزي در سطح کلان مديريتي انجام مي شود به طوري که تمامي پروژه هاي اجرايي در رابطه با يکديگر سنجيده شده ، ساماندهي و طرح ريزي و در زونهاي مربوطه قرار مي گيرند.

بايد آن استفاده از اراضي اين منطقه به عمل آيد که ويژگيهاي طبيعي منطقه ديکته مي کند و اين ويژگي هاست که در صورت شناسايي مي تواند نيازهاي اقتصادي و اجتماعي اهالي ساکن در منطقه را تأمين کند و اين هدف مهيا نخواهد شد تا زماني که طرح آمايش و زون بندي اراضي اين منطقه به روش علمي و فني تهيه نگردد و نبايد اهالي ساکن در منطقه و مسؤولين محلي اجازه دهند بدون مطالعات علمي و جامع اين اراضي ارزشمند زير تيغ بولدوزرها و لودرها تخريب و در اختيار سرمايه گذاران غريبه که فقط در صدد تأمين منافع و ثروت اندوزي خودهستند قرار گيرد .

نبايد اجازه داد با ندانم کاري در رابطه با نوع استفاده اصولي از اراضي اين منطقه و دست به دست مديريت غلط و غير فني با روش هاي بهره برداري نادرست ، استفاده هاي غير منطقي و نادرست از اراضي اين منطقه را فراهم کرد. در حال حاضر اکثر نقاط کشور داراي طرح هاي آمايشي هستند و اين حق مردم اين منطقه است که ازمسؤولين استان بخوانند قبل از هر گونه تغيير کاربري اراضي منطقه ، ابتدا مطالعات آمايشي منطقه را اجراء و منطقه براساس مطالعات علمي و فني آمايش و زون بندي شود سپس در مورد تغيير کاربري اراضي آن تصميم گيري شود.

قابل ذکر است طرح هاي آمايش سرزمين در ايران شامل سه مقطع است که تاکنون طرح آمايش کل کشور مطالعه شده ، طرح هاي آمايشي اکثر استان ها از جمله استان اصفهان هم انجام شده است. در استان اصفهان در اکثر حوزه هاي آبريز و دشت هاي کوچک نيز آمايش سرزمين انجام شده ولي تاکنون دشت ميمه مورد آمايش قرار نگرفته است.

 ادامه دارد...................

 قسمت اول مقاله

 سر تيتر مطالب سال گذشته ميمه ای ها 

شهداي ميمه

    شهداي ميمه

 ميمه شهرقديميان من 

 ميمه شهرقديميان من

 video  

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۰۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
  سلام

مقاله جناب آقای محمدتقی معینیان درخصوص راه های برون رفت از وضعیت فعلی شهر میمه را درچند بخش برای شما منتشر می کنم . ازخوانندگان عزیز خواهش می کنم راهکارهای پیشنهادی خود  را در بخش پیام های وبلاگ درج کنند.

نکته دیگر اینکه از منظر امانتداری در متن ارسالی ، الطاف آقای معینیان نسبت به خود را حذف نکردم. انشاءالله لایق کرامات دوستان باشم و متعهد به کار خود.

(مقاله تحلیلی و علمی آقای محمدتقی معینیان)

 اخیراً آقای وطن خواه در وب سایت خود در یک نظرسنجی عمومی از کلیه صاحب نظران به خصوص جوانان تحصیل کرده و علاقمند به عمران و آبادانی شهر میمه، راهکارهای برون رفت از وضعیت فعلی شهر و منطقه میمه را جویا شده اند. 

 بحثی بسیار مهم و نیازمند تفکر و اظهار نظر کلیه دوستداران این خطه از کشور عزیزمان ، انتظار آن است که همه علاقمندان و دوستداران شهر میمه و منطقه میمه در این نظرسنجی دخالت و همکاری نمایند. چه آنهایی که در منطقه سکونت دارند و چه آنهایی که در خارج از منطقه و در نقاط دیگری از کشور عزیزمان ، کمر همت بر خدمت و تلاش جهت عمران و آبادانی کشورمان در سطوح کلانتر بسته اند. به نظر می رسد بهتر باشد موضوع در دو بخش مورد بررسی و اظهار نظر قرار گیرد.

بخش اول:

 بررسی مسایل و مشکلات و نیازسنجی های (دشت جلگه ای میمه) حوزه آبریز دستکن ، منطقه ای که از گردنه قرقچی شروع و به دو سیاه کلنگ گردنه ونداده ختم می شود و شهرهای میمه ، وزوان و روستاهای زیاد آباد ، ازان ، ونداده ، خسروآباد ، قاسم آباد ، مراوند ، کلوخ ، چغاده و رباط را در بر می گیرد و بخش دوم بررسی مسایل و مشکلات و راههای برون رفت از مشکلات و نارسایی های شهر میمه .

الف) بررسی مسایل و مشکلات حوزه آبریز دستکن (دشت جلگه ای میمه)

  در حال حاضر یکی از بهترین زمین های استان اصفهان ، اراضی حوزه آبریز دستکن است ، اراضی که از نظر موقعیت ژئوپلیتکی ، توپوگرافی ، جغرافیایی ، اقلیمی ، قرار گرفتن در حاشیه بزرگترین جاده مواصلاتی کشور ، مابین دو استان بزرگ ، دوری از کمربند زلزله ، استقرار در حاشیه خط راه آهن سریع السیر ، استقرار در مرکز کشور به نحوی که امکان برقراری ارتباط با اکثر نقاط کشور را فراهم نموده ، نزدیکی به بزرگترین جاده ترانزیتی بنادر جنوبی و شمالی کشور، یک دست بودن قومیتها و عدم تعارض مذاهب ، اراضی مسطح و دارای شیب ملایم و مناسب، آب شیرین و گوارا ، هوای پاک . اقلیمی خنک و دلپذیر ، دارای پتانسیل های اکولوژیکی ، بیولوژیکی و بوم شناختی مناسب و غنی (بی صاحب) و در یک کلام بهترین نقطه در استان اصفهان جهت استقرار صنایع پاک و توسعه صنعت اکوتوریسم . 

متأسفانه به دلیل عدم شناسایی پتانسیل های طبیعی و خدادادی این اراضی و عدم اجرای طرح آمایش سرزمین در این اراضی ، تاکنون کاربری آنها مشخص نشده و هر روز کسی از گرد راه می رسد و برای آن طرح های گوناگون غیرفنی ارایه می دهد یکی پیشنهاد می دهد که در این اراضی مجتمع زراعی دائر و با حفر چاههای عمیق این اراضی زیر کشت گیاهان دارویی و اشجار رود ، دیگری پیشنهاد می دهد در این محل کارخانه سیمان احداث شود ، دیگری طرح مجتمع پالایشگاهی و پتروشیمی را پیشنهاد می دهد و دیگری طرح احداث صنایع کوچک کارگاهی و ... 

 به هر حال چه اهالی ساکن این دشت بخواهند چه نخواهند ، دیر یا زود این زمین های ارزشمند توسط سرمایه داران غریبه اشغال می شود و آه و حسرت و در نهایت شاید کارگری و جمع آوری نخالجات و پسمانده های جامد و مواد سمی و آلاینده آنها نصیب مردم منطقه گردند ، حال چه باید کرد؟

ادامه دارد...................

 

 سر تيتر مطالب سال گذشته ميمه ای ها 

شهداي ميمه

    شهداي ميمه

 ميمه شهرقديميان من 

 ميمه شهرقديميان من

 video  

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۳/۰۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

سلام

ديشب سريال وزين دکتر قريب اثر استاد کیانوش عیاری را ديدم. سيل انبوه بازيگران محلي مرا کنجکاو کرده بود . مهم نيست اين افراد سياهي لشکر و آماتور بودند يا ايفاگر نقش هاي دست چندمي ، اصلا مهم نيست. براي من اين مساله ارزشمند بود که آنها در روند ساخت يک سريالي تاريخي و به يادماندني، مشارکت حداکثري داشتند . سريالي که مردم ايران در هرجاي جهان آن مي بينند و با ديدن صحنه هاي الام ودرد مردم آن روزگار که استاد عياري به درستي آن را به تصوير کشيده اند ، به ياد پيشرفت منطقه خود مي افتند.

سريال دکتر قريب که دست اندرکاران اصلي صحنه ، تدارکات و توليد آن ميمه اي هستند( آقايان قرقاني و صادق ....) در طبيعت دست نخورده ميمه کليد خورده است .

پيشتر استاد احمدجو  (مطلب من دراین رابطه  )سريال هاي روزي روزگاري و تفنگ سرپر را در همين منطقه به جلوي دوربين برده بود و اميدوارم اين روند ادامه يابد.

ديشب با ديدن صحنه هاي لوکيشن روستاي گرکان زادگاه دکتر قريب که در خسروآباد ميمه فيلمبرداري شده به يادخاطرات پدرم ازگذشته هاي ميمه افتادم . خاطراتي از دکترهاي آن زمان (حکيم تقي جدم ، مرحومان فاطمه ماما ، سين استادغلامعلي دندانپزشک و...)

به هرترتيب اميدوارم بزرگان هنر همچنان منطقه ميمه را براي آثار خود انتخاب کنند.اين مقال فرصتي شد تا بپرسم " آقاي احمدجو از پروژه سيد فرهاد چه خبر؟"

داستان سيد فرهاد را که آقاي محمدتقي معينيان زحمت آن راکشيده اند قبلا در همين وبلاگ منتشر شده است و قطعا سناريوي احمدجو هم خواندني است.

 سر تيتر مطالب سال گذشته ميمه ای ها 

شهداي ميمه

    شهداي ميمه

 ميمه شهرقديميان من 

 ميمه شهرقديميان من

 video  

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۳۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

1418 سال پيش در چنين روزي، 13 جمادي الاول سال 11 هجري قمري: بنا بر روايتي مشهور حضرت فاطمه(س)دخت گرامي حضرت محمد(ص) و همسر مولاي متقيان علي (ع)به ملكوت اعلي پيوستند .

در اواخر عمر كوتاه حضرت فاطمه(س) ،‌جامعه به سبب ظلم و ستم خلفا بسيار آشفته بود و آن بانوي بزرگوار رنجيده و آزرده خاطر بودند ؛از اين رو وصيت كردند كه پس از فوت ؛ايشان را شبانه به آغوش خاك بسپارند و مزارشان از ديد دشمنان پنهان بماند.

حضرت علي هم طبق وصيت فاطمه زهرا(س) به اتفاق امام حسن (ع) و امام حسين (ع) و همچنين با حضور عقيل ؛عمار؛سلمان؛ مقداد وابوذر بر پيكر پاك حضرت فاطمه(س) نماز گزاردند و سپس آن وجود مطهر را به خاك سپردند.

شايان توجه است كه به لحاظ اختلاف در تعيين تاريخ شهادت حصرت فاطمه(س)؛ ايامي ميان مشهورترين اقوال مشترك به نام ايام فاطميه مقرر شده است.

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س )  را به همه مومنان  تسليت می گويم.

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۳۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
سلام

امروز می خوام از آدم های خوب بنویسم . بلاخره آدم خوب هم داریم همه که مافیایی نیستند. از آدم هایی که وظیفه خود را در هر شغلی خوب انجام می دهند از دولتی کلان گرفته تا رفتگر. از آدم هایی که  بداخلاقی نمی کنند و باعث می شوند یک شهروند وقتی از کار یومیه خود به منزل برمی گردد احساس خوب داشته باشد.

با تشکر از مسئولانی که برای مردم زحمت می کشند به این مساله می رسیم که توی این شهر  چیزهای خوب زیاده . خیلی دلم می خواد این بار که می نویسم، شمایی که می خونید هم برام از تجربه هاتون بنویسید. از آدمهایی که توی خیابون، مغازه، اداره یا هر جایی باعث شدن که لبخند بزنید و دلتون گرم بشه.

چه خوب است  از دست اندرکاران پروژه های عمرانی و فرهنگی میمه در گذشته و حال قدردانی شود. نام نمی برم چون قلیلند و همه آنها رامی شناسند. می شود در یک همایش مردمی یاد و نام آنهایی که دیگر دربین ما نیستند زنده نگه داشت و از کسانی که هستند ( درحاشیه هستند) و یا در مصدر امور هستند نیز تجلیلی کرد . آنهم به نحو شایسته . بدانیم که سنگ بنای یک شهر از امورات خیر انسان های مومن و متعهد شکل گرفته است نه افراد سودجو. باید پذیرفت که شهر میمه هر روز بزرگتر مي شود. خانه ها سيماني تر، كوچه باغ ها بي درخت تر می شوند ، كوچه هاي كه زماني شناسه هاي هويت شهر و بود ديگر چشم اندازي به روزهاي دور و خاطره هاي نزديك ندارد. میمه  کم کم بي خاطره و بي هويت مي شود. بیاییم خودمان با قدرشناسی از یکدیگر هویت سازی کنیم .

به نکته ای فکر می کردم و آن اینکه افراد قديمي خاطره‌هاي طولاني تعريف مي‌كنند ولي امروزي‌ها بيشتر از چند خاطره، نمي‌توانند بگويند.

گفتم خاطره ،  داستانی یادم اومد

در یک زمستان سخت فردی  برای رهایی از حواشی این زمستان  به قول میمه ای ها (گِل و شُل) گذرش به نهادي خورد که امور رفع گل و شل را برعهده داشت .درخواست این بابا  رفع گل و شل کوچه ده متری مادر زنش بود. بوروکراسی و منت ها و اوامری که رد و بدل شد خیلی برایش سنگین و ثقیل بود و در مراکز بسیار بسیار مهمتری اینچنین ارتباطاتی ندیده بود. لاجرم گردن نهاد و منت ها را پذیرفت. از نهاد خوشحال بیرون زد و از کوچه های صد متری اقوام نهادیون گذشت و رنگ سیاه  تازه کف فرش کوچه ها را باولع نگاه کرد و رفت منزل مادرزن و کلی تعریف و تمجید فارغ از بیان منت ها.

سال ها گذشت و وی به این نتیجه رسید که  موهبتی نصیبش نشد که هیچ ، نگو اینکه اصلاوظیفه نهادیون بوده و او خبر نداشته است ....!!! ولی به هر حال باز جای تشکر از نهادیون دارد.

عزت زیاد ( این مطلب صرفا یک مطلب فانتزی بود و بس....!)

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۲۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
با سلام

برای پیشرفت شهرمان نظر خواهی کردم . بعد از چند روز از انتشار فراخوان ،  نود و هفت ایمیل برای من رسید که سیاهه آن به شرح ذیل است :

۵۸ ایمیل  هشدار - تهدید - ارعاب

۹ ایمیل  الفاظ رکیک

۲ ایمیل توصیه و نصیحت برادرانه

 ۱۷ایمیل فاقد پیشنهاد مربوط به فراخوان

و تنها

۱۱ ایمیل پیشنهاد

به نظر شما باید ادامه دهم؟؟

تنها ایمیل های پیشنهادی و یک ایمیل تهدید را دربخش نظرات برای شما منتشر کردم . 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۲۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
 

باسلام

بدون شک شهرهاي ميمه و وزوان و ديگر مناطق پيرامون ، داراي معضلات اساسي است که عليرغم کوشش چندين ساله مسئولان امر همچنان در بن بست سياست هاي مديريتي چندگانه غوطه ور است.

دوستان زيادي در تماس با من نظرات و ايده هاي سازماني فوق العاده اي ارائه دادند که هريک براي خود در مرحله اجرا و تثبيت مي تواند بي نهايت به سود شهروندان باشد.

برآنيم که راهکارهاي برون رفت از مشکلات منطقه ميمه را تدوين و سازماندهي کنيم تا با ارائه به مقامات بالاتر بلکه بتوانيم در مسير پيشرفت و توسعه شهرمان سهيم باشيم . آنچه عيان است بايد سيستمي که درسال هاي گذشته تدوين شده ونتيجه آن افت هويتي شهرهاي ميمه و وزوان درقبال ديگر شهرهاي استان بوده است راتغيير داد. در دوسه سال اخير برخي مديران دلسوز درصدد آمده اند اين کمبود و نقصان را برطرف کنند اما آنها نيز عليرغم دانش سياسي و علمي در اين راه مشکلاتي دارند و نياز به سياست هاي حمايت گرايانه هستند.

برخي دوستان به من پيشنهاد دادند که در دريافت طرح ها و نظرات جوانان منطقه همکاري داشته باشم و چون اين پروژه بسيار در پيشرفت شهر و تدوين سياستهاي مديريتي موثر است قبول کردم .

البته به اعتقاد بنده تنها راه برون رفت از مشکلات فعلي شهرمان ايجاد اتاق فکر است. البته منظورم راه اندازي طرحي براي جمع آوري ايده هاي گوناگون، طرح ها و نظرات مديريتي که براي منطقه مفيد باشند.

به عبارتي اتاق فکر محلي است که در آن مشکلات بخش هاي کشاورزي ، صنعتي و اجتماعي فرهنگي منطقه ارزيابي و راههاي برون رفت از آن بررسي مي شود. در اين اتاق ها مسائل را کارشناسي و جمع بندي مي کنند و پروژه هايي که در اولويت قرار دارد به هيات مديره ارائه مي دهند تا هيات مديره بر اساس اولويت بندي در اختيار مقامات قرار دهد.

حال براي شروع اين کار بايد از طريق همين ارتباطات (سايت ، ايميل و تلفن ) دوستان نظرات خود را براي من بفرستند .

درپايان مجددا متذکر شوم دوستان از امروز همه مشکلات حتي جزئي ترين آنها را براي من بفرستند تا بعد از تدوين اولويتي، به مقامات در سطح استان ارائه شود. (در اين رابطه رايزني صورت گرفته است و قول بسيار مساعد داده شده است)

سخن پاياني نيز اين است که برنامه ريزي براي ايجاد زير ساخت هاي لازم جهت رونق صنعت،کشاورزي و مدنيت در شهر با درک واقعيات و ساماندهي راهکارهاي مقابله بامشکلات ميسر است .

بايد بپذيرم که درمنطقه ميمه بيکاري بيداد مي کند، موادمخدر جولان مي دهد، تفريحگاهي براي مردم نيست، قدرت خريد مردم به واسطه نبود شغل هاي درآمدزا بسيار پايين است وکج سليقگي فرهنگي با رويکردي تفرقه افکنانه درمنطقه ريشه دوانده است و هنوز صحبت از ميمه اي و وزواني و ازاني است .

و اينکه بايد بباليم فرزندان همين منطقه هم اکنون به لحاظ علمي و مديريتي در جايگاه رفيعي هستند که بسيار مي توانند در هدايت مسير پيشرفت منطقه موثر و کارساز باشند.

پس منتظر نظرات شما هستم .....

ياحق - وطن خواه

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۲۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

قسمت سوم مقاله مستند وعلمی جناب آقای محمدتقی معینیان درباره موضوع احداث کارخانه سیمان در میمه

در زمان احداث کارخانه روغن کشي ، اينجانب اصرار داشتم که اين کارخانه اولاً به 3 کيلومتري شرق محل فعلي منتقل شود. ثانياً اين کارخانه چون از محل وام مناطق محروم بخش ميمه با سود 3% استفاده مي نمود به صورت شرکت سهامي عام (تحت عنوان شرکت عمران شهر ميمه) درآيد و کليه اهالي در سهام و وام کارخانه شريک شوند. متأسفانه در آن زمان (فريادهاي ما) به جايي نرسيد و افراد سودجو با فريب اهالي و وعده هاي خيالي ، جذب 800 نيروي محلي ، کلاه بر سر اهالي شهر ميمه گذاشتند .

اما بايد دقت شود اين بار اين اشتباه تکرار نشود. بايد سهام کارخانه به صورت سهام عام درآيد و تحت عنوان شرکت عمران شهر ميمه ، کليه اهالي در وام و سهام کارخانه شريک شوند در صورتي که سهام به صورت عام درآيد کليه اهالي مي توانند بدون پرداخت پول فقط از طريق شراکت در وام کارخانه مالک سهام و در آينده پس از مستهلک شدن وام ، شریک در سود کارخانه شوند. ضمناً قبل از استقرار کارخانه کليه ارتفاعات و معادن اطراف کارخانه بايد به تملک کارخانه درآيد. شنيده مي شود که تعدادي افراد فرصت طلب محلي در صدد ثبت و اخذ پروانه بهره برداري از معادن منطقه هستند که در صورت صحت ، باعث بروز مشکلاتي در آينده براي تأمين مواد اوليه کارخانه خواهند شد. اگر قرار است کارخانه با سهام عام و متعلق به کليه اهالي باشد بايد کليه معادن منطقه نيز به نام کارخانه سيمان گردد و کليه مجوزهاي افراد فرصت طلب ابطال گردد متأسفانه در شهر ميمه هر زماني که زمينه براي اقدامي عمومي و مردمي فراهم مي گردد تعدادي افراد سودجو به فکر سودجويي و فرصت طلبي مي افتند و باعث ايجاد مشکلات و حتي کم لن يکن نمودن فعاليت هاي عمومي و مردمي مي گردند بايد جلوي افراد فرصت طلب ، مقام طلب ، سودجو ، خودسر ، مکار و حيله گر گرفته شود و اين وظيفه مسؤولين محلي است که فرصت را از اين گونه افراد بگيرند و ضمن مشورت با اهالي و افراد اهل فن به نحوي برنامه ريزي و مديريت پروژه را در اختيار گيرند که ان شاء ا... با رعايت مسايل زيست محيطي و بهداشتي با احداث کارخانه سيمان گام مؤثري در رشد اقتصادي و کاهش بيکاري در شهر و منطقه ميمه برداشته شود.

قسمت اول مقاله

قسمت دوم مقاله

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۲۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
پترو پالايشگاه ميمه

روزنوشته های آقای بخشدار 

تلاش كردم در اولين ساعات بامداد با مدير كل محترم منابع طبيعي تماس بگيرم موفق نشدم . استاندار محترم هم جلسه ي صبح هاي دوشنبه را كه از ساعت 6 بامداد آغاز مي شود اداره مي كنند و امكان ارتباط با ايشان را هم فعلاٌ ازدست داده ام . ديروز در دفتر دكتر صالح معاون برنامه ريزي استاندار در مورد پالايشگاه و پتروشيمي ميمه جلسه تشكيل شده است با حضور نمايندگان نهاد هاي ذي ربط. مهمترين مسئله براي شروع بكار پروژه انعقاد قرار داد 2000 هكتار زمين است. مدير عامل مجتمع پتروپالايشگاه شمال كه خواهان احداث پالايشگاه در استان اصفهان است 3 كروكي زمين مورد در خواست را ارائه كرده است. شمال جاده سه ، دستكن و شمال جاده ي حسن رباط . نماينده ي منابع طبيعي با هر سه كروكي مخالفت كرده و اين مي تواند نگران كننده باشد.

 در سالهاي اخير فضاي سرمايه گذاري در ميمه را بعضي ها مخدوش نشان داده اند. منظورم از تماس با مدير كل محترم منابع طبيعي اصلاح اين افق و چشم انداز است. ضمناٌ به اطلاع مخاطبين محترم مي رساند كه  ديروز ساعت 15 نمايندگان مجتمع به بخشداري آمدند و در مورد علاقه مندي مدير عامل و خلاصه اي از اجراي پروژه گفتگو شد از تمايل مقامات محلي و استاني و جلب موافقت آنان اظهار اطمينان شد.در زير متن در خواست مدير عامل مجتمع ياد شده به عنوان استانداري اصفهان تقديم مي گردد.   با احترام ، به استحضارميرساند اين شركت با هدف مجتمع پالايشگاهي و پترو شيميائي با ظرفيت روزانه 150000 بشكه نفت خام فعاليت خود را آغاز نموده است.

معروض مي دارد كه سرمايه گذاري اين طرح بالغ بر 4000 ميليون يورو و 4500000 ميليون ريال و در قالب قرار داد BOT  پيش بيني  شده است. در راستاي تحقق اين هدف تا كنون شركت اقداماتي در زمينه امور داخلي و خارجي انجام داده است.در ابتدا با توجه به كمبود هاي استانهاي شمالي كشور در زمينه سوخت ، قصد براين  بود كه طرح مذكور در شمال و در حاشيه درياي خزر اجرا گردد. ليكن بدليل عدم وجود زمين مناسب با مساحت مورد نياز و ساير مشكلات ديگر ، اين شركت هم اكنون تصميم دارد طرح را در استان اصفهان اجرا نمايد.

با عنايت به اين مهم كه اجراي اين طرح بعنوان  يك طرح ملي مي تواند گامي بلند در راستاي استقلال كشور و كاهش وابستگي و نياز به تامين سوخت از خارج باشد و موجبات اشتغال بيش از 20000 نيروي انساني را بطور مستقيم و غير مستقيم فرآهم آورد ، لذا متمني است بمنظور امكان اجراي سريع و عملي طرح ،نسبت به هماهنگي با استانداري اصفهان جهت برخورداري از حمايت آن استانداري محترم و ساير سازمانها و ارگانهاي ذي ربط در استان اصفهان در خصوص تخصيص ، تحويل و انعقاد قرار داد زمين مورد نياز حداقل بمساحت 2000 هكتار و مسائل مرتبط با طرح ، اقدام مقتضي بعمل آوريد. در خاتمه مراتب سپاس و قدرداني خود را از توجه آن مقام محترم به اجرا و تحقق اين طرح ملي ، ابراز مي دارد.

احداث يک کارخانه صنعتي در منطقه ميمه آرزوي هر جوان ميمه اي جوياي کار است. اميد است اين مجتمع پتروشيمي با رعايت اصول زيست محيطي احداث شود.  براي اجرايي شدن اين طرح عظيم اقتصادي لازم است آگاه سازي صورت گيرد. من به سهم خودم به زودي مطلبي در اين باره خواهم نوشت .

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۱۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

می گویند برای تعمیر دیگ بخار یک کشتی از یک متخصص دعوت کردند. وی پس از آنکه به توضیحات مهندس کشتی گوش داد وسوالاتی از او کرد،به قسمت دیگ بخار رفت، نگاهی به لوله های پیچ در پیچ کرد و چند دقیقه به صدای دیگ بخار گوش داد و چکش کوچکی را برداشت و با آن ضربه ای به شیر قرمز رنگی زد ... ناگهان تمام موتور بخار کشتی به طور کامل به کار افتاد وعیب آن برطرف شد و آن متخصص هم  پی کار خود رفت!

روز بعد که صاحب کشتی یک صورتحساب هزار دلاری دریافت کرد متعجب شد و گفت که این متخصص بیش از پانزده دقیقه در موتورخانه کشتی صرف نکرده است . آنگاه از او صورت ریز هزینه ها را خواست و متخصص این صورتحساب را برایش فرستاد :

بابت ضربه زدن چکش 5./ دلار !

بابت دانستن محل ضربه 5/999 دلار !!!

نتیجه : آنچه شما را به نتیجه مطلوب می رساند الزاما نه تلاش و فعالیت سخت و طاقت فرسا که آگاهی و اطلاع از چگونگی انجام دقیق و درست کارهاست. بسیاری عمر خود را صرف بدست آوردن چیزهایی می کنند که شیوه کسب آن را نیاموخته اند. آنها با حالتی از تعجب و عدم رضایت از خود می پرسند : چرا زندگی مزد تلایشهایمان را نداده است در حالی که همه آنچه در توان داشتیم به کار برده ایم؟!

موفقیت و رسیدن به اهداف و خواسته ها دارای اصول و قواعدی مشخص است و قبل از هر اقدامی باید از این اصول آگاهی پیدا کرد. زندگی به عمل همراه با علم وآگاهی جایزه می دهد و شما باید دقیقا بدانید که چه کارهایی ،در چه زمانی و با چه شیوه ای انجام دهید تا به نتایج مورد نظرتان دست پیدا کنید...

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۱۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

خبر سرمايه گذاري بسيار عظيم درميمه

منبع اینترنت جم

گزارش به  مردم :بازديد از روستاي كلهرود و تماس تلفني استاندار

جاذبه هاي ميراثي و گردشگري بخش ميمه بر آن داشت كه از كلهرود كه داراي اعتبارات قابل توجه گردشگري در سطح شهرستان و بخش مركزي است بازديد كنم. بعد از اتمام جلسه مرتبط با كشتارگاه راهي كلهرود شديم. از خانه ي مظاهري ها ديدن كردم .  در مقابل خانه هاي قديمي بخش ما داراي جاذبه ي چنداني نيست . فقط قدرش را دانسته اند. البته واقعا روستاي خوش آب و هوايي است با جمعيتي كه بشدت در حال كم شدن است .

در راه رفتن به روستاي كلهرود سيد مرتضي بختياري استاندار اصفهان كثر الله امثالهم تلفن زدند و از خبر  سرمايه گذاري بسيار عظيمي درميمه خبر دادند كه بسيار خوشحال كننده بود . البته نياز به پيگيري دارد. همان وقت از تهران آمده بودند. در حال عزيمت از فرودگاه به استانداري بودند. فرمودند: كه در تهران  در همين رابطه جلسه داشته اند .جزئيات مسئله بماند براي بعد ولي براي اينكه به بدانيد طاقت نداريم اين خبر خوب  را پنهان كنيم اين پروژه در صورت اجراءبيست هزار  به  عدد 20000 شغل ايجاد مي كند و با همراهان گفتيم اين بركت كار براي احداث يادمان شهداي گمنام است كه در طول مسير براي تشكيل هيئت امناي آن حرف زديم و دارد انشاءا 000  اجرايي مي شود. ساعت  19 ديروز 4/2/87 راهي بازديد از نمايشگاه مطبوعاتي استان واقع در پل شهرستان شديم كه شرح آن بعداٌ خواهد آمد و ساعت حوالي يك بامداد در حاليكه فقط ده دقيقه از بازي منچستر يونايتد و بار سلون باقيمانده بود به خانه رسيديم

(به سهم خودم  از جناب آقای شیبانی به خاطر تنویر افکار عمومی متشکرم. منتظر روزنوشته های بیشتر ایشان هستم.)

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۰۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

روزنوشته های آقای شیبانی،بخشدار

گردآورنده :آقای محسن هاشمی مدیر اینترنت جم

پيشرفت هاي ميمه در طول سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي

پيشرفت هاي ميمه در طول سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي چشمگير و تحسين برانگيز است . اولين سال پس از  پيروزي انقلاب اسلامي در روستاي حسن رباط توفيق معلمي داشتيم . دانش آموزان از قنات روستا كه مظهر آن در مركز حسن رباط بود آب شرب منازل معلمان را مي آوردند . خانه هاي روستائيان كاه گلي بود. بر اساس يك اعتقاد خرافي مي گفتند  ، سفيد كردن  خانه ها خوش يمن نيست . از برق خبري نبود خانه هاي مردم چراغ فانوس و معلم ها كه شهر وند درجه يك حساب مي شدند چراغ توري داشتند نفت سوز هايي كه با الكل كار مي كرد و نفت در اثر حرارت  زياد تبديل به بخار و توري چراغ كه باندازه يك تخم مرغ بود روشن مي شد. جاده ميمه   به همه روستا ها خاكي بود. از تلفن هم كه  صد البته خبري نبود مهمتر اينكه برق و آب و تلفن نه تنها جز ء مطالبات مردم نبود  بلكه داشتن  آن  به مخيله ي  آنها هم خطور  نميكرد. حسن رباط  امروز  چه چيزي كم دارد و ديگر روستاهايمان  ؟ همه راه آسفالته  ، آ ب سالم ، برق ،ICT ،گاز و تلفن دارند. مشكل اصلي بخش ما مهاجر فرستي است. اگر در بخش محروميت هايي را احصاء مي كنيم ترجيع بند همه اش ، مهاجر فرستي است . بايد جاذبه هاي اشتغال ، گردشگري ، توريست پذيري  را با لا ببريم . جمعيت سه شهر  وزوان ، ميمه ، شاهين شهر در سرشماريهاي 1355 ،  ، 1365،  1370 ،  1375 ،  1385  را با هم مقايسه  كنيم :

 

 

                    1355         1365        1370        1375      1380  

وزوان          3718         4754         4991      4810         4661 

ميمه             3769         4846         5436        5262      5739

شاهين شهر   8321           49312       62592      84827    127412

 وزوان با كاهش جمعيت ، ميمه با رشد بسيار كم و رشد جمعيت شاهين شهر خيره  كننده است. بديهي است كه توزيع عادلانه امكانات  هم ايجاب مي  كند كه منابع و امكانات  محدود به محل هايي تعلق گيرد كه جمعيت استفاده  كننده از آن بيشتر باشد. واقع گرايي مي گويد كه توسعه ي متوازن  بايد تابع جمعيت متوازن باشد. بنابرا اين مهاجر فرستي مشكل اصلي است و :

 مصلحت ديد من آن است كه ياران همه كار 

                                            بگذارند و سر طره ي ياري گيرند  

 

 

شناسنامه کهن میمه - از بین 42اثر شناسائی وثبت شده ی تاریخی و فرهنگی در شهرستان شاهین شهر  و میمه 9 اثر متعلق به بخش میمه است و دربین ای آثار ،مسجد جامع میمه با شماره ثبت 934 به تاریخ 14/8/1351 قدیمیترین اثر ثبت شده ی این بخش است . قدمت این بنا به دوران زندیه نسبت داده شده است . این مسجد در نزد مردم بخش میمه از تقدس ویژه ای برخودار است پس از مسجد جامع میمه که در سال 1351 به ثبت رسیده است ، قنات عمومی وزوان در سال 1379 با قدمت دوره ی ساسانی ،حمام میمه در سال 1384 با قدمت دوره ی صفویه،حمام ونداده در سال 1385 با قدمت اواخر دوران قاجاریه،کاروانسرای آغاز کمال در سال 1385 با قدمت دوران صفویه،قنات چقاده در سال 1385 باقدمت دوران صفویه ، قنات حسن رباط در سال 1385 با قدمت دوران صفویه و قنات مزد آباد میمه با قدمت تاریخی در سال1385 به ثبت میراث فرهنگی کشور رسیده است . در سال 1385 مجموعا 6 اثر فرهنگی تاریخی در بخش میمه به ثبت رسیده که این مهم نشانگر تلاشهای دفتر حفاظت از میراث فرهنگی بخش میمه با مسولیت آقای صاحبقرانی است که اهتمام شایسته ای در حفظ و نگهداری و مرمت و باز سازی ابنیه و اثار دارد . این آثار کهن شناسنامه ها و برگه های ابراز هویت دینی و فرهنگی بخش میمه هستند وحفظ نگهداری آنها باید جزء مطالبات مردم از مسولین باشد.

 

مراسم ختم قرآن  در مظهر  قنات مزد آباد برگزار  شد

امروز  مورخه  27/1/87 مراسم ختم قرآن  در مظهر  قنات مزد آباد برگزار  شد. شايد  برسبيل اتفاق مرا هم به آن مراسم براي صرف ناهار دعوت كردند . عليرغم اينكه در ساعات اداري كراهت شديد دارم كه به امور شخصي بپردازم به جز فريضه نماز ، دعوت را پذيرفتم. از جمله نذوراتي است كه با اشتياق دوست دارم به آن  دعوت شوم و حتماٌ حضور پيدا مي كنم . روز سه شنبه  بود  و روز هفتگي ملاقات مردم با بخشدار. از فرصت كوتاه ظهر استفاده كردم و به محل مراسم ختم قرآن رفتم. باني اين ختم قرآن « عباس آقا رضا» است . مردي كه بركت عمر خودش را زياد كرده و متولي مسجد رضوي ميمه هم  هست . امسال در مسجد از ميهمانان نوروزي كه حجم بسيار زيادي هم نسبت به سالهاي قبل داشتند با آب جوش رايگان و شيريني  عيد پذيرائي مي كرد . تاثير بسيار خوبي هم در معرفي ميمه داشت. بهر حال باني  ختم قرآن قنات كه امسال آب خوبي هم دارد و مكنونات قلبي مردم دعا گوي حجه الاسلام  حسيني نماينده مجلس شوراي اسلامي است كربلائي عباس قربان است . او كه زحمت روزگار را در ارتزاق نان حلال از تامين معيشت در دامداريهاي  طاقت فرساي سنتي و كشاورزي  خرده مالكي  و در نوع خود حماسي ميمه و كارگري  فضاي سبز شهرداري كشيده است . شوراي كشاورزي شهر هم تلاش و تدبير هاي قابل تحسيني داشته است .  بچه كه بوديم آقا بر فراز منبر مي گفت : حتي نمك آش تان را هم از خدا بخواهيد. امروز اين سخن برايم كاملامعني دار و پذيرفتني است. بركت روز گار ما در زندگي ديني است . امنيت و آسايش  و رفاهي كه در بين كشور هاي پر تلاطم اطراف مان داريم نتيجه اين زندگي ديني است. بركت و فراواني خروجي كار و تلاش مضاعف است. خدا ازهمه ي ختم خوانها حرفه اي با « تعاملني به فضلك  و لا تعاملني بعد لك » قبول كند.

آرشیو سه سال گذشته :سر تیتر مطالب سال گذشته میمه ای ها 

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۲/۰۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

(((((((این نوشتار سه سال قبل نیز در همین وبلاگ منتشر شد)))))))

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون ما نيز به اين درد مشترك گرفتاريم. هرازچندگاهي به خود سر مي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. علي الحال مي توانيم نتيجه بگيريم كه چند صباحي به نوشتاري و گفتاري سرگرميم و بعد...

اما در اين مقطع زماني به خود آمده ايم . نامهرباني هاي اجتماعي را در منطقه ديده ايم و كماكان اين جريانات را مي بينيم. اكنون به خود آمده ايم تا بارقه اي براي جوانان آينده ساز باشيم. شهر ميمه و منطقه ميمه را بسازند نه آنگونه كه فرصت طلبان خواهان آن هستند. آنگونه بسازند كه مردم مي خواهند.

                                            ***********************

منطقه ميمه اصفهان :( ميمه ، وزوان ، ونداده ، زياد آباد، حسن رباط ، لاي بيد ، لوشاب ، جوشقان ، كامو، ازان ، چوگان ، خسروآباد، علي آباد، موته، سعيدآباد وكلوخ... )

باغات انگور ،لبنيات و ... اين اولين مشخصه اي است كه از عبارت منطقه ميمه به ذهن خطور مي كند اما ( "24 و 9 و 51 ) طول شرقي ، نسبت به نصف النهار گرينويچ و عرض شمالي (28 و 33 ) تا ( 10 و 33 ) نسبت به خط استوا و پتانسل هاي متعدد ويژگي هاي ديگري است كه در ذهن هر خواننده و داننده اي ازمنطقه ميمه، نقش مي بندد اما در زير پوست اين شهر اعمال تخريب گونه اي نيز شكل گرفته و همچنان پيشتاز ضد ارزش ها در اين منطقه شده است

از منظري ديگر نگاه كنيم. منطقه ميمه كه کوهستاني بديع و دشتي شورانگيز آن را محاصره كرده است هم اكنون با تخريب غيراصولي محيط زيست روبروست . بعضا مقوله آباداني و توسعه شهر ايجاب مي كند محيط زيست را فراموش كنيم اما آيا نگاهي به كوه هاي اطراف انداخته ايد و به فكر فرو رفته ايد كه چند نفر از انها از منطقه ميمه هستند و به عبارتي عوايد مالي چگونه در منطقه هزينه مي شود. البته آويزان بودن به برخوار و سهم كم منطقه ميمه از بودجه شهرستان نيز بايد به اين شبهات افزود، اگرچه نظر مسئولان برخلاف اينست.

اگر گذري به طبيعت وحشي منطقه داشته باشيم انواع پرندگان و خزندگان معمول در صحاري ايران در اين منطقه يافت مي شود كه مشخصا زيستگاه طبيعي موته يعني مامن آهو طلايي ايران يكي از انهاست كه شكار غيرقانوني و تخريب كوه ها به علت معادن سنگ ، اين زيستگاه را به نابودي كشانده است

وقتي از ارتفاعات شمالي ، به شهر ميمه و منطقه ميمه مي نگريم . چنين به نظر مي رسد که شهر در ميان باغ بزرگي قرار دارد اما بايد به اين حقيقت اعتراف كرد قطعا در چند سال آينده از همان ارتفاعات و باغات اثري نيست . كوه ها ذره به ذره منتقل مي شوند به كارخانه ها و درختان باغ ها اندك اندك توسط افراد نااگاه ريشه كن مي شوند.

موضوع ديگر اينكه بي برنامگي در زمينه كشاورزي و عدم تغييرساختار توليد كشاورزي ، ممردرآمد اكثر مردم منطقه را به نابودي مطلق كشانده است و ميراث اجداد گذشته يعني كاريز كه آباداني را براي مردم اين خطه به ارمغان آورده است نيز سرنوشت آن درهاله اي از ابهام قرار گرفته است.

بگذريم .

 به اين نكته اكتفا مي كنيم كه منطقه ميمه تاكنون غنيمتي از دولت به ارث نبرده و فقط تاوان داده است. (مسائل تاوان و نبود غنيمت را در آينده نزديك شرح خواهيم داد )

باشد تا افرادي از نسل جديد مانند قديميان منطقه ميمه كه همت والايي داشتند برخيزند و آباداني، سربلندي و انسجام را به منطقه ميمه برگردانند و مي دانيد كه رمز اين خيزش اتحاد است كه زيربناي آن را كارفرهنگي درچهارچوب قانون تشكيل مي دهد.

ختم كلام

قرار گرفتن منطقه ميمه دربين پايتخت  و دومين شهر کشور ( اصفهان ) ، دراختيار داشتن بزرگترين مجتمع سنگ تزئيني کشور ( معادن لاي بيد ) و بزرگترين معادن طلاي کشور وخاورميانه ( معدن طلاي موته) ، ترکيب مناسب خاک به سبب اختلاط رسوبات کوهستاني با ته نشست هاي دشتي ، داشتن آب و هواي معتدل و خنک در تابستان و بهار ، دور بودن از کمربند زلزله ، داشتن ويژگيهاي نژادي منسجم ، وسعت مکاني و تنوع طبيعي ، دور بودن از همجواري قوميت هاي مختلف ، يکسان بودن آئين و مراسم مذهبي ، داشتن استعدادهاي فراوان صنعتي و کشاورزي ، داشتن فرهنگي غني علمي و سنتي ، مذهبي و اجتماعي ، سابقه قدمت تاريخي حدود چند هزار ساله ، دارا بودن آثار باستاني و ديدني پرارزش نظير ،

( شگفت انگيزترين قنات جهان ) ، وجود چشم اندازهاي طبيعي زيبا و نادر ، وجود صنعت پرشکوه فرشهاي دست بافت ، ميراثي چون تخت سرخ ( صحراي نواداي ايران از نظر زمين شناسي ) ، وجود دومين قنات قديمي كشور و كومه هاي 1000 ساله ، مسجد قديمي و محراب و گنبد دو پوش آن كه مربوط به دوره سلجوقي كه كتيبه محراب ان درموزه ايران باستان نگهداري مي شود ، منطقه حيات وحش موته، معماري منحصر به فرد موسوم به نوك برج در ميمه و هچنين چندخانه تاريخي كه گفته مي شود در يكي از آنها سردار اسعد بختياري، از فاتحان تهران در عصر مشروطه اقامت داشته است، ازويژگي هاي بارز شهر و منطقه ميمه است كه تاكنون براي اعتلاي شرايط اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي ان كاري صورت نگرفته است .

البته خدا را شاكرهستيم كه نيمي از جمعيت منطقه تحصيلات عالي دارند و مي توانند در برنامه هاي آتي منطقه نقش به سزايي ايفاء كنند و اين يك امتياز است. به عبارتي در صورتي که به منطقه زيباي ميمه توجه و لطفي شود ،اين منطقه مي تواند يکي از نقاط مهم در فلات مرکزي ايران تبديل شود که الگوئي زيبا و ديدني ، و مکاني تفرجگاهي و علمي ، براي کشور و مرکزي براي جذب توريست باشد. اما افسوس که اين منطقه در چند دهه اخير در هاله اي از بي مهري مسئولين استان قرار گرفته و بودجه هاي كلان دولتي در شهرهاي ديگر شهرستان برخوار و ميمه هزينه شده و مردم اين منطقه با مشکلات فراواني از جمله معضل بيكاري و اعتياد روبرو هستند و علت آن نبود اتحاد محلي براي دريافت امكانات از دولت است .

دوست داريم گام هاي نوجوانان و جوانان منطقه ميمه به بلندي پيمودن قله ها باشد . تمامي تلاش ما در اين وبسايت اينست كه در ميمه ميل به زيستن ، زنده بودن ، باليدن صدالبته در چهارچوب قانون جمهوري اسلامي ايران را برانگيزيم . مي خواهيم شجاعت بودن و جانانه بودن براي رفع محروميت منطقه ميمه را در آينده با كمك مسئولان دلسوز دوچندان كنيم .

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۳۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۳۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
به دلايلي شکل ظاهري وب را  تغيير دادم . دوستان اگر ايراداتي در اين زمينه وارد است حتما  گوشزد کنند.

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۲۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

ورودی جوینان - مسجد جامع

قهرود - حاشیه رودخانه - کاربری این بنا را نفهمیدم ولی گویا  برای خشک کردن

 گوجه سبز ازآن استفاده می شده است .

آثار و خسارت سیل سال گذشته قهرود

آرشیو سه سال گذشته :سر تیتر مطالب سال گذشته میمه ای ها 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۲۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

 حاج آقا ذاکران- تعزیه خوان

حاج آقا ذاکران و آقازاده - هر دو خادم امام حسین ع

مرحوم شیخ بلال- خادم زحمتکش مسجد جامع میمه (الفاتحه)

آقایان حسین متقی و عمرانی - تعزیه خوانان میمه

 شور حسینی در عاشورای امسال

 آرشیو سه سال گذشته :سر تیتر مطالب سال گذشته میمه ای ها 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۲۷ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
روز نوشته هاي جناب آقاي شيباني بخشدار ميمه

 يونسكو تهديد كرد اگر دكل مخابراتي همراه اول جابه جانشود، نام مسجد جامع و حمام عهد صفوي ميمه از فهرست آثار جهاني حذف خواهد شد.

 اين طنز شيرين متن پيام كوتاه جمعي از جوانان خوش ذوق شهر ميمه بود كه روز جمعه 16/1/87 دريافت كردم قضيه از اين قراراست كه اداره مخابرات در زميني كه در تملك مخابرات است اقدام به تعبيه دكل مخابراتي براي تقويت تلفنهاي همراه اول كرده است. محل تعبيه در مركز شهر و مجاورت خيابان طالقاني است و همين مسئله بعضي از حساسيت ها را بر انگيخته است.

با اخطار شهرداري- پيمانكار كه بدون اخذ مجوز اقدام به كار كرده بود عمليات اجرائي تعطيل شدو پس از تماس با مهندس زماني مدير عامل مخابرات كه مدير وارسته و كارداني است و مسولين شهرستان و در نهايت حجه الا سلام حسيني نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي مقرر شد كه مخابرات در خواست مجوز از شهرداري داشته باشد و با توجه به اينكه زمين و ساختمان متعلق به اداره مخابرات و در طرح هادي توسعه شهري داراي كاربري فضاي سبز شده است با اخذ تعهد از مخابرات مبني بر اينكه هر وقت شهرداري قصد اجراي طرح داشته باشد مخابرات بدون قيد و شرط نسبت به جابجائي دكل تعبيه شده اقدام نمايد قضيه فيصله يافت. خدا كند يونسكو هم به راحتي دست بردار باشد

  80 هكتار درخت پسته در صحراهاي ميمه

از موته  8كيلومتر به سمت سه راهي لاي بيد حركت مي كنيم در سمت راست جاده مزرعه اي حصار كشي شده با تاسيسات چاه آب و موتور خانه برق قرار داردحاج آقا كرمي حدود 10 سال قبل از رفسنجان آمده و بيشتر از بكصد هكتار از زمين را احيا و تملك كرده است و به ايجاد باغ پسته اختصاص داده است .مثل همه كارهاي توليدي در كشورمان با تنگناهاي متعددي هم روبرو شده است از جمله اينكه چاه هاي آب مزرعه اش هنوز برق دار نشده است و درخواست كمك از مسئولين دارد .توليد بسيار خوبي دارد عليرغم اينكه سال گذشته مزرعه اش گرفتار تگرگ شده ليكن 5 تن پسته داشته است.با 67 سال سن خيلي جوان فكر مي كند و كارهاي تحقبقاتي و پژوهشي هم در مورد پسته انجام مي دهد.قول دادم به او كمك كنم حداقل مسولين محترم استان و شهرستان را براي بازديد از مزرعه اش ببرم. 

بر جمله اي كه در بدو ورود به مزرعه به او گفتم كه : « جهاد با مال سخت تر از جهاد با حارق است و شما توليد كننده ها با مالتان جهاد مي كنيد. »

كشت گلخانه اي در موته

 امروز پنج شنبه5/7صبح 15 فروردين سال 87 به اتفاق مهندس زماني رئيس محترم جهاد ميمه به سمت موته حركت كرديم  روستاي موته از معدود نقاط شهري و روستاي ماست كه گلخانه درختي دارد . زمستان سرد گذشته باعث وارد شدن خسارت 20 درصدي به گلخانه شده است اما كشاورزي جديد و پر منفعتي است . بوته هاي خيار 45 روزه محصول مي دهد و دوران باردهي هم غالبا 6 ماه طول مي كشد هر بوته اگر مراقبتهاي لازم در بذر و ضد قارچها و ... رعايت شود 30 تا 40 كيلو خيار مي دهد . بازار مصرف خيار موته شهرستان گلپايگان است . قيمت خيار را حساب كنيد مقدار بار دادن هر بوته كه قبلا گفته شد و تعداد بوته هاي گلخانه ي 2000 متري موته كه قريب 5000 بوته است . هزينه توليد را هم كه كم كنيد  باز هم درآمد هنگفتي دارد . از قول كارشناسان  ميمه بهترين آب و خاك را براي كشت گياهان گلخانه اي دارد

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۲۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

 

مي گويند قمصر کاشان پايتخت گل و گلاب کشور است اما من اينگونه فکر نمی کنم .

کسانی که به قمصر رفته اند می دانند این بخش  فقط از مغازه های گلاب فروشي 

اشباع شده است  و بس . سرسبزي شهر هم تنها در مرکز شهر نمود دارد به عبارتی

در بدو ورود به اين شهر (از طرف کاشان) با یک منطقه بياباني  روبرو مي شويم و بعد

 از ورود به شهر دیگر فقط باید رستوران ها، آلاچیق ها و مغازه ها را ببنید تا مواهب

 طبیعی وصف ناشدنی این شهردر روزنامه ها (که بیشتر تبلیغات شرکت های

 گردشگری برای سرکیسه کردن مردم است)

مي خواهم به کسانی که دوست دارند طبیعت گردی کنند توصیه  کنم که از منطقه

میمه و  منطقه حدفاصل میمه تا قمصر که شامل چند روستای فوق العاده زیبا است،

حتما دیدن کنند.

روستاهای پلکانی قهرود(همزاد ابیانه) ، روستاهای جوینان وشهر تازه ارتقا یافته 

کامو و جوشقان که خود از سه روستای کامو، چوگان و جوشقان قالی تشکیل شده

است از جمله مکان هایی است که بدون شک با یک برنامه ریزی می توانید از آنها بازدید

 کنید و لذت ببرید.

طبيعت بي نظير روستاي کامو با مردم با صفایش  در فاصله ۲۰کيلومتري شهر ميمه

واقع است در سريال های تلويزيوني روزی روزگاری ، تفنگ سرپر و  اين راهش نیست

 به تصویر کشیده شد.

و اما براي سفر به این منطقه چه باید کرد؟

ابتدا بايد در مسير  ترانزیت اصلی تهران - اصفهان (تهران-قم- سلفچگان -دلیجان -

میمه-وزوان- شاهین شهرو اصفهان)  قرار بگيريد و خود را به ميمه برسانید.

برنامه ریزی پیشنهادی من به شما:

روز اول

 اگر از تهران حرکت می کنید (مثلا ساعت ۵صبح با خودروی شخصی و  با رعایت کامل

اصول رانندگی و استراحت میان راه) ) تقریبا ساعت ۹ در میمه هستید. بعد از استراحت

 ابتدا به سراغ  مسجد جامع قدیمی میمه بروید.

۱- مسجد جامع میمه از بناهاي قديمي است و سنگ محراب گرانقيمت آن در موزه

ايران باستان نگهداري مي شود متعلق به قرن پنجم هجري است. اين مسجد داراي تقدس

و اهميت ويژه اي است .تاريخ نگارش و نقاشي محراب و گنبد آن به 150 سال قبل

برمي گردد. اثرميرزا عبدالوهاب بن محمد طاهر ميمه اي از نوادگان شهيد ثاني

 و از اجدادخودمن) 

۲- حمام بزرگ و قديم ميمه:
اين حمام عهد صفوي اکنون در حال تعمیر و تبدیل شدن به موزه  است . باهماهنگی

می توانید از آن دیدن کنید.

 ۳- خانه میمه ای ها (آدرس شناخته شده محلی: روبروی منزل سروش خردمند)

۴- امامزاده سیدصالحه خاتون ازان (روستای ازان) ، قلعه اعظمی های شهر وزوان

(مربوط به دوران قاجار) ، قلعه قدیمی زیادآباد میمه

خلاصه  شب  اولین روز را هم  می توانید در مسافرخانه  بسر ببرید .اگر خیلی

سینه چاک طبیعت گردی هستید  می توانید در دامان طبیعت در مزرعه زیبای چاه

ملی بیتوته کنید. البته در اواخر بهار و فصل تابستان و از خواب بسیار دلچسب

درهوای معتدل میمه لذت ببرید. !!!!(باچادرسفری)

سوغات میمه

فرش دستباف نفیس و انواع خشکبار و لبنیات صدردصد خالص

(جستجوی فارسی عبارت فرش میمه در اینترنت)

جستجوی عبارت انگلیسی فرش میمه دراینترنت)

اما اگر وقت بیشتری هزینه کنید می توانید به قنات های میمه  و وزوان، منطقه 

کوهستانی تخت سرخ ، غار دمه  ، تخت محمدجعفر (بسیار دیدنی ) پناهگاه حيات

وحش موته ، روستاهاي قاسم آباد،خسروآباد ، سه و کلهرود و مخصوصا مناظر

طبيعي روستاي زياد آباد روستاي زادگاه آقاي امرا... احمدجو كارگردان معروف صدا

و سيما جمهوري اسلامي،  لاي بيد، شهرك سينمايي در خسرو آباد، سنگ سوراخي

و چاه تره حسن رباط، لوشاب، ونداده، گرگ دره و چشمه گزرتوي ميمه، گرگ دره

يا دره دوزخي (به گفته كارشناسان ميراث فرهنگي استان اصفهان به دره بزرگ

 صحراهاي نوادا در آمريكا شباهت دارد) هم سری بزنید.  

در منطقه «تخت سرخ» يكي از زيباترين مناظر كويري قابل مشاهده است، منظره اي

 كه به گفته کارشناسان تنها در صحراي«نوادا» دره «گريت كانيون» آمریکانظير آن

 وجود دارد و نه در هيچ كجاي دنيا.طاقديس هاي زمين شناسي با زيبايي منحصر به

 فرد خود هر گردشگر طبيعي را به سوي خود مي كشاند. اولين كاوش هاي منجر

 به كشف طلا در منطقه ميمه نيزدر همين منطقه انجام شده و در يك غار سطحي

 نيز كتيبه اي مربوط به يكصد سال قبل وجود دارد كه توسط دانش آموزان مدرسه

دارالفنون نصب شده است.

زیستگاه حیات وحش موته نیز از جمله مهمترين زيستگاههاي طبيعي حيات وحش

 از جمله آهو، قوچ، ميش، كل و بز و مناظر سرسبز و دلپذير و برخوردار از تنوع گياهي

 درخور توجه است.

سد زيرزميني ميمه: سد يا آب بند هم آن زير وجود دارد. زمستان ها آب قنات زياد

مي شده و آن ها براي ذخيرة اين آب براي تابستان، سد مي زده اند.قنات ميمه

اصفهان، سدي با ارتفاع 9 متر دارد. جنس اين سد از سنگ و ملات است. اين جا

 9 دريچه گذاشته اند. زمستان ها دريچه هاي گرد را با كوزه مي بستند. به اين صورت

 كه پارچه اي دور كوزه مي پيچيدند و توي دريچه ها مي كردند. هرچه فشار آب در

زمستان بيشتر مي شد، كوزه ها بيشتر در حفره ها فرو مي رفتند.آب پشت سد

 جمع مي شود و گاهي وقت ها داخل كوه هاي اطراف قنات هم اتاقك هايي

 درست مي كردند كه آب در آن ها انبار شود و تابستان كوزه را مي شكستند و آب

سرريز مي كرده است.

قنات بزرگ وزوان هم قناتي است به طول 8/1 كيلومتر و داراي آب بندهاي داخل قنات

 كه در فصل زمستان با بستن آب بندها همه نگهداري آب جهت استفاده در فصل

كشاورزي كمك مي شود و هم سفره هاي آب زيرزميني پايين دست غني مي گردد.

هر دو  قنات توسط ميراث فرهنگي به ثبت رسيده و در سالهاي گذشته اعتباراتي

جهت نگهداري و بهسازي آن هزينه شده است.

روزدوم:

به سمت دانشگاه آزاد میمه حرکت کنید وبعداز گذر از این دانشگاه (به سمت تهران)

به جاده آسفالته (جوشقان و کامو) بروید. از اینجا  شهر جوشقان و کامو رادرپیش

رو دارید. شهر جوشقان قالی فرش و معادن سنگش معروف است اما روستای کامو

مرکز گلاب و عرقیات است که در بازار  اکثرا  بانام گلاب قمصر فروخته می شود.

بعد از ورود به این روستا حتما از چشمه  معروف آن دیدن کنید. بعد از کامو به روستای

قهرود می رسید، انگار وارد ابیانه شده اید. قهرود مرکز گوجه سبز است . طبیعت

قهرود و روستای جوینان بسیار دلنشین و دیدنی است.

بعد از خروج از قهرود به امامزاده شهسواران در بلندای کوه می رسید که تا قله با

 هر نوع خودرویی می توانید بروید چون جاده تقریبا آسفالت است . بعداز بازگشت از

 امامزاده ، می توانید همین مسیر را به سمت میمه برگردید و می توانید مسیر را ادامه 

 دهید و به قمصر برسید.

مسجد جامع میمه

 میراث - خانه میمه ای ها

                                             

 

 

 

 

 

 فرش میمه 

  

  

 

 

 

 

چاه ملی ،  مزدآباد ، رزتوتی و  آربالا)

((تصاویر رزتوتی و شکوفه بید از وبلاگ آقای متوسلی)) 

قهرود

 

قهرود

 

خانه هاي جوشقان

 

 شکوفه زارهای قهرود و نمایی از روستای جوشقان قالي

(تصاویر از وبلاگ وزوان سیتی با تشکر از علی آقا )

:

سیدصالحه خاتون

طبیعت کامو

حیات وحش موته

برای دریافت اطلاعات بیشتر از منطقه به آدرس های زیر بروید

نتیجه صدرالاسلام

ميمه اي ها - تصويري

سایر پایگاه های صرفا اطلاعاتی

تصاوير ماهواره اي ميمه درمحل search ابتداisfahan و

بعد meymehرا جستجوكن حالاsatilliteرابزن.
شهرداری میمه
شهرداري وزوان

حيات وحش ميمه
فرش ميمه درجهان
فرش ميمه
فرش ميمه

ورووچه ها
وزوان سيتي

روستاي سه
جوشقان و کامو
کلهرود
قهرودي
بلاگر جوان جويناني
جويناني ديگر
جوينان از توابع قمصر
وبلاگ لایبیدی ها
وبلاگ روستای قهرود
سايه بيد(لايبيد)

  مطالب گذشته

آرشیو۸۷

 تبریک - دوگزارش تصویری -

فصلنامه میمه در راه است - کتاب "اماکن تاریخی و مذهبی میمه"

اثر جدید آقای محمدتقی معینیان - انتخابات در میمه - 

اولین مطلب سال 87 - گزارش تصویری -

 آرشیو سه سال گذشته :سر تیتر مطالب سال گذشته میمه ای ها 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۲۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
گزارش تصویری از محرم در میمه -

حاج آقا ذاکران - مداح اهل بیت (ع) و تعزیه خوان

تعزیه خوانان- آقایان ابرام و شهبازی

تعزیه خوان - آقای سهراب مقصودی

آقایان علی رمضان زاده - کامران ظهرابی و مظاهر ..

تکیه ابوالفضل (ع)(( تشکر از آقای محسن فخریان))

 مطالب اخیر

فصلنامه میمه در راه است - کتاب "اماکن تاریخی و مذهبی میمه" اثر جدید آقای محمدتقی معینیان - انتخابات در میمه -

اولین مطلب سال 87 - گزارش تصویری -

سر تیتر مطالب سال گذشته میمه ای ها

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۱۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
شير تعزيه -  محرم ۱۳۵۲

مرحومان آقاصدر و بهمن صادق

محرم ۸۶

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۱۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
تعطيلات خيلي زود به پایان رسيد. اصلا رسمش همین است . در سفر شش روزه خود به ميمه پيشرفت هاي عمراني و  فرهنگي زیادی را درمنطقه شاهد بودم.

طرح یکسان سازی اراضی کشاورزی در میمه و وزوان ( طرحی که یکسال قبل در همین وبلاگ ارائه شد میمه نوین ) 

طرح پارک جنگلی میمه

احداث معابر روستایی  و شهری

همچنین در این سفر با دوستان  صاحب  اندیشه نیز دیداری داشتم. به شرق و غرب میمه هم سرک کشیدم . آقای مهدی هادی را دیدم و خوش گذشت. مطالبی هم از آقای معینیان بدستم رسید که درچند روز آینده منتشر می شود. 

خلاصه به وزوان هم رفتم تامگر مسترنیا و علی آقای توانا را ببینم اما موفق نبودم شاید اسامی مستعار بود (توانا) 

به هرترتیب خوش گذشت . ای کاش دوربینم که همچنان خاک می خورد، سالم بود تا تصاویر زیبایی را از منطقه ثبت کنم . از آبادانی لایبید، صفای مردم روستاهای اطراف، اتحاد نصف و نیمه میمه ای ها و وزوانی ها، شکوفه زار های قهرود و جوینان ، تابلوی شهر جوشقان و کامو  و صدها خاطره و اثر دیگر. (البته با دوربین موبایل چند تایی گرفتم) انشاء الله سفرهای بعدی ...........

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۱۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق(ع) را به میمه ای ها تبریک می گویم.

((((((((( ضمنا وبلاگ درچند روزآینده به علت مسافرت به روز نمی شود ))))))))

اینهم گزارشی تکراری

 

عطر گل سنجد...........

  

چاه ملی
 

   

دوران قديم خيلي بهتر بود. خيلي بيشتر خوش مي‌گذشت. زندگي‌ها ساده‌تر بود. امكانات كم زندگي (تكنولوژي) باعث مي‌شد كه صميميت در روابط آدم‌ها بيشتر باشد.

این چند تصویر را ببیند و قضاوت باخودتان.

عشق بي انتهاا

اسمش را گذاشتم  عشق بي انتها...

اين عکس مراياد تفنگ سرپرانداخت

.

با ديدن دو تاعکس بالا ، ياد اشغال ايران توسط روس ها افتادم .البته ان زمان من نبودم اما حال و هواي آن را در سريال تفنگ سرپر احمد جو  حس کردم

تصوير آقا بزرگ خردمند و آقاصدر . واقعا بزرگِ بزرگ صلابت داشت !!

طاق نصرت

اتوبوس حاج اکبر.... اون نقطه سياه که در حدفاصل آدم ها به چشم مي خورد را مي گم..

صميمت و يا فيگور: هرکدام راکه مي پسنديد

جذبه دوربين . باخودگفتند شايد بعدها در سن پيري با ديدن تصويرخودمان کمي بخنديم !!!

انگورچيني

دسته جمعي انگور چيدن و غيبت ميمه اي گونه اي که درفصل انگور چيني وجوددارد!

خُـرام دِمُونِش بَگُوا  کُمَکِش کِرُوم.... ‍ 

برای ادامه تصاویر روی لینک زیر کلیک کنید

آلبوم  ميمه اي ها

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۰۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
وبلاگ نتیجه صدرالاسلام ديروز در اولين روز سال 1387بسيار پربيننده و خواننده بود.

559 نفر در اولین روز عيد نوروز  به نتيجه صدرالاسلام سر زدند و با اين كار حمايت خود را از وبلاگ و شخص من اعلام كردند. وبلاگ ديروز در رتبه يازدهم پربازديدترين  وبلاگ هاي سرويس پارسي بلاگ قرار گرفت و اين به خاطر محبت هاي دوستان عزيز است . ((البته وبلاگ ميمه اي ها هم خواننده خودش را داشت))

مي خواستم دراینجا  از همه همراهان تشكر كنم .

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۰۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

سال جدید را بار دیگر به همه دوستان عزیز و خانواده های محترمشان تبریک عرض می کنم.  سال خوبی داشته باشید.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۱/۰۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

كتاب اماكن تاريخي و مذهبي شهر ميمه  اثر جديد جناب آقاي محمدتقی معينيان به زودي به بازار کتاب عرضه مي شود.

اين كتاب رويكردي صرفا تخصصي به اماكن مذهبي منطقه ميمه از جمله سيد صالحه خاتون دارد. از دوستان عزيز و گرامي دعوت مي شود مطالب ، تصاوير و نقل قول هاي خود را درباره اين موضوع  براي من در بخش نظرات وبلاگ خصوصي ارسال كنند تا در اختيار نويسنده قرار دهم.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۲۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

در آخرين لحظات سال 1386يک خبر بسيار خوش و مهم دريافت کردم، خبري که بدون شک براي شما خوانندگان وبلاگ هم ارزشمند است.  

به حول و قوه الهي و با تلاش جناب آقاي معينيان و جمعی از دوستان قرار است فصلنامه اي درباره منطقه ميمه با رويکردي به مسائل تاريخي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ميمه در سال 1387 منتشر شود.

نام فصلنامه هنوز مشخص نيست  ( پيشنهاد من  "ميمه اي ها  " يا   " سيماي ميمه" است) و در همين جا از دوستان عزيز خواننده نیز خواهش مي کنم نام پيشنهادي خود را در بخش نظرهاي همين وبلاگ ارائه دهند.

نکته اينکه فصلنامه خاص شهر ميمه نيست و رويکردي منطقه اي دارد و اميد است در آينده بعد از انتشار موفقيت آميز  به هفته نامه هم تبديل شود گلچين مطالب در همين وبلاگ نیز منتشر خواهد شد.

از دوستان عزيز گرامي خواهشمندم هر مطلب، تصوير و خلاصه هرنوشتاري که در رابطه با موضوعات خاص منطقه دارند براي من بفرستند تا در پيش شماره فصلنامه به نام خودشان منتشر شود.

اضافه مي کنم دوستان پرکار و فعالي که در اين راه با ما همراه باشند ، عضو دائمي تحريريه مجله خواهند شد. البته امور اداري کار در شرف پايان است و به زودي ارکان فصلنامه پايه ريزي خواهد شد.

گفتني است مردم منطقه ميمه(ميمه-وزوان-زيادآباد- ازان- ونداده -لايبيد- حسن رباط- لوشاب- خسروآباد و .....) خواسته يا ناخواسته براي احقاق حقوق قانوني خود بايد در راستاي جرياني رسانه اي قرار گيرنداشاعه سريع بهره گيري از فناوري هاي نوين ارتباطي و بسط و توسعه انواع رسانه هاي ارتباط جمعي مي تواند در اين مسير راهگشا باشد، کاري که هم اکنون شروع شده است . (وبلاگ و فصلنامه)

از آنجايي كه رسانه هاي ارتباط جمعي نقش موثري در بيان مشکلات اجتماعي دارند ،خود نيز بهترين گزينه براي نهادينه سازي و بازيابي حقوق از دست رفته مردم هستند. شايد بتوان در بياني جسارت آميز ادعا كرد ابزار هاي ارتباطات اجتماعي از جمله وبلاگ و فصلنامه ، روزنامه و .. نيازهاي مردم را شناسايي و آنها را در پيش روي مقامات و مسئولان قرار مي دهند

به عبارتي بايد يک شناسنامه از مسائل و مشکلات را تعيين و تدوين نماييم و از ابزراکارهايي چون ارتباطات (وبسايت و فصلنامه) به مديران اجرايي معرفي کنيم

اين فصلنامه پژوهشي براين اساس قصد دارد با نگرشي ساده و با تعامل و ارتباط با مردم ، نيازهاي شهر و منطقه ميمه را در بستري متفاوت جستجو کند و به مسئولان ذي ربط انتقال دهد.  

لذا اين نشريه ماموريت خواهد داشت مسائل و مشکلات منطقه را واکاوي و بررسي کرده و با اطلاع رساني الكترونيك و مطالعات افكار عمومي ، راهکاري هاي واقعي را ارائه دهد

محتواي شماره هاي آتي اين نشريه بر اساس بررسي مسائل جامعه شناسي ،تاريخي ، اقتصادي ،صنعتي و کشاورزي خواهد بود و متذکر مي شوم اين فصلنامه وابسته به هيچ گروه و مسلک خاصي نيست و نخواهد بود و رويکردي مستقل و غير سياسي خواهد داشت .  

هم اينك كه در ابتداي راه هستيم ، چشم به راهيم كه همراهاني در اين مسير همراهمان شوند تا با اتكاء بر همت آنان، دشواري هاي فرآروي به لذت حضور در كنار هم ، مبدل گردد.

اهداف فصلنامه :

1- ارتقاي سطح دانش و پژوهش ها درباره منطقه ميمه

 2- شناخت و معرفي ظرفيت هاي صنعتي -کشاورزي- اجتماعي و فرهنگي تارخي ميمه و نيز نوآوري ها و خلاقيت هاي علمي- پژوهشي در سطح ملي

3- انتشار مقاله‌ها و پژوهش هاي انجام شده

4- ايجاد ارتباط بين مراكز آموزشي - علمي پژوهشي و انتقال و تبادل نتايج يافته‌ها، تجربيات و دستاوردهاي علمي

(( چند نکته توضيحي و تکميلي درباره اركان مجله))

 

صاحب امتياز و مدير مسؤول:  وظايف مدير مسؤول نظارت بر حسن اجراي مفاد اساسنامه مجله و تأمين نيروي انساني و منابع مالي لازم براي انتشار منظم آن است.

سردبير:  رييس هيأت تحريريه است و مسؤوليت علمي مجله را برعهده دارد و بايد در مقابل مدير مسؤول پاسخگو باشد.

وظايف سردبير به شرح زير است:

1- ارائه گزارش فعاليت هاي سالانه به هيأت تحريريه

2- اجراي مصوبات داخلي هيأت تحريريه در چارچوب اساسنامه مجله

3- تشكيل منظم جلسات و تنظيم صورت جلسات

4- طرح مقالات و ارائه نتايج داوري ها به هيأت تحريريه

5- تأييد نهايي مجله براي چاپ و انتشار

6- پيش بيني بودجه سالانه مجله و پيشنهاد آن به مدير مسؤول

هيأت تحريريه

وظايف هيأت تحريريه به شرح زير است:

1- نظارت بر كيفت انتشار مجله در جهت پيشبرد اهداف آن

2- تعيين ضوابط پذيرش مقاله هاي دريافتي و چگونگي داوري درباره آنها

3- پذيرش يا رد مقاله ها بر اساس نظرات داوران

مدير داخلي

مدير داخلي از سوي مدير مسؤول تعيين مي گردد و كليه امور اجرائي نشريه را با هماهنگي با مدير مسؤول دنبال مي نمايند .

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۲۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
امروز اعلام می کنم .برای میمه ای ها .برای وزوانی ها .برای کسانی که ....
+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۲۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

بوی عیدی
بوی توپ
بوی کاغذ رنگی
بوی تند ماهی دودی
وسط سفره ی نو
بوی یاس جا نماز سفره ی مادر بزرگ

با اینا زمستون و سر می کنم
با اینا خستگی مو در می کنم

شادی شکستن قلک پول
وحشت کم شدن سکه ی عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تا نخورده ی لای کتاب

با اینا زمستون و سر می کنم
با اینا خستگی مو در می کنم

 سال ۸۶ نیز با آلام و شادی های روزمره گذشت. در این سال برای میمه و میمه ای ها حوادث مختلفی اتفاق افتاد. برخی خوشایند و برخی تلخ و تاسف بار .

امیدوارم سال آینده، سال خوبی برای همشهریان باشد. من طبق معمول هفته اول را در اختیار کار هستم و در این چند روز اول نوروز باشما و وبلاگ  همراه خواهم بود. 

از آنجا که در  دو سه روز آینده در خدمت دوستان نیستم ، پیشاپیش سال نو را به دوستان و خانواده های محترمشان  تبریک می گویم.

به جناب آقای محمدتقی معینیان ، دوست گرامی ، محقق و نویسنده شهرمان ، جناب دکتر اسکندریان ، دوست عزیز و دکترای میکرب شناسی شهرمان،جناب آقای محسن فخریان که الحق زحمات زیادی برای سایت میمه (افتتاح در آینده نزدیک) می کشند،  مقامات مسئول  جناب آقای حسینی ، نماینده محترم ، آقایان شیبانی، بخشدار، جمشید وطن خواه ، شهردار، اعضای شورای شهر  و دوستان بلاگر آقایان مسترنیا، هادیزاده ، مقصودی، متوسلی ، دهقان، محمد (شاعر وزوانی) ، مقصود ،  دانشجو آی تی (سرکارخانم ها نیکبخت - عابدی -صدوری )، قربان عزیز ، مهران عزیز، آقای متقی در ترکیه ، آرمان هاشمی نوجوان خوش ذوق میمه ای ، بلاگر های زیادآباد، حسن رباط، جوینانی ها، قهرودی ها، سه کلهرودی ها،  سرکارخانم توکلی (لایبیدی ها)، سایه بید، بروبچ گروههای  اینترنتی میمه وطن و سرپیلار و سایر دوستان گرامی .

همچنین جادارد از همه کسانی که سال ۸۶ درخدمت مردم میمه بودند نیز تشکر کنم . همه کارکنان متعهد به حقوق مردم ،آموزگاران و دبیران ، کسبه ،پزشکان مومن و متعهد که در تکیه قمربنی هاشم از زمانی که افتتاح شد از کمک به مردم دریغ نکردند(دکتر معینیان-صانعیان-سعیدیان- خانم دکتر شبان و سایر اساتید بنده ) و در مجموع  تمام کسانی که قدرت نه گفتن را به مردم شهر ندارند.

آری، نوروزي ديگر از راه مي‌رسد تا به ايراني در هركجاي دنيا ياد آور شود كه از فرهنگ و آييني والا بهره مي‌برد ، تا سر افكنده روزگارش نباشد و به فرخندگي تبارو خردمندي  نياكان خويش ببالد.

در پایان جا دارد از آنهایی که در عید امسال سفره هفت سینی نخواهند چید نیز یاد کنیم .

باتشکر - علی وطن خواه

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۲۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

درحـوزه انتخابيه شاهين شهر ، برخوار و ميمه از مجموع 67935 آراء مأخوذه ،آقاي سيد محمود حسيني دولت آبادی با 26410 رأي حائز اكثريت آراء شد . 

انتخاب جناب  سيدمحمود حسيني دولت آبادي را به ايشان و مردم منطقه برخوار و ميمه تبريک می گويم و اميدوارم جناب حسينی در مسير اعتلای نام منطقه استوار قدم باشند.

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
 آخرین نتایج اعلام شده حوزه های مختلف انتخابیه بر اساس زمان اعلام بدین شرح است:
 انتخابات لردگان به دور دوم کشیده شد
هيچ يك از نامزدهاي انتخابات مجلس هشتم در حوزه انتخابيه لردگان موفق به كسب حد نصاب لازم براي ورود به مجلس نشدند. جعفر علي پور بهزادي 23هزار و 705 راي و ظاهر خالدي 19 هزار و 661 راي كسب كردند. ظاهر خالدي اصولگرا و جعفر علي پور بهزادي كانديداي ائتلاف اصلاح طلبان است.
 
+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

پیشاپیش انتخاب جناب سيدمحمود حسيني دولت آبادي

 را به ایشان و مردم منطقه برخوار و میمه تبریک می گویم و امیدوارم جناب حسینی در مسیر اعتلای نام منطقه استوار قدم باشند.

به جناب دکتر رضاعلي نوروزي

هم تبريک مي گويم که در اولين حضور سياسي خود خوش درخشيد. انساني وارسته که در آينده شايستگي هاي خود را حتما نشان خواهد داد. 

آقاي حسيني نماينده برخوار و ميمه در هشتمین دوره مجلس شوراي اسلامي پیش از پیروزی در این دوره از انتخابات ، وظیفه مجلس هشتم را رسیدگی به  رفع مشكلات اساسي اشتغال - ازدواج و مسكن در جامعه دانست. امید است جناب آقای حسینی دولت آبادی به این مقال توجه نمایند.

"سيدمحمود حسيني دولت آبادي "  ابراز اميدواري كرد مجلس هشتم ، مجلسي قوي تر از مجلس هفتم بوده و بتواند با حل معضلات اقتصادي ، مشكل ازدواج جوانان را تا حد امكان برطرف سازد.

همچنین به مشكل گراني مسكن در يك سال اخير اشاره كرد و گفت : مردم بايد يك تيم تخصصي از نمايندگان را به عنوان وكلاي خود به مجلس بفرستند كه توانايي تجزيه و تحليل و ارايه راهكار براي حل مسائل اقتصادي را داشته و بتوانند چاره اي براي معضل مسكن  بيانديشند.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

 

حجه الاسلام سید محمودحسینی دولت آبادی ، نماینده دوره هفتم

مجلس تاکنون  اکثریت آرا را در حوزه انتخاباتی میمه به خود

اختصاص داده است .

 

مسئولیت های قبلی

نماينده هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي 

 رئيس كميته زنان و خانواده کمیته فرهنگی مجلس شوراي اسلامي

 عضو هيئت رئيسه كمسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي

 عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی

 نايب رئيس فراكسيون حزب ا... مجلس شوراي اسلامي 

 رئيس مجمع نمايندگان استان اصفهان

 امام جمعه موقت دولت آباد، شاهين شهر، ميمه و وزوان

 عضو هيئت مؤسس دانشکده علوم قرآني اصفهان ـ دولت آباد

 عضو هيئت مؤسس دانشگاهای پيام نور دولت آباد ، شاهين شهر، وزوان و گز 

 عضو هيئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامي دولت آباد، شاهين شهر و ميمه 

 رییس هیئت مدیره صندوق قرض الحسنه حضرت ابوالفضل (ع) دولت آباد

رییس هیئت مدیره بنیاد خیریه حضرت ابولفضل(ع)دولت آباد

 نایب رییس هیئت مدیره بیمارستان امام رضا(ع)دولت آباد

نایب رییس موسسه خیریه حضرت جوادالائمه (ع) شاهين شهر

تصویر ذیل بازدید از روند لایروبی قنات میمه

بازديد از قنات ميمه

جشن عيد غدير و ارتقاء بخش برخوار به شهرستان 86

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

دکتر رضاعلي نوروزي در سال 1353 در يكي از محروم‌ترين روستاهاي شهرستان فريدن متولد شد. دوران كودكي خود را تا پايان تحصيلات راهنمايي در هواي پاك و كوچه‌هاي خاكي اين روستا گذراند اما بعد با خانواده‌اش در سال  1370 به شهرستان برخوار و ميمه مهاجرت کرد.

 وي در سال 72 با اخذ مدرك ديپلم، به عنوان معلم همان روستاهاي سرد و پربرف مشغول به کار شد و در سال 1376 از شهرستان فريدن به شهرستان برخوار و ميمه منتقل گردید تا در كنار خانواده باشد. سپس ازدواج كرد و همزمان به عنوان دانشجوي كارشناسي ارشد رشته تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش پذيرفته شد. در اين مقطع رتبه اول دانشگاه اصفهان را در رشته خويش كسب نمود و از كتاب ترجمه شده توسط نامبرده با عنوان بچه‌هاي فيلسوف در سطح كشور تقدير به عمل آمد.
رضاعلي نوروزي در سال 1382 در مقطع دكتراي تخصصی فلسفه تعليم و تربيت دانشگاه تربيت مدرس تهران پذيرفته شد و به عنوان استاد به دانشگاه اصفهان راه يافت و تدريس در دانشگاه‌هاي مختلف پيام نور از جمله شاهين‌شهر و دولت‌آباد برخوار و دانشكده معارف اسلامي اصفهان را پذيرفت.

تقدیر رییس جمهور از دکتر رضا علی نوروزی

 وي همچنين عضو شوراي آموزشي دانشگاه پيام نور دولت‌‌آباد و مدرس پژوهشكده تخصصي مهدويت (موسسه آينده روشن) قم گرديد. او با داشتن همسر و فرزند هيچگاه از تلاش بازنايستاد و با كسب عنوان دانشجوي نمونه‌ي كشور در مقطع دكترا در سال 84 وجود خود را در عمل بيش از پيش اثبات نمود.

وي  تاليف 7 عنوان كتاب و ترجمه 6 عنوان كتاب و تاليف و ترجمه بيش از 32 مقاله علمي كه در مجلات پژوهشي دانشگاه‌ها چاپ شده و راهنمايي بيش از 100 پايان نامه دانشجويي را در پرونده کاری خود دارد . دكتر نوروزي در عين حال به عنوان مدير تيم كارشناسي فرهنگسراي خانواده‌ي شهرداري اصفهان، عضو شوراي برنامه‌ريزي امور تربيتي آموزش و پرورش استان اصفهان و رئيس كميته جوانان شهرستان برخوار و ميمه فعاليت نموده و يكي از بنيانگذاران "موسسه خيريه مهر" اصفهان است.

 

ارتباط با دکتر

آثار و تالیفات

سوابق و فعالیت ها

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۱۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد محمود حسيني

در سال 1340 شمسي در دولت آباد ديده به جهان گشود. حجت السلام حسيني پس از گذراندن تحصيلات علوم جديد در سال 1356 وارد حوزه علميه اصفهان شد و فراگيري علوم ديني را آغاز نمود، سپس جهت استفاده ازدرس اساتيد بزرگ حوزه علميه قم نظير حضرات آيات عظام، فاضل لنكراني، وحيد خراساني ، سبحاني، علوي گرگاني تبريزي و داوري راهي آن سامان گرديد و ازمحضر ايشان بهره ها برد و در اصفهان نيز از محضر عالم فرزانه مرحوم آيت ا.. صافي اصفهاني (قدس سره) و حضرت آيت ا.. ناصري كسب فيض نمود و در تهران درس خارج فقه ومکاسب را از محضر رهبر فرزانه انقلاب حضرت آيت ا.. العظمي خامنه اي (دامت بركاته) بهره گرفت.

وي افزون بر فقه و اصول، فلسفه و كلام، اقتصاد اسلامي، حديث، درايه و رجال و اخلاق را نيز آموخته و به مدت 15 سال در عالي ترين سطح دروس حوزوي( خارج فقه و اصول ) به تحصيل مشغول بوده است.

حاصل سالها تحقيق و پژوهش وي عبارتست از:

۱- عقائد الشيعه ( يك دوره عقائد شیعه به فارسي روان )

۲-  كتاب الامامه ( امامت و خصايص وجودي امام زمان (عج) و علائم ظهور )

۳- الاربعين ( شرح و توضيح چهل حديث از معصومين عليهم السلام ) 

۴- الرساله في القرعه ( رساله اي فقهي درباره قرعه به زبان عربي )

۵-  تقریر دروس فقه و اصول برخي از اساتيد حوزه

سوابق و مسئوليت هاي وي

 شركت در مبارزات انقلاب اسلامي در كنار روحانيت و ساير اقشار مردم و اوج گيري اين مبارزات پس از ملاقات سال 56 با حضرت امام (ره) در نجف اشرف با تكثي

 شركت در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل در كنار سردار شهيد صياد شيرازي طي 8 سال دفاع مقدس

نماينده هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي 

 رئيس كميته زنان و خانواده کمیته فرهنگی مجلس شوراي اسلامي

 عضو هيئت رئيسه كمسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي

 عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی

 نايب رئيس فراكسيون حزب ا... مجلس شوراي اسلامي 

 رئيس مجمع نمايندگان استان اصفهان

 امام جمعه موقت دولت آباد، شاهين شهر، ميمه و وزوان

 عضو هيئت مؤسس دانشکده علوم قرآني اصفهان ـ دولت آباد

 عضو هيئت مؤسس دانشگاهای پيام نور دولت آباد ، شاهين شهر، وزوان و گز 

 عضو هيئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامي دولت آباد، شاهين شهر و ميمه 

 رییس هیئت مدیره صندوق قرض الحسنه حضرت ابوالفضل (ع) دولت آباد

رییس هیئت مدیره بنیاد خیریه حضرت ابولفضل(ع)دولت آباد

 نایب رییس هیئت مدیره بیمارستان امام رضا(ع)دولت آباد

نایب رییس موسسه خیریه حضرت جوادالائمه (ع) شاهين شهر

تصویر ذیل بازدید از روند لایروبی قنات میمه

بازديد از قنات ميمه

بازديد از قنات ميمه

جشن عيد غدير و ارتقاء بخش برخوار به شهرستان 86

جلسه در اموزش وپرورش میمه ودانشگاه ازاد میمه

جلسه در اموزش وپرورش میمه ودانشگاه ازاد میمه

جشن عيد غدير و ارتقاء بخش برخوار به شهرستان 86

 

 

 

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۱۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
حوزه انتخابيه شاهين شهر و ميمه و برخوار

۱- سيد محمود حسيني دولت آبادي(نماینده فعلی)

۲ -  دکتر رضاعلي نوروزي

۳-  عباس كريمي زماني

۴- عباسعلي اعظمي

۵-  حسين توكلي

۶-  محمدعلي رصاف

۷- حسين گندمكاران

۸ - عليرضا مهري دهنوي

۹ - مراد علي ناظمي بابادي

۱۰-  عباسعلي پاليزبان 

۱۱- رضا بدريان

۱۲- مختار صادقي

۱۳-  سعيد ارتي

۱۴-   محمدرضا اثني عشري

۱۵-  علي بابايي خورزوقي

۱۶-  سيد رحيم بحريني

۱۷-   حسين روشن چراغ

۱۸ - اصغر سلطانيان

۱۹-  محمدتقي شجاعي گشنيزجاني

۲۰ -  جهانگير شريف

۲۱-  محمدرضا قهرماني تبريزي 

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۱۷ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
اين دردنامه «علي ...» 48 ساله‌اي است كه مثل شير زخم‌خورده، شرمندگي پدرانه را به دور از چشم فرزندانش، با گريه برايمان توصيف كرد...!
«ميمه اصفهان، خيابان دكتر شريعتي، كوچه ... ، پلاك ...!»
اين جا، ايستگاه آخر فقر است؛ كوچكترين مكث من و تو، مساوي مرگ ديگري است؛ از پنجره كوپه قطاري كه سواري و مي‌گذري، خوب نگاه كن؛ مي‌تواني آنهايي را كه براي چشمان تو دست تكان مي‌دهند تا از ايستگاه آخر برشان داري را به آني شماره كني! نكند اگر عبور كرديم و ماندند؛ آنجا، زير آن سقف سيماني ظاهرا آرام اما بي‌قرار و مضطرب، اتفاق هولناكي رخ دهد در وحشتي كه فقر به راه انداخته؛ و من دلم ناگهان مي‌ريزد ...!
يك حادثه، يك بيماري، يك بيكاري، يك تنگدستي، يك شرمندگي، يك ...، اتفاقي ساده نيستند كه خيلي ساده از كنار آن بگذريم، هرچند كه خيلي ساده مي‌توانند دامن من، تو او يا هر كس ديگري را بگيرند و روزگار اين صفحه را پيش روي خانواده‌اي باز كرد:
مشكلات زندگي از سه سال پيش آغاز شد؛ بيماري قلبي، مادر را راهي بيمارستان كرد و پس‌انداز خانواده از بين رفت.
هنوز مدتي از ترخيصش از بيمارستان قلب نگذشته بود كه به دليل زمين خوردگي، دوباره راهي بيمارستان و اين بار گرفتار ديسك كمر شد و عمل جراحي پرهزينه‌اي را روي دست خانواده گذاشت.
در برو بياهاي پدر به خانه‌ و بيمارستان، تنها محل درآمدشان كه مغازه كوچك لب جاده بود، مورد دستبرد دزدان قرار گرفت و همه چيز به يغما رفت. حالا مادر از بيمارستان مرخص و او كه زماني قاليبافي چيره‌دست بود، خانه‌نشين شد.
يك سال بعد، حادثه‌اي ديگر طعم فقر را به گونه‌اي ديگر به خانواده چشاند و پسرشان در سانحه تصادفي كه در مسير دانشگاه رخ داد، آسيب ديد و راهي بيمارستان شد و باز هم هزينه درمان بود كه مثل عفريت سياه چشم از اين خانواده برنداشت.
ديگر چيزي براي فروش در خانه باقي نمانده بود؛ پدر، چاره‌اي جز استقراض از آشنايان و روي آوردن به وامهاي بانكي نداشت. خانه هم به فروش رفت تا ديون پرداخت نشده ادا شود و دو اتاق كوچك خانه پدري سرپناه اين خانواده شد.
هر طور بود، پسر از حادثه تصادف جان سالم به در برد و او كه بايد به ياري پدر مي‌شتافت تا خانواده از مرگ حتمي و گرسنگي و فقر نجات يابد، مجبور به ترك رشته تحصيلي خود در دانشگاه شد و ادامه تحصيل در پيام نور را برگزيد، تا صبح تا شب براي درآمد روزي فقط 4 هزار تومان به قدر جان دادن كار كند.»
و پدردرمانده اين گونه نوشت:
«خواهرم! شايد دردي بالاتر از شرمندگي پدر در برابر خانواده نباشد. چيزي جز پوست و استخوان از من باقي نمانده و سنم بالا رفته است؛ حاضرم چشمانم و كليه‌ام را هم ببخشم؛ اما خانواده‌ام را نجات دهم! كابوس آوارگي زن و فرزندم تا نيمه‌هاي شب پلكهايم را رها نمي‌كند؛ طلبكارها هجوم آورده‌اند؛ ضامنهاي بانكي، خط و نشان مي‌كشند و من شرمنده پسرم هستم كه شب و روزش را نمي‌فهمد و از چشمان طلبكاران پنهان مي‌شود؛ دخترم كه اشك چشمهايش را هنگام نماز فراموش نمي‌كنم؛ او كه جزء نفرات برتر المپياد رياضي در حوزه استاني و قبول شدگان المپياد رياضي در تهران بود؛ اما به خاطر دستهاي خالي نتوانستم كتابهاي درسي مورد نيازش را فراهم كنم؛ او شاگرد اول كلاس درس مقطع تحصيلي خود و نايب قهرمان رشته دوميداني شده است.
پاهاي همسرم كه بايد هر 15 روز به دكتر معالجش مراجعه مي‌كرد، اما ممكن نشد، حالا سياه شده است. بگوييد كه چه چيزي به من آرامش مي‌دهد، وقتي كه شبح مرگ خانواده‌ات را رها نمي‌كند!
خواهرم! خسته‌ام، خسته از اين زندگي كه خستگي در آن حد و مرزي ندارد. من كه يك روز بيكاري را ننگ و عار مي‌دانستم و در طول سال، نه به مسافرت راضي مي‌شدم و نه تعطيلي، يك سال است كه دنبال كار مي‌دوم اما دريغ و دريغ...!»
و اين دردنامه «علي ...» 48 ساله‌اي است كه مثل شير زخم‌خورده، شرمندگي پدرانه را به دور از چشم فرزندانش، با گريه برايمان توصيف كرد...!
منبع ایسنا
+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۱۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
دميتري مدويدف" معاون اول نخست وزير روسيه از سوي حزب "روسيه واحد"

مدويدف كه معاون اول نخست وزير روسيه و رييس شركت گازپروم است انتخاب اول ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه براي احراز سمت رياست جمهوري آينده‌ي اين كشور است.
بر اساس نظرسنجي‌ها مدويدف پیروز انتخابات رياست جمهوري روسيه است. او پيشتر وكيل بوده و هم اكنون 42 سال دارد. مدويدف در سخنراني‌هايش قول داده در روسيه ثبات بيشتر ايجاد كند و در راستاي سياست‌هاي پوتين گام بردارد، با فساد رايج در روسيه مبارزه كند، قوانين محيط زيست شديدي اعمال كند، امور بهداشتي، آموزش، كشاورزي و مستعمري بگيران را بهبود بخشد. بر اساس نظرسنجي‌ها در روسيه او از 60 تا 82 درصد حمايت‌ها برخوردار است.

انتخابات رياست جمهوري روسيه از ساعت هشت صبح روز يكشنبه به وقت محلي آغاز شد و مردم مناطق شرقي و مركزي اين كشور كه صبح خود را زودتر از نقاط غربي كشور شروع كرده اند- به پاي صندوقهاي اخذ راي رفتند. در مناطق "كامچاتكا" و "چوكوتكا" در خاور دور روسيه راي گيري از ساعت 23 شب گذشته به وقت مسكو- كه در محل مقارن با هشت صبح بوده شروع شد و در مناطق مركزي و پايتخت نيز انتخابات از ساعت هشت به وقت مسكو آغاز شد . در مناطق غربي روسيه نيز با توجه به اينكه هنوز روز يكشنبه آغاز نشده انتخابات با فاصله چند ساعت از مسكو و هشت صبح به وقت محلي آغاز خواهدشد . كميسيون مركزي انتخابات روسيه پيش بيني كرده كه حدود 70 درصد از 107 ميليون نفر شهروند واجد شرايط روس در اين انتخابات براي تعيين جانشين "ولاديمير پوتين " شركت كنند . جمعيت روسيه حدود 142 ميليون نفر اعلام شده است .

از بامدادشنبه يعني 24 ساعت قبل از شروع راي گيري هرگونه تبليغات نامزدهاي پنجمين انتخابات رياست جمهوري ممنوع شده و اين روز به اصطلاح "روز سكوت " بود . "دميتري مدویدف " معاون اول نخست وزير و نامزد مورد حمايت رييس جمهوري فعلي روسيه ُ "گنادي زوگانف " رهبر حزب كمونيست - "ولاديمير ژيرينفسكي " رهبر حزب ليبرال دمكرات و "آندره بوگدانف " رهبر حزب دمكراتيك روسيه دراين انتخابات با يكديگر رقابت مي كنند .

تعداد 96 هزار و سيصد حوزه اخذ راي براي حضور راي دهندگان درانتخابات امروز در نظر گرفته شده است و بيش از 300 هزار پليس و 150 هزار مامور وزارت كشور- تامين امنيت انتخابات رياست جمهوري روسيه را بر عهده دارند

"ولاديمير چوراف " رييس كميسيون مركزي انتخابات روسيه اعلام كرد: 227 ناظراز 17 سازمان بين المللي و كشورهاي خارجي از جمله مجمع پارلماني كشورهاي همسود و كميته اجرايي اين جامعه - مجامع پارلماني سازمان همكاريهاي شانگهاي - شوراي اروپا- سازمان امنيت و همكاري اروپا و دفتر نهادهاي دمكراتيك و حقوق بشر اين سازمان بر انتخابات رياست جمهوري روسيه نظارت دارند.

همچنين پانصد هزار ناظر داخلي نيز دراين انتخابات براي حفظ سلامت كاراخذ راي در حوزه هاي راي گيري حضور دارند كار اخذ راي تا ساعت 20 روز يكشنبه به وقت محلي ادامه خواهد يافت و اين ساعت قابل تمديد نخواهد بود و بگفته رييس كميسيون انتخابات - نتايج شمارش صد درصد آرا ساعت 10 صبح فردا (دوشنبه ) اعلام خواهد شد .

نتايج نهايي انتخابات هم پس از تاييد نهايي كميسيون، پنج روز پس ازبرگزاري انتخابات اعلام مي شود . راي گيري انتخابات رياست جمهوري روسيه در مناطق دورافتاده و صعب العبوراين كشور از چند روز پيش آغاز شده و بيش از يكصد هزار نفر از اهالي اين مناطق ارا خود را به صندوقها ريختند كه نتايج آن همزمان با ديگر نتايج اعلام خواهد شد.

با توجه به اختلاف زياد ساعت بين مناطق شرقي و غربي روسيه كه به حدود 11ساعت مي رسد- انتخابات در حالي در مناطق غربي كشور آغاز خواهد شد كه درمناطق شرقي كار اخذ راي رو به پايان است.

"ولاديمپر پوتين " رييس جمهوري دو دوره اخير روسيه كه طبق قانون مجاز به نامزدي در دوره سوم نبود- روز جمعه در پيامي از مردم كشورش خواست براي تضمين آينده كشورشان و پيشرفت آن بطور فعال در انتخابات روز يكشنبه حضوريابند.

وي پيشتر به كرات حمايت خود از "دميتري مدویدف " نامزد مطرح اين دوره از انتخابات و معاون اول نخست وزير روسيه را مورد تاكيد قرار داده بود كه اين امر با توجه به محبوبيت و نفوذ پوتين نزد مردم - شانس پيروزي "مدویدف " در انتخابات را بشدت افزايش داده است .

منبع ایرنا

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۱۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

سلام بر حسين و اربعينش، سلام بر اربعين و زائرانش! و سلام بر اندوه هاي دل آنان كه به سوغات بر مزار كشتگان، عشق بردند و به مويه نشستند. به شوق زيارت صحن و سراي جان فزايت، اربعين شهادتت را به سوگ مي نشينيم، يا حسين!

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۰۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

نماينده برخوار و ميمه درمجلس شوراي اسلامي گفت : مجلس هشتم بايد همه همت كاري خود را صرف رفع مشكلات اساسي اشتغال - ازدواج و مسكن در جامعه قرار دهد.

"سيدمحمود حسيني دولت آبادي " روز يك شنبه در گفت وگو با خبرنگار ستادخبري ايرنا  افزود: ازآنجايي كه مشكل اشتغال ريشه بسياري از معضلات اجتماعي و فرهنگي است ، لذا مجلس بايد حل اين مشكل را وجهه همت خود قرار دهد.

وي ابراز اميدواري كرد مجلس هشتم ، مجلسي قوي تر از مجلس هفتم بوده و بتواند با حل معضلات اقتصادي ، مشكل ازدواج جوانان را تا حد امكان برطرف سازد چرا كه اشتغال انگيزه ازدواج را بيشتر كرده و زمينه ساز شكل گيري يك خانواده سالم در اجتماع خواهد بود .

مخبر كميسيون فرهنگي مجلس نسبت به شكل گيري يك مجلس توانا ، ابراز خوشبيني كرد و گفت : امروزه مردم ايران آگاهتر از قبل ، همه خطوط سياسي و جناحي را با دقت زير نظر دارند و لذا با برنامه هايي كه از سوي احزاب و گروه ها ارايه خواهد شد ، مردم بهترين تركيب تخصصي براي مجلس هشتم را در 24اسفند تعيين خواهند كرد.

حسيني دولت آبادي به مشكل گراني مسكن در يك سال اخير اشاره كرد و گفت : مردم بايد يك تيم تخصصي از نمايندگان را به عنوان وكلاي خود به مجلس بفرستند كه توانايي تجزيه و تحليل و ارايه راهكار براي حل مسائل اقتصادي را داشته و بتوانند چاره اي براي معضل مسكن بيانديشند.

حسینی ابراز اميدواري كرد مجلس هشتم يك مجلس ارزشي ، ولايي ، بانمايندگان متعهد و متخصص و حافظ ارزش هاي انقلاب و به لحاظ برخورداري از تخصص هاي علمي - كاربردي - قوي تر و كارآمدتر از دوره هاي قبل باشد.

نماينده برخوار و ميمه درمجلس شوراي اسلامي در پايان از مردم خواست تا باحضور حداكثري و بانشاط خود در پاي صندوق هاي راي در تعيين سرنوشت ملي و اسلامي خود سهيم شوند و با عقب نشيني از صحنه سياسي و اجتماعي - بهانه به دست دشمنان ايران و اسلام  ندهند.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۰۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
(اسامی قطعی نیست ) 

نمایندگانی که در برخوار و ميمه تایید شدند

۱- سيد محمود حسيني دولت آبادي ( نماينده فعلي ، حاميان دولت)

۲- رضاعلی نوروزی (رایحه خوش خدمت)

۳- محمدرضا ناصري (اصولگرايان)

۴-  مهدي ناصري

۵- عباس بابایی ( معاون سابق آموزش و پرورش ، اصولگرا)

۶-  سيدرحيم بحريني 

۷-  عباس كريمي‌زماني

۸-  عباسعلي اعظمي 

۹-  محمد تقي شجاعي گشنيز جالي 

۱۰-  حسين گندمكاران 

۱۱-  محمدرضا اثني‌عشري

۱۲ -  حسين توكلي

۱۳ -  سعيد ارثي

۱۴ -  جهانگير بختياري مهر

ضمنا مرتضي طغياني دولت آبادي هم که چندین سال در حوزه انتخاباتی میمه کاندید می شد در حوزه مباركه نامزد شده است .

تایید صلاحیت های استان اصفهان

 

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۲/۰۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

              خدمت دوستانی که کمتر با اینترنت آشنا هستند:

 برای خواندن لینک های زیر 

۱-  بعد از وصل شدن به اینترنت، روی هر مطلبی که دوست داشتید کلیک کنید

۲-  بعد از باز شدن کامل هر صفحه ، اینترنت را قطع کنید.

۳- بعد از آن صفحات باز شده را می توانید درکمال راحتی و بدون پرداخت هزینه تلفن، مطالعه و یا ذخیره کنید.  

 

مطالب وبلاگ میمه ای ها 

شهریور ماه۸۴

خومونی - حیات وحش میمه - موج سوم تافلر - استراتژی آمریکا در عراق - راستی بهترین نیکی است - جشن انگور - بی خوابی - همه چیز درباره قنات - روحیه سربازان در جنگ - مساجد میمه

مهر ماه ۸۴

عبدالوهاب شهیدی - موته - خط میخی - جشن های زرتشت - وجه تسمیه مورچه خورت - معرفی کاروانسرا- چلیپا

آبان ماه ۸۴

تکریم کوروش - دمکراسی و نفت - عملیات انتحاری - جنگ روانی - خلقیات برره ای ها - دکتر فاطمی - صلیب شکسته

آذر ماه ۸۴

جوان ترین ژورنالیست - خدایان هندو - روابط ایران و هند - جشن دیوالی - دردسرهای زندگی شهری - حادثه هواپیمای سی 130- قطاربرقی در میمه ! - گفتگو با امرالله احمدجو - محرم در میمه - سدزیرزمینی میمه- افسانه گژدم

دی ماه ۸۴

سیر تاپیاز سفر به کانادا- ایران سرور جهان - وصیتنامه داریوش- من فاشیسم را دوست دارم - شب یلدا

بهمن ماه ۸۴

قصار - جشن والنتاین - آئین های عزاداری در ایران - اندیشه شریعتی - مرگ یزدگرد - زنان ساسانی

اسفند ماه ۸۴

سرزمین جاودان ایران - اندرباب میمه - نوروز - زیگورات

فروردین ماه ۸۵

تخت جمشید - درباره نوروز

اردیبهشت  ماه ۸۵

افتخار به ایران - میمه صحرای نوادا - ماکیاولی - ایران سرای اندیشه - ایران و برنامه اتمی - پیشرفت دیپلماسی

خردادماه ۸۵

تاریخ میمه (درخت مسجد)

تیرماه ۸۵

قنات میمه - تحقیقی درباره میمه

مردادماه ۸۵

برگی از یک دوست - آب های زیرزمینی - کلیاتی درباره میمه

شهریور ماه ۸۵

گزارش تصویری - درباره میمه - تاریخ میمه (قنات مزدآباد) - مسجد میمه - اماکن مذهبی میمه

مهرماه ۸۵

دلیران ایران زمین - آتش - گزارش تصویری(۱) - قالی میمه - گزارش تصویری (۲)

آبان ماه ۸۵

سید فرهاد - مقاله من درباره آمریکای لاتین - شهدای میمه - سید صالحه خاتون - مسجد میمه - چند شعر حسن رباطی - معرفی حسن رباط- گزارش تصویری

آذرماه ۸۵

قسمتی از مقدمه سایت میمه - شب یلدا - مقاله کامل :میراث انقلاب در آمریکای لاتین- ضرب المثل های میمه ای - میمه در کتب گذشتگان - یادی از مرحوم حاج حسینعلی رهبان - قسمت های دوم /سوم و چهارم اسطوره سید فرهاد

دی ماه ۸۵

کلیپی درباره میمه - قالی و قالیبافی درمیمه - گفتمان من - تعزیه در میمه (3قسمت)- زیارتگاه روستای سه - عبدالوهاب شهیدی

بهمن ماه ۸۵

گزارش تصویری(1) - گویش میمه ای - نکته اساسی - قطار برقی در میمه - فیلم هایی از محرم در میمه - محرم آمد

اسفند ماه ۸۵

نوروز - خشایار بخواب حداقل مابیداریم - شهیدان زنده اند - خومونی - آدم های خب روجگار

فروردین ماه ۸۶

چگونه مقبره صدرالاسلام تخریب شد(یک داستا واقعی از خودم!!) - وبلاگ نویسی میمه ای ها - گزارش تصویری

اردیبهشت ماه ۸۶

سه گزارش تصویری جالب و دیدنی - شگرفی دیگر (مطلبی درباره دکتر اسکندریان)- وزوانی خوش آمدی - تصویر صدرالاسلام- یک بحث جدی درباره تغییر نام میمه !!

خردادماه ۸۶

به بهانه انتخاب شهردار جدید میمه - بااجازه (مقاله ای انتقادی) - گزارش تصویری جالب

تیرماه ۸۶

میمه نوین (مقاله ای از خودم!) - به احترام کاسه داغ کاچی - خدمات مرحوم قیصرخان - مصاحبه ای تخصصی با آقای معینیان

مردادماه ۸۶

خاطرات من - پخش اولین کار حرفه ای من از تلویزیون - سیمای تاریخی میمه بانگاهی به تعزیه

شهریور ماه ۸۶

شیخ بلال پیش خدا رفت - گفتگوی ایرنا با آقای شیبانی - وبلاگ میمه ای ها دوساله شد - جشن نیمه شعبان در میمه

مهرماه ۸۶

ولادیمیر پوتین - کتاب میمه و معرفی نویسنده - سالروز اعدام چه گوارا - پندی از آدم های خب روجگار(همه چیز درباره صدرالاسلام)- خاطره من از دوران جنگ و دفاع مقدس

آبان ماه ۸۶

گزارش تصویری جالب- توزیع کتاب میمه - اصفهان باز پایتخت شد!-نگاهی به بخشداری و بخشدار جیدید میمه

آذرماه ۸۶

شب یلدا - وبلاگ نویسی ده ساله شد - گزارش تصویری روستای سه - زعفران - گزارش تصویری خودم - خومونی - مرگ میراث - تصاویر تخریب مقبره صدرالاسلام

دی ماه ۸۶

طنز واقعی از خودم - شور حسینی - گزارش تصویری - گزارش تصویری و خاطره ای از تفنگ سرپر - گزارش تصویری از محرم در میمه - یک خبر مهم و داغ انتخاباتی - بررزگرد از دکتر اسکندريان

 پربازدیدترین مطالب

سد زیر زمینی میمه

کلیپ میمه قریه من

صحرای نوادای میمه

سید فرهاد

تاریخ میمه (درخت مسجد)

شهیدان زنده اند

چگونه مقبره صدرالاسلام تخریب شد:یک داستان واقعی از خودم!

تصاویر تخریب مقبره مرحوم صدرالاسلام

میمه نوین (مقاله ای از خودم!)

کتاب میمه ومعرفی نویسنده آن

طنز واقعی از خودم

مطالب وبلاگ نتیجه صدرالاسلام

چهره هاي هميشه ماندگار ميمه

 نويسنده ماندگار  : آقاي محمدتقي معينيان

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت اول -مرحومان صدرالاسلام - اسدالله خان گرانمايه -قيصرخان- ميرزا بزرگ خردمند و آقاصدر

مقبره صدرالاسلام چگونه تخريب شد؟

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت دوم - مرحومان حاج ناصرگرانمايه - حاج حسين نعمت اللهي - دكتر صاحبقراني

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت سوم - مرحوم حاج محمدرضامعينيان

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت چهارم - مرحوم حاج اصغر ايراندوست

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت پنجم - مرحومان موسوي زاده

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت ششم - مرحوم مهدي قلي خان صاحبقراني 

 چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت هفتم - آقاي  عبدالوهاب شهيدي

 چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت هشتم - مرحوم محمدباقرداراني

 چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت نهم - مرحوم سيدمحتشم حسينيان

 چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت دهم - مرحوم ميرزا رضا سعيديان

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت يازدهم- آقاي حسام خردمند  

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت دوازدهم- آقاي مهدي معينيان  

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت سيزدهم -مرحوم حاج محمدباقر معینیان

 گزارش تصويري (1)

 گزارش تصويري (2)

 گزارش تصويري (3)

 گزارش تصويري (4)

گزارش تصويري (۵)

وقايع تاريخي ميمه - جنگ وركان - قسمت اول

وقايع تاريخي ميمه - جنگ وركان -قسمت دوم

وقايع تاريخي ميمه - فتنه افغان ها -قسمت اول

وقايع تاريخي ميمه - فتنه افغان ها - قسمت دوم   

وقايع تاريخي ميمه - واقعه كشف حجاب  (1)   

وقايع تاريخي ميمه - واقعه كشف حجاب  (2) 

وقايع تاريخي ميمه - واقعه كشف حجاب  (3)  

وقايع تاريخي ميمه - جنگ جعفرخان زنديه - قسمت اول 

وقايع تاربخي ميمه - جنگ جعفرخان زنديه - قسمت دوم  

وقايع تاريخي ميمه - قحطي سال 1299 در منطقه ميمه 

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۱/۳۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
(اسامی قطعی نیست ) 

نمایندگانی که در برخوار و ميمه تایید شدند

۱- سيد محمود حسيني دولت آبادي ( نماينده فعلي ، حاميان دولت)

۲- رضاعلی نوروزی (رایحه خوش خدمت)

۳- محمدرضا ناصري (اصولگرايان)

۴-  مهدي ناصري

۵- عباس بابایی ( معاون سابق آموزش و پرورش ، اصولگرا)

تایید صلاحیت های اخیر برخوار و ميمه

۱- سيدرحيم بحريني 

 ۲- عباس كريمي‌زماني

 ۳- عباسعلي اعظمي 

۴- محمد تقي شجاعي گشنيز جالي 

۵- حسين گندمكاران 

ضمنا مرتضي طغياني دولت آبادي هم که چندین سال در حوزه انتخاباتی میمه کاندید می شد در حوزه مباركه نامزد شده است .

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۱/۲۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

سيد "محمود حسيني دولت آبادي " ، نماینده مردم میمه در مجلس شورای اسلامی گفت : ايران تنها كشوري است كه مردم سرنوشت خود را رقم مي زنند و آراي شان در تمام تصميمات مهم و تعيين كننده است.

عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي جمعه شب افزود: كشور ما به معني واقعي مردم سالاري است و مردم بايدبدانند با حضورشان در انتخابات مي تواند رضايتمندي خود را از عملكرد دستگاهها بيان كنند .

نماينده ميمه و برخوار عملكرد مجلس هفتم را در مجموع مثبت و در جهت منافع عمومي ارزيابي کرد و گفت: كارهاي زيادي در مجلس هفتم انجام شد كه شايد برخي به نتيجه نرسيده باشند ولي تمام آنها در جهت منافع عموم بود .

حسيني دولت آبادي  شجاعت ، انگيزه خدمت به مردم ، تقوا، زندگي زاهدانه  و اسلام شناسي را مهمترين ويژگي هاي يك نماينده دانست و افزود: نماينده اي كه در دولت جمهوري اسلامي مي خواهد خدمت كند بايد با اسلام كاملا آشنا باشد تا مطابق با آن قوانيني را وضع نمايد علاوه بر اين بايد در يكي از علوم روز دنيا تخصص داشته باشد تا بتواند در آن رابطه هم براي كشور خدمت كند.

عضو كميسيون فرهنگي مجلس همچنین تمام تلاش هاي مسئولان را در انتخابات انتخاب اصلح عنوان كرد و گفت : در تمام انتخابات كشور هدف انتخاب اصلح است و ما اميدواريم مردم با دقت به پاي صندوق هاي راي بيايند و درباره نامزدها تحقيق كنند و سپس كساني را انتخاب نمايند كه بتوانند كشور را به درجات عالي پيشرفت رسانده و ارزشهاي انقلاب را حفظ نمايند .

 

احداث کارخانه سیمان خبری که مرا مبهوت کرد!!!

سیمان و کارخانه تولید سیمان فقط آلودگی محیط زیست را به ذهن تداعی می کند. فاجعه شهرستان دورود در استان لرستان در چند سال پیش را یادم آمد که خانه و کاشانه مردم با غبارهای سیمان یکی شد و مردم همه امراض ریوی گرفتند.

البته من به جنبه تخصصی فرآیند تولید آشنایی ندارم و نمی خواهم ذهن کسی را مغشوش کنم اما امیدوارم اشتباه فکر کرده باشم و امیدوارم با احداث این کارخانه حداقل از نیروهای بومی منطقه کمال استفاده شود نه اینکه سروکله "بروبچ " آذری زبان و کردزبان در میمه پیدا شود.

شایان ذکر است مجموعه  بخشداری ، شهرداری و شورای شهر به عنوان حافظان منافع جوانان منطقه میمه این وظیفه خطیر را برعهده دارند. (با اهرام هایی که در اختیار دارند)

ای کاش مسئولان طرح  و برنامه هایی برای دریافت مجوز یک کارخانه تولید خودرو - قطعات صنعتی و لوازم خانگی می کردند. ای کاش کمی افراد ذی نفوذ لابی داشتند و صدها ای کاش های دیگر .....................

اصل خبر

عمليات اجرايي طرح سيمان سرند در بخش ميمه در استان اصفهان روز جمعه با حضور وزير صنايع و معادن آغاز شد.

علي‌اكبر محرابيان، وزير صنايع و معادن در اين آيين گفت: اجراي چنين طرح‌هايي براي برقراري توازن در منطقه مي‌باشد و اين از افتخارات دولت نهم است .

وی  افزود: با اجراي طرح در اين بخش، توازن در اين خطه برقرار خواهد شد.

وي گفت: عدم برخورداري بخش ميمه در استان اصفهان، موجب آن شد تا مسوولان اين طرح را در اين منطقه اجرايي كنند.

اين طرح در زميني به وسعت ‪ ۷۰‬هكتار وبا سرمايه‌گذاري ارزي ‪ ۳۰‬ميليون يورو و يك هزار ميليارد ريال سرمايه‌گذاري ريالي اجرايي مي‌شود.

محصول سيمان سرند ميمه، سيمان خاكستري و سيمان حفاري با ظرفيت سه هزار و ‪ ۳۰۰‬تن در روز خواهد بود.

اشتغالزايي مستقيم اين طرح پس از بهره برداري ‪ ۳۶۰‬نفر و غيرمستقيم آن يكهزار و ‪ ۵۰۰‬نفر خواهد بود.

اين طرح در ‪ ۱۵‬كيلومتري شمال غربي بخش ميمه احداث مي‌شود.

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۱/۲۷ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
(اسامی قطعی نیست ) 

نمایندگانی که در برخوار و ميمه تایید شدند

۱- سيد محمود حسيني دولت آبادي ( نماينده فعلي ، حاميان دولت)

۲- رضاعلی نوروزی (رایحه خوش خدمت)

۳- محمدرضا ناصري (اصولگرايان)

۴-  مهدي ناصري

۵- عباس بابایی ( معاون سابق آموزش و پرورش ، اصولگرا)

تایید صلاحیت های اخیر

سيدرحيم بحريني - برخوار و ميمه
عباس كريمي‌زماني - برخوار و ميمه

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۱/۲۴ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
انقلاب ايران، در نوع خود و در تاريخ جهان بى‏نظير بود. انقلاب ایران مبارزه آحاد مردم  درمقابل قدرتمند ترین پادشاه خاورميانه كه از سوى ارتشى مدرن حمايت مى‏شد. بود.

                        "دهه فجر برهمه ایرانیان و آزادیخواهان جهان مبارک  "

Occupation of SAVAK, Triumph of Revolution - February 11, 1979

Occupation of SAVAK, Triumph of Revolution - February 11, 1979

Occupation of SAVAK, Triumph of Revolution - February 11, 1979

Occupation of SAVAK, Triumph of Revolution - February 11, 1979

Occupation of SAVAK, Triumph of Revolution - February 11, 1979

Occupation of SAVAK, Triumph of Revolution - February 11, 1979

Tehran - January 1979

Tehran - January 1979

Tehran - January 1979

Tehran - January 1979

Tehran - January 1979

Tehran - January 1979

Tehran - January 1979

Tehran - January 1979

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۱/۲۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
با سلام

خیلی از دوستان گله دارند که سرعت اینترنت در منزل کم است و تاکنون اکثر مطالب وبلاگ را نخوانده اند. برای راحتی دوستان  فهرست مطالب گذشته وبلاگ را  مشخص کردم تا هرکدام را که دوست داشتند مطالعه کنند.

نکته مهم اینکه رئوس مطالب مهم  و تخصصی وبلاگ که منحصرا درباره  میمه است با رنگ قرمز و مطالب خواندنی تر دیگر با رنگ سبز مشخص شده اند.

همچنین از دوستان عزیزی که قصد استفاده از مطالب را دارند ، خواهش می کنم حتما  منبع را ذکر کنند .

 

مطالب

شهریور ماه۸۴

خومونی - حیات وحش میمه - موج سوم تافلر - استراتژی آمریکا در عراق - راستی بهترین نیکی است - جشن انگور - بی خوابی - همه چیز درباره قنات - روحیه سربازان در جنگ - مساجد میمه

مهر ماه ۸۴

عبدالوهاب شهیدی - موته - خط میخی - جشن های زرتشت - وجه تسمیه مورچه خورت - معرفی کاروانسرا- چلیپا

آبان ماه ۸۴

تکریم کوروش - دمکراسی و نفت - عملیات انتحاری - جنگ روانی - خلقیات برره ای ها - دکتر فاطمی - صلیب شکسته

آذر ماه ۸۴

جوان ترین ژورنالیست - خدایان هندو - روابط ایران و هند - جشن دیوالی - دردسرهای زندگی شهری - حادثه هواپیمای سی 130- قطاربرقی در میمه ! - گفتگو با امرالله احمدجو - محرم در میمه - سدزیرزمینی میمه- افسانه گژدم

دی ماه ۸۴

سیر تاپیاز سفر به کانادا- ایران سرور جهان - وصیتنامه داریوش- من فاشیسم را دوست دارم - شب یلدا

بهمن ماه ۸۴

قصار - جشن والنتاین - آئین های عزاداری در ایران - اندیشه شریعتی - مرگ یزدگرد - زنان ساسانی

اسفند ماه ۸۴

سرزمین جاودان ایران - اندرباب میمه - نوروز - زیگورات

فروردین ماه ۸۵

تخت جمشید - درباره نوروز

اردیبهشت  ماه ۸۵

افتخار به ایران - میمه صحرای نوادا - ماکیاولی - ایران سرای اندیشه - ایران و برنامه اتمی - پیشرفت دیپلماسی

خردادماه ۸۵

تاریخ میمه (درخت مسجد)

تیرماه ۸۵

قنات میمه - تحقیقی درباره میمه

مردادماه ۸۵

برگی از یک دوست - آب های زیرزمینی - کلیاتی درباره میمه

شهریور ماه ۸۵

گزارش تصویری - درباره میمه - تاریخ میمه (قنات مزدآباد) - مسجد میمه - اماکن مذهبی میمه

مهرماه ۸۵

دلیران ایران زمین - آتش - گزارش تصویری(۱) - قالی میمه - گزارش تصویری (۲)

آبان ماه ۸۵

سید فرهاد - مقاله من درباره آمریکای لاتین - شهدای میمه - سید صالحه خاتون - مسجد میمه - چند شعر حسن رباطی - معرفی حسن رباط- گزارش تصویری

آذرماه ۸۵

قسمتی از مقدمه سایت میمه - شب یلدا - مقاله کامل :میراث انقلاب در آمریکای لاتین- ضرب المثل های میمه ای - میمه در کتب گذشتگان - یادی از مرحوم حاج حسینعلی رهبان - قسمت های دوم /سوم و چهارم اسطوره سید فرهاد

دی ماه ۸۵

کلیپی درباره میمه - قالی و قالیبافی درمیمه - گفتمان من - تعزیه در میمه (3قسمت)- زیارتگاه روستای سه - عبدالوهاب شهیدی

بهمن ماه ۸۵

گزارش تصویری(1) - گویش میمه ای - نکته اساسی - قطار برقی در میمه - فیلم هایی از محرم در میمه - محرم آمد

اسفند ماه ۸۵

نوروز - خشایار بخواب حداقل مابیداریم - شهیدان زنده اند - خومونی - آدم های خب روجگار

فروردین ماه ۸۶

چگونه مقبره صدرالاسلام تخریب شد(یک داستا واقعی از خودم!!) - وبلاگ نویسی میمه ای ها - گزارش تصویری

اردیبهشت ماه ۸۶

سه گزارش تصویری جالب و دیدنی - شگرفی دیگر (مطلبی درباره دکتر اسکندریان)- وزوانی خوش آمدی - تصویر صدرالاسلام- یک بحث جدی درباره تغییر نام میمه !!

خردادماه ۸۶

به بهانه انتخاب شهردار جدید میمه - بااجازه (مقاله ای انتقادی) - گزارش تصویری جالب

تیرماه ۸۶

میمه نوین (مقاله ای از خودم!) - به احترام کاسه داغ کاچی - خدمات مرحوم قیصرخان - مصاحبه ای تخصصی با آقای معینیان

مردادماه ۸۶

خاطرات من - پخش اولین کار حرفه ای من از تلویزیون - سیمای تاریخی میمه بانگاهی به تعزیه

شهریور ماه ۸۶

شیخ بلال پیش خدا رفت - گفتگوی ایرنا با آقای شیبانی - وبلاگ میمه ای ها دوساله شد - جشن نیمه شعبان در میمه

مهرماه ۸۶

ولادیمیر پوتین - کتاب میمه و معرفی نویسنده - سالروز اعدام چه گوارا - پندی از آدم های خب روجگار(همه چیز درباره صدرالاسلام)- خاطره من از دوران جنگ و دفاع مقدس

آبان ماه ۸۶

گزارش تصویری جالب- توزیع کتاب میمه - اصفهان باز پایتخت شد!-نگاهی به بخشداری و بخشدار جیدید میمه

آذرماه ۸۶

شب یلدا - وبلاگ نویسی ده ساله شد - گزارش تصویری روستای سه - زعفران - گزارش تصویری خودم - خومونی - مرگ میراث - تصاویر تخریب مقبره صدرالاسلام

دی ماه ۸۶

طنز واقعی از خودم - شور حسینی - گزارش تصویری - گزارش تصویری و خاطره ای از تفنگ سرپر - گزارش تصویری از محرم در میمه - یک خبر مهم و داغ انتخاباتی - بررزگرد از دکتر اسکندريان

 

پربازدیدترین مطالب

سد زیر زمینی میمه

کلیپ میمه قریه من

صحرای نوادای میمه

سید فرهاد

تاریخ میمه (درخت مسجد)

شهیدان زنده اند

چگونه مقبره صدرالاسلام تخریب شد:یک داستان واقعی از خودم!

تصاویر تخریب مقبره مرحوم صدرالاسلام

میمه نوین (مقاله ای از خودم!)

کتاب میمه ومعرفی نویسنده آن

طنز واقعی از خودم

و گزارش های تصویری که اکثرا پربازدیدکننده بودند

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۱/۱۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
(منبع خبرغیرموثق) 

نمایندگانی که در برخوار و ميمه قطعی تایید شدند

۱- سيد محمود حسيني دولت آبادي ( نماينده فعلي ، حاميان دولت)

۲- رضاعلی نوروزی (رایحه خوش خدمت)


۳- محمدرضا ناصري (اصولگرايان)

۴-  مهدي ناصري

۵- عباس بابایی ( معاون سابق آموزش و پرورش ، اصولگرا)

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۱۱/۱۵ساعت   توسط علی وطن خواه   |