باسلام
از امروز مقاله علمی " شش سیگما " به نویسندگی جناب آقای محمدتقی معینیان که در مورد ارتقای مدیریت سنتی به مدیریت مدرن هست را درچند بخش در وبلاگ منتشر می کنم .
نکته تاکیدی اینجانب و نویسنده مقاله اینست که این مقاله رویکردی به هیچ شخص ، گروه و یا نهادی ندارد و دوباره تاکید می کنم صرفا یک مقاله علمی درخصوص یک روش علمی مدیریتی است .
ضمنا خوانندگان عزیز می توانند دیدگاه های تحلیلی و انتقادی خود را درخصوص این مقاله در بخش نظرها برای وبلاگ ارسال کنند. یقینا این گفتمانی منطقی و عقلانی بدور از احساسات و غرض ورزی درجهت ارائه راهکاری مثبت برای توسعه شهر و منطقه میمه خواهد بود.
قسمت دوم
در این سیستم آزاد کردن مردم و اراده آنها در امور زندگی شخصی و اجتماعی از بحث های مهم است و این سیستم معتقد است که افکار عمومی همیشه کمتر اشتباه می کند و اگر مردم در صحنه باشند و امور به آنها محول شود. ضربه گیر اشتباهات مسؤولین خواهند بود و اگر کارها به دست مردم باشد در صورتی که اشتباهی رخ دهد دیگر به مسؤولین و دولت مراجعه نخواهند کرد و خود مسایل و مشکلات را حل خواهند کرد.
این سیستم معتقد است اگر مردم را آزاد بگذاریم و خوب آنها را رهبری و مدیریت کنیم. مردم بهتر می توانند مسایل را حل کنند و روح انقلاب اسلامی را احیای نقش مردم می داند و ریشه انقلاب اسلامی را در حقیقت بازگشت به نقش و اراده مردم عنوان می کند و معتقد است هر گاه زنجیره ی استبداد از دست و پای مردم باز شود. مردم خود ، جامعه را اصلاح کرده و پیشرفت کرده اند. « به قول آیت الله رفسنجانی: اگر مردم در بالای سر خود شمشیر نبینند و در فضای امن فکر کنند و تصمیم بگیرند بسیاری از مسایل حل می شود.»
در این سیستم استبداد ، خودمحوری ، گروه گرایی ، تهدیدات انحصارطلبانه و اقتدارگرایانه جایی ندارد و سیستم مدیریت مبتنی بر مردم سالاری دینی با تکیه بر روان سازی و شفاف سازی امور است.
در این سیستم فعالیت های مردمی نیز ساماندهی و در مسیرهای صحیح و اصولی قرار می گیرند ، در این سیستم مدیریت های هیأتی ، دخالت های هسته ها و تشکیل های غیررسمی (زیرزمینی و روزمینی ، علنی و مخفی) ، مدیریت های کوچه بازاری ، حرکت های خودجوش و پیش بینی نشده مردمی ، نیروهای پیشرو و نیروهای منفعل همه و همه ساماندهی و درخدمت مدیریت های حقوقی و رسمی قرار می گیرند.
در این سیستم دیگر طومار نویسی ، شعارنویسی ، هوچی گری و گردن کشی جایی ندارد و به مدیران می آموزد که چگونه با ملایم ها ، ملایم و با گردن کش ها ، گردن کش باشند.
در این سیستم دیگر نمی توان تصمیمات کارشناسی شده و مصوب مدیریت را که به تأیید آحاد مردم رسیده است با طومار ، هیاهو و هوچی گری خنثی و کم لن یکن نمود. در این سیستم به افرادی که به نحوی منفعت خود را از جهات گوناگون در بروز تشنج می بینند و با استفاده از عوامل خود زمینه را برای اهانت ، فحاشی و حرکات قبیح و غیرفرهنگی فراهم می کنند و از این طریق برخی از افراد احساساتی را در اثر غلبه نوعی احساس جمعی مشترک با خود همراه و بر دامنه هنجارگریزی های موجود اضافه می کنند زمینه و فرصت عرض اندام داده نمی شود.
ادامه دارد...