ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی


شنیده ها حاکی است که بر اساس بررسی های شورای نگهبان صلاحیت هشت نفر برای حضور در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری احراز شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، اسامی این هشت نفر به ترتیب حروف الفبا به این شرح است:

1- غلامعلی حداد عادل

2-سعید جلیلی

3- محسن رضایی

4-حسن روحانی

5- محمدرضا عارف

6-محمدباقر قالیباف

7-علی اکبر ولایتی

8_ محمد غرضی

گفتنی است هنوز شورای نگهبان به صورت رسمی این اسامی را اعلام نکرده و اسامی ذکر شده صرفا شنیده های خبرنگار مهر می باشد.

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۳۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
صبح امروز نشست رسانه‌ای حامد زمانی خواننده موسیقی پاپ برگزار شد. در ابتدای این نشست بشیر بی‌آزار تهیه کننده کنسرت حامد زمانی علت تاخیر این نشست را اینچنین گفت: اماکن برای صادر شدن مجوزش از ما خواست تا تمام گروه را ببیند و بعد مجوز را صادر کند.

بشیر بی آزار در ادامه در خصوص فضای کاری حامد زمانی گفت: زمانی تنها خواننده‌ای است که در فضای ارزشی و انقلابی می‌خواند و تاکنون از این فضا خارج نشده و منحصرا در این حیطه باقی مانده است و ما برآن شدیم و به آن اندیشیدیم که در ایام انتخابات و بنا به گفته مقام معظم رهبری که امسال را سال حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی نامگذاری کردند، فضای شور و نشاطی برای یک حماسه سیاسی ایجاد کنیم.

بی آزار در ادامه در خصوص اولین آلبوم حامد زمانی گفت: اولین بار است که یک خواننده جوان با نداشتن هیچ آلبومی از طرفداران عمومی زیادی برخوردار است. نوع برگزاری این کنسرت برای ما ریسک بزرگی بود اما خوشبختانه تاکنون برای رزرو صندلی‌ها اقدامات زیادی انجام شده است اما اگر تبلیغات بیشتری داشتیم اوضاع بهتر هم می‌شد. اما نداشتن تبلیغات به دلیل فرصت کمی بود که در اختیار داشتیم و بنا به گفته شرکتی که کار فروش بلیط‌ها را برعهده دارد در روز نخست رزرو صندلی‌ها بی‌سابقه بوده است.

وی در خصوص ادامه اجرای کنسرت حامد زمانی گفت: اگر استقبال خوب باشد شاید بعد از انتخابات نیز این کنسرت را انجام دهیم و حتی اجراهایمان را در شهرستان‌ها و به دلیل مسلط بودن حامد زمانی به زبان عربی و انگلیسی  در کشورهای عربی نیز اجرا کنیم.


"باغلما" ساز خاص کنسرت جدید حامد زمانی

حامد زمانی در خصوص نام آلبوم و قطعاتی که در کنسرت خوانده می‌شود، گفت: نام آلبوم، حضرت ماه است که تا یکی دو ماه دیگر کامل خواهد شد و 14 قطعه را انتخاب و 12 تای آن را در کنسرت دوم خرداد اجرا خواهیم کرد که از قبیل دیروز، امروز،‌ فردا، حماسه بی‌تاب، حضرت مهتاب، ماه عسل،‌ زیبایی عشق،‌ آخرین قدم،‌ پرواز، کجایی،‌ خدا که باشه، از نام‌های قطعات کنسرت می‌باشد.

زمانی از خاص‌ترین ساز این کنسرت گفت: ساز باغلما از خاص‌ترین سازهای این کنسرت است که از نوازندگان آذری استفاده کرده‌ایم.

وی در خصوص نوع اجرای این کنسرت گفت: 12 قطعه را روی اسلیت می‌بریم که آنتراکت آن 6 قطعه،‌ 6 قطعه انجام می‌شود که در ابتدای پارت دوم به میان 10 نفر از جانبازانی که میهمان ویژه این کنسرت هستند و در قسمت وی آی پی،‌ نشسته‌اند می‌روم و در کنار آنها آخرین قدم را اجرا می‌کنم.

زمانی در پایان خاطرنشان کرد: تا به حال کار سفارشی انجام نداده‌ام و نخواهم داد.

تهیه کننده کنسرت حامد زمانی در خصوص فروش بلیط‌های این کنسرت گفت: بخش وسیعی از جامعه از این نوع خوانندگان استقبال می‌کنند و نیازی به حمایت‌ ارگان‌های مختلف و غیر مردمی برای فروش بلیط داریم.

حامد زمانی در رابطه با انتخاب گروه کنسرتش،‌گفت: از تمام کسانی که برای کار دعوت کرده‌ام خواستم تا با اعتقاد به این فضای کاری وارد کار شوند و اگر اعتقادی به این نوع کارها ندارند می‌توانند دعوت مرا رد کنند.

در پایان نشست رسانه‌ای،‌ حامد زمانی خواننده گروه اذعان داشت: فربد یزدان‌فر رهبر گروه است اما به روی صحنه نمی‌آید و برادرش این کار را انجام می‌دهد.

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۳۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

ستاد حیات طیبه متن اولیه جلسه دکتر جلیلی با تعدادی از فعالان ستادهای مردمی را منتشر کرد. در این جلسه که ساعاتی پیش از سفر دکتر جلیلی به استانبول انجام شده است .

وی مهمترین ملاحظات و سرفصل های شکل گیری فعالیت های انتخاباتی و تبلیغاتی خود را برای هواداران تبیین کرده است:

باید سازوکار تعریف کنیم

 در موضوع ستاد انتخاباتی؛ این کار قرار است انشاءالله کاری ارزشی باشد. باید به همان نسبت که "مانع انحراف کار  می شویم، مانع بروز ظرفیتها نشویم”. به هرحال این کار مسئولیت دینی و شرعی و اخلاقی اش با ماست اگر برای این دو موضوع سازوکار تعریف کنیم ظرفیت آزاد خواهد شد  و دوستانی که می خواهند در این زمینه همکاری داشته باشند می توانیم در خدمتشان  باشیم و با آنها کار جمعی بکنیم.

این کارهایی که الان تحت عنوان کارهای تبلیغاتی صورت می گیرد فقط طریقیت ندارد بلکه موضوعیت هم دارد. خود این فعالیتها و رفتار های تبلیغاتی و انتخاباتی  باید یک الگو باشد و شکلی از کار ارزشی را انشاءالله ارائه دهد تا تحقق این شکل از کار خودش نوعی پیروزی و  نتیجه گیری باشد . حداقل کار این است. سعی کنیم مدلی از کار مبتنی بر اندیشه انقلاب را در موضوع رقابتهای انتخاباتی بروز دهیم. علی رغم گذشت سالهایی از انقلاب در این زمینه خلأ داریم. باید تا حدی بتوانیم این خلاء را برطرف کنیم.

 بنابراین دوستان زیاد نگاهشان معطوف نشود به کارهایی که قبلا شده یا الان می شود یا دیگران می کنند. اگر ادعا می کنیم که می خواهیم در اقتصاد یا در سیاست خارجی و… مبتنی بر اندیشه اسلام و انقلاب رفتار کنیم- اولین جایی که این حرفها باید نمود پیدا کند در خود انتخابات است. باید تا جایی که می فهمیم و الان برایمان روشن است از آن عبور نکنیم. چون اگر الان عبور کنیم فردا در اقتصاد و سیاستش همین کار را خواهیم کرد.

خطای  من را هم تذکر بدهید

من روی این باز هم تاکید می کنم بلکه خواهش می کنم به شدت پرهیز کنید از هر نوع رفتاری که ما بارها مدعی بودیم که این کارها غلط است. حتی اگر خود  من سهوا یا عمدا دچار چنین خطایی شدم باید تذکر بدهید. قبلا خواهش کرده بودم از دوستان که در سایت مرامنامه کار تبلیغی را بگذارند. و هر کسی که به اسم ما می‌خواهد عمل کند در این چارچوب باشد.

وام دار نباشیم

 یکی از بحث های بسیار مهم مسئله مالی است. در مسائل مالی وام‌دار هیچ کسی نباید باشیم. برای همین وقتی شماره حساب اعلام می شود نباید اسم ثبت شود یا قبض بگیریم. از طرف دیگر اگر در آن حساب مبلغی جمع شد قرار نیست به همان میزان هزینه کنیم. حتما هزینه ها باید بر اساس اصول و ارزشها و نوع نگاه ما باشد. هر قدر هم که اضافه آمد باید تحت عنوان مجهول‌المالک به ولی فقیه عودت داده شود.

اقناع مردم تبلیغ دین است

 آن تکلیفی که از آن حرف می زنیم چیست؟  چه چیزی موجب می شود بگوئیم این مائیم که باید وارد شویم و احساس تکلیف می‌کنیم.ما فکر می‌کنیم تفکر نظام و اسلام و انقلاب و حضرت امام و حضرت آقا تفکری است که برای عرصه های مختلف حرف دارد و این تفکر امروز می تواند در سال سی وچهارم حکومت در عرصه های مختلف ظهور پیدا کند و این ظهور موجب چیزی خواهد شد که ما در فرهنگ دینی به آن سعادت و تعالی می گوییم. باید این بحث را به شکل اقناعی بیان کنیم. یعنی مخاطب باید اقناع بشود. مثلا اگر می گوئیم در سیاست خارجی «مقاومت» می تواند تولید قدرت کند و ظرفیت‌ ایجاد کند حتی برای کسانی که این مؤلفه را قبول ندارند به شکلی اقناعی بیان شود. در چنین حالتی است که صرف اقناع کردن هم موضوعیت پیدا می کند؛ ولو اینکه نتیجه انتخابات چیز دیگر باشد. این تبلیغ دین است و خودش کار تبلیغی است. با این نگاه هرچه قدر کار کنیم خود همین کار هم ارزشمند است؛ فارغ از اینکه چه نتیجه ای بخواهد حاصل بشود.

این نکته را هم بگویم که بنا نیست کاری را که باید به این شکل انجام گیرد حتما من انجام دهم. اگرکاندیدای دیگری هم انجام داد و یا در انتخابات موفقیتی داشت، حتما به او هم تقدیم می کنیم. حتی اگر انها از الان هم روی این حرفها کار کنند خودش می شود گفتمان سازی، که برای ما مطلوب است و ظرفیت محسوب می شود.

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۷ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

تیتراژ ابتدایی ماجراهای مارکوپول

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

مطابق قانون پرداختن به هر گونه امر ترجمه اسناد و مدارک فقط در حوزه اختیارات مترجمان رسمی دادگستری است. اسناد و مدارکی که برای ارائه به کشورهای خارجی مورد نیاز است باید به وسیله مترجم رسمی زبان مربوطه ترجمه شود و روی سربرگ‌های ویژه که از سوی قوه قضاییه تامین می‌شود چاپ و پس از مهر و امضا توسط مترجم و اخذ تاييدات دادگستري و وزارت خارجه جهت ارائه به مراجع خارجي آماده گردد .

هم اکنون ترجمه متون به زبان فرانسه از جمله مدارک مهاجرتي کبک (کانادا) ، ترجمه شفاهي ( اعزام مترجم همزمان رسمي و غير رسمي) و سایر خدمات تخصصی دارالترجمه  از جمله ترجمه تخصصي اسناد، مدارک و قراردادهای تجاری و بازرگانی ادارات، شرکت ها و موسسات ، برابر اصل کردن گذرنامه و همچنین مدارک صادر شده به زبان های غیر فارسی، اخذ تایید از دادگستری و وزارت امور خارجه، ترجمه غیر رسمی متون علمی، دانشگاهی و چکیده پایان نامه، ترجمه متون فنی، حقوقی، مدیریت و هنر، ترجمه سایت، بروشور و کاتالوگ، ترجمه کتاب و مقاله، راهنمایی جهت اخذ پذیرش از دانشگاههای رایگان فرانسه و راهنمایی جهت اخذ ویزای دانشجویی، موقت و دایم استرالیا و نیوزیلند براي همشهريان گرامي ميسرشده است.

لطفا  جهت تشريح کارو  هماهنگي ، مي توانيد باشماره اينجانب09126466596يا از طريق بخش کامنتهاي همين وبلاگ و نيز  درتهران به آدرس تجريش، خيابان شهرداري، روبروي بانک ملت، ساختمان 110، طبقه ششم، شماره 621 دارالترجمه کوروش فخر مراجعه فرماييد.

تماس با دارالترجمه:

info@kouroshtranslation.org

             22709903-4 021

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
گفتگوی مشرق با خواننده‌ای که می‌خواهد انقلابی باشد؛
سرویس فرهنگی مشرق - از تنها بودنش در این مسیر فرهنگی می گوید و متاسف از اینکه در این وانفسا باید یکه تاز عرصه موسیقی انقلابی باشد. دو سالی می شود که به صورت حرفه ای پا به عرصه خوانندگی گذاشته و شاید چهره اش برای عده ای شناخته شده نباشد اما بی شک عامه مردم صدایش را می شناسند.

حامد زمانی متولد میمه اصفهان است و غیر از این که خواننده خوش صدایی است فارغ التحصیل کارشناسی ارشد علوم سیاسی در دانشگاه تهران است و باور دارد بین آنچه در دانشگاه می خوانده با آنچه در استودیو، پیوند ناگستتنی وجود دارد.

در یکی از شب های اردیبهشت ماه در حالی به شدت از باخت پرسپولیس ناراحت بود به تحریریه مشرق آمد و ساعتی مهمان ما بود. 

آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفتگوی ما با هنرمندی است که امیدواریم در همین راهی که اکنون در آن طی طریق می‌کند، ثابت قدم بماند تا شاید کمی از مهجوریت انقلاب اسلامی در این عرصه کاسته شود. 
 
***

مشرق: شما فارغ رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران هستید. چطور به خوانندگی تمایل پیدا کردید؟ ظاهرا سیاست با هنر هیچ نسبتی ندارد؟

خیلی قبل تر از این که خواننده بشوم همیشه فضای سیاسی کشور را پیگیری می کردم. برای خودم تحلیل داشتم و کلا از سیاست لذت می بردم. البته درسی که ما می خوانیم خیلی ربطی به سیاست ندارد اما خب همیشه حرف های افراد سیاسی را دنبال می کنم.

یادم است اول دبیرستان که بودم با خرج خودم و دوستانم یک نشریه سیاسی در میمه (اصفهان) منتشرکردیم. سطح آن از درک هم سن و سال های ما کمی بالا تر بود. هر چند که بعضی از تحلیل های من در آن زمان اشتباه از آب درآمد اما به هر حال علاقه داشتم. آنقدر که از ریاضی رفتم رشته علوم انسانی که بتوانم ذوق سیاسی خودم را تقویت کنم و علوم سیاسی بخوانم. قرار بر این بود که من رتبه یک تا 10 را بیاورم اما درست درس نمی خواندم. یعنی در حدی می خواندم که فقط مطمئن باشم دانشگاه تهران قبول می شوم. انتخاب اولم هم علوم سیاسی بود. با این که می توانستم مثلا حقوق بخوانم.

مشرق: رشته تحصیلی شما در محتوا و سبک موسیقی تان هم تاثیر داشت؟

چند روز پیش خدمت یکی از روحانیون بودم. ایشان از من سوال کرد: تو اگر دو دوتا چهارتایی هم وارد این حوزه شده باشی کار درستی کردی. تو حکم یک جاده صاف کن را داری که نفر اول هستی و میتوانی این فضا را در دست بگیری. هر کس دیگری که وارد این حوزه شود نفر دوم است و ارزش کار تو را ندارد.

من گفتم نه! واقعا دودوتا چهارتایی نبود. دلیل و مدرک هم دارم. من چند وقت قبل با بزرگ ترین شرکت موسیقی و در واقع مافیای موسیقی کشور قرارداد انتشار یک آلبوم را امضا کردم. صحبت این نبود که آلبوم چه تیپی باشد و فقط قرار بود این شرکت اسپانسر کار من شود.

خواننده های بزرگی با این شرکت کار کرده بودند و حالا پیشنهاد یک آلبوم فراتر از مرز را به من دادند تا با استفاده از پتانسیل های صدایم تبدیل به یک سوپر استار شوم. یعنی اگر این شرایط را می پذیرفتم و در سبک عاشقانه ای که آنها می خواستند کار می کردم، الان یک خواننده بسیار مشهور بودم.

***قراد داد با مافیای موسیقی ایران

در خلال این قرارداد من چند تک آهنگ هم خواندم که زیاد از آن استقبال نکردند. مثلا تیتراژ "دیروز امروز فردا" که به من می گفتند: نکن! این کار خوبی نیست. اصلا مخاطب ندارد! چون طبق قرارداد ایشان می توانست بر روی کارهای من نظر بدهد و نظارت داشته باشد. هر بار که من یک تک آهنگ می خواندم همین بحث ها را داشتیم تا این که ماجرای شعر هتاکانه شاهین نجفی پیش آمد. من در صفحه فیس بوک مطلبی نوشتم که اصلا هم قصد نداشتم رسانه ای شود. هنوز هم البته سر حرفی که آن موقع زدم ایستادم و به نظرم کار درستی بود. از همانجا مشکل من با این شرکت آغاز شد. با من تماس گرفتند و گفتند که این چه کاری بود؟ دیگر طرفدار برایت نمانده! طرفداران فلان قشرت را از دست دادی. من هم گفتم مخاطبی که من را به خاطر اعتقاداتم پس می زند را اصلا نمی خواهم. اگر قرار است من اعتقادم را سرکوب کنم برای این که طرفدارم را از دست ندهم، میخواهم 100 سال سیاه اصلا مخاطب نداشته باشم. 10 نفر هم مرا به خاطر آنچه به آن معتقدم، قبول داشته باشند برایم کافی است.

قرار دادم را با آن شرکت فسخ کردم و به خودم گفتم یا رومی روم با زنگی زنگ. می خواهی عاشقانه بخوانی یا انقلابی؟ و در نهایت تصمیم گرفتم به تیپی که حالا می بینید بخوانم. البته عاشقانه هم می خوانم اما عاشقانه ای که فاضل نظری یا آقای قزوه شعرش را گفته باشد نه کارهایی که الان همه خواننده ها می خوانند.

نمی گویم آن سبک بد است، آن هم مخاطب خاص خودش را دارد اما من ترجیح می دهم سمتش نروم. به اعتقاد من نمی خورد چون من اصالت موسیقی را به مضمون و شعر میدانم اما خیلی ها به ریتم می دانند. این را هم میدانم که موسیقی اگر حرف درست را نزند و راه درست را نرود قطعا به ابتذال کشیده می شود.

من مضمون ارزشی را می پسندم  و به آن اعتقاد دارم، به انقلاب اعتقاد دارم به قرآن اعتقاد ادارم. وقتی می گویی ارزشی فکر می  کنند منظورت سیاست است اما از نظر من می توان عاشقانه خواند ولی با مضمون ارزشی. من دلم میخواهد به ارزش های بچه حزب اللهی ها جامه عمل بپوشانم و حرفی را در موسیقی بزنم که هم خدا راضی باشد هم خودم.

مشرق: اولین باری که فکر کردی استعداد خواند را داری کی بود؟

من در مسجد محلمان اذان می گفتم. تنها کسی که فهیمد من صدای خوبی دارم پدرم بود که انصافا حمایتم کرد. میمه با اصفهان حدود یک ساعت فاصله دارد. یادم است که حتی در شرایط برف و بوران از روستای خودمان برای کلاس زبان و کلاس قران به اصفهان می رفتم. شب ها هم کلاس آواز استاد طباطبایی می رفتم. سه روز در هفته وقتم اینطور می گذشت. حتی وقت هایی که پدرم نمی توانست من را ببرد، مادرم با یک بچه کوچک در بغلش من را همراهی می کرد.


بعدها اساتید قرآنی من نظیر آقای نیک دستی که در مسابقات بین المللی هم رتبه نخست را دارند روی من کار کردند و مدتی هم به صورت حرفه ای قرائت قرآن کار می کردم و چند رتبه هم در مسابقات مختلف دارم.

تا شانزده سالگی من تقریبا در تمام حوزه ها تسلط پیدا کرده بودم و موسیقی سنتی را می شناختم. تمام دستگاه های عرب را مسلط بودم و از سال 84 کم کم به سراغ ساز زدن و ملودی ساختن رفتم.


مشرق: پس به همین خاطر است که خوب عربی میخوانی و تجوید را رعایت می کنی.


در مسابقات قرآن تجوید 30 نمره دارد اما مثلا صوت 13 نمره دارد. البته الان از آن فضا خیلی فاضله گرفته ام.


***خواننده ها به من می گویند چاپلوس

مشرق: با خواننده های دیگر چقدر ارتباط داری؟


راستش کم. گاهی سروکارمان به هم می خورد اما آنطور که رفیق باشیم و رفت و آمد داشته باشیم؛ خیر.


مشرق: نظرشان در مورد شما چیست؟

در موسیقی اصلا کاری به این ندارند که تو چه میخوانی. بیشتر صحبت این است که چه کسی باحال تراست، با معرفت تر است، چه کسی به موقع پولت را میدهد چه کسی بهتر با نوزانده هایش برخورد می کند. کاری ندارند که چه کسی چه چیزی می خواند. همدیگر را به این شکل می پذیرند. اما خب بعضی ها معتقد بودند که من آدم چاپلوسی هستم. یک سری هم می گفتند که کار خوبی است. البته فکر می کردند که من برای مسائل مادی این سبک را انتخاب کردم و به دنبال گرفتن مجوز و لینک زدن هستم اما بعد دیدند که نه!  من واقعا به حرفی که میزنم معتقدم و فقط دلم میخواهد در این فضا کار کنم.

البته باور کنید اصلا فکر نمی کردم مردم اینقدر از کار من استقبال کنند. چون از پیشنهاد کارها و اجراها می توان حدس زد چقدر کارت موفق بوده است. من به جرات می توانم بگویم مدتی است حتی یک روز خالی هم ندارم و ممکن است در روز سه جا اجرا داشته باشم. کم و بیش هم وقتی در اینترنت سرچ می کنیم، می بینم آمار بازدید ها و دانلود ها واقعا خوب است و نظرات خوبی هم مردم می دهند. خدا را شکر تا حالا کسی نقد جدی به موزیک من وارد نکرده است.

خودم همیشه سعی کردم که کار خوبی ارائه بدهم. وقتی پای رقابت وسط می آید، خواه ناخواه موسیقی تو را با دیگران و مثلا سبک عاشقانه مقایسه می کنند. آنجا دیگر باید ثابت کنم که چیزی از آنها کم ندارم و موزیک من می تواند رقابت کند و خیلی جاها حتی از آنها جلو بزند.حالا جذابیت کار من در این است که یک محدودیت هایی برای خودم دارم. مثلا از بعضی ریتم ها مثل ترنس نمی تواننم استفاده کنم و سعی می کنم در سبک های دیگر مثل موزیک لایت آنقدر قوی ظاهر شوم که کارم دیده شود.


***بعد از ماجرای شاهین نجفی 4000 هزار ایمیل فحش برایم آمد


مشرق: نگفتی واکنش خواننده های دیگر دقیقا چیست؟


ببین وقتی بحث خواندن مثلا برای شهدا، مطرح می شود، هیچکس شکایتی نمی کند. این جور موضوعات یک خط اعتدالی دارند که برای همه محترم هستند. یعنی میتوانی مثلا برای امام حسین(ع)، برای ایران یا شهدا بخوانی و مخاطب خوبی هم داشته باشی. البته من پا را از این فرا تر گذاشتم و موضع گیری های خاص خودم را هم دخیل کردم. مثل قلاده های طلا یا انرژی هسته ای. به هر حال تا یک جاهایی خیلی از اقشار همراهی می کنند.

من فکر می کردم اگر در یک جریانی موضع گیری تند بکنم مخاطبم کم می شود، اما دیدم نه اتفاقا مخاطبم زیاد می شود. حتی کسانی که نظر ممتنع درباره من داشتند دارند کم کم به سمت موزیکم جذب می شوند. هر چند بعد از ماجرای شاهین نجفی، حدود 4000 هزار ایمیل و کامنت فحش و تهدید به مرگ داشتم اما اصلا برایم مهم نبود.

مشرق: پیشنهاد ساخت کارهای انتخاباتی داشتید؟

بله. چند پیشنهاد داشتم. اما هیچ کدام را قبول نکردم.


مشرق: حمایت ویژه ای هم شده ای؟

اصلا! هیچ وقت.


مشرق: اما صدا و سیما اقبال زیادی نسبت به کارهای شما داشته است.

یک بخش مهمی از آن وظیفه اش است. از یک جایی به بعد هم به خاطر یک ترسی است که من آن ترس را می پذیرم. صدا و سیما می ترسد روی یک نفر کار کند و آن را مشهور کند بعد آن آدم خدایی نکرده پایش بلغزد یا موضعش تغییر کند. بعضی از بازیگران و خواننده ها در مثلا پارتی دستگیر می شوند اما مدتی بعد بدون این که اتفاقی افتاده باشد دوباره به روی صحنه می روند. اما این اتفاق اگر مثلا برای من رخ بدهد، مطمئنا خیلی ها زیر سوال می روند. وقتی من داعیه یک چیزی را دارم پس حق می‌دهم که بترسند از ضربه خوردن من.

نردبان این جهان ما و منی است/عاقبت این نردبان افتادنی است

لاجرم آنکس که بالاتر نشست/استخوانش سخت تر خواهد شکست

من این ترس را قبول دارم اما وقتی پای موسیقی انقلابی به میان می آید، باید برای شنیده شدنش تلاش کرد. باید برایش جنگید.


مشرق: شما جنگیدید؟

خیلی جنگیدم. حداقل 6 سال. اولین آهنگ من یک کار مذهبی بود و خیلی آهنگ داشتم که میخواستم پخش شود اما چون اعتمادی نبود، پخش نمی شد. ورود به عرصه موسیقی عرصه حساسی است و اگر اشتباه وارد شوی می سوزی و تمام. من میخواستم ورودم  با یک تیتراژ تلویزیونی باشد. نمی خواستم با یک کار اینترنتی شروع کنم. دوست داشتم در همان گام اول کارم شنیده شود و برای این اتفاق خیلی تلاش کردم.



***ضرغامی به من زنگ زنگ زد و تشکر کرد

مشرق: الان نظر مسئولان صدا و سیما در مورد شما چیست؟

چند روز قبل در سالن همایش های صدا و سیما اجرا داشتم و چهار قطعه خواندم. بیداری اسلامی و دیروز امروز فردا را در سانس دوم خواندم که آقای ضرغامی هم بودند. با این که ایشان در زمان محدودی سخنرانی کردند اما حدود 10 درصد آن را در مورد من صحبت کردند و تشکر کردند.

قبلا هم که در مورد تحریم ها یک کار خواندم آقای ضرغامی از دفترشان تماس گرفتند و تشکر کردند. البته می دانید، یک جاهایی فقط تشکر و تشویق است اما یک جاهایی واقعا حمایت است. این موزیک واقعا نیاز به حمایت دارد. من در به در دنبال یک آدمی می گردم که واقعا این مسائل اعتقادش باشد و مرا همراهی کند. این که می گویم اعتقاد واقعی به این دلیل است که اگر بخواهی نقش بازی کنی مردم سریع می فهمند. کافیست کمی دروغ در صدایت حس کنند. دیگر به تو اعتماد نمی کنند. نمی توانی فیلم بازی کنی.می فهمند.

خیلی دوست دارم که 10 نفر بشویم، 20 نفر بشویم و یک جریانی درست کینم که خواننده های دیگر هم به این مسیر بیایند و در نهایت بگویم دیدید حق با من بود؟ دیدید مخاطب ریزش نکرد و حتی بیشتر هم شد؟


مشرق: بازخورد و اقبال مخاطب را به کارهایت چطور درک می کنی؟

از آمار بارگیری(دانلود) ها کاملا می توان متوجه شد شرایط چطور است. حتی من با خیلی از سایت های موسیقی در ارتباطم ازشان می خواهم که نظرات مربوط به ترک های من را برایم ایمیل کنند. چه تعریف و تمجید چه فحش. تا امروز حدود 80 درصد نظرات و آرا مثبت بوده و اقبال دارند مردم به کارهایم. گاهی هم از دوستان و آشنایان می شنوم که می گویند، مثلا فلانی در فلان جا این تعریفت را کرد.


مشرق: آدمهای شناخته شده مثل مداح ها چه چیزهایی می گویند؟

از مداح های بزرگ چند نفری کارم را پسندیدند. مثلا حاج سعید حدادیان، رضا هلالی، حاج حسن خلج. از میان مسئولان هم تقریبا همه واکنش های مثبتی داشتند.


مشرق: مداحی سخت تر است یا خوانندگی؟

جفتش سخت است اما من احساس می کنم کار ما کمی دشوار تر است. خواننده حرفه ای و صحنه دیده می تواند مداح خوبی بشود اما مداح نمی تواند خواننده به دردبخوری بشود. البته یک آدمی مثل محمود کریمی می تواند خواننده خوبی بشود. ولی رضا هلالی نمی تواند یا حاج سعید نمی تواند.


***محمود کریمی می تواند خواننده شود چون بازیگر خوبی است


مشرق: چرا کریمی می تواند؟


چون واقعا بازیگر خوبی است. خواننده فقط نباید بخواند باید بازی کند. این که می گویم مداح ها قالبا نمی توانند خواننده خوبی بشوند به این دلیل است، که مداحی قالب تو را می بندد و اگر شما بعد از 10 سال مداحی بخواهی یک ترک موسیقی بخوانی همه می فهمند تو قبلا مداح بودی.


مشرق: صدایت اوایل کمی به مداحان شبیه است!

بله. تازه اوایل بیشتر شبیه بود. الان توانسته ام کنترلش کنم. به این خاطر که بازی را بلد شده ام و فهمیده ام مخاطبم چه صدا و تحریری را دوست دارد.


مشرق: خواننده های همشهری شما چه واکنشی داشتند؟ آیا اصلا برخوردی داشتید؟(اصفهانی و افتخاری)

برخورد نداشتیم. شاید در برخی جشن ها اجرای مشترک داشتنیم اما به خاطر گوشه گیر بودن زیاد با کسی دمخور نمی شوم. زود رفیق پیدا می کنم اما در قشر هنرمندان سعی می کنم خودم را کنار بکشم.

مشرق: گفتید اصالت موسیقی به شعر است. پس چرا شما شاعر نشدید؟                                            

اکثر ترانه های کارم را خودم می گویم. گفتم که برخی از شعرهای آقای قزوه و فاضل نظری، میلاد عرفان پور  را اجرا کردم اما بیشتر شعرهای خودم را می خوانم. من غزل سرایی و موزیک را تقریبا با هم شروع کردم. وزن و قافیه را هم می شناسم. ولی وقتی می بینم یک نفر بهتر از من  شعر می گوید، خب چرا به سراغش نروم؟

مشرق: کارهای جدیدت را کی می بینیم؟


الان من دو تا کار جدید دارم. یکی به نام شناسنامه است که به زودی از تلویزیون پخش می شود و در واقع مربوط به انتخابات است. یعنی حرفهایی که مردم قرار است با شناسنامه های خودشان بزنند. و مطمئن هستم که حسابی سروصدا خواهد کرد. کار دیگری هم دارم به نام "سرو سربلند" که باز هم حال و هوای انتخاباتی دارد. 

مشرق: وضعیت موسیقی از نظر اخلاقی خوب نیست. در کنسرت ها هم شرایط اجرا اصلا مناسب نیست. چرا شما وارد این عرصه شدید؟ احساس تکلیف کردید یا چیز دیگری بود؟


نه احساس تکیلف نکردم. البته الان خیلی حس تکلیف دارم اما قبلا این طور نبود. دِین حضرت زهرا همیشه بر گردنم بوده است. چند اتفاق تاثیر گذار در زندگی من افتاد که انگار دست ایشان را می دیدم. یا مثلا در مورد ابا عبدالله(ع) و محرم هم همین طور. زنده ماندن من در کودکی و یک اتفاق خاص به ایشان گره خورده است. تا الان و تا امروز همه چیز فقط ادای دِین بوده است.

علوم سیاسی خواندن، هیچی به آدم نمی دهد مگر این که باعث شود شما سره را از ناسره تشخیص بدهید، بعد از مدتی می فهمید چه کسی جو زده است، چه کسی و برای چه کسی حرف میزند، چرا این حرف زده می شود، اصلا طرف چه کاره است؟ امروز دیگر در این راه ماندن برای من تکلیف است. دیگر امروز معتقدم موسیقی ستون انکار نشدنی فرهنگ است و واقعا فضای فرهنگی به این اتفاق نیاز داشت.


مشرق: تا حالا تلاش کردید یک گروهی تشکیل بدهید؟

بله! به شرطی که هم‌فکر پیدا کنم. خیلی ها هستند که استعدادش را دارند، اعتقادش را ندارند، خیلی ها هم هستند که اعتقادش را دارند ولی استعدادش را ندارند.


مشرق: در بین خواننده های حال حاضر کشور کسی هست که بتوانید رویش حساب کنید؟

وقتی ورود پیدا نمی کنند نمی توان کاری کرد.


مشرق: ولی یک تعدادی هستند!

خب بله. هستند کسانی که گاهی وقت ها یک تک آهنگ می خوانند. 


مشرق: در این سالها چند آلبوم مناسبتی و به نوعی مذهبی داشتیم که حال و هوایشان به کارهای شما نزدیک بود. درباره آنها چه نظری دارید؟

آلبوم های خوبی بودند. ولی فکر می کنم خیلی کارهای از دل برآمده ای نبودند. خواننده های سبک عاشقانه اگر زخمی هم خورده باشند، آن  زخم عشقی است.


***به زودی در برج میلاد کنسرت می گذارم


مشرق: انگار این روزها خیلی سرتان شلوغ است.

از ابتدای سال برنامه هایم فشرده تر شد. بعضی از برنامه هایم را به خاطر لطف مردم می روم. مثلا اجراهای دانشجویی را با سر می روم. به خاطر این که خیلی به من لطف دارند و وقتی با من تماس می گیرند، صمیمیت از صدایشان پیداست و اصلا نمی توان نه بگویم. بخش دیگری از کارهایم اجراهایی است که همه خواننده ها دارند.

مشرق: در این مدت چند کنسرت داشتید؟
من تا ماه رمضان سال قبل قصد برگزاری کنسرت نداشتم. چون فکر می کنم موسیقی حرفه ای را تازه از آن موقع شروع کردم. اجراهای زنده به شکل کنسرت تا حالا فقط دو تا داشتم. اجرای بعدی من 26 اردیبهشت در برج میلاد است که امیدوارم به خوبی برگزار شود. این را هم بگویم که هنوز آلبومی از من منتشر نشده است و همین کمی کنسرت برگزار کردن را سخت می کند. انشا الله بعد از کنسرتم سفت و سخت پیگیر کارهای آلبومم می شوم و منتشرش می کنم.


مشرق: صدای کدام خواننده را می پسندید؟

محسن چاووشی. چون نوسان نداشته و همیشه در کارهایش در یک سطح مطلوب بوده است.


مشرق: آخرین کتابی که خواندی کدام بود؟


"منِ او و قیدار"  امیر خانی را خواندنم.

***خواننده برای از حفظ مخاطبش پز روشن فکری می گیرد

مشرق: انقلاب اسلامی در فضای موسیقی و کلا هنر به شدت محجور است. چرا برخی خواننده هایی که به واسطه انقلاب به شهرت رسیده اند و در این کشور خواننده شده اند اصلا تعلق خاطری به آن ندارند. چرا هر کس خواننده می شود، وارد فضایی دقیقا متضاد با ارزش های کشورش می شود؟

خواننده  نمی خواهد پز اپوزوسیون و روشن فکری به خودش بگیرد اما متاسفانه آن قشری که می رود پول می دهد آلبوم موسیقی می خرد یا به کنسرت می رود، قشری است که حرفش با من و شما یکی نیست. خواننده هم مجبور است برای از دست ندادن این مخاطب به شکل خاصی لباس  بپوشد، مدل موی خاصی را انتخاب کند و حتی صورتش را آرایش کند. مجبور است با فلان آدم ها دم خور بشود، مجبور است پارتی و مهمانی های آنچنانی برود. چاره دیگری هم ندارد.

من چون خودم استودیو ضبط موسیقی دارم می توانم یک آمار نسبتا دقیق به شما بدهم. مطمئن باشید بالای 80 درصد افرادی که می خواهند خواننده بشوند دنبال مسایل حاشیه ای هستند. دلشان می خواهد یک آهنگ بخوانند که .... دورو برشان را بگیرند. پای این حرفم قسم می خورم چون بارها دیدم این را. البته تقریبا همه اینها فقط یک آهنگ ازشان منتشر می شود و تمام. روزانه بالای 500 ترک موسیقی در فضای سایت ها منتشر می شوند که خواننده های آنها دنبال هیچ چیز نیستند!

متاسفانه اینطوری جا افتاده است. اما من برای خودم محدویت هایی دارم که سعی می کنم وارد این فضا ها نشوم. اصلا تیپ کار من طوری است که نمی توانم در این موقعیت ها قرار بگیرم. اصلا نوع کارم مخاطب آن‌شکلی ندارد.


مشرق: سازمان ها و ارگان های مسئول چه کار باید بکنند که این شرایط تغییر کند و فضای موسیقی سرو سامان بگیرد؟


آنها ضعف دارند. اصلا شکی در این نیست. حرف من فقط این است که مردم ما چند دسته هستند. یک قشری که موسیقی خودشان را دارند و در موردش هم صحبت کردیم حالا باید یک فکری بکنند برای قشر حزب اللهی که موسیقی ندارند. حرف این بچه ها را چه کسی باید بزند در این حوزه؟

چرا نیامدیم پارامترهای موسیقی انقلابی را تعریف کنیم؟ چرا هر چیزی در این حوزه ساخته شد همه کلیشه بود با الفاظی که حتی من هم از شنیدنشان حالم به هم میخورد. خود آن کسی که ساخته هم حالش بد می شود. چرا نیامدیم این فضا را زیبا کنیم؟ در عوض توی سر این قصه می زنیم که بیفتد و دیگر بلند نشود.

مقام معظم رهبری قبلا فرموده بودند این انقلاب بدون هنر ماندنی نیست. این حرف خیلی عمیق است. اما متاسفانه وقتی ایشان یک حرفی می زنند خیلی راحت از آن رد می شویم. بعد جلوتر که می رویم می بینیم به همان چیزی رسیدیم که رهبرمان گفت!

باور کنید سختی کار در این حوزه برای من آنقدری بود که خانواده ام هم به کارم اعتماد نداشتند. با من قهر بودند وقتی فهمیدند در این حوزه وارد شده ام به هر حال نسل قدیم هنوز هم به خوانندگی به دید مطربی و اینها نگاه می کنند. ولی بعد دیدند که نه با این سبک هم می توان برای امام حسین(ع) خواند و گریه کرد.


مشرق: آقای زمانی اهل هیئت رفتن هستید؟


بله. محرم ها که میروم شهرستان خودمان و در هیئتی که از بچگی با دوستانم راه اندازی کردم عزاداری می کنم. گاهی هم می خوانم آنجا. تهران هم اگر باشم گاهی هیئت حاج قربان و میثم مطیعی می روم.


مشرق: تشکر می کنم از زمانی که در اختیارما  قرار دادید.

خیلی ممنون. خوشحالم که درمورد همه چیز صحبت کردیم.

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

دبیر شورای عالی امنیت ملی با خودرو پراید شخصی اش وارد ستاد انتخابات کشور شد و نام خود را در فهرست داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ثبت کرد. دکتر سعید جلیلی با حضور در وزارت کشور، برای کاندیداتوری در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت‌نام کرد.با ثبت نام جلیلی به نظر می رسد آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، شاهد تغییراتی باشد.

سعید جلیلی متولد ۱۳۴۴ منطقه معروف به طلاب مشهد مقدس است؛ وی تحصیلات خود را تا مقطع دکتری علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق (ع) تهران به پایان رسانده و به زبان‌های عربی و انگلیسی تسلط دارد. وی در دوران دفاع مقدس به عنوان نیروی بسیجی بار‌ها برای دفاع از آرمان‌های انقلاب در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ به درجه جانبازی نایل آمد. جلیلی پس از جنگ، رساله دکترای خود را با عنوان اندیشه سیاسی در قرآن در خصوص سیاست خارجی اسلام به رشته تحریر درآورد که پروفسور حمید مولانا بر آن مقدمه نوشته است؛ این رساله در لبنان به زبان عربی ترجمه و منتشر شده است. وی در سال ۶۸ به وزارت امور خارجه رفت و پس از یک دوره ۲ ساله، ریاست اداره بازرسی وزارت خارجه را بر عهده گرفت؛ دیگر مناصب او در این وزارتخانه دبیری و رایزنی جمهوری اسلامی ایران بود. وی پس از دوم خرداد ۷۶ و تغییراتی که در وزارت خارجه اتفاق افتاد، به اداره آمریکای وزارتخانه منتقل شد و معاونت این اداره را بر عهده گرفت.

جلیلی در سال ۸۰ به دفتر مقام معظم رهبری رفت و در سمت مدیریت بررسی‌های جاری دفتر رهبر انقلاب به ادامه خدمت پرداخت. وی پس از انتخابات سوم تیر ۸۴ به عنوان گزینه مطرح و موردنظر محمود احمدی‌نژاد رئیس‌ دولت نهم برای تصدی وزارت امور خارجه مطرح شد اما بر اساس مصلحت، اداره معاونت اروپا و آمریکای این وزارتخانه را بر عهده گرفت.

جلیلی در زمان حضورش در وزارت خارجه ارتباطش با دانشگاه را قطع نکرد و در دانشگاه به تدریس سیره سیاسی پیامبر اکرم (ص) پرداخت؛ وی همچنین مدتی به عنوان استاد دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف فعالیت داشته و در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع ) نیز صاحب کرسی استادی است.

سعید جلیلی سال۱۳۴۴در شهرمشهدبه دنیا آمد.

وی دکتری علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق است و سابقه‌ای ۱۸ ساله در وزارت امور خارجه دارد. جلیلی در زمان جنگ ایران و عراق به عنوان نیروی بسیجی بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت . وی دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ زخمی شد و در بیمارستان صحرایی منطقهٔ شلمچه به علت نبود امکانات و وضعیت اورژانسی پای راست خود را از دست داد.

سوابق اجرایی

جلیلی در ۳۰ سالگی به ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه برگزیده شد و تا سال ۱۳۷۵ رئیس این اداره باقی ‌ماند. پس از آن تا سال ۱۳۷۶ به عنوان معاون اداره اول آمریکا در وزارت امور خارجه فعالیت کرد. پس از آن به سمت مدیریت بررسی‌های جاری دفتر رهبری انتخاب شد. تا اینکه در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت امور خارجه بازگشت و به عنوان معاون اروپا و آمریکا به فعالیت پرداخت. در این مدت به همراه علی لاریجانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.

در مهرماه ۱۳۸۶، غلامحسین الهام، سخنگوی دولت محمود احمدی‌نژاد، با اعلام خبر استعفای علی لاریجانی، سعید جلیلی را به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی معرفی کرد و آیت الله العظمی خامنه‌ای در تاریخ هشتم تیرماه ۱۳۸۷ طی حکمی وی را نماینده خود در شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد.

تصاویر زیر عکس‌های منتشر نشده از جلیلی است .

 

دیدار سعید جلیلی با رجب طیب اردوغان
سعید جلیلی بر مزار عماد مغنیه
دیدیار سعید جلیلی با نوری المالکی
دیدار سعید جلیلی با وزیر آشتی سوریه
سعید جلیلی و پسرش در حرم امام
سفر سعید جلیلی به بغداد

 

سعید جلیلی در هواپیمای تهران بغداد 

 وی در حال حاضر دبیری شورای عالی امنیت ملی و مسئولیت پیگیری موضوع هسته‌ای کشورمان را بر عهده دارد.

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
 کنسرت بزرگ حامد زمانی روز پنج شنبه هفته جاری (92/2/26) در سالن همایش های برج میلاد از ساعت 21 الی 23  برگزار خواهد. 
حامد زمانی خواننده انقلابی در حوزه پاپ است که تا کنون آثار ارزشمندی در مورد شهدای هسته ای، انقلاب، ماه رمضان و...از وی منتشر شده است و قرار است تمام اهنگ هایش را در اولین کنسرت رسمی اجرا کند. 

شایان ذکر است که گفتگوی تفصیلی مشرق با این خواننده جوان به زودی منتشر خواهد شد. 

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 


 
شرکت هواپیمایی ماهان و بیمه ملت استخدام می کنند. 
 شرکت هواپیمایی ماهان در راستای ارتقاء خدمات شایسته به مسافران، تعدادی مهماندار می‌پذیرد. 
به گزارش نامه، ثبت نام تا تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۹۲ و از طریق سایت http://jobs.mahan.aero انجام می‌گیرد. 
 همچنین بیمه ملت بعد از انجام مصاحبه استخدام می‌کند. افرادی که دانش یا تجربه کاری در این زمینه را ندارند پس از حضور در مصاحبه اولیه و در صورت پذیرش، ابتدا با هدایت نماینده همکار به کسب اطلاعات و تجربه پرداخته و پس از گذراندن آموزش‌های حین خدمت و بررسی عملکرد اولیه برای گذراندن دوره های حرفه ای معرفی خواهند شد. 
 متقاضیان می‌توانند برای تکمیل فرم پذیرش به آدرس www.melat.ir مراجعه کنند

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۲۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

ياد من باشد از فردا صبح 

جور ديگر باشم 

بد نگويم به هوا، آب ، زمين 

مهربان باشم، با مردم شهر 

و فراموش کنم، هر چه گذشت 

خانه ي دل، بتکانم ازغم 

و به دستمالي از جنس گذشت ، 

بزدايم ديگر،تار کدورت، از دل 

مشت را باز کنم، تا که دستي گردد 

و به لبخندي خوش 

دست در دست زمان بگذارم 


ياد من باشد فردا دم صبح 

به نسيم از سر صدق، سلامي بدهم 

و به انگشت نخي خواهم بست 

تا فراموش، نگردد فردا 

زندگي شيرين است، زندگي بايد کرد 

گرچه دير است ولي 

کاسه اي آب به پشت سر لبخند بريزم ،شايد 

به سلامت ز سفر برگردد 

بذر اميد بکارم، در دل 

لحظه را در يابم 

من به بازار محبت بروم فردا صبح 

مهرباني خودم، عرضه کنم 

يک بغل عشق از آنجا بخرم 


ياد من باشد فردا حتما 

به سلامي، دل همسايه ي خود شاد کنم 

بگذرم از سر تقصير رفيق ، بنشينم دم در 

چشم بر کوچه بدوزم با شوق 

تا که شايد برسد همسفري ، ببرد اين دل مارا با خود 

و بدانم ديگر قهر هم چيز بديست 


ياد من باشد فردا حتما 

باور اين را بکنم، که دگر فرصت نيست 

و بدانم که اگر دير کنم ،مهلتي نيست مرا 

و بدانم که شبي خواهم رفت 

و شبي هست، که نيست، پس از آن فردايي 


ياد من باشد 

باز اگر فردا، غفلت کردم 

آخرين لحظه ي از فردا شب ، 

من به خود باز بگويم 

اين را 

مهربان باشم با مردم شهر 

و فراموش کنم هر چه گذشت......

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۱۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

باسلام

سپاسگزار معلمانی هستم که اندیشیدن را به من آموختند نه اندیشه ها را . .

آرزوی معلم‏های زحمتکش رو برآورده کنیم . معلمان عزیزم روزتان مبارک

جادارد روز معلم را صمیمانه تبریک بگم به 
خانم ها صفاری، توکل و حیدرپور
آقایان علی طلایی- هوشنگ خان جعفری - حیدریان - واسعی- همایون مقصودی- اسماعیلی - مختاری- سروش خردمند- بهمن طلایی- صانعیان - محمدیان -  مجیدی فر - محمودمقصودی - ابراهیم و اصغر وطن خواه - ایرج زاهدی - فیروزفر- خدایی- کمال - زمانی- رضامعینیان- رضاصادق- حاجی خردمند- میرکی - ولی - باتقوا- باصفا- هاشم پور- سمیع - اسدیان-  خداپناه - جناب شیبانی - برقعیان (اصفهان)- 2تا دبیر دیگر اصفهانی که متاسفانه نام گرامی آنها رافراموش کرده ام !! - صانعیان ، دبیر زیست شناسی (بچه ها فرض کنیم زمانی یه کرم رودس !!...) - ظهرابی و بوستانیان طرح کاد- 
- جمشیدیان- برادران پرویز و حسینقلی خان هدایتی - غلامعلی اسماعیلی-مرحوم مرتضی مختاری- رضاایراندوست- جهانگیر بیکی حسن (ابی یه ته)- برومند-
و حسین مختاری و ....(که یه روز به خاطر شرکت نکردن در راهپیمایی 13ابان دردفتر ایشان بازجویی شدیم!! 
اولین سوال : باکدام تیم منافقین  همکاری می کردید؟؟-  به خداهنوز هروقت به یاداین جمله میافتم کلی می خندم و خیلی دوست دارم دوباره زیارتشون کنم)
و دوباره بگم اقای شهرام خان سلطونی (که کلی کلاسش شوخی می کرد)- و خلاصه همه عزیزانی که اگر نام گرامیشان رافراموش کردم به بزرگواری خود ببخشند. 
------
همچنین روز معلم را به دوستان دیروز و معلمان امروز آقایان عباس سراجی - محمد ذاکری - مرتضی بحرینی - ابوالفضل دهقان - اکبرهاشمی- حسن متقی - جناب حمیدخان سراجی - ابوالفضل محمدی (ویو)- حسین رحمتی (کامو) و سایردوستان گرامی تبریک عرض می کنم. موفق و موید و پیروز باشید.   

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۱۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
زمین خوردن چه زیباست، اگر هدف؛
بوسیدن خاک پای مادر باشد؛
مگر نه این است که بهشت؛
زیر پای مادران است ...

میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر را به همه مادران تبریک و تهنیت می گویم.

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۱۲ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

از زمان‌ مشروطه‌ تا به امروز،  شوراها هميشه‌ در گفتمان‌ سياسي‌ ـ اجتماعي‌ ما ايرانيان بوده و هست.‌  گاهي‌ كم‌ رنگ‌ و گاه‌ پر رنگ‌. از شوراي اصناف گرفته تاشوراي انصاف ،  شوراي ملي ، شوراي اسلامي و....

 بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ، دولت ها سعي کردند بيشتر روي مباحث ‌تمركزگرايي‌، فدراليسم‌ و توزيع‌  قدرت‌ در سطوح‌ مختلف ‌حكومتي ‌کار کنند و به مديريت‌ محلي‌  بها دهند . حاصل اين فرايند، امروز به  شوراي شهر و روستا ختم مي شود.

تنها چند هفته ديگر بار ديگر مردم شهرمان به پاي صندوق هاي راي مي روند و اميد است با درايت  و تدبير  به افراد اصلحي راي دهند تا  مديريت  شهري اين افراد منتخب،  بتواند سبب تسریع در امور و رفع موانع موجود  گردد. البته بايد تاکيد کرد مديريت‌ شهري‌، مديريتي‌ از بالا به‌ پايين‌ نيست‌ ومشاركت‌  شهروندان‌ در اداره‌ امور شهر جزء لاينفك‌ آن‌است‌. مديريت‌ شهري‌ بايد وظايفي‌ را برعهده‌ گيرد و انجام‌دهد كه‌ افراد عضو آن‌ يعني‌ تمام‌ شهروندان‌، آن‌ رامي‌خواهند و مي‌پذيرند. با کمي دقت  درعملکرد  شوراهای قبلي به يک نکته ظريف مي رسيم و ان اينکه شوراها سیاستگذار تام نبوده اند بلکه  بيشتر بر عملکرد شهرداری نظارت داشته و عنوان «شورای شهرداری» را يدک کشيده اند.

سخن پایانی اینکه ، بايد به درک اين مساله برسيم که  براي ميمه ، راه حل هاي كوچك ديگر كارساز نيست و نياز امروز شهر، يک راه حل بزرگ است که گام نخست آن انتخاب شورايي مقتدر و باانرژي است.

اميد است با انتخاب افراد تحصيلکرده، صالح، مدير، دلسوز و متخصص بتوانيم نه تنها نام شهرميمه بلکه  بخش ومنطقه ميمه را زبانزد عام وخاص کنيم.

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۰۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

تثبيت موقعيت و منزلت مردم دريک نظام سياسي، درانتخابات ها تبلور مي يابد و درانتخابات شوراهای شهر و روستا چون اعضا کاملا از بطن  مردم هستند  (ونه صرفا رجل سياسي )، اين انتخابات مي تواند  پشتوانه محکمی براي نظام تلقي گردد خواه اين نظام مردم سالار در سطح کشور باشد يا يک نظام سيستمي در شهري چون ميمه. 

حال اگر افرادي که برگزيده چنين انتخاباتي هستند فاقد آگاهی و عدم دانش و تخصص به مسائل مختلف شهري باشند، زمینه  برای افزایش بحران ونابسامانی ها در شهر هموار مي شود. البته ناگفته نماند منظور از داشتن تخصص به معنی داشتن مدرک دانشگاهی نیست بلکه باید تجربه را با  تحصیلات همراه کرد تا گفته شود فرد مورد نظر متخصص است.

حال اگر چنین شورایی تشکیل شد؛ شورایی با حضور افرادی متخصص و با تجربه؛ آن زمان، این شورا در انجام اصلی ترین وظیفه خود یعنی «انتخاب شهردار» موفق خواهد بود.

درچند روز گذشته در وبلاگ هاي شهرمان اسامی افرادی به چشم مي خورد که قصد حضور در انتخابات شورای شهر  را دارند. افرادي که بعضا برنامه مشخصي به عنوان کاندیدای شورای شهر ندارند. (شايد بنده بي اطلاع هستم)

 برنامه و استراتژی دو عنصر بسیار مهم در فرآیند مدیریت شهری است  که نبود آنها به آشفتگی و نوعی درهم‌ریختگی در تمامی عناصر شهری منجر خواهد شد.

 پس کسانی که قصد دارند به عرصه انتخابات وارد شدند با خود «صادق» باشند و اگر تخصص وتجربه و برنامه دارند، به این وادی قدم بگذارند.

شرح وظایف شورا

الف: وظايف تصويبي :

1› انتخاب شهردار به مدت چهار سال

2› تشكيل انجمنها و نهادهاي اجتماعي ، امدادي و ارشادي

3› تائيد صورت جامع درآمد و هزينه شهرداري كه شش ماه يكبار توسط شهرداري تامين مي شود 

4› تصويب بودجه ، اصلاح و متمم بودجه و تفريغ بودجه سالانه شهرداري 

5›تصويب وامهاي پيشنهادي شهرداري 

6› تصويب معاملات (اعم از خريد ، فروش ، مقاطعه ، اجاره و استيجاره )

 

ب: وظايف نظارتي :

1- نظارت بر حسن اجراي مصوات شورا و طرح هاي مصوب

2- نظارت بر حسن اداره و حفظ سرمايه و دارائي هاي نقدي ، جنسي و اموال شهرداري 

3- نظارت بر معاملات كه به نام شهر و شهرداري صورت مي گيرد 

4- نظارت بر حسن جريان دعاوي مربوط به شهرداري 

5- نظارت بر امور تماشاخانه ، سينماها و اماكن عمومي 

6- نظارت بر امور بهداشت حوزه شهر 

7- نظارت بر ايجاد گورستان ، غسالخانه 

8- نظارت بر حفر مجاري و تاسيسات شهري 

9-نظارت بر اجراي طرح هاي مربوط بر ايجاد و توسعه معابر ، فضاهاي سبز 

 

ج: وظايف قانونگذاري و سياستگذاري :

1- تصويب آئين نامه هاي پيشنهادي شهرداري 

2- تصويب اساسنامه مؤسسات و شركت هاي وابسته به شهرداري 

3- تصويب لوايح برقراري يا لغو عوارض شهر و همچنين تغيير نوع و ميزان آن 

4- وضع و تدوين مقررات خاص براي حسن ترتيب و نظافت و بهداشت عمومي 

5- تصويب مقررات لازم جهت اراضي غير محصور شهري از نظر بهداشت و آسايش عمومي 

6- تصويب نامگذاري معابر ، ميادين و تغيير نام آنها 

7- وضع مقررات بر حفر مجاري و ميرهاي تاسيسات شهري 

8- تصويب مقررات لازم براي نوشتن و آگهي روي ديوارهاي شهر 

9- تصويب نرخ خدمات ارائه شده توسط شهرداري 

10-تصويب نرخ كرايه وسايل نقليه درون شهري 

11-وضع مقررات مربوط ايجاد و اداره ميادين عمومي ميوه و تره بار و …

12-وضع مقررات براي داير كردن نمايشگاه ها 

 

د : وظايف برنامه هاي :

1- بررسي و شناخت كمبودها ، نيازها و نارسائيهاي اجتماعي و فرهنگي ، آموزشي 

2- همكاري با مسئولين اجرائي و نهادها و سازمانهاي مملكتي در زمينه هاي مختلف 

3- برنامه ريزي درخصوص مشاركت مردم در انجام خدمات اجتماعي ، اقتصادي ، عمراني 

4- تشويق و ترغيب مردم درخصوص گسترش مراكز فرهنگي ، تفريحي ، ورزشي يا هماهنگي دستگاههاي ذيربط 

5- همكاري با شهرداري براي تصويب طرح محدود شهر با رعايت طرح هاي هادي و جامع شهرسازي 

6- اطلاعات آماري 

+  نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۰۲ساعت   توسط علی وطن خواه   |