نگاهی به طرح پرورش ( خرگوش ) در اراضی شرقی حوزه آبخیز دستکن
براساس اطلاعات واصله شورای محترم شهر وزوان درصدد است در800 هکتار از اراضی شرقی حوزه آبخیز ( دشت میمه – وزوان ) مرکز پرورش خرگوش آنغوره با سرمایه گذاری بخش خصوصی احداث نماید .
نیم نگاهی به ویژگی های بیولوژیکی و ارزشهای اقتصادی خرگوش آنقوره
خرگوش آنقوره ، حیوانی است بسیار آرام و نجیب که در داخل قفسهای 70×70 سانتی متری چند طبقه جهت تولید پشم و گوشت ، پرورش و نگهداری می شوند . پشم تولیدی این حیوان در صنعت ژاکت بافی مورد استفاده قرار می گیرد و دارای خاصیت بسیار جالبی است به نحوی که در زمستان باعث گرم شدن بدن و در تابستان باعث خنک شدن بدن می شود . به همین علت پشم این حیوان بسیار گران است .
علاوه بر پشم ، گوشت این حیوان نیز که بعد از دو سال به مسلخ می رود قابل مصرف است و در خارج از کشور خریدارانی دارد . قبلاً از روده این حیوان هم برای نخ جراحی استفاده می شد .
اشاره ای به سابقه سرمایه گذاری در این بخش .
حدود 10 سال پیش یکی از سرمایه داران فراری از کشور( آقای دکتر زاهدی طلاساز و جواهر ساز اشرف پهلوی و فریبا دیباج ) پس از چندین سال اقامت در امریکا ، با سرمایه قابل توجهی به ایران برگشت و در دشت ( سگزی) با احداث مزرعه ای بزرگ و حفر دو حلقه چاه و کشت سطحی و سیع علوفه ( یونجه ، هویج و سویا ) و ساخت چندین سالن بزرگ و تجهیز آنها به انواع و اقسام دستگاههای تهویه و مجهز ، اقدام به پرورش 10 هزارراس خرگوش آنقوره نمود . اما پس از چند سال تلاش و تحمل انواع و اقسام مشکلات و مشقات ، بدلیل موانع و مشکلات غیر قابل حل ، کلیه خرگوشها را ذبح و مزرعه را پس از حراج فروخت و به آمریکا برگشت بنظر شما مشکلات غیر قابل حل این سرمایه گذار چه بود ؟
1- قیمت بالای پشم تولیدی : بدلیل قیمت بالای پشمهای تولیدی در ایران هیچ کارخانه ریسندگی و بافندگی حاضر به خریداری آنها نبود ، در آن زمان در خارج از کشور هم این محصول خریدار ی نداشت .
2- عدم صدور مجوز دولتی برای صادرات گوشتهای تولیدی به دلایل شرعی و قانونی 0( تولید و فروش هر نوع مواد خوراکی حرام ، نجس ، مکروه و مضره برای بدن انسان از نظر مراجع و رهبران مذهب تشیع ، حتی برای غیر مسلمان جایز نیست . به همین علت بعد از پیروزی انقلاب کلیه مراکز تولید خوک ، گراز ، قورباغه ، لاک پشت و ماهی های حرام گوشت تعطیل شد ).. ذکر این موضوع به این علت است که نظر مسئولین محترم شورای شهر وزوان و مسئولین محلی را به عواقب بعدی این پروژه جلب نماید .
واگذاری 800 هکتار از راضی بسیار ارزشمند و مستعد برای استقرار و گسترش صنعت در منطقه ( آنهم منطقه ای که در نظر است مجتمع پتروپالایشگاهی و انشاا... در آینده صدها کارخانه کوچک و بزرگ جانبی احداث و به یک منطقه ویژه اقتصادی – صنعتی تبدیل شود ) برای یک طرح شکست خورده ، تصمیمی عجیب است ؟!
یقیناً سرمایه گذار که ادعا دارد باسرمایه گذار خارجی از کشور مالزی jont شده راهکارهای صادرات محصولات تولیدی پروژه را مطالعه و برای رفع موانع و مشکلات آنها چاره اندیشی کرده است لذا مخالفت با اصل پروژه کاری خداپسندانه نیست اما نباید اراضی ارزشمند و کم نظیر منطقه را که بهترین پتانسیلها برای ایجاد منطقه ویژه اقتصادی و صنعتی را دارند با طرح های غیرصنعتی نظیر پرورش خرگوش ، جوجه و کشت گیاهان داروئی فرفیون (شیر سگ ) اشغال و با واگذاری سطح وسیعی از اراضی منطقه به این پروژه های بی ارزش برای استقرار صنایع ارزشمند و مفید که می توانند باعث نجات منطقه از محرومیتها و محدودیتهای موجود گردد محدودیت و تنگنا ایجاد کرد .
واقعاً دشت شرقی میمه و وزوان چه فاکتوری از منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان که روز به روز گسترش می یابد کم دارد . ( طرح اولیه این منطقه 2000 هکتار بود در اسفند ماه 1830 هکتار به آن اضافه شده است اخیراهم 2000هزارهکتاربه آن اضافه شده است) چرا زمینهایی را که در آینده می توان برای یک منطقه ویژه اقتصادی با پس کرانه های آن اختصاص یابد با طرح های بی ارزش به سرمایه گذاران غریبه واگذار می کنیم . برادران گرامی عضو شورای محترم وزوان مطمئن باشید که سرمایه گذاران این پروژه فقط و فقط درصدد تصرف 800 هکتار اراضی مفت و بی صاحب منطقه برای ایجاد مزرعه هستند وگرنه با توجه به نگهداری خرگوش های آنقوره ( در قفسهای 70×70 سانتی متر چند طبقه ،با احداث یک سالن 4000متر مربع می توان 10000رأس از این حیوانات را پرورش و نگهداری کرد پس پرورش 100 میلیون رأس از این حیوان هم نیاز به 800 هکتار زمین ندارد )
باید توجه داشت برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی و در پناه آن رشد و توسعه اجتماعی و فرهنگی هر منطقه نیازمند سرمایه گذاری های دولتی ، خارجی و بخش خصوصی ( بومی ) است و این مهم مستلزم تجهیز منابع مالی( بلند مدت جامعه و مردم منطقه و هدایت ومدیریت ، پس اندازها و سرمایه های کوچک و اندک اشخاص حقیقی و حقوقی برای تامین مالی و اقتصادی خانوارهاست و مطمئن باشید که اهداف سیستمهای توسعه ای منطقه تحقق نمی یابد مگر با بها دادن به سیستم اقتصادهای کوچک و اندک اهالی منطقه که در همهمه فعلی مدیریت منطقه جائی از اِعراب ندارد .در حال حاضر ایجاد تعاونی و هدفممند کردن مسیر سرمایه گذاری ها و اشتراک عامه در سرمایه گذاری های دولتی و بخش خصوصی می تواند علاوه بر رونق اقتصادی خانوارها باعث تجمع نیروی انسانی جوان منطقه در جهت رسیدن به اهداف غائی صنعتی شدن منطقه باشد و روند رشد منابع مالی را برای خانوارها بدنبال خواهد داشت . پس باید هدف اولیه برای گام نهادن در مسیر توسعه صنعتی منطقه ، ایجاد رفاه و تأمین مایحتاج خانوارها و کاهش بیکاری روز افزون جوانان و نیروهای کارآمد منطقه باشد و هدف ثانویه نیز ایجاد زمینه برای سرمایه گذاریهای بزرگ تولیدی دولتی و خارجی که اهالی بخشی از سهام آنها را مالک باشند. حال در این چرخه با حضور افراد فرصت طلب تحت نام سرمایه گذاران ( بخش خصوصی غریبه ) اهداف اولیه کم رنگ . کلیه تلاشها د رخدمت تعدادی سرمایه گذار زالوصفت غریبه قرار خواهد گرفت.
باید در جذب سرمایه گذاریهای خارجی و دولتی در صنایع بزرگ و مادرکوشید ( صنایع پیشرفته ، مدرن ، تمیز ، کارآفرین و دریک کلام صنایع دارای تکنولوژی مدرن مثل صنایع وابسته به فرآورده های نفتی وفلزی ، خودروسازی و غیره که در کنار حفظ و رعایت مسائل و فاکتورهای بهداشتی و زیست محیطی ، باعث ایجاد بستر برای استقرار دهها و صدها کارخانه و کارگاه جانبی و ایجاد منطقه ویژه اقتصادی – صنعتی در منطقه شود .
انتظار آنست که اعضای محترم شورای اسلامی شهر وزوان و مردم شریف و بزرگوار این شهرباتاسی از اهالی شهر میمه ، با همکاری نماینده محترم ، امام جمعه محترم ، فرماندار و بخشدار محترم و سایر مسئولین محلی و منطقه ای جهت احداث منطقه ارزشمند و حیاتی ( منطقه ویژه اقتصادی – صنعتی ) که نیازمند اراضی وسیع برای استقرار صنایع ، شهرکهای مسکونی ، فضای سبز و پس کرانه هاست ، همکاری و مساعدت نمایند .
.........................................................................................................
برادران گرامی منتقد
1- منظور اینجانب از ساخت استخر، استخر چاه ملی نبود ونیست . منظور طرح احداث استخر حد فاصل دو قنات مزدآباد و رویه است که طرح اولیه آن توسط مشاور بوم کاوان سپاهان تهیه شده و براین نکته یقین دارم که احداث استخر چاه ملی کاری بسیار پسندیده و قابل دفاع و حمایت است.
2- من نمی دانم چرا نام خادمین شهر نظیر مرحوم حاج قیصرخان ، حاج علی جمالی و غیره در برخی نشست ها مطرح نمی شود. آیا رسم انصاف و جوانمردی است که ازذکر خدمات خادمان مردم روی بگردانیم. آیا این آقای جمالی نبود که با تلاش شبانه روزی خود مشکلات قنات مزدآباد را شناسایی کرد و به خاطر بی مهری برخی افراد ، ادامه کار را به شورای کشاورزی محول نمود؟ آیا تشکر و قدردانی از یک انسان که خود و پدرش تاکنون دهها کار عام المنفعه برای شهر میمه انجام داده اند ، معنی حسادت و عناد می دهد؟!!
3- منتقد گرامی ، حقیر حداقل 35 سال است که با اکثر اعضای محترم شورای کشاورزی آشنایی نزدیک و به قولی عامیانه رفیق هستم و به آنها ارادت و احترام ویژه ای قائلم ، این بزرگواران از دوستان صمیمی مرحوم برادرم بودند و حقیر اکثر تلاش های این عزیزان را ارج می نهم و دستان پینه بسته آنان را از راه دور می بوسم.
باتشکر-