ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

 میلاد پیشوای شیعیان جهان، امام علی (ع ) و روز پدر را به همه دوستداران ولایت و امامت تبریک عرض می کنم.

رمز محبت را هنوز كسى كشف نكرده است،يعنى نمى‏توان آنرا فرموله كرد و گفت اگر چنين شد چنان مى‏شود و اگر چنان شد چنين مى‏شود،ولى البته رمزى دارد.چيزى در محبوب هست كه براى محب از نظر زيبايى خيره كننده است و او را به سوى خود مى‏كشد.جاذبه و محبت در درجات بالا«عشق‏»ناميده مى‏شود.على محبوب دلها و معشوق انسانهاست،چرا؟و در چه جهت؟فوق العادگى على در چيست كه عشقها را بر انگيخته و دلها را به خود شيفته ساخته و رنگ حيات جاودانى گرفته است و براى هميشه زنده است؟چرا دلها همه خود را با او آشنا مى‏بينند و اصلا او را مرده احساس نمى‏كنند بلكه زنده مى‏يابند؟

مسلما ملاك دوستى او جسم او نيست،زيرا جسم او اكنون در بين ما نيست و ما آن را احساس نكرده‏ايم.و باز محبت على از نوع قهرمان دوستى كه در همه ملتها وجود دارد نيست.هم اشتباه است كه بگوييم محبت على از راه محبت فضيلتهاى اخلاقى و انسانى است و حب على حب انسانيت است.درست است على مظهر انسان كامل بود و درست است كه انسان نمونه‏هاى عالى انسانيت را دوست مى‏دارد اما اگر على همه اين فضايل انسانى را كه داشت مى‏داشت:آن حكمت و آن علم،آن فداكاريها و از خود گذشتگى‏ها،آن تواضع و فروتنى،آن ادب،آن مهربانى و عطوفت،آن ضعيف[نوازى]،آن عدالت،آن آزادگى و آزاديخواهى،آن احترام به انسان،آن ايثار،آن شجاعت،آن مروت و مردانگى نسبت‏به دشمن،و به قول مولوى:

در شجاعت‏شير ربا نيستى                 در مروت خود كه داند كيستى؟

آن سخا و جود و كرم و...اگر على همه اينها را كه داشت مى‏داشت اما رنگ الهى نمى‏داشت،مسلما اين قدر كه امروز عاطفه انگيز و محبت‏خيز است نبود. 

على از آن نظر محبوب است كه پيوند الهى دارد.دلهاى ما به طور نا خود آگاه در اعماق خويش با حق سر و سر و پيوستگى دارد،و چون على را آيت‏بزرگ حق و مظهر صفات حق مى‏يابند به او عشق مى‏ورزند.در حقيقت پشتوانه عشق على پيوند جانها با حضرت حق است كه براى هميشه در فطرتها نهاده شده،و چون فطرتها جاودانى است مهر على نيز جاودان است.

                                                                       نويسنده: شهيد مرتضى مطهرى

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۴/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   |