ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی
سلام

این روز ها باغهای انگور که زحمت کمتری در مقایسه با سایر کارهای کشاورزی دارد کم کم آماده می شوند تا به بار بنشینند. ۲ هفته ای می شود که انگورهای پیش رس رسیده اند و داستان انگور حتی تا اواخر مهر می تواند در باغهای منطقه شیرین باشد. مو ها که زمستان را رد کردند اواخر فروردین کاملا سبز شده اند. قبل از آن اگر به ساقه آن ضربه ای بخورد تا ساعتها از آن شیره درخت خارج می شود. بعد از سبز شدن گل می کنند. که کمی بعد تر باید موها را چید - هرس کرد- این کار باعث بهتر شدن محصول و البته سر گرم شدن گاوها و گوسفندها با شاخه های سبز می شود. غوره اتفاق بعدی است که هم می شود از آن آبغوره گرفت. این موقعها باید به مو گرد گوگرد پاشید تا انگورها گرد نگیرند ( یک آفت احتمالا قارچی). آبیاری از آن موقع به بعد باید حتما ۱۰ به ۱۰ باشد و الا محصول خوبی در کار نخواهد بود. البته وقتی گندم دیگر آب نخواهد خوب لابد باید آنرا به مو داد. و شهریور که از راه رسید سطلها و کودکان در ترک موتور به استقبال این میوه بهشتی می روند. به نظر من که باید یاقوتهای عسگری را چید و نشسته پای مو خورد و "سازنگله" را به سمتی پرت کرد و باز هم چید و خورد و باز هم. یادم می آید زمانی انگورهای باغی را در میمه خریدیم. پس از سالها هنوز زیبایی و طعم آن انگورها را به یاد دارم. واقعا انگور میمه چیز دیگریست. شاید به خاطر زحمت بیشتری که بابتش می کشند.

پیر جوان که از این نعمت به اندازه کافی متنعم شدند. خزان که دقیقا سر وقت یا حتی زودتر اتفاق می افتد‌ دیگر اجازه نمی دهد انگوری را که اگر هم باشد بر درخت بماند. پس قبل از خزان گسیل می شوند و یک صبح تا ظهری یا بیشتر زن و مرد آنها را می چینند و دختر کدبانوی خانه غذایی مهیا می کند تا ظهر که او با برادر سر باغ بیایند و در کنار موها از دستختش لذت ببرند. همانجا انگورها را بند می کنند برای زمستان که کشمش شود. و بقیه را باید برد برای شیره.

در خانه ها معمولا "بالخونه" که خنک است سقفش آویزان از بندها می شود و در حیاط خانه ها زنبورها و بچه ها در اطراف شیره های انگور در تکاپویند. شیره ها با مالیدن گرفته می شود و پخته. خاک می دهند تا زلال شود و بعد هم پختن تا غلیظ شدن. شیره تا عید و بعد تر سر سفره صبحانه است و شبهای زمستان بندهای نیمه خشک انگور است  همراه شب نشینی .

یادش به خیر زیر کرسی " چال دومدون" جای ما بود و روی کرسی مجمعه پر از کشمش بابت " شو چله" زیر کرسیها داغ و بیرون واقعا سرد.

باغ انگور یک سرمایه است که الان زمینها آنقدر قوت ندارند برای باغ شدن و موهای آن چند سال بعد خشک می شوند. به جز آبیاری که تقریبا ساده ترین کار کشاورزیست باغ مو زحمتهای دیگری هم دارد. بیل زدن "=اسبار " کاری که صبح تا شب ادامه دارد مگر اینکه دسته بیلی بشکند. و این علفهای هرز، که با دستان ظریف حتی کودکان کشیده می شوند.

 هیچ کدام سخت نیست. چه غم اگر بچه ها "بود" باشند. "گندم رو تپود هه و او رو چا"  یعنی اوج دل خوشی. برای همین آنجا اگر عرقها زیر آفتاب روی خاک ریخت خاک متعجب نمی شود.

ترجمه - گندم در سیلو است و آب در چاه. کنایه از مشکل نداشتن و شاکر بودن

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۳۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
دوست دارم امشب بنویسم. زیاد.... اما گفتار گزیده و نیک شایسته رواق شماست  .

با دوست فرزانه آقای محمد تقی معینیان صحبتی داشتم . قرارشد زحمت ارسال مطالب ارزشمندی را درباره میمه  برای من  بکشند. گفتمان ما آنقدر غنی بود که ارزش دارد چند  نکته اصلی ان را در این جا ذکر کنم.

الف: وجه تسمیه میمه آنچه شنیده اید با نظرکارشناسی و منطقی آقای معینیان خیلی فرق دارد.  اگر بشنوید مطمئنا بیشتر به شهرتان افتخار می کنید.  توضیح بیشتر در این رابطه را در کتاب بیش از ششصدصفحه ای  ایشان به نام میمه شهری گمنام در حاشیه کویر که به زودی (یکی دوماه اخیر) چاپ می شود / می توانید بخوانید.

ب: از جاده ارابه چیزی می شنیده اید. آیا می دانید کلنگ زرده  و تخت سرخ یکی از شاهراه های ارتباطی بوده است . توضیح بیشتر در این خصوص را نیز در کتاب موته تالیف آقای معینیان بخوانید.

پ: و اما  نکته انفجاری ..  این را توضیحی نمی دهم . فقط بدانید که جاده ارتباطی که هم اکنون از میمه می گذرد / فقط ۱۰۰سال سابق دارد و هرچه در این رابطه شنیده اید متاسفانه حقیقت ندارد و شهر میمه در بن بست نسبی بوده است .

ت: مطلب دیگر اینکه از شهر میمه در اکثر کتب و اسناد تاریخی به نام جوشقان نامبرده شده است .

 و خلاصه کلام اینکه داستان ممدجعفر نیز بسیار شنیدنی است که در کتاب موته به ان اشاره شده است .

منتظر نشر این مطالب به صورت چکیده در همین وبسایت باشید و  اگر اشتیاق بیشتری دارید  صبور باشید تا دوماه دیگر که کتاب اقای معینیان چاپ می شود.

*********************************************************************

امشب همچنین وبلاگی از یک دوست وزوانی دیدم. به او نیز نوشتم اتحاد چیز دیگری است به فکر ان باشیم.  درضمن وبلاگ ایشان نیز به پیوندهای این وبسایت  گره خورده  است  که امید است  پیوندهای دیگر این وب نیز با وبلاگهای بروبچه های میمه و وزوان پر شود.

در ادامه  دو مطلب دلنشين از اين دوست عزيز

چگونه میتوان از تهران به اصفهان رفت؟

سلام
اگر شما در اتوبان نواب به سمت جنوب در حال حركت باشيد، نواب كه تمام شد آرام از كنار قلعه مرغي كه پيچيديد و وارد تندگويان شويد. بعد كه به راست پيچيديد آنجاست كه تريلي ها نعره كشان لايي مي كشند!. از روي پلي كه تازه ساخته اند وارد اتوبان قم مي شويد و قبل از 120 كيلومتر صافي اعصاب خورد كن چند كيلومتر فرصت داريد كه ببينيد ماشينتان اپتيمم است يا نه. 100 تومان عوارض و اتوبان. مسابقه شروع شده است به خوبي مي توانيد از ماشينهايي كه در خط سبقت بالاي 140 مي گازند بفهميد اون آخر خبري نيست فقط بايد قبض عوارضي را پس داد و رفت در گرماي قم. السلام عليك يا فاطمه المعصومه
براي رفتن دو راه در پيش است يكي مستقيم كه مي خورد به اتوبان قم-كاشان-نطنز كه خلوط است و داغ و اعصاب خورد كن نه آب و نه علف (بنزين) يافت مي شود شايد ورود به كاشان هيجان انگيز باشد كه آنهم براي يك تازه وارد دردسرهاي گم شدن و سرگرداني دارد. سراسر خط آنتن مي دهد ولي اثري از اين ماشينهاي امداد نيست.
راه دوم: رفتن به كمربندي قم گاز دادن و نگاه به سمت چب جاده كه حاشيه قم است . انتشارات الهادي با نماي زيبا و كودكاني كه در گرما توي گرد وخ خاك دنبال توپ مي دوند در كنار دامداريها و ساختمانهاي محقر. انتهاي كمربندي كه طولش 20 كيلومتري هست بايد به سمت راست گاز داد. از آنجاست كه بساط سوهانيها يكي يكي پيدا مي شود. مجتمع مرواريد از همه آنها شيك تر است پول دستشويي نمي گيرند نمازخانه تميز دارد و ساندويچ و رستوران با غذاهاي سالم و كافي شاپ . اگر به سمت چپ جاده يعني آن طرف اتوبان نگاه كنيد تپه هاي تقريبا يك شكل و زيبايي مي بينيد واقعا ارزش ديدن را دارد. تا دير نشده بايد راه افتاد40 تا 60 كيلومتر بعد سلفچگان است من از پمپ بنزين خلوت آنجا خوشم مي آيد. البته اگر يك ماشين محلي نيامده باشد واقعا با متانت و صبر بنزين مي زنند و البته پول مي دهند. هوا خنك تر شده است و اگر قصد تنقلات داريد سلفچگان را توصيه مي كنم. 40 كيلومتر بعد از آن پوكه فشنگي كه وسط ميدان آنجاست رد شديد به دليجان رسيده ايد. 5 كيلومتر مانده به دليجان كه جاسب و دودهك همان دور و برهاست سمت راست جاده سد 15 خرداد قرار دارد كه موقع ساخت و بعد از آن داستانهاي زيادي از آن نقل كردند. كنار سد رفتن اكيدا ممنوع است و به نظر من هم نبايد رفت. وارد دليجان كه شديد اگر مي خواهيد از چراغ قرمز در امان باشيد از كمربندي سمت راست جاده برويد البته آرام . تا وقتي استان مركزي در اين مسير تمام نشده جاده افتضاح است. به نظرم جلوبندسازهاي دليجان بايد الان خيلي مجرب تر از بقيه جاها باشند. داخل شهر هم لطف خودش را دارد. با وجودي كه خوردن را زياد توصيه نمي كنم ولي مغازه داران منصفي دارد. از دليجان كه خارج شديد و از روي يك پل كه گذشتيد يك رستوران و چند درخت و بعد از آن در سمت راست رباط ترك قرار دارد. 10 كيلومتر بعد به يك چهار راه مي رسيد كه سمت راست آن بعد از 40 كيلومتر معدن طلاي موته و معادن لايبيد است و 40 كيلومتر بعد تر گلپايگان. كه اگر آنجا رفتيد حتما از كباب و دوغش بخوريد و از قيمت ارزانش متعجب شويد. و 20 كيلومتر بعد تر خوانسار كه البته بسيار ديدنيست با عسل معروفش. جاده سمت چب بعد از 80 كيلومتر به كاشان مي رسد و قبل از كاشان نياسر يكي از جاهاي زيبا و امامزاده سلطان علي واجب التعظيم نيز در آن مسير است و مزار سهراب سپهري. ولي براي اين دو تاي آخري من مسير دليجان را پيشنهاد ميكنم نه اين مسير را. بايد براي اصفهان مستقيم رفت. البته اگر تا 35 كيلومتر ديگر بنزين نداريد بچرخيد كه در آنسوي جاده در اين چهار راه پمپ بنزين رباط ترك موجود است.در ادامه آن 35 كيلومتر كه گفتم سر از ميمه در مي آوريد و 20 كيلومتر قبل تر خنك شدن هوا را حس كرده ايد. و اگر زمستان باشد سرماي آنرا. آنجا قرقچي است .از هر راننده اي بپرسيد از گردنه و جاده ليز آن در زمستان خاطرات بدي دارد . البته الان ديگر نه از آن گردنه خبري است و نه از ليزي. راهدارخانه را در سمت چپ براي همين ساخته اند. به ميمه كه رسيديد جاده سرازيري مي شود و ديگر اثري از كوه نمي بينيد و تا 20 كيلومتر بعد در كنار جاده از كوه وتپه خبري نيست.ماست وپنير محلي كه از آن باز خواهم نوشت و كاسبهاي منصف و آب گوارا. اگر شب خواستيد ميمه در كنار جاده بخوابيد تابستان حتما با پتو باشيد آنجا به طور خاطره انگيزي سرد است. بايد رفت 3 كيلومتر ديگر كه از جاده كه حالا بلوار است بگذريد ميمه تمام نشده به وزوان ميرسيد. 80 كيلومتر ديگر از اتوبان را بگازيد بعد از شاهين شهر و پالايشگاه به اصفهان ميرسيد. اصفهان به شما خوش بگذرد . من همين جا پياده مي شوم بعداز330كيلومتر گاز دادن در اتوبان به وزوان كه از اين به بعد به گويش مردمان گندمگونش وژگون است رسيده ام. من آنجا متولد شدم بزرگ شدم بوي عطر سنجدش را و بوي دامداريهايش را شنيدم هر روز به آنهايي كه به كشاورزي مي رفتند سلام كردم و از آب گوارايش نوشيدم. وقتي بزرگ شدم فهميدم كه من از سرزميني كهن به قدمت ايران متولد شدم. دوستش دارم و مي خواهم از آن بنويسم كه چه مردان و زناني دارد و چقدر ساده است و چقدر پيچيده. پس اگر همنفسيد يا علي مدد.

سلام
الان كه دهه سوم تير باشه صبح زود يا وقتي كه بعد از ظهر هوا خنك مي شه "دشت وژگون" و "نياله" و "سر چاها" شلوغه. مردا با يه داس كه دستهاش شبيه حرف واي بزرگه كه دندونه سمت راستشو نداره و يه تيغه حلالي كه هر چه به انتهاش نزديك مي شه تيز تر ميشه قرار داره. مهارت اون مردا تو درو توسط طول تيغه ها مشخص مي شه. مال بچه ها يه تيغه شكسته مثلا 20 سانتيمتري ولي برا مرداي قهاري مثل حاجي غربالي قطر نيم دايره تيغه بيش از 50 سانت ميشه. با اين داسا بايد افتاد به جون گندمها. اونا مرگ آبشونو مدهاست خوردند و بعد از درو ساقه هاي جو حالا زردي توام با گرد و خاك خوشه هاست كه بايد چيده شوند. پدرم مي گفت نبايد به اونايي كه مونده نگاه كرد بايد به اونچه چيدي توجه كني تا خسته نشي. بايد تا كمر خم شد حتي بيشتر برا اونايي كه بلندند و بايد چيد. وقتي خوشه ها اونقدر شد كه خواستند از دستت بريزند بايد اونا رو گذاشت. اونايي كه حرفه ايند 5 من زمين براشون چيزي نيست وبراي يكي مثل من 2 ساعت كار داره. چيدن كه تموم شد بايد اونا رو جمع كرد"پروه نا" بعد بايد ناز تركتوريه رو كشيد. اگه گفت ساعت 3 شب كسي تعجب نمي كنه. مخصوصا اگه هو قمر در عقرب باشه ذوقهم ميكنند. بعد از كلي اينور اونور كردن خرمنكوب و البته ميزان در راستاي باد بايد بافه ها رو دسته دسته گذاشت تو خرمنكوب. تراكتور هم بر حسب بزرگي بافه نعره اي مي كشه و قورت ميده. دستات اگه پر تيغ شده مهم نيست اين تراكتور ساعتي پول ميگيره بايد تند تند بافه گذاشت. حتي اگه از تلخي علفهاي "تله" چند بار استفراغ كردي يا كاههاي ريز رفت تو حلقت يا چشمات. درست اونور خرمنكوب معمولا بچه ها يا زنا تشت در دست منتظرند تا اونو با تشتي كه پر از گندم شده عوض كنند. اونا هم ممكنه به خاطر باد ناموافق چيزي را به خاطر گرد و خاك نبينند. كاه هم برف وار از انتهاي خرمنكوب مياد بيرون. راننده تراكتور هم يه جاي خوب لم داده يا داره خربزه مي خوره يا چرت مي زنه.بعد از شن كش كردن ته بافه ها و رفتن تراكتور تپه اي از كاه مي مونه و چند تا گوني گندم.
اين حاصل كشت، كه از پاييز پارسال شروع شده. بعد از شخم زدن و "تم كار" زدن با تراكتور بايد بذرا رو پاشيد"تما آروند" بعد يه گوني كود شيميايي و البته كود حيواني قبلي قوت زمين ميشند تا گندما در بياند. برف زمستون لحاف اونا ميشه تا بهار 10 به 10 بايد آبشون داد كمتر هم خوبه ولي نبايد پوكش كرد. اونوقت فقط كاه داره. خرداد بايد برا سن سم پاشيد. بچه كه بوديم مي رفتيم هواپيماي سم پاشو مي ديديم. ولي الان خود كشاورز مي پاشه. تابستون ديگه همشون زرد مي شند. همه دشت. چقدر شده كه اشتباهي گندم همو چيدند. و بعد رفتند و خواهش كردند مال اونا رو بچينند. يا جاي رفتن تراكتورو برا بقيه چيدند. گندماي ميمه تا حتي 1 ماه بعدم تو دشته شايد چون سرد تره. گندماي اذان مثل وزوانه خسرو آباد عالي و ونداده متفاوت. جالبه كاه ونداده از بقيه سنگينتره. توي دشت به اون زردي اگه يه پروه آتيش بگيره كل دشت از زحمت درو راحت مي شند. مادرم مي گفت "يه سال يه پروه آتيش گرفت و ماشين شهرداري رو بردند خاموش كنه كه اون به جاب آب فوت كرد و دشتش بيسوزنا" دشتو سوزوند. راستش اگه يه كشاورز بابت اون دق كرده باشه من تعجب نمي كنم. اونا با خون دل كشاورزي مي كنند. ايني كه گفتم مال الانه ميتونيد بريد ببينيد. ولي من يادم مياد وقتي تراكتور نبود و بد تر از اون كود شيميايي. اون وقت بود كه مردم بعد از عيد گرسنه بودند. پياده مي رفتند كاشون (80 كيلومتر) درو جو بعد مزدشونو مي اوردند آسياب مي كردند و نونش رو "كوله" مي خوردند. تيغ جو گلوشونو زخم مي كرد. فكر كنيد جلو اونا بگن من آبگوشت گوسفند با نون خوش عطر گندم ييلاقي زردو دوست ندارم. برنج مي خوام! اونا چي مي گند.
بازم مي گم فقط بدونيد پدر بزرگهاي الان ما مال اون دورند مال قرياض مال گرسنگي. دقيقا از طلوع آفتاب با تاريكي هوا بيل مي زدند و فقط نون خالي تازه اگه بود و الا فقط چايي. تازه شب هم مي رفتند تا صبح سر زمين آبياري.
اينها افسانه نيست. تلاشهايي است براي بدست اوردن يه لقمه نون حلال. خدا قوت. مي ري سر زمين يه كلمن آبم ببر. راستي ديگه نسل دروگر ماهر هم داره منقرض مي شه. نسل درونگر گل پنجه

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۲۴ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

اخبار ميمه   

 

 

   

   خانه دوست كجاست؟"

  در فلق بود كه پرسيد سوار.
  آسمان مكثي كرد.
  رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن‌ها بخشيد
  و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:
 نرسيده به درخت،
 كوچه باغي است كه
از خواب خدا سبزتر است
 و در آن عشق به اندازه
پرهاي صداقت آبي است
 مي‌روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ، سر به در مي‌آرد،
 پس به سمت گل تنهايي مي‌پيچي،
 دو قدم مانده به گل،
 پاي فواره جاويد اساطير زمين مي‌ماني
 و تو را
ترسي شفاف فرا مي‌گيرد.
 در صميميت سيال فضا، خش‌خشي مي‌شنوي:
 كودكي مي‌بيني
 رفته از كاج بلندي بالا، جوجه بردارد از لانه نور
 و از او مي‌پرسي
 خانه دوست كجاست.

زماني نياز داريم كه محبت كنيم و زماني محتاج محبت ديگران. زماني بايد رفت و زماني بايد ماند . زماني بايد سوخت و زماني بايد سوزاند. هيچ گاه انسان نمي تواند دچار غرقه افكار باشد و بگويد كه ديگران بايد كاري بكنند. پس خود چه مي شود و چكار بايد بكند .

و اکنون در کنار سایر فعالیت هایم در وبلاگ هفتگی اخبارمیمه نیز در خدمت دوستان عزیز خواهم بود . دوست دارم در این باره مرا یاری دهید.

باتشکر  علی وطن خواه

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۲۳ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
گردشگراني كه از شمال وغرب كشور به قصداصفهان سفرمي كنند، قريب به اتفاقشان از جاده تهران _ اصفهان عبور مي كنندو هدف آنها هم رسيدن به اصفهان و بازديد از جاذبه هاي گردشگري وتاريخي اين شهر است در حالي كه هيچ زماني فكرش را نمي كنند كه در طول جاده تهران_اصفهان هم مناطقي باجاذبه هاي بالفعل و بالقوه گردشگري وجودداشته باشد كه ديدن آنها حداقل به اندازه يكي دو ساعت استراحت و توقف كوتاه ارزش دارد.
شهرستان ميمه يكي از آنهاست. اين شهر در مسير ترانزيتي تهران _ اصفهان واقع شده و در واقع آخرين شهر ورودي به اصفهان است.
ميمه با داشتن قابليتهاي تاريخي و طبيعي بالا ميتواند به يكي ازمناطق جذب گردشگر در كشور تبديل شود در حالي كه اين توانمندي تاكنون به دلايل مختلف از جمله بي توجهي وبي اطلاعي مهجور مانده است.

• صحراي نوادا در ميمه

«تخت سرخ» نام منطقه اي در حومه ميمه است كه يكي از زيباترين آثار زمين شناسي دنيا و كشور را در خود جاي داده است گر چه برداشت بي رويه سنگ مرمر از اين منطقه مي تواند به اين جنبه قضيه آسيب وارد سازد. در منطقه «تخت سرخ» يكي از زيباترين مناظر كويري قابل مشاهده است، منظره اي كه به گفته «جبل عاملي» تنها در صحراي«نوادا» دره «گريت كانيون» نظير آن وجود دارد و نه در هيچ كجاي دنيا.طاقديس هاي زمين شناسي با زيبايي منحصر به فرد خود هر گردشگر طبيعي را به سوي خود مي كشاند. اولين كاوش هاي منجر به كشف طلا در منطقه ميمه نيزدر همين منطقه انجام شده و در يك غار سطحي نيز كتيبه اي مربوط به يكصد سال قبل وجود دارد كه توسط دانش آموزان مدرسه دارالفنون نصب شده است.

 خط مجنون _ اختراع ميمه اي ها

 خط منحصر به فرد به نام خط مجنون كه ميرزاحسن صدرالاسلام خوشنويس اهل ميمه(جدمن) مخترع آنست ء شامل دو برگ خطاطي است در حالي كه هيچ يك از دو برگ به تنهايي معني خاصي ندارد، بلكه باقرارگرفتن روي يكديگر معني آن هويدا مي شود.

دومين قنات قديمي كشور و كومه هاي 1000 ساله ميمه داراي جاذبه هاي گردشگري زيادي است. به طور مثال مسجد قديمي و محراب و گنبد دو پوش آن كه مربوط به دوره سلجوقي است،قابليت زيادي براي جذب گردشگر دارد، كتيبه محراب اين مسجد در حال حاضر درموزه ايران باستان نگهداري مي شود. 

 به گفته «جبل عامليان» كارشناس گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري فضاي مقابل مسجد، بازمانده از دوره صفوي قابليت تبديل شدن به يك كتابخانه يا چايخانه را دارد، ارگ قديمي ميمه نيز از ديگر مناطق قديمي شهر است كه علي رغم ساخت و سازهاي بي رويه هنوز خندق آن وجود دارد.
همچنين دومين قنات قديمي كشور در اين منطقه واقع شده كه در حال حاضر اطراف آن پاركي در حال احداث است. ميمه به جهت واقع شدن در كنار حيات وحش «موته» از قابليت هاي اكوتوريسمي بالايي هم برخوردار است كه مي توان با حضور در صحراها و بيابان هاي اطراف وحتي خارج از منطقه ممنوعه از
جاذبه هاي حيات وحش آنجا ديدن كرد، به غيراز آن كومه هاي يك هزار ساله چوپانان قديمي در صحراهاي اطراف ميمه نيز ازجمله ديگر جاذبه هاي اين منطقه است.

• نوك برج معماري منحصر به فرد ميمه

«نوك برج» ميمه بنايي منحصر به فرد درمعماري ايراني است كه مشابه آن در هيچ كجاي ايران ديده نشده است، كه شامل اتاقك هايي به شكل بالكن است كه از سطح بنا بيرون زده اند، همچنين چندخانه تاريخي دراين منطقه وجود دارد كه گفته مي شود در يكي از آنهاسردار اسعد بختياري، از فاتحان تهران در عصر مشروطه اقامت داشته و در همين خانه هم گفته مي شود كه پيري خطر رضاخان قزاق را به او گوشزد كرده استو همه اينها در حالي است كه در اين شهر حتي يك مكان مناسب اقامتي براي جذب گردشگر (چه خارجي و چه داخلي) وجود ندارد.


• جشن انگور در ميمه

تابستان براي اولين بار قرار بود جشن انگور دراين شهرستان برگزار شود اما به دلایلی برگزار نشد.
اين جشن براساس يك سابقه تاريخي در منطقه و به خاطر اينكه ميمه در كشت، توليد و برداشت انگور و فرآورده هاي آن به عنوان يك قطب منطقه اي و حتي كشوري مطرح است، برگزار مي شود.
فرايند توليد و تبديل انگور به فرآورده هاي مختلف به شيوه سنتي در اين همايش يا جشن به نمايش درمي آيد.
مراسم حمل انگور توسط الاغ ها و تبديل آن به دوشاب (شيره) و مراسم شيره پزان به شكل سمبليك و نمادين در اين جشن اجرا مي شود.

مرحوم صدر الاسلام رضی الله عنه جد من با جهد و تلاش مداوم توانست توفيقاتی را در زمينه های علمی و فرهنگی کسب کند. نکته قابل عنايت در اين مورد کمک شايسته و در خور توجه همسر گرانقدر وی ننه آقا مي باشد .ننه آقا تيمارگري محبوب براي ميرزا حسن بود.البته صحبت هايي در اين خصوص زياد است كه ميرزا به علت روحاني بودن و تعدد زوجات ،توجهي ليلي مجنون وار به ننه نداشته است و تنها در فكر مطالعه و...بوده است كه مي توان اين موارد را كذب محض دانست .
ميرزا حسن فرزند ميرزا عبدالوهاب در زمينه هنري نيز يدي طولاني داشت.قلمدان هاي كنده كاري شده ،حجاري سنگ و مهمترين خصيصه هنري وي يعني خوشنويسي از آن جمله اند

تمول ميرزا حسن در حدی بود که بتواند روز گار خود و خانواده اش را سپری کند . از خصوصيات فردی و خانوادگی وی می گذريم اماانچه در ميان عوام در مورد ميرزا حسن وجود دارد چيزی جز احسان و نيكوئی نيست .وی عاقد منطقه نيز بوده است و صدها تن را در طول عمر پربرکت خود به وصلت نشاند.ميرزا حسن بيدادگر نيز بود اما نه يک انقلابی آنارشيست .شايد فلسفه مبارزه وی که بيشتر در انزوا و در افکار وی گذشت در نظر يک مخالف استبداد او را يک محافظه کار نشان دهد .
علی الحال درجه خلوص و ايمان وی زبانزد خاص و عام بود تا حدی که قدما می گويند نعلين وی (کفش ) در جلوی پايش جفت می شدند.
در اوان پيروزی انقلاب و درست زمانی که تب انقلاب همه را گرفته بود ،عده ای ناخواسته در صدد تخريب مزار ميرزا حسن بودند .اما آيت الله طاهري شديدا مخالفت کرد و حتی دستور به ساخت مقبره ای برای وی نيز داد.
شايدبپرسيد چراعده ای در صدد تخريب قبر وی بودند؟
ميرزا حسن فرزندی هنرمند داشت که هم اکنون نيز در قيد حيات است {عبدالوهاب شهيدی }.

 

چند ماه پیش  در ميمه بودم، نسخه اي از ماهنامه (صبح ميمه) را خواندم. بي نهايت خوشحال شدم . اين روزنامه كه بيشتر حالت يك خبرنامه را دارد،به مسائل محلي و همچنين گزيده اي از تاريخ و پيشينه اين شهر پرداخته است. جالب اينكه دراين روزنامه به مرحوم صدرالسلام رضي الله عنه نيز اشاره شده است و از وي به نام گنج پنهان نام برده شده است .اميد است كه مردم ميمه از دست اندركاران اين روزنامه (ماهنامه )كه زير نظر شهرداري فعاليت مي كند، قدرداني كنند.
همچنين يك كافي نت مجهز با مديريت دو تن از دانش آموختگان رشته كامپيوتركه از قضا از بچه هاي بااستعداد ميمه هستند ،در اين شهر راه اندازي شده است

 

شهر ميمه را کوهستانی بديع با نمايه صخره اي در محاصره خود داردو البته اين شهر در يك دشت بياباني پاگرفته است .ميراث اجداد گذشته يعني كاريز آباداني را براي مردم اين خطه به ارمغان آورد.اگر گذري به طبيعت وحشي منطقه داشته باشيم انواع پرندگان و خزندگان معمول در صحاري ايران در اين منطقه يافت مي شود .البته بايد به اين گزينه ها زيستگاه طبيعي موته (زيستگاه آهو طلايي دشت ايران ) بايد به ان افزود.
مهمترين محصولات برداشتي كشاورزان ميمه نيز عبارتند از انگور گندم سيب زميني سنجد بادام و...مي باشد كه بيشترخود مصرفي است اما با اين وجود شيره انگور و كشمش آن به شهرهاي مجاور نيز فرستاده مي شود.
البته وجه تسميمه ميمه نيز به همين محصولات كشاورزي برمي گردد.به گفته قدما شهر ميمه در زمان شاه عباس با داشتن تاكستان هاي بزرگ، بهترين انگور منطقه را درآن پرورش مي يافت كه در نهايت از ميخانه هاي شاه عباسي (دربار) سر درمي آورد.
البته تاكنون مدرك مستند تاريخي در اين زمينه ارائه نشده است و اعتقاد بنده نيز غير اين مطلب مي باشد

تو را ای کهن بر و بوم دوست دارم
غربت عوالم خودش رادارد.از دلتنگی معمولی شروع می شود تا غم مهجوری ! و بيش از هرزمان ديگر،خاطرات هجوم مي آورند.اين خاطرات سراسر دل را پر مي كند.
اكنون ما نيز به اين درد مشترگ گرفتاريم .هرازچندگاهي به خود سر مي زنيم و از موضع عافيت افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم .راستي اين دور تسلسل باطلي كه انسان گرفتار انست تا كي ادامه دارد؟صحبت از سياست ،تاريخ باستان ،زندگي ،درد ،دوري ،نزديكي و....همه و همه به نوعي با روح انسان ارتباط دارد.روحي كه واقعا ميان ازل بودن و ابد بودن سرگردان است .
علي الحال مي توانيم نتيجه بگيريم كه چند صباحي به نوشتاري و گفتاري سرگرميم و سپس

باستان شناسان کاريز را دستاورد مهم ايرانيان برای ابادانی ايران می دانند. شهر ميمه نيز از اين دستاورد بی نصيب نبود و مردمان با غيرت و غيور ساکن اين منطقه از فرسنگ ها دورتر از ميمه قنات بزرگ (موزدووا) را از دل كوههاي كركس جاري ساختند و با گذشت دستكم هزار سال همچنان روان و سازنده است .اين قنات تا 40 درصد از آب مورد نياز براي ابياري باغات و زمين هاي كشاورزي منطقه را
تامين مي كند.
از ديگز مظاهر طبيعي ميمه مي توان به مزرعه هاو تاكستان هاي متعدد اين منطقه اشاره كر د كه عبارتند از چاه بهرام ، باسيا، رزتوتي ،آربالا، لتيون ، چاه ملي ، چاه حاج ناصر،سرموزدووا،غور،يخچال ،چاه انقلاب ،چاه طاغوت (اميد)،چاه برقي ،سرپيلار،سروبير،و...اشاره كرد.
كوهستان اين منطقه نيز بسيار ديدني است .طبيعتي خشك و سوزان اما در بهاران بسيار دل انگيز.از مهمترين آنها كوه كهرو، سنجه ، قل كريز، بمبار ،سياه ،چهل دختران ،تخته سرخ ،علامه ،كوزل ،كلنگ زرده ،و كوه پر صلابت كرچ

روزی روزگاری در دوران دانشجويی که در تهران بسر می بردم برای انجام يک کار تحقيقی دوستم اميد قرقانی را که در آن زمان دوران سربازی خود را طی می کرد به انجمن زرتشتيان بردم . وقتی نزد مرحوم موبد رستم شهزادی (موبد موبدان و نماينده زرتشتيان در مجلس )رفته بوديم هم وطنان زرتشتی به انجا می امدند و خلاصه با هم صحبت می کردند.در همين لحظه دوستم گفت:اين ها هم ميمه ای حرف می زنن؟البته با شرح اين خاطره می خواهم بگويم که اميد در اصل فارسی زبان است اما گويش زرتشتی برای وی بسيار آشنا امد.
بله گويش ميمه ای و زرتشتی بسيار نزديک به هم هستند البته اطراف نائين و کوهپايه خوروبيابانک و جرقويه نيز دارای گويشی نزديک به گويش ميمه ای هستند.
در همين راستا پسرعموی گرام ابراهيم وطن خواه نيز پايان نامه فوق ليسانس خود را در زمينه زبان شناسی زيرنظر استاد سپنتا در خصوص گويش ميمه ای نوشته است که کار بسيار جالب و کاملی است .
از فحوای اين پايان نامه می توانيم بيبنيم که تعداد لغات زبان دوران ساسانی و اشکانی درگويش ميمه ای چقدر است. در اين پايان نامه تقريبا به طور کامل و جامع به اين لغات اشاره شده است .
در مورد گويش ميمه ای اگر باز مطلب خواستيد در لينک اخبار ميمه در گروه من در ياهو هست که شما می توانيد ابتدا به ياهو گروپ برويد و بعد میمه وطن  را به انگليسی جستجو کنيد .(توضيحات بيشتر در اين مورد را در نوشته های روز های گذشته خود در همين وبلاگ آورده ام .)
کلام آخراينکه گويش ميمه ای به خاطر اينكه ميمه در مرکز ايران واقع شده است از گزند لغات عربی ترکی و...... مصون مانده و به علت بافت سنتی فرهنگی مردم اين منطقه تا کنون اصالت خود را حفظ کرده است اما الان چندسالی است تب فارسی حرف زدن با بچه هادر بين خانواده های فرهنگي و بعضا كارگري اين منطقه رواج يافته که البته گريزی از اين نگرش مدرنتيه نيست اما من يکی حداقل خوشحالم از اينكه تا زمان مرگم اين گويش را از زبان قشر۲۵ ساله به بالا خواهم شنيد

 :برای يک باستان شناس بدون شک ساروج و گورستان دو نشانه ارزشمند و مهم است.در منطقه ميمه گورستان های متعددی وجود داشته و يا دارد که عبارتند از مصلی ورزشگاه بهزيستی داخل آموزش و پرورش (چند سال پيش يک مقبره در ان کشف شد) پشت اداره کشاورزی و قبرستان فعلی .برای هرکس روشن است که شهری ده هزار نفری بر اسا س آمار ۱۳۸۳ نياز به اين همه گورستان نداشته است .پس بايد اين گونه فرض کنيم که يا لشکريانی خوانخوار از اين منطقه به دفعات گذشته اند و يا دستخوش قهر طبيعت شده اند.فرض دوم قوی تر است . تاکنون چندين بار اين منطقه راسيل بيرحمانه تخريب کرده است .
يک مساله : اگر به خاك منطقه منبع آب تا حدفاصل سرموزدووا sarmouzdowa نگاه كنيد سفالينه هاي زيادي را مشاهده خواهيد كرد.من اين توجيه راكه هر روز در اين مسير كوزه اي آب از دست كشاورزي مي افتاده را اصلا قبول ندارم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

مي گويند قمصر کاشان پايتخت گل و گلاب کشور است .
اما من مي گويم اينگونه نيست .بهتر است يک سفر به قمصر برويد . فقط مغازه گلاب فروشي است  و بس .سرسبزي شهر هم در مرکز شهر نمود دارد. در بدو ورود به اين شهر با منطقه بياباني کاشان  روبرو مي شويم .اگر از سمت ميمه و کامو و قهرود برويد/ بعد از قهرود و در نزديکي قمصر بيابانی مي شود.
مي خواهم براين مساله تاکيد کنم که روستاي کامو  به نظر من مهد گلاب و گل کشور است . هم گل دارد هم گلاب /هم مناطق بکر بياباني دارد  هم چمن زار /  هم کشتزار دارد هم تاکستان و باغ/  هم چشمه دارد و هم رودخانه و برکه /

طبيعت بي نظير روستاي کامو با مردم با صفایش که در 15کيلومتري شهر ميمه  واقع است را می توانید در سريال تلويزيوني "تفنگ سرپر" و سريال" اين راهش نیست " ببينيد.( البته هر دو سریال قبلا پخش شده اند)
براي سفر به روستای کامو  ابتدا بايد در مسير جاده ترانزيت اصفهان -تهران  قراربگيريد .سپس به ميمه بيائيد و بعد از استراحت ده دقيقه اي به سمت دانشگاه ازاد ميمه حرکت کرده و  بعد از گذر از دانشگاه (به سمت تهران) به اولين جاده اسفالته که رسيديد به سمت راست ببپيچيد.

جوشقان قالي با فرش هاي معروفش / کامو با عطريات و گلاب مرغوبش و قهرود با ا لوچه هاي خوشمزه اش  پيش روي شماست .

 

مراسم محرم در میمه

روز نهم محرم :

مراسم تاسوعای حسینی . مخصوص ابوالفضل العباس (ع)

سردار سپاه امام حسین . کسی که امان نامه شمر رو جلوی رویش انداخت و پشت به مولایش نکرد . کسی که هیچ وسوسه ای , پول , مقام , امان , نسبت فامیلی , او را از جانبازی در راه دینش باز نداشت . سقایی که آب رو برخود حرام کرد . کسی که با دلاوریش دشمن رو از پا درآورد و تنها با تیر زدن به مشک او و حمله از پشتش او را محاصره کردند . علمداری که حتی با قطع شدن تمام اعضای بدنش دست از تلاش برای انجام وظیفه اش برنداشت....

(بخشهایی از تعزیه )

دو دستم افتاد و  از پیکرم . دو دستی که می بود و  بال و پرم .

دریغا که از جنگ و  برگشته ام . چو شهبال و بی بال و پر گشته ام .

دریغا که حسین بی علم دار شد . دریغا که بی یار و غمخوار شد .

دریغا حسینم  پشتش شکست . دریغا که مادر به مرگم نشست .

 

روز دهم محرم :

چی بگم ؟ از صبح تا ظهر عاشورا , ته دلت میلرزه و ظهر که اذان پخش میشه و همزمان صدای دسته هایی که همه یکی شده اند و نوای " عزا عزاست امروز " رو میشنوی , مطمئن باش یه لحظه میتونی خودت رو جای زینب بذاری . اشک امانت نخواهد داد . دره  مسجد تمام علمهای حسینی رد میشن . صدای نی همزمان با ندای زینب رو میشنوی که فریاد میزند " یا رب این چه سرزمین است؟ " . فکر میکنی میشه آسمون تو چنین روزی گریه نکنه؟ ظهری که شاهد آخرین نماز حسین بود . ظهری که شاهد مثله شدن برگزیدگان خدا روی زمین بود . حتی اگه کسی بهشون ایمان نداشته باشه , هیچ کس نیست که بتونه خوبی و پاکی حسین و آلش رو انکار کنه و جنایت عظیمی که در حقشون شده رو تایید کنه . جنایتی که کودک 6 ماه تا پیرمرد 80 ساله رو یک جور میدید .

امسال ظهر راه افتادیم و نشد مراسم شام غریبان رو اونجا باشیم . خیلی بد بود . شماها هم دلگیری وحشتناک عصر عاشورا رو حس میکنین؟

مجلس روضه خواني همه ساله در تکاياو مساجد و بعضا منازل شخصي برپا مي شود و بيش از يك قرن از سابقه برگزاري آن مي گذرد . بنا بر سنت ديرينه   هيات هاي  عزاداري ميمه از ميدان تعزيه  در ليالي و ايام عاشوراي حسيني عزاداري و زنجير زني را آغاز و بعد به اماکني که دران افراد نذر دارند مي روند.
ميمه نزديک به ده هيات عزاداري داردکه مراسم خود را باشکوه غير قابل وصفي برگزار مي کنند.
همچنین در ميمه از اول محرم هرروز تعزيه خواني برگزار مي شود که روزهاي تاسوعا و عاشورا بي نهايت ديدني است .يكي از عزاداري هاي سنتي ميمه ، برگزاري مراسم کفن پوشان و کوتل داران است که اين دو درقالب دو دسته عزاداري اوردگاه امام حسين ع را به تصوير مي کشند

 

شهرميمه ابتدا يك مزرعه كوچك بود كه در كنار چشمه آبي در شمال شهر فعلي قرار داشت .اين مزرعه به وسيله چند نفر از اهالي جوشقان اداره مي شدو در آن گندم ،جو وانگور كشت مي گرديد.در زمان ساسانيان ،خسروپرويز پادشاه ايران همراه با قشون خود از شمال ايران به طرف پارس(فارس)مي رود و در كنار مزرعه اطراق مي كند.پس از صرف انگور مزرعه به خاطر مرغوبيت و خوش طعمي آن پس از رسيدن به پارس دستور مي دهد كه تعدادي از اسراي رومي و يوناني رابراي حفر قنات و ايجاد باغات انگور به منطقه گسيل دارند.

اسرا بعد از رسيدن ببه منطقه قناتي را حفر مي نمايند و چون خسروپرويز زرتشتي بود قنات فوق را مزدآباد كه از اهورا مزدا ،خداي زرتشتيان،گرفته شده ناميدندو در كنار قنات باغات انگور به وجود آمد .

ابتدا نام مزرعه فوق را (( اهورامزد آباد ))ناميدند ولي پس از مدتي به خاطر مرغوبيت انگور حاصل از آن ،آن منطقه را ((مي مه))يعني مي خوب ناميدند.بعد از حفر قنات مزدآباد و ايجاد باغات انگور ،ساكنان اوليه محل كه شامل تعدادي كشاورز جوشقاني بودند همراه با مباشران پادشاه ساساني در

دهكده اهورا مزد آباد سكونت گزيدند.چون در قديم بين زرتشتيان رسم بوده كه كارگران وبردگان را در پايين

 دست مالكان و بزرگان سكني دهند لذا بردگان رومي ويوناني را در پايين دهكده اهورامزدآباد سكني دادند كه حال شهر وزوان است.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۲۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
ساختمان سازی در اصفهان درحال رکود  است  

مدير دفتر نظارت بر اجراي ضوابط شهرداري اصفهان از رکود اقتصادي درکلان
شهر اصفهان دربخش ساختمان سازي  خبرداد
  وي گفت :کاهش قدرت خريد مردم - سبب فراواني بيش از حد واحدهاي ساختماني
نوساز وخالي ازسکنه دراصفهان شده است 
 به گزارش روز دوشنبه روابط عمومي شهرداري اصفهان " مرتضي دياني " افزود:
در بخش صدور پروانه ساختمان طي سه ماهه اول سال جاري افت قابل توجهي بروز
کرده است 
 وي گفت : در مدت مذکور درمجموع يک هزارو 178پروانه ساختمان بامتراژ 724
هزارو 55 مترمربع در اصفهان صادر شد که درمقايسه بامدت مشابه سال قبل  30
درصد کاهش نشان مي دهد
 وي گفت : بيشترين ميزان کاهش صدور پ-روانه ساختمان در شهرداري هاي  مناطق
هفت و هشت و کمترين آن در نرخ افت درمناطق يک و 10 اصفهان بوده است 
 به گفته او - اکنون بسياري ازانبوه سازان وکارفرمايان دربخش مسکن وساختمان
تمايلي براي شروع پروژه هاي  جديد ندارند که يکي ازعلت هاي  اصلي آن ن-وسان
مستمر قيمت مصالح ساختماني از جمله سيم-ان و ميلگ-رد و ف-روش نرفتن تعداد
زيادي واحدهاي  نوساز موجود درسطح کلان شهر اصفهان است 
 وي اعطاي تسهيلات دولتي درقالب وام هاي مسکن به اقشارکم درآمد تمايل دوباره
سرمايه گذاري انبوه سازان و مالکين را دراين بخش ازعوامل رونق دوباره ساخت
وساز دانست 

*******************************

کنفرانس " پارکهاي  علمي و تحقيقاتي منطقه آسيا (    )" روزهاي 27 و 28
شهريورماه امسال در شهرک علمي و تحقيقاتي اصفهان برگزار مي شود
  معاون توسعه فناوري شهرک علمي و تحقيقاتي اصفهان در اين باره  گفت : اين
همايش به منظور ايجاد فضا براي ارايه آخرين دستاوردهاي نظري و کاربردي در
زمينه پارکها و مراکز رشد علم و فناوري  برگزار مي شود
  "محمد شيخ زين الدين " روز دوشنبه در گفت و گو با ايرنا افزود: ايجاد يک
شبکه ارتباطي براي انتق-ال ت-جارب و اطلاعات بين اعضاي انجمن پارکهاي علمي
آسيا و صاحب نظران ايراني از اهداف برگزاري اين کنفرانس است 
 انجمن پارکهاي علمي - 65کشورجهان را به عضويت خود درآورده است که کنفرانس
سالانه در بخش منطقه اي در کشورهاي مختلف برگزارمي شود و آمريکانيز همه ساله
ميزبان کنفرانس بخش بين المللي آن است 
  شيخ زين الدين افزود: کارگروه هاي  آموزشي اين کنفرانس روزهاي 25و26 شهريور
ماه برگزار مي شود
  وي گفت : درحاشيه اين کنفرانس - نمايشگاه جنبي از دستاوردها و پيشرفتهاي
پارکهاي فناوري ايران و ساير کشورها برپا مي شود
  به گفته شيخ زين الدين - به اشتراک گذاشتن تجربيات پارکها و مراکز رشد در
زمينه مديريت پارکها و مراکز رشد واحدهاي فناوري و نيز معرفي دستاوردهاي
پارکها و مراکز رشد و فناوري ايران از ديگر اهداف اين همايش است 
  وي گفت : دراين کنفرانس دو کارگاه آموزشي باموضوع"مديريت پارکهاي علمي "
و "مديريت مراکز رشد فناوري " در محل شهرک علمي و تحقيقاتي اصفهان برگزار
خواهد شد
   معاون توسعه فناوري شهرک علمي و تحقيقاتي اصفهان تصريح کرد: 90 مقاله
علمي به دبيرخانه همايش واصل شده که توسط 22 داور ملي و بين المللي داوري
شده که از اين تعداد 44 مقاله براي ارايه در کنفرانس پذيرفته شده که از
اين تعداد 28 مقاله خارجي و 16 مقاله داخلي  مي باشد
  وي افزود: از 250 ميهمان شرکت کننده دراين کنفرانس - 70 نفر از کشورهاي
خارجي هستند

*********************************************

سرويس انتظارمکالمه براي کليه مشترکين تلفن ثابت ودر تمام مراکز مخابراتي
شهر اصفهان فعال شد
  مدير روابط عمومي شرکت مخابرات استان اصفهان با اعلام اين خبر به ايرنا
گفت : از اين پس شهروندان اصفهاني  مي توانند بدون ارايه درخواست از امکان
سرويس انتظار مکالمه استفاده کنند
  " سيد جمال سياووشي " تاکيد کرد: با فعال شدن اين سرويس - ميزان موفقيت
در تماسهاي شهري - بين شهري و بين المللي و در نتيجه شاخص     بهبود مي يابد
  وي اظهار داشت : شاخص    - ملاک توانمندي شبکه هاي مخابراتي در دنيا محسوب
مي شود که در آن ميزان اشغال خطوط تلفن به حداقل خود مي رسد
  به گفته وي شهروندان اصفهاني مي توانند با مراجعه به مراکز مخابراتي منطقه
خود و دريافت فرم راهنمايي از چگونگي استفاده از اين سرويس آگاه شوند
  سياووشي همچنين به تغيير ظاهر قبوض تلفن ثابت در اصفهان اشاره کرد و
گفت : قبوض کارکرد تلفن ثابت از دوره مرداد به بعد با ظاهر- ابعاد و اطلاعات
جديدي در سطح شهر اصفهان توزيع مي شود
  وي افزود: در قبض هاي  جديد تلفن ثابت از چاپ ليزري با چهار رنک استفاده
شده است به طوريکه اعداد خواناتر و تقسيم بندي ها متمايزتر مي باشد
  مدير روابط عمومي شرکت مخابرات استان اصفهان تصريح کرد: در پشت برگه هاي
قبض علاوه بر درج اطلاعات ضروري مخابراتي - فهرست آخرين نرخ مکالمه هاي تلفني
شهري و بين شهري اعلام شده است 
  وي بيان داشت : از دوره مهرماه به بعد نيز علاوه بر تغييرات ياد شده -
پيامهاي مخابراتي همراه با تصوير و توضيحات لازم در صفحه اول قبوض تلفن
ثابت و اطلاعات مخابراتي مانند سيستم هاي پاسخگويي در صفحه پشت قبوض - چاپ
و معرفي خواهد شد
  سياووشي يادآور شد: اين برنامه همراه با تغيير ظاهر قبض هاي تلفن همراه
در دوره هاي بعدي در سطح استان اصفهان اجرا مي شود
  در زمان حاضر 750 هزار مشترک تلفن ثابت در سطح شهر اصفهان وجود دارد

**************************************

فرمانده انتظامي استان اصفهان گفت : تعامل خبرنگاران و رسانه ها  و پليس
براي افزايش امنيت در جامعه ضروري است 
  سردار " سيد حميد صدرالسادات " روز دوشنبه در بازديد از خبرگزاري جمهوري
اسلامي مرکزاصفهان افزود: خبرنگاربراي تامين امنيت رواني وپليس براي تامين
امنيت فيزيکي تلاش  مي کند
  وي ازتاثيرگذاري  بر افکار عمومي به عنوان ابزار مهمي براي پيشبرد کارها
ياد کرد و گفت :رسانه هابهترين ابزاربراي تاثيرگذاري برافکار عمومي هستند
  فرمانده انتظامي استان اصفهان تصريح کرد: ما علاوه بر هم-کاري رسانه ها
براي انعکاس فعاليت مان -نيازمند آن هستيم که اصحاب رسانه افکار عمومي را
نيز به ما منعکس کنند
  وي گفت : آگاهي از ديدگاه مردم و مشکلات آنها در ارتباط با نيروي انتظامي
مورد توجه جدي قراردارد و شيوه هاي کسب اين ديدگاهها هم رو به بهبودو تنوع
دارد اما رسانه ها  در معرض اطلاعاتي از جامعه هستند که ممکن است در اختيار
ما قرار نگيرد
  فرمانده انتظامي استان اصفهان از خبرگزاري جمهوري اسلامي به عنوان يک
رسانه تاثير گذار در صحنه اطلاع رساني کشور ياد کرد و بر تداوم همکاري با
ايرنا تاکيد کرد
  در اين بازديد رئيس خبرگزاري جمهوري اسلامي مرکز اصفهان در مورد رسالت
و فعاليت ايرنا و راههاي گسترش همکاري نيروي انتظامي و رسانه ها و بخصوص
ايرنا مطالبي بيان داشت  
 

***********************************

نخستين جشنواره هنري طراحي فرش تحت عنوان "باغ گره " عصر دوشنبه با معرفي
نفرات برتر در اصفهان پايان يافت 
  در اين جشنواره که به همت شرکت فرش ايران برگزار شد- از طراحان برگزيده
نقشه فرش اصفهان تجليل به عمل آمد
  مديرعامل شرکت فرش ايران درمراسم اختتاميه اين جشنواره گفت : فرش ايراني
نماد فرهنک وهويت ايراني اسلامي هنرمندان ايران است و بايد در آفرينش چنين
آثار هنري از عناصر فرهنگي ايراني اسلامي بهره گيريم 
  دکتر "سيدجلال الدين  بسطام " افزود: امروزه گستره هنر فرش به يک منطقه خاص
در ايران يا جهان محدود نمي شود و اين هنر در سراسر جهان جايگاه ويژه اي
يافته است 
  وي هدف برگزاري اين جشنواره را گردهمايي فعالان عرصه فرش در مناطق مختلف
کشور عنوان کرد و گفت : اين جشنواره ايجاد انگيزه در طراحان مناطق مختلف -
رونق خلاقيت در توليدات فرش و ايجاد يک بازار کار براي طراحان فرش دستباف
را به عنوان اهداف خود دنبال  مي کند
  معاون پژوهشي دانشگاه هنر اصفهان نيز گفت : هنر فرش ايراني نتوانسته است
 خود را با تحولات دوران مدرن هماهنک کند و اين امر سبب کاهش اقبال به
توليدات اين هنر ايراني شده است 
  دکتر "احمد آکوچکيان " افزود: اگر  فرش ايران به دنبال دستيابي به جايگاه
گذشته در بازار جهان است بايد پايه هاي ايرانيت - اس-لاميت - تجدد و سنت در
اين هنر تقويت شود
  وي اضاف-ه کرد: هن-ر فرش ايراني نيز مانند برخي ديگر از ابعاد هنري از
تحولات تاريخي به دور مانده و همين امر بازار فرش ايران را با چالش مواجه
کرده است 
  در پايان اين مراسم از "الهه بخت آور" و "مجيد مهربان " در بخش اساتيد و
"محمد خيراللهي "و " کاوه نويني نژاد"به عنوان نفرات برتر اين جشنواره تجليل
به عمل آمد
 در حاشيه اين جشنواره نمايشگاهي از نقشه هاي طراحي شده شرکت کنندگان  نيز
برپا شد
 نخستين جشنواره طراحي فرش ايراني -همزمان در شهرهاي اصفهان -کاشان - نايين -
قم و اراک برگزار شد 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۱۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
يکي از مشکلاتي که اين روزها به غير از حقوق / بيمه / امنيت شغلي و ديگر مسايل مادي و معنوي گريبانگير خبرنگاران را گرفته / پديده "سرقت خبري " است .
 اين معضل با پيدايش سايتهاي اينترنتي و قرار گرفتن اخبار خبرگزاريها روي صفحات اينترنتي شکل تازه و گسترده اي به خود گرفته است بطوريکه افراد غيرحرفه اي و هنجارشکن براحتي اخبار منتشر شده را کپي و بااعمال تغييرات مورد دلخواه خود/ آنها را در روزنامه ها يا سايتهايشان بدون ذکر منبع استفاده
مي کنند .
در برخي موارد نيز مشاهده مي شود که خبرنگاران و دبيران روزنامه ها اخبار خبرگزاريها را به نقل از خود منتشر و شايد بابت چاپ آن / دستمزد نيز دريافت مي کنند .
 به گفته يکي از خبرنگاران - در قانون مطبوعات آمده است که هنگام استفاده از اخبار رسانه ها بايد منبع خبر ذکر شود اما در صورت عدم رعايت اين اصل حرفه اي / راهکاري براي پيگيري آن وجود ندارد 
بسياري ديگر از خبرنگاران با اشاره به اينکه تاکنون بارها شاهد سرقت اخبار توليدي خود توسط روزنامه ها و هفته نامه ها بوده اند/ تاکيد داشتند: برغم ارسال "اي ميل " - تماس هاي تلفني و تذکر دوستانه به آنها- هنوز اين رفتار غيراخلاقي تکرار مي شود .
به گفته کارشناسان حوزه خبر و مطبوعات -پديده سرقت خبري در زمره " سرقت ادبي "به شمار مي رود و استفاده از اخبار ساير رسانه ها بدون ذکر منبع برخلاف اصول بين المللي حرفه اي در روزنامه نگاري -قانون کپي رايت و حقوق معنوي است  .
بر اساس اصل چهارم اصول بين المللي اخلاق حرفه اي در روزنامه نگاري / احترام گذاشتن به دارايي هاي معنوي و بطور اخص پرهيزاز سرقت ادبي جزو اخلاق حرفه اي محسوب مي شود.   اما در اين ميان بايد به اين نکته نيزتوجه کرد که فضاي خبري و مطبوعاتي کشور و دنيا همگام با عصر اطلاعات و ارتباطات تغيير يافته است و ديگر قوانين 40 سال پيش نمي تواند کاربرد چنداني داشته باشد.
  رييس دفتر خبرگزاري جمهوري اسلامي در اصفهان در اين رابطه گفت : استفاده از مطلب ديگران بدون ذکر منبع - حتي اگر در قانون هم به آن کم توجهي شده باشد- به لحاظ اخلاق حرفه اي و عمومي صحيح نيست  . يکي از پيشکسوتان خبر در اصفهان نيز معتقد است : استفاده از اخبار توليدي يک رسانه بدون ذکر نام آن - بر خلاف اصول اخلاقي خبررساني و رسالت بزرک اين حرفه مقدس است .                       به گفته بسياري از خبرنگاران -تاکنون پيگري چنداني از طرف رسانه هاي خبري بخصوص خبرگزاريها دراين زمينه صورت نگرفته و استفاده از اخبار خبرگزاريها بدون ذکر منبع به امري عادي تبديل شده است .

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۱۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

فردا تولد بزرگ مرد تاریخ نماد شجاعت- جسارت- صداقت- وفا و برتر از اینها مظلومیت است.

تولد راد مرد بزرگ تاریخ حضرت علی علیه السلام رو به همه دوستان عزیزم تبریک می گویم.

و فردا رو روز مرد نامیدند. پس روز مرد و روز پدر  رو هم به همه  تبریک می گویم.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۱۶ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

كيفيت آبهاي زيرزميني:

از نظر كيفيت شيميايي آبهاي زير زميني منطقه داراي

 املاح نسبتا زياد بوده و در نقاط مختلف درصد املاح متغير است .

 ميزان آن از جنوب غرب و شمال غرب بطرف مركز وشرق منطقه

 افزايش مي يابد.

 بطوريكه در منتهي اليه دشت ميزان كلر موجود در آب به

 6000 ميليگرم در ليتر و هدايت الكتريكي 10000 ميكروموس

مي باشد و درابتداي دشت به علت وجود سه محل تغذيه يعني

 دره مورچه خورت، دره نجف آباد ، رودخانه زاينده رود و كانالهاي

 انشعابي ميزان املاح آب پايين است چنانكه ميزان كلر در حوالي

 دره نجف آباد حدوN 250 ميليگرم در ليتر است.

بطوركلي در منطقه برخوار كيفيت آبهاي زير زميني بيشتر در

 كلاسهاي C 4 S1 – C4S2 – C3S1  مي باشد. منابع آبي كه

 در قسمت شرق واقع شده خارج از كلاسهاي فوق مي باشد.

منابع تغذيه آب منطقه:

 دشت برخوار از سه جهت عمده تغذيه مي شود:

1  دره شمال غربي كه همان آب خروجي از دشت مورچه خورت

مي باشد

2-  دره غربي كه شامل آب خروجي از دشت نجف آباد است

3   جنوب كه شامل رودخانه زاينده رود و كانالهاي منشعب

از آن بودهبا توجه به مطالعه نقشه تراز آبهاي زير زميني منطقه

برخوار آب اين منطقه از سه جهت فوق به طرف مركز دشت جريان

يافته و سپس آز سمت شرق به زير حوزه كوهپايه سگزي وارد

 مي شود.

وضعيت كشاورزي:

بلوك برخوار كه يكي از بلوكهاي استان اصفهان مي باشد با تعداد

24 شهر و روستاهاي تابعه آن از نظر وسعت زمين بزركترين بلوك

و حدود 70000 هكتار از اراضي منطقه مذكور در اين قسمت

مي باشد.

مالكيت زمينهاي اين منطقه عموما به صورت خورده مالكي

يعني كمتر از 2 هكتار ميباشد و بدين ترتيب نمي توانند زندگي

خود رااز طريق كشاورزي به تنهايي تامين نمايند و مجبور هستند

 در مواقع بيكاري به امور غير از كشاورزي پرداخته تا تامين شوند .

يكي از عوامل مهاجرت روستائيان از ده به شهر نداشتن زمين و

ساير امكانات كشاورزي ديگر مي تواند باشد؛ كه مي توان از طريق

هيئت واگذاري زمين به آنها داده شود وآب آن را هم به هرطريق

كه ممكن باشد تامين نمود و در صورت نبودن زمين و ساير امكانات

افراد را نسبت به احداث واحد هاي توليدي بويژه وابسته به

 كشاورزي تشويق نمايد.

كمبود آب مهمترين عامل ركود كشاورزي در منطقه بوده است .

تامين آب كشاورزي و آشاميدني برخوار در گذشته اغلب از طريق

قنات انجام مي شده است و كشاورزان با دلگرمي بيشتري به

 اين امور مي پرداختند و آب آنها نسبت به چاه داراي كيفيت نسبتا

بالائي بوده ولي بتدريج با كم شدن نزولات آسماني و پايين

رفتن سطح آبهاي زير زميني در منطقه قنوات شروع به خشك

 شدن نموده وآنها را ناچارا مجبور به حفر چاه و نصب موتور پمپ

 جهت تامين آب كشاورزي و آشاميدني نمودند.

همچنين كشاورزان با اقدام به حفر يكسري چاههاي غير مجاز باعث

كم شدن آبهاي زير زميني و در نتيجه پايين رفتن سطح آب

گرديده اند. به همين علت اراضي منطقه را به سه دسته تقسيم

نموده اند كه مساحت آنها براي هر يك از روستاها و شهرها به شرح

 زير مي باشد :

اراضي قابل استفاده :

1   اراضي زير كشت ساليانه و دائمي

2    اراضي آيش

3  اراضي باير قابل استفاده

يك سوم اراضي قابل استفاده منطقه زير كشت ساليانه و

 دائمي و بقيه بصورت آيش يا باير قابل استفاده نمي باشند.اين

 نسبت در تمام منطقه يكسان نيست و بستگي به ميزان زمين

 و آبدهي چاههاي حفر شده دارد.

بعد از كمبود آب كيفيت آب را هم نبايد ناديده گرفت بطوريكه در

عضي از قسمتها باندازه اي املاح آب بالا است كه باعث تخريب

خاك و در نتيجه عدم امكان كشاورزي در منطقه ميگردد. بعد از آن

 كميت و كيفيت خاك را هم بايد در نظر گرفت يعني بالا بودن املاح

 خاك و در نتيجه شور بودن آن و همچنين كم بودن ضخامت خاك

 كشاورزي باعث شده كه در منطقه اكثرا محصولات يكساله و

 مقاوم به شوري كاشته شده و گياهان دائمي مانند درختان

ميوه در بسياري از نقاط نتيجه خوبي ندهد.

اينك باشناخت عوامل اصلي كه در بالا بردن يا پايين آوردن

 سطح كشاورزي منطقه موثر مي باشند به نحوه انجام آن در

برخوار مي پردازيم. كشاورزي در برخوار ابتدا مانند ساير مناطق

بوسيله نفر انجام مي گرديد يعني تمام عمليات كاشت ، داشت و

 برداشت با دست انجام مي گرفت و همچنين تقويت زمينها با

 كود هاي حيواني عمل مي شده كه اين كود در اين منطقه علاوه بر

 تقويت زمين باعث اصلاح آن و يا به عبارت ديگر باعث بالا بردن

قابليت نفوذ آب و پوك شدن آن مي گردد.

با بوجود آمدن انقلاب عظيمي در علوم كشاورزي كه يكي از

اثرات آن پيدايش ماشينهاي كشاورزي بود؛ ساكنان منطقه برخواV

 ازقديمي ترين ماشين كشاورزي (تراكتور) بهره گرفته و چه بسا

هزينهانجام مراحل سه گانه كاشت ، داشت و برداشت را كاهش

داده و عملكرد محصول كشت شده را افزايش داده است.

يكي از مشكلات كشت مكانيزه در منطقه كوچك بودن مساحت

مالكيت ها درمنطقه بوده و باعث شده كه بهره دهي آن نسبت

به ساير مناطق كه مالكيت ها بزرگ است كمتر باشد .اين مطلب

 هم ناگفته نماند كه در حال حاضر چون درآمد اكثر كشاورزان

اكتفاي خريد ماشين آلات را نمي نمايد آن را به صورت ساعتي يا

 جريب يا روزانه كرايه مي نمايند. براي رفع اين مشكل و تشويق

 كشاورزان بهتر است دولت از طريق مركز خدمات روستايي اقدام

به تهيه ماشين آلات نموده وبا يارانه در اختيار كشاورزان قرار

دهند.

محصولات كشت شده در منطقه:

حال به محصولات كشت شده در منطقه مي پردازيم.

محصولات را ميتوان به دو دسته محصولات زميني يا زراعت و

 محصولات دائمي مثمر تقسيم بندي نمود

زراعت شامل : گندم ، جو ، محصولات جاليزي و علوفه اي ،

دانه هاي روغني ، چغندر قند ، سيب زميني ، پنبه ، ذرت دانه اي

ميباشد.

محصولات دائمي دائمي مثمر شامل : سيب ، انگور ، پسته ، انار ،

 ميوه جات هسته دار است.

توليدات كشاورزي و دامي:

شهرستان برخوارميمه با موقعيت جغرافيائي خاص كه از لحاظ

وا قع شدن در مركز استان اصفهان و در مسير شاهراه ارتباطي

 كشور و فروردگاه بين المللي شهيد بهشتي اصفهان و قطب توليد

 كشاورزي و دامي قرار دارد با بيش از 25000 هكتار كشت آبي

در بسياري از توليدات  كشاورزي ودامي پيشرو و مطرح ميباشد 

 از آن جمله درتوليد محصولات استراتژيك نظير گندم – دانه هاي

 روغني ( آفتابگردان )  - ذرت و چغندر قند و صيفي جات وشير

 و گوشت  و مواد لبني بطوريكه بيشتر بذر گواهي شده گندم

استان در اين شهرستان  توليد مي شود و گندم توليد ي شهرستان

 بابيش  از 11000 هكتار اراضي تحت كشت گندم به بيش از

 000/53 تن مي رسد كه در سال 1383 با احتساب گند م

 بذري  بيش از 36000 تن گندم مازاد بر نياز كشاورزان توسط 

دولت خريداري شده است از نظر گندم دومين  سطح زير كشت

 را  دارا ميباشد از نظر خربزه  مقام اول از نظر سطح و آفتابگردان

 آجيلي رتبه اول در استان ذرت  ( علوفه اي)  مقام  دوم و ذرت

 دانه اي مقام  سوم زعفران مقام دوم  چغندر قند رتبه سوم و

 از نظر عملكرد محصولات جو – ذرت علوفه اي – ذرت دانه اي

 و چغندر قند  شهرستان مقام اول را دارا ميباشد.

همچنين در امور دام : اين شهرستان داراي 169 واحد مرغداري

 گوشتي با ظرفيت سهميليون قطعه و توليد ساليانه 21 هزار تن

 گوشت مرغ مقام دوم استانرا دارا ميباشد ( توليد استان

91 هزارتن )

2-       اين شهرستان داراي 7 واحد با ظرفيت 38500 قطعه و توليد

ساليانه 7300 تن  تخم مرغ خوراكي مقام هفتم استان را دارا

 ميباشد ( توليد استان 45 هزار تن)

3-    شهرستان داراي 87 واحد گاوداري صنعتي با ظرفيت

 19000راس گاو و گوساله و توليد ساليانه 68 هزار تن شير

و 2100تن گوشت قرمز

4-       گوسفند داراي سنتي 118 هزار راس گوسفند و بز

وتوليد 1180 تن گوشت  بره.

5-       گاوداري سنتي 16000 راس گاو و گوساله و 7/15 هزار تن

 شير و 400 تن گوشت  گوساله .

6-       دارا 70 واحد زنبور داري با ظرفيت 24000 كندو زنبور عسل

و 140 تن توليد عسل.

و همچنين اين  شهرستان  در موارد  زير نيز ركود دار مي باشد.

1-       جشنواره گاو اصيل هلشتاين ( خارجي) مقام اول استان

( قهرمان قهرمانان در گاوداري شركت شير و گوشت اصفهان)

2-       مقام اول گاوداري در استان و كشور

3-       مقام اول استان در مرغداري گوشتي

4-       مقام اول سال 83 در مرغداري تخم گذار

5-       سه سال متوالي مقام اول مرغ مادر گوشتي استان اصفهان

6-       مقام اول استان و كشوري در مركز جمع آوري شير

سال 84در طول 3 سال گذشته طي بازديد كارشناسان محققان

موسسه ITC هلند ( موسسه پژوهشي آموزشي بين المللي

هّلند) از شهرستان برخوار و ميمه با توجه به پتانسيل هاي بسيار

 خوبدر زمينه كشاورزي و دامي به حول و قوه الهي و با تلاش

 كارشناسانبا تجربه اين مديريت وارتباط علمي بسار صميمانه

و نزديك از بين چند منطقه كه به عنوان نمونه جهت

همكاري هاي پژوهشي در سطح كشور با موسسه مزبور پيشنهاد

  شده بود بهعنوانمنطقه پايلوت جهت همكاري هاي دو جانبه

 علمي – تحقيقاتي پژو هشي و برنامه ريزي انتخاب گرديد

 كه باعث افتخار همكاران در مديريت مي باشد.

طي دو دهه گذشته فعاليت هاي چشمگيري توسط سازمان

آب منطقه اي اصفهان در منطقه صورت گرفته است كه نتيجه آن

احداث دو رشته كانال بنا مهاي حاجي آباد و شمالي (بل) در منطقه

بوده است كه در طول دشت وسيع  برخوار جريان يافته واز دو

سه سال گدشته آب در آنها جريان داردكه با عث افزايش سطح

زير كشت و  جلوگيري از افت اب هاي زير زميني در طول اين مسير

خواهد شد.

چشم انداز روشني از توسعه كشاورزي ودامي در شهرستان

برخوار و ميمه وجود دارد.

پتانسيل هاي افزايش توليد محصولات دامي شير و گوشت و

استفاده از آبهاي قنوات  پر آب ميمه در زمينه پرورش شيلات و

 بسته بندي محصولات كشاورزي ودامي و افزايش گوشت

سفيد و گوشت قرمز وشير واحداث گلخانه هاي سبزي و

 صيفي در بخش ميمه و روستاي جهاد آباد و منطقه حيدر آباد

 گز و توسعه دانه هاي روغني در راستاي خود كفايي توليد روغن

 و كشت چغندر قند در راستاي خود كفايي شكر و بسياري امكانات

 و پتانسيل هاي ديگر  در شهرستان وجود دارد.

مسائل ومشكلات شهرستان برخوار وميمه:

با توجه به بررسي هاي انجام شده در زمينه كشاورزي و دامداري

 يكسري نارساييهائي بشرح زير در منطقه برخوار وجود دارد كه

اميدواريم بتوانيم در جهت بهبود آن چاره اي بينديشيم

1-     كوچك بودن مساحت مالكيتها

2-    عدم استفاده كامل از ماشين آلات كشاورزي

3-    كمبود آب كه به دليل پائين بودن سطح آبهاي زير زميني

4-     پائين بودن  كيفيت خاك كشاورزي مانند شوري خاك

 ؛لايه هاي گچي- ‎آهكي

5-    برداشت بي رويه از آبهاي زيرزميني با احداث چاههاي عميق

6-      عدم برنامه ريزي صحيح كشاورزي در منطقه

7-    پائين بودن كيفيت آبهاي زير زميني بويژه در اين چند سال اخير

8-     كمبود امكانات كشاورزي

9-    استفاده از از محصولاتي كه به آب فراوان بويژه در تابستان

نياز دارند

10   كمبود اعتبار و تسهيلات كافي جهت اجراي پروژه هاي

صرفه جوئي در مصرف آب از قبيل احداث كانال سيماني ، انتقال

 آب با لوله، استخرهاي ذخيره و تنظيم آب و اجراي  روشهاي مدرن

 آبياري مانند ايجاد طرح هاي آبياري باراني و قطره اي

11-  كمبود مراتع كافي با توجه به وجود تعداد 140000 واحد

 دامي و ظرفيت چراي دام تنها براي 90000 واحد دامي .

12-    استفاده از پساب فاضلاب شاهين شهر و پساب شمال

 اصفهان كه خود باعث بالا رفتن نيترات در ماده خشك گياهي

و ايجاد مشكلات بهداشتي در افراد مصرف كننده مي شود .

1    عدم پوشش گياهي كافي

14 - كمبود ادوات كشاورزي نظير تراكتور و دستگاهاي كاشت

و برداشت و سمپاش ، با توجه به زميني شدن مبارزه با سن

 غلات

15- كمبود كودهاي شيميائي و آلي و مواد ريز مغذي

راه حل و پيشنهادات:

با در نظر گرفتن مسائل و مشكلات مطرح شده يكسري

پيشنهاداتي به منظور بهبود آنها به شرح زير ارائه مي گردد.

1-   يكپارچه نمودن و تجهيز زمينهاي كشاورزي به منظور افزايش

 بازدهي محصول

2-    مكانيزه كردن عمليات كشاورزي

3-   جلوگيري از برداشت بي رويه آبهاي زير زميني

4-      استفاده بيشتر از محصولاتي كه به آب كمتر نياز دارند مانند

كلزا   استفاده از روشهاي مدرن آبياري (آبياري قطره اي و باراني )

6     برنامه ريزي صحيح كشاورزي در منطقه

7     ايجاد مزارع نمايشي يا نمونه جهت ترويج و تشويق

كشاورزان

8      حتي الامكان استفاده از كودهاي حيواني وگياهي جهت اصلاح

 خاك

9- تامين اعتبار كافي به صورت تسهيلات بانكي كم بهره جهت

اجراي طرحهاي زير بنائي و تكميل اماكن دامي و واحد هاي

صنايع روستائي

*** عمده مسائل و مشكلات مبتلا به  كشاورزان و دامداران

به شرح زير مي باشد اميد است با پيگيرهاي  دلسوزانه نماينده

محترم مجلس شوراي اسلامي  و مديريت جهاد كشاورزي

شهرستان  اين مشكلات برطرف گردد.

1 پيگيري احداث كانال هاي درجه 3 در سطح حدود 18000

هكتار در  اراضي دشت برخوار.

2-    درخواست بخشودگي سود و جريمه تسهيلات پرداختي

به كشاورزان در سال هاي گذشته بابت خشكسالي

(لازم به ذكر است كه در اثر خشكسالي متوالي سنوات

 78-80 بيش از 250 حلقه چاه كشاورز بين 15 تا  100 %

خشك شدند.

3    پيگيري احداث بند دستكن  در بالادست اراضي مورچه

خورت برخواربا ذخيره سازي و تنظيم  آب سيلاب ساليانه جهت

تغذيه قنوات و دشت برخوار به ميزان حدود 15 ميليون متر

مكعب لازم به ذكر است كه طرح مربوطه تهيه و برآورد هزينه نيز

 از طريق مديرت آبخيزداري سازمان جهاد كشاوزي بعمل آمده

 است.

4     اختصاص اعتبار ملي به طرحهاي تجهيز و نوسازي و

يكپارچكي در اراضي سنتي

كه زير شبكه هاي مدرن آبياري قرار ندارند  وبيشتر از قنوات و

 چاه ها آبياري مي شوند اين اعتبارات در سالهاي  گذشته

 ناچيز بوده است.

5- اختصاص تسهيلات كافي جهت  توسعه  فعاليت هاي آب و

 خاك(صرفه جويي در مصرف آب و استفاده بهينه از آب و خاك )

 و طرحهاي توسعه دامداري ها و صنايع وابسته  به كشاورزي

 از طريق صندوق ذخيره ازري و يا هر طريق ممكن ديگر. 

6- تخريب اراضي كشاورزي توسط افراد سود جو كه عمدتا به

 صورت خاك برداري جهت كوره هاي آجر پزي انجام مي شود

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۰۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

برخوار و ميمه از شهرستان هاي استان اصفهان است كه در

مركز استان واقع شده است.هنر قالی بافی در شهرستان برخوار و ميمه

 مهم ترين صنعت دستی محسوب می شود و بيش تر اهالی در کار گاه های

خانگی به بافت قالی مشغول هستند. قالی اين منطقه از قدمت و اصالت

 خاصی برخوردار است. قالی های بافت ميمه جنبه صادراتی دارند و بيش تر

به تهران ارسال می شوند. اين قالی ها دارای طرح كاشان و نقش های

افشان، لچک ترنج، جنگلی و هم چنين طرح خاصی معروف به ميمه

هستند.

در استان اصفهان قالی های ميمه طرح منحصر به فردی دارد كه با طرح

مناطق ديگر متفاوت است. علاوه بر قالی بافی، کرباس بافی نيز از ديگر

صنايع دستی اين شهرستان محسوب می شود. مسجد بزرگ گز و

مسجد جامع ميمه دو مکان مهم و ديدنی شهرستان برخوار و ميمه

هستند.

مکان های دیدنی و تاریخی
مسجد بزرگ گز و مسجد جامع ميمه دو مکان مهم و ديدنی شهرستان

برخوار و ميمه هستند.

صنايع و معادن
پالايشگاه نفت، نيروگاه برق،كارخانه های نساجی قدس، بهريس، ‌

بارش، ‌شير پاستوريزه، سنگ بری و ابزار سازی از مهم ترين فعاليت های

صنعتی شهرستان هستند. از معادن شهرستان برخوار و ميمه می توان

از معدن نمك حبيب الله، گچ گمشه و شن باقرآباد، و سنگ مرمريت ميمه

نام برد.


کشاورزی و دامداری
به دليل كمی بارندگی و تبخير زياد، كشاورزی اين ناحيه از جايگاه ويژه ای

برخوردار نيست. اين شهرستان در بخش ميمه از لحاظ طبيعی از جايگاه

 بهتری برخوردار بوده و آباد و سرسبز است. آب مصرفی كشاورزی اين

 شهرستان از كاريز، چاه ژرف و نيمه ژرف تأمين می شود. با اين حال با

تلاش مردم سخت كوش اين ناحيه، فرآورده های كشاورزی مانند : گندم،

جو، سيب زمينی، روناس، پنبه، صيفی، سبزی،نباتات علوفهای وميوه های

گوناگون به عمل می آيد. هم چنين در اين شهرستان فرآورده های دامی

نظير گوشت، پوست، ‌پشم، روغن حيوانی و لبنيات نيز به دست می آيد.

مشخصات جغرافيايي
شهرستان برخوار وميمه، با پهنه ای حدود 6 هزار و 639 كيلومتر مربع،

 در مركز و شمال باختری استان اصفهان قرار دارد و از دو بخش برخوار

‌در جنوب، و ميمه در شمال، به وجود آمده است. برخوار با پهنه ای حدود

 3 هزار و 601 كيلومتر مربع، در شمال شهرستان اصفهان، در 32 درجه و

 48 دقيقه پهنای شمالی و 51 درجه و 41 دقيقه درازای خاوری نسبت

به نيمروز گرينويچ قرار گرفته و بلندی آن از سطح دريا حدود يك هزار

و 570 متر است. ميمه، با پهنه ای حدود 3 هزار و 38 كيلومتر مربع،

 در باختر شهرستان كاشان، در 32 درجه و 25 دقيقه پهنای شمالی

و 50 درجه و 21 دقيقه درازای خاوری نسبت به نيمرزو گرينويچ قرار گرفته

و بلندی آن از سطح دريا حدود 2 هزار و 540 متر است. اين شهرستان

 از شمال به شهرستان های كاشان و نطنز و نيز استان مركزی،

 از باختر به شهرستان های گلپايگان و نجف آباد، از خاور به شهرستان

 اردستان و از جنوب به شهرستان های اصفهان و خمينی شهر محدود است.

***********************************

 موقعيت منطقه:

بخش برخوار با وسعت 3360 كيلومتر مربع كه از اين مقدار حدود

 1863 كيلومتر مربع آن دشت و بقيه بصورت ارتفاعات است؛

در شمال اصفهان واقع شده است . اين دشت از غرب به ارتفاعات

مورچه خورت و از شمال به ارتفاعات شمالي بخش برخوار و از جنوب

 به اصفهان واز شرق به سگزي و كوهپايه محدود مي شود.

ارتفاع آن از سطح دريا 1590 تا 1600 متر و داراي شيب ملايمي

حدود 5/0 5/1 در هزار از غرب به طرف جنوب شرقي مي باشد.

مراكز شهري و روستايي عمده تابعه آن به شرح زير است :

آذرمناباد، زمان آباد(نرمي)، امين آباد ، پروانه، چاله سياه (جهاد آباد) ،

 حاجي آباد ، شاهين شهر ، حبيب آباد ، خورزوق ، درميان ، دستگرد ،

 گز ، دولت آباد ، دليگان ، سين ، شاهپور آباد ، علي آباد ، ملاعلي ،

 كتايونچه ، كربند ، كمشچه ، گرگاب ، لوردچه ، محمود آباد ،

 مورچه خورت .

وضعيت آب و هوا :

اين منطقه با توجه به فاصله اي كه از رودخانه زاينده رود دارد ؛

داراي آب و هوائي خشك تر از اصفهان بوده و ميزان بارندگي آن حدود

50 الي 200 ميليمتر طي ده سال متغيير بوده است. ميزان تبخيير

ساليانه نيز حدود 2000 ميليمتر گزارش شده و مقدار آب نفوذي كمتر

خواهد بود. جهت باد بويژه بادهاي غالب از سمت شمال بطرف جنوب

و جزء بادهاي خشك مي باشد. اين بادها پس از برخورد با اراضي

بدون پوشش گياهي يا با پوشش كافي با خود گرد و غبار و گاهي

ذرات ماسه همراه آورده و در فرسايش زمينهاي كشاورزي بي تاثير

 نخواهد بود.  يكي از اهداف عمده ايجاد گردشگاه منطقه اي

حبيب آباد با وسعت 243 هكتار د رشمال غرب آن شهر جلوگيري

از حركت شنهاي روان بوده است.

خاكشناسي منطقه:

خاكهاي برخوار جزء خاكهاي AZONAL وZONAL

(مقدار نمك در اين خاكها زياد) مي باشد.

ساختمان فيزيكي ذرات خاك منشوري و مكعبي شكل است

و تمركز كريستال گچ و آهك بصورت لكه در طبقات خاك است.

اين سري خاكها اكثرا اراضي نامرغوب را تشكيل داده و معمولا قابليت

نفوذ آب در خاكهاي اين زمينها بسيار كم و تبخير زياد سبب شده

كه املاح موجود خاك در سطح زمين تراكم يافته و زمينهاي باير و

 لميزرع را بوجود آورند. مطالعات خاكشناسي در اين مطقه نشان داده

 ميزان املاح موجود درخاك بتدريج از شمال غرب به طرف جنوب

شرق افزايش مي يابد. قليائيت اين خاكها در حدود 8 ميباشد و ميزان

شوري و قليايي در طبقات فوقاني به چشم مي خورد. از نظر بافت

خاك با توجه به تغذيه و جابجايي ذرات ؛ وضعيت دانه بندي تغيير كرده

 و باعث باقي گذاردن رسوبات در منافذ خاك مي گرددكه اين امر

موجب پايين آمدن خلل و فرج خاك و نهايتا كاهش نفوذ پذيري مي گردد.

در بعضي از نقاط لايه هاي گچي فراوان ديده مي شود كه مي توان

جزء زمينهاي گچي منظور نمود.

به طور كلي خاكشناسي منطقه اكثرا مخلوطي از رس با

 رگه هاي نازكي از شن و ماسه با قابليت نفوذ پذيري خيلي كم

 همراه مي باشد

و آهك پراكنده و نا ظاهر در پروفيل خاك وجود دارد. در كل كلاس خاكهاي

اين منطقه بيشتر 3و5 مي باشد.  

 منابع آب:

 مطالعات آبهاي زير زميني برروي دشت برخوار از سال 1343 شروع و

تاكنون ادامه دارد و از سال 1346 اين منطقه به علت پايين رفتن

 آب زير زميني و برداشت بي رويه از نظر حفر چاه ممنوعه

اعلام گرديده است و به علت كمي باران هر ساله در حال افت بوده

 و لازم است اين وضع مورد توجه قرار گيرد .  كلا دو نوع منبع آب

در اين منطقه وجود دارد كه به شرح زير است:

قنات:  آنها از شمال غرب بطرف جنوب شرق مي باشد و مادر چاه

 بعضي از آنهاخارج از منطقه قرار گرفته كه به تدريج با كم شدن

 نزولات آسماني در منطقه و در نتيجه پايين افتادن سطح آب

زيرزميني ، تعدادي از آنها خشك شده به طوري كه تا سال

 1351 تعداد آنها به پنجاه  رشته رسيده است و بر اساس آخرين

 آمار مقدار قنوات موجود 14 رشته اعلام گرديده است

چاههاي عميق:  طبق آخرين آمار برداشت شده تعداد 713 حلقه

چاه عميق تا تاريخ 1/4/82مي باشد. اين چاهها بيشتر داراي

 عمقي بيشتراز 150متر ميباشند 0

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۰۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
شهر ميمه در 100 كيلومتري شمال اصفهان در كنار جاده اصفهان –تهران در 23 در جه و28 دقيقه عرض شمالي از خط استوا و51 درجه و9 دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قراردارد .

شهر ميمه از شمال به شهرستان دليجان از توابع استان مركزي از جنوب به شهرستان برخوار از توابع استان اصفهان از غرب به شهرستان گلپايگان ونجف آباد از توابع استان اصفهان واز شرق به شهرستان اردستان ، نطنز ، بخش قمصر ، جوشقان از توابع كاشان محدود مي شود .شهر ميمه در دشت جلگه اي ميمه قرار گرفته واز چهار طرف توسط رشته كوههاي كركس از بلنديهاي مركزي ايران كه به كوههاي نطنز وكاشان متصل است وكوههاي شيخيه وكهرو بلنديهاي جنوب دشت ميمه به نام كهرو ودوسياه كلنگ ونداده محصور شده است .ارتفاع دشت ميمه از سطح دريا به طور متوسط 1965 متر ووسعت دشت ميمه حدود 363700 كيلومتر مي باشد .

در تاريخ 16/2/1326 هجري شمسي شهرداري رسماً در ميمه تاسيس وشروع به كار نمود .از سال 1334 با انتخاب انجمن شهر اولين شهردار معرفي گرديد.

مساحت اين شهر 138 هكتار مي باشد جمعيت شهر با توجه به وجود دانشگاه آزاد اسلامي ميمه به مرز 6700 نفر رسيده است

شهر ميمه داراي بناي تاريخي مسجد جامع معروف است كه كاشيكاري هاي اين بنا از دوره سلجوقيان مي باشد و به گفته گذشتگان در اين مسجد حضرت ابراهيم ( ع ) نماز گذارده اند وبا وجود محرابي در اين مسجد كه سنگ آن بسيار قديمي بوده وفعلاً در موزه  ايران باستان وجود دارد وهمچنين قديمي ترين قنات ، قنات مزد آباد كه از زمان زرتشتيان بوده است وتاكنون اين قنات پايدار ومردم از آب آن در كشاورزي استفاده مي كنند شهر ميمه داراي قطب صنعتي است كه در آن سنگبريها وسنگ كوبيها وكارخانجاتي بنا گرديده است ودرصدي از مردم در آن مشغول به كار ونيمي از مردم به كشاورزي نيمي بيشتر به كارهاي فرهنگي اداري مشغول مي باشند .

 

اسامي شهرداران از بدو تأسيس شهرداري تا كنون :

 

 

رديف

نام و نام خانوادگي

نام پدر

تاريخ تولد

مدرك تحصيلي

شروع خدمت

پايان خدمت

1

آقاي محمد صالح بيك

 

ديپلم

1326

18/11/57

21/12/57

2

آقاي اكبر شيرواني

 

سيكل

--

24/4/58

31/6/59

3

آقاي اصغر خيرمند

نعمت ا

ديپلم

1331

2/7/59

1/12/60

4

آقاي غلامرضا خوانساري

 

ديپلم

--

9/12/60

15/8/61

5

آقاي مجتبي كرباسي

 

ديپلم

--

25/8/61

28/10/62

6

آقاي محمد رضا باقري

 

ديپلم

--

25/10/62

19/5/64

7

آقاي حسين فراست

محمد علي

ديپلم

1334

19/5/64

30/9/65

8

آقاي حسينعلي حدادي هرندي

رمضانعلي

ديپلم

1333

26/9/65

5/10/67

9

آقاي قربانعلي بهرامي

 

ديپلم

--

29/9/67

19/3/69

10

آقاي ناصر رفيعي

محمد علي

ليسانس

--

19/3/69

25/9/72

11

آقاي سعيد كبير

قدرت ا

ليسانس

1339

25/9/76

6/7/76

12

آقاي نوراله طاهري

حبيب ا

ديپلم

1344

19/6/76

10/2/77

13

آقاي هوشنگ بيات

محمد علي

ديپلم

1335

7/2/77

11/3/78

14

آقاي ناصر نصيري

قاسمعلي

ليسانس

1335

5/3/78

1/3/82

15

آقاي عبدالرضا شيباني

غلامرضا

ليسانس علوم تربيتي

1339

16/4/82

 

۱۶- اقای محمد رضا اسد

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۰۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
حرفه يي ترين فرد تصميم گير در هر رسانه خبري بي ترديد سردبير است.مسووليت در برابر قانون گرچه در برخي از بنگاههاي خبري برعهده مدير است اما در فرايند اطلاع رساني- سردبير نقش کانوني دارد.
مديران در رسانه ها اغلب داراي مسووليت هاي پشتيباني و اجرايي هستند. بسياري از اوقات نيز نماينده  مالکان و سهامداران در  بنگاه خبري مي باشند.

فرايند گرداوري - تدوين و انتشار خبر از نگاه حرفه يي در زمره مسووليت اصلي سردبير است. اين فرايند شامل دو بخش ورودي و خروجي اطلاعات است. بنگاههاي خبري ديداري اطلاعات را از طريق تلفن - فکس - پست الکترونيکي - سايت ها - خبرگزاريهاي نوشتاري و ديداري و شنود شبکه هاي صوتي و تصويري دريافت مي کنند. شبکه خبرنگاران وابسته به هر بنگاه خبري هم در زمره اصلي ترين منابع دريافت اطلاعات است. اطلاعات دريافتي پس از فراوري به مخزن اصلي که در کنترل سردبير است ارسال مي شود تا براي قرار گرفتن در کنداکتور مورد تصميم گيري قرار گيرد.
هماهنگي با خبرنگاران براي پوشش رويدادها گرچه در قالب واحد خبرنگاران صورت مي گيرد اما تصميم گيري نهايي براي استفاده از ان بر عهده سرديبر است. سردبير بعضا سفارش دهنده موضوع براي تهيه گزارش نيز مي باشد.

سردبير - سياستمدار نيست بلکه عنصري است که از توان ترجمه حرفه يي سياست هاي بنگاه خبري براي مخاطبان برخوردار است. سردبير طبعا در ميان نيروهاي حرفه يي -اشناترين فرد به مرامنامه بنگاه خبري است .

مرامنامه رسانه -کانون تلاقي منافع مديران - صاحبان و سهامداران است که اصول مخاطب شناسي و نگاه حرفه يي نيز در ان رعايت شده باشد.
نرم افزارهاي نوين اين اجازه را به دبيران در اتاق خبر مي دهد تا به همه متن ها و تصاوير دسترسي داشته باشند. وظيفه تقسيم کار در اتاق خبر هم بر عهده سردبير است. سردبير ممکن است از برخي دبيران بخواهد در مورد موضوعي خاص اقدام به تهيه خبر يا گزارش خبري کنند.
سردبير در بنگاههاي خبري 24ساعته بايستي از توان سازماندهي و قدرت رهبري بالايي برخوردار باشد. جريان تصميم گيري در اين رسانه ها پويا و مستمر است .
تعلل در هر لحظه مي تواند به اعتبار حرفه يي  در ميدان رقابت رسانه يي صدمه بزند يا خطايي نابخشودني را در پي داشته باشد. دوستان نيک مي دانند که مسووليت و حوزه اختيار سردبير در شبکه هاي ملي با شبکه هاي خبري فرامليتي تفاوت دارد.
برپايي نشست هاي خبري در ساعت نخستين شروع هر نوبت کاري از وظيفه هاي اصلي سردبير است. دست اندرکاران حوزه خبر معمولا در قالب سه يا چهار نوبت کاري ? يا ?ساعته در اتاق خبر مشغول به كار مي شوند.
سردبير در اين نشست هاي کوتاه که کمتر از 15دقيقه به درازا مي کشد در مورد محورهايي اصلي رخدادهاي خبري گفت وگو مي کند. ديدگاه حرفه يي دبيران را مي شنود. خط مشي در قبال رويدادها را نيز در جريان تبادل نظر به دست اندرکاران حوزه خبر بازگو مي کند.
مسوول واحد خبرنگاران نيز با شركت در اين نشست ها بيان مي کند که گزارش هاي سفارشي در چه زماني دريافت مي شود. اين موضوع کمک مي کند تا سردبير با اگاهي بيشتر اقدام به بستن کنداکتور شود.
در اين نشست علاوه بر دبيران و مسوول واحد خبرنگاران - گويندگان و مسوول واحد ارتباطات نيز شرکت مي کنند. وظيفه هماهنگي با خبرنگاران و ميهمانان براي برقراري ارتباط زنده در بولتن هاي خبري بر عهده واحد ارتباطات است.
نوشتن هدلاين - اولويت بندي در چينش خبرها و گزارشها و  گنجاندن ارتباط زنده با خبرنگاران يا ميهمانان در  هر بخش خبري از وظايف سردبير است. نظارت بر  همه متن ها و تصاويري که در هر بولتن خبري مورد استفاده قرار مي گيرد نيز  در  اين چارچوب مي گنجد.
 سردبير محوري در شبکه ها ي خبري تلويزيوني کم کم به يک اصل نانوشته تبديل شده است.قطع برنامه هاي عادي براي پخش خبرهاي فوري و رويدادهاي با ارزش خبري بالا هم از موضوعهايي است که در شرح وظايف سردبير گنجانده شده است.
برخي مواقع ممکن است موضوعي رخ دهد که سردبير امکان تصميم گيري در مورد ان را نداشته باشد. شبکه هاي خبري هم مانند ساير بنگاه هاي خبري در اين موارد از نظام تصميم گيري ارجاع به بالا استفاده مي کنند.
سردبير ارشد - مدير اتاق خبر - مدير کل اخبار و مدير بنگاه خبري از افراد صاحب صلاحيت براي تصميم گيري دراين زمينه هستند. اين افراد مي توانند خط مشي لازم را در هر مرحله از فرايند گرداوري - تدوين يا انتشار خبر  به ياران خبري اطلاع دهند.
مرامنامه هاي روشن - شفاف و صريح در هر بنگاه خبري به دست اند رکاران اين امکان را مي دهد تا نه فقط تصميم گيري ها از سرعت بالايي برخوردار باشد بلکه ضريب خظا نيز به ميزان زيادي کاهش يابد.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۰۵/۰۴ساعت   توسط علی وطن خواه   |