ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی
 

 

اول اين لينک را بخوانيد :  چگونه مقبره صدرالاسلام در یک اداره دولتی میمه تخریب شد؟؟

حالا شروع ماجرا :

اول که وارد مقبره صدرالاسلام (رضي الله عنه )در اداره بهزيستي ميمه شدم فکر کردم اشتباه آمده ام !! اما نه ، شنيده ها واقعيت داشت !!!!

سرايدار جديد با نهايت خوشرويي اجازه داد فاتحه بخوانم . فرش و زيلو .. را کنار زد و فاجعه را ديدم !!

 

اين  راه آب آشپزخانه درست درکنار سنگ مرمرين منحصر به فرد قبر صدرالاسلام قرار دارد .درست کنارش .کمي تفاله چاي هم ريخته بود!!

واقعا متاثر شدم ...

نمايي از دور .....

نوشته هاي سنگ قبر به خاطر سيمان کاري سرايدار قبلي که مدير قابلش .../ه.... دستور تبديل مقبره به اشپزخانه را صادر کرده بود، از بين رفته است .سنگ به دويست سال قبر تعلق دارد.

سنگ مرمرين درکنار راه آب و تفاله هاي چاي    

در همين رابطه بخوانيد :

گفتار من

چهره هاي ماندگار ميمه - قسمت اول صدرالاسلام

تخريب مقبره صدرالاسلام چگونه صورت گرفت ؟؟؟

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۹/۰۶ساعت   توسط علی وطن خواه   |