ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

تيم ملي اسپانيا مقابل سوئيس باخت، قطعاً دل بوسکه که سبيل هايش خيلي باحال است دلايلي براي اين شکست دارد ولي اگر يک مربي ايراني روي نيمکت تيم اسپانيا بود بعد از شکست چه مي گفت:

 امير قلعه نوئي: پازل تاکتيکي ما خوب بود، در نيمه دوم روي ساختار دفاعي کار کردم و کل يوم تيم را 360 درجه تغيير دادم بيني بين اللهي آناليزرامون بازي اونا رو قبلاً آناليزور کرده بودن، ولي اونا رو يه حمله نصفه نيمه گل زدن، فوتبال همينه ديگه! البته يه دستايي تو کار بود که ما شکست بخوريم ولي من همه رو واگذار مي کنم به اون بالايي که جاي حق نشسته!

 علي دائي: خيلي ببخشيد...عذر مي خوام شما به اين مي گيد فوتبال؟! نه عزيزم... ببخشيد ...خيلي عذر مي خوام، ما نباختيم، سوئيس بُرد، به کسي هم ربطي نداره!

فيروز کريمي: من امروز کت شانسم رو نپوشيدم، مربي سوئيس هم اسمش هيتسفيلده، ميتسفيلده، اين اصالتاً بچه محل ماست، با هم تيله بازي مي کرديم تو بچگي، قبل از بازي گفت فيروز روت رو کم مي کنم، بهش گفتم برو جلو بوق بزن! ولي به جاش دنده عقب اومد از رو ما رد شد باختيم، به نظرم بايد فيفا ايشون رو بفرسته کلاس راهنمايي رانندگي! من حيث المجموع ما باختيم!

غلامحسين پيرواني: بضاعت تيم ما در همين حده، بودجه نداريم، امکانات نداريم، مهرزاد معدنچي نداريم، تيم جوونه، من خواستم عليزاده رو بکنم تو، ديدم اصلاً تو ليست 18 نفره نيست! اما خدا وکيلي سوئيس هم خوب بازي کرد، ما هم مي تونستيم ببريم، اونا هم مي تونستن ببرن که بُردن، مبارکشون باشه! شاعر در اين مورد مي گويد:

سعديا مرد نفوذ دار نميرد هرگز    مُرده آن است که حرفش به ريالي نخرند!

افشين قطبي: ما محشر بوديم، با قلب شير اومديم تو زمين، چهار دقيقه بين المللي بازي کرديم. وقتي تورس از داگ هوس اومد بيرون من فکر مي کردم مي تونه نتيجه رو چينج کنه ولي نشد، من داشتم کريزي مي شدم، شما چي بهش مي گين؟ اوه! بله! ديوونه ديوونه! ديوونه شو، ديوونه!!

اکبر ميثاقيان: چيزي نمي گفت، به جايش با بطري آب معدني کاسياس و پيکه را توي زمين دنبال مي کرد که کتکشان بزند و شوک وارد کند براي بازي هاي بعد!

+  نوشته شده در  ۱۳۸۹/۰۴/۲۶ساعت   توسط علی وطن خواه   |