ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی
باسلام

هفته گذشته برای سفری دو روزه بعد از چند ماه عازم میمه شدم. در خُنکای روز پنجشنبه،  فلکه ورودی شهر  را یک دور افتخار زدم و وارد خیابان شهيد بهشتی شدم که صحنه بسیار تکان دهنده ای مشاهده کردم. احداث یک بولوار باپهنای غیرمنطقی آنهم در زیباترین خیابان شهر واقعا برایم متاسف کننده بود. البته تصوير ذيل مربوط به گذشته باشکوه اين خيابان است !!

یک کلام اينکه ، این بولوار با پهنای عجیبش که تنها خیابان را تنگتر می کند، هیچ توجیه منطقی ندارد. اما مساله ای دیگر نيز برایم بسیار حساسیت برانگیز شد .خیابان شهيد فاطمی که با تلاش مسئولان  به خیابانی زیبا تبدیل شده است، در اکثر ساعات روز (به ويژه ظهرها و آخر شب ها) به پيست اتومبيل راني  نوجوانان شيک پوش تبديل شده بود و صحنه هايي را خلق مي کردند که بنده در بزرگراه هاي تهران ازآن جوانک هاي بنز سوار تاکنون مشاهده نکرده ام. (کورس دوخودروي پرايد در دو سمت مسيل با سرعت ۱۴۰ کيلومتر )

خلاصه برای گفتگو در خصوص نصب سرعت گیر به شهرداری رفتم ولی به دلیل عدم حضور مسئولان در آن لحظه مقدور نشد درخواست خود رامطرح کنم. لذا از مسئولان محترم خواهش می کنم این مساله را کاملا جدی بگیرید تا دراین خیابان اتفاق ناگواري روي ندهد.

و ختم کلام اینکه ،  شهر را باوجود کاستي ها،  زنده تر از گذشته دیدم و مسئولان متدین و متعهد همچنان در پی آباد سازی آن هستند و صدالبته نام کسانی هم نقل مجالس بود که کم کاری آنها را نباید پای حساب همه گذاشت.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۹/۰۴/۱۵ساعت   توسط علی وطن خواه   |