ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

محمد سمائی  (منبع پیام های مردمی سایت صبح میمه )

با سلام  من میمه ای ام  به گذشته میمه افتخار میکنم و از آینده آن بیمناکم .

خدا رحمت کند یکی ازقدیمی ها راکه می گفت:آنهایی که در میمه مانده اند دو گروهند گروهی میمه رابسیار دوست دارند و حاضر به ترک آن نشده اندو گروه دیگر خیلی بی عرضه اند و به جز اینجا راه به جائی نمی برند من میمه را دوست دارم و اگر حرفی می زنم از سر دلسوزی است . چند سال پیش کارخانه روغن سعید کشت در یکی از بهترین مکان ها در شهرمان احداث شد از وعده هایی که دوستان موافق احداث کارخانه میدادند که هیچکدام تحقق پیدا نکرد چیزی نمی گویم اما روش استخراج روغن در این کارخانه روشی منسوخ شده در دنیاست هگزان جوشان ضمن عبور از دانه روغنی روغن موجود در دانه را  حل کرده ودر مراحل بعد روغن خام را از هگزان جدا میکنند ایا میدانید که هگزان ،بخارات آن وپساب حاصل از این کارخانه سرطانزا هستند ؟ فکر نمی کنید یکی ازعلل بروز سرطانها در منطقه ما احداث این کارخانه باشد؟آیا میدانیددراستان اصفهان بعد از نائین منطقه میمه بیشترین بیماران سرطانی راداراست؟  آیا تابحال مادری را دیده ایدکه در بستر به علت سرطان با مرگ دست و پنجه نرم کند و اطفالش بر گرد بستر او پرپر شدنش را نظاره گر باشند؟ فکر نمی کنید این آتش روزی دامان ما را هم خواهد گرفت؟ اگر من  به اتفاق دوستان اندک خود پافشاری می کنیم که فاصله احداث کارخانه سیمان از انسانها بیشتر شود تنها نگرانی ما بروز بیماری های ناشی از ذرات سیلیس است نمی خواهیم فردا به هر طرفی که نگاه کنیم کودکی را با ماسک بر صورت ببینیم ویا چشمان معصومش را به خاطر ورود ذرات سیمان غرق در خون نظاره کنیم .دوستانمان رابر روی تخت بیمارستان در حال جان دادن ببینیم و یا چهره میمه را غرق در غبار خاکستری و خالی از سکنه به تماشا بنشینیم. نکته عجیب در احداث این کارخانه اصرار سرمایه گزاران براحداث در هفت کیلو متری میمه است  شاید آقایان به یاد ندارند که صنایع آلومینیوم اراک پس از اعتراض های مردمی وپیگیری سازمان محیط زیست مجبور به جابجائی شد که نتیجه آن زیان مالی هنگفتی بودکه به سرمایه گذاران  تحمیل شد .دوستان عزیز اگر امروز هم بتوانیدبا رانت خواری وبه بهانه ایجاد شغل کارخانه رادر این مکان احداث کنیددر آینده با مشخص شدن عوارض زیست محیطی احداث کارخانه قادر به ادامه فعالیت نخواهید بود پس  جلوی ضرر را از اول بگیرید .. 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۷/۰۵/۱۹ساعت   توسط علی وطن خواه   |