ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی
 

حاج قيصرخان گرانمايه

مرحوم قيصرخان

مرد بزرگواري که طي هشتاد سال عمر پربرکت خود عامل عمران و آباداني شهر ميمه گرديد.

وي با رهبري و هدايت هاي دلسوزانه ، ابتکارات و درايت هاي هوشمندانه خود فعاليت هاي عمراني بسيار گسترده اي را  در تاريک ترين مرحله تاريخي منطقه ميمه انجام داد و با کفايت و درايت خود اين روستاي فراموش شده درحاشيه کوير را نجات بخشيد و در مسير پيشرفت و تکامل قرار داد و هدايت نمود.

اين انسان متدين ،مومن ،خير، متفکر ، انديشمند و  با تدبير  و کياست ، با نيروي اراده و ايمان  روستاي ميمه را  از سراشيبي زوال که مي رفت در روستاي جوشقان هضم شود، به اوج استقلال و کمال رساند هر چند ما لياقت پاسداري از کمال و استقلال اين خطه را نداشتيم و نداريم و بعد از مرگ وي در سايه شهر تازه متولد شده شاهين شهر محو شده ايم.

به ياد داشته باشيد مرحوم قيصرخان در دهه هاي سي ، چهل و پنجاه  شمسي ادارات مختلف از جمله شهرداري ،بخشداري، ثبت و اسناد ،  انتظامي و...را به ميمه آورد کاري بس بزرگ که هم اکنون نهادهاي مردمي و دولتي ميمه از آن عاجز هستند.

مرحوم قيصرخان سفارش  تاسيس پاسگاه ژاندارمري را از فرمانده توپخانه اصفهان گرفته است

مرحوم گرانمايه نويسنده چيره دستي نيز بود و کتاب نتيجه ايمان ايشان بارها چاپ شده است.

روحش شاد.....

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۲۷ساعت   توسط علی وطن خواه   |