ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی
بارها شده برخی عادات رفتاری من مورد اعتراض اطرافیانم قرارگرفته است.سمج بودن ، دیسیپلین من درآوردی ، خشونت بی  صدا، خندیدن در آخر آخر خشن بودن ، تعجیل بی موقع، دست و دلبازی گدا متعجب کن، لردی بازی الیورتویستی ، فردین بازی ، اعتماد کردن ته در رفته ،  اعتمادسازی خودخسته کن و  بدموقع درجای نامناسب بودن .                                                                                    

البته  این همه ماجرا نیست. بعضی وقت ها شده که خدحافظی کرده ام و باز بر گشته ام .مثل چند روز پیش که گفتم می روم اما دوباره لاگیدم .!!! ( ریشه  از بلاگر و بلاگ نویسی )   اما این دفعه واقعا برای حداقل ۷روز درخدمت شما نیستم . دوروز مسافرت کاری و چند روزی هم در تهران سرکاری !!!!.

پس فعلا بدرود.......ع.و ............................................................

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۱۷ساعت   توسط علی وطن خواه   |