ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی
با عرض سلام

حقیقتا از همان روزهای آغازین تیرماه ، واژه  پرمشغله برای من جاافتاد. اینکه طرف می گوید واقعا سرم شلوغ است عبارتی برای فرار از تعهد و یا گریز از گفته ها و اقوالش نیست .بعضی وقت ها پیش  می آید.....

خلاصه ، چندین کار شخصی معوقه حسابی در این ماه مرا غافلگیر کرد و نتوانستم آنطور که شایسته بود وبلاگ را به روز کنم . به گونه ای که مطالب جدیدی از آقای معینیان بدستم رسیدو مطالبی را هم از قبل داشتم که هیچکدام را هنوز منتشر نکرده ام اما واقعا فرصت ندارم و این درحالیست که چند روز دیگر هم مسافرتی کاری در پیش دارم.

اما گذشته از این مسائل ،  دوستان درچند روز گذشته لطفشان شامل حالم بود و مرا مورد تفقد کرامات عالیه خودشان قرار دادند.

ازآقای معینیان که همیشه به فکر بنده هستند متشکرم . درهمین جا به حاج عباس سراجی هم حجکم مقبول می گویم و امیدوارم همیشه موبایلش در دسترس باشد. دوست عزیزم آقای فخریان نیز امیدوارم ما را دعا کرده باشند و جناب دکتر اسکندریان  امیدوارم مسافرت ،  به ایشان و خانواده خوش گذشته باشد.

اما دوست عزیزم علی توانا، علیرغم کم کاری همیشه مورد احترام بنده هستند و امیدوارم چند روزی وبنوشته های ایشان،  جای نوشته های مرا پرکند. همچنین آقای قربان ، متوسلی و هادی عزیز و... هرکدام به نحوی در دکان ما را بازنگه دارند تا همه چیز به هم نخورد. انشاء الله.

پس تا ده روز دیگر خدا نگهدار همه شما...... 

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۱۴ساعت   توسط علی وطن خواه   |