حقیقتا از همان روزهای آغازین تیرماه ، واژه پرمشغله برای من جاافتاد. اینکه طرف می گوید واقعا سرم شلوغ است عبارتی برای فرار از تعهد و یا گریز از گفته ها و اقوالش نیست .بعضی وقت ها پیش می آید.....
خلاصه ، چندین کار شخصی معوقه حسابی در این ماه مرا غافلگیر کرد و نتوانستم آنطور که شایسته بود وبلاگ را به روز کنم . به گونه ای که مطالب جدیدی از آقای معینیان بدستم رسیدو مطالبی را هم از قبل داشتم که هیچکدام را هنوز منتشر نکرده ام اما واقعا فرصت ندارم و این درحالیست که چند روز دیگر هم مسافرتی کاری در پیش دارم.
اما گذشته از این مسائل ، دوستان درچند روز گذشته لطفشان شامل حالم بود و مرا مورد تفقد کرامات عالیه خودشان قرار دادند.
ازآقای معینیان که همیشه به فکر بنده هستند متشکرم . درهمین جا به حاج عباس سراجی هم حجکم مقبول می گویم و امیدوارم همیشه موبایلش در دسترس باشد. دوست عزیزم آقای فخریان نیز امیدوارم ما را دعا کرده باشند و جناب دکتر اسکندریان امیدوارم مسافرت ، به ایشان و خانواده خوش گذشته باشد.
اما دوست عزیزم علی توانا، علیرغم کم کاری همیشه مورد احترام بنده هستند و امیدوارم چند روزی وبنوشته های ایشان، جای نوشته های مرا پرکند. همچنین آقای قربان ، متوسلی و هادی عزیز و... هرکدام به نحوی در دکان ما را بازنگه دارند تا همه چیز به هم نخورد. انشاء الله.
پس تا ده روز دیگر خدا نگهدار همه شما......