پيامبری به نام مهر
در نيمه هزاره يازدهم ؛يک هزارو نيم پس از زرتشت در سال پنجاه و يکم شاهنشاهی اشکانی نيمه شب ميان شنبه بيست و چهارم و يکشنبه بيست و پنجم دسامبر ۳۷۲ پيش از ميلاد مهر سو شيانس از مادرش ناهيد از ميان يک تيره سکايی ايرانی در شرق ايران زائيده شد.قرنها بود که گمان می کردند دين مهر که آنرا يک آيين راز آميز می خواندند از آيينهای ايزد مهر باستانی که در ميان ايرانيان و مردم خويشاوند آنها قبل از اشو زرتشت پرستيده می شد سرچشمه می گرفته است .در حاليکه آيين ميترائيسم که برای پانصد سال دين رسمی شاهنشاهی اشکانی و امپراتوری رم بود با شخص تاريخی مهر آغاز می شود پيامبری که هزار سال پس از زرتشت و در زمان اشکانيان ظهور نمود و آيين وی سرتاسر امپراتوری رم باستانی را فرا گرفته بود و بازمانده يادمانهای آن هر سال در سراسر اروپا از يک سو و در آسيا بويژه در شرق ايران در قلمرو پادشاهی کوشان پيدا می شد و اين جنبش فراگير که از سده سوم قبل از ميلاد آغاز شده بود تا سده سوم و چهارم پس از ميلاد که دين عيسوی در غرب آسيا و شمال آفريقا و در اروپا رايج شد ادامه می يابد و همزمان نيز آيين نوزرتشتی توسط موبدان ساسانی با پايان قدرت اشکانيان جايگزين آيين مهر می گردد و امپراتوری رم و کليسا در غرب و شاهنشاهان ساسانی و موبدان خرافه برانگيز زرتشتی در شرق دست به يکی کردند و همت بر آن گماشتند که نام مهر و دين او و يادمانهای او از صفحه روزگار ناپديد شود و آنچه نمی شد برداشت به نام ديگری وانمود کنند.هر چند که بايد آغاز سال نو ميلادی را به هموطنان مسيحيمان تبريک بگوييم اما نمی توانيم از واقعيات تاريخ چشم پوشی کنيم و وامداری اديان سامی(يهود و اسلام و مسيحيت) را از اديان آريايی انکار نماييم .
زايش مهر
در تاريخ کليسا روشن است که چون برای پيروان مهر در سراسر امپراتوری رم روز زايش مهر جشنی بس گرامی بوده و به هيچ وجه نمی خواستند از آن دل بردارند پيشوايان کلسيا پس از کو ششهای بيهوده سرانجام ناچار شدند آنروز را همچو زايش عيسی جشن بگيرند.
چلیپا صليب ايرانی
من مانند خیلی از دوستان عزیز دیگر نماد چلیپا را بر روی قبورگورستان های قدیمی شهرهای میمه و وزوان دیده ام . توضیحاتی پیرامون این نماد را بخوانید:
چلیپا يا صليب يک نماد باستانی است که ميان مردمان گوناگون در زمانهای گوناگون معناهای گوناگون داشته است و امرزوزه نشان ويژه مسيحيت شده است و آنرا نشانه صليبی می دانند که عيسی را بر آن به دار کشيدند اما در دين مهر که ۳۷۲ قبل از ميلاد ظهور کرده چلیپا جايگاه بسيار برجسته ای داشته و معنای ويژه ای به نام آن داده شده است و در يادمان هيان فو که نوشته ای به چينی است چلیپا همچون نشانه ای از چهار گوش جهان نموده شده است که نماد هو آشتی يا آشتی بزرگ و برادری و يگانگی ميان جهانيان است. و نقش برجسته های بی شماری از اين نماد آيين مهری بر جا مانده که برای زمانهای پيش از ميلاد مسيح است .
مهر و ناهيد ؛ عيسی و مريم
پيروان مهر نگار و تنديس مهر و ناهيد را در پرستشگاهها می گذاشتند و در خانه ها برای برکت و دعا نگه داری می کردند چنان که عيسويان نيز برای گراميداشت عيسی و مريم از اين رسمها پيروی کرده اند . تنديسهايی از ناهيد که فرزندش مهر را روی زانو نگاه داشته و دارد به فرزندش شير می دهد . اين بازنمای مادر و فرزند نمونه ای برای نماياندن مريم و عيسی در هنرهای دينی عيسوی شده که يک نمونه از آن در پيکره مادر خداوند در قسطنطنيه ديده می شود.
درباره زندگانی اين پيامبر ايرانی و گفتارها و آيين او چيز زيادی در دست نداريم چرا که تمامی آثار او به کوشش عيسويت در غرب و نوزرتشتيگری در شرق از ميان رفته و بايد آثار او را در بازمانده های آيين مسيحيت و عرفان ايرانی جستجو کرد که گويند عرفان ايرانی مديون انديشه های اين پيامبر آريايی است .آنچه را که در جهان عيسويت گذشته از قلم يک پژوهنده انگليسی در ۸۰ سال پيش در زير می آوريم :((در ويرايش تازه دانشنامه بريتانيکا که پرداخته شدن آنرا به تازگی جشن گرفتند می بينيم که نيم صفحه درباره مهر گفته شده است شايد به نظر بيايد که می خواهيم نظر شما را به يک دين ناچيز در ميان دينهای کهن بکشانم ولی بايد بگويم که هرچند نخواهم توانست شما را به دريافت اهميتی که اين دين دارد بيدار کنم .دين مهر دينی هست و خواهد بود که نقش جدی در تاريخ پرورش دين و عيسويت که در زمان ما رايج است دارد کمی جستجو آشکار می کند که اين دين کهن که در زمان ما ايت اندازه کم از ؟آن آگاهی داريم در دوران چند سده در امپراتوری رم گسترده ترين دستگاه دينی بوده که آن امپراتوری در بر داشت . به سخن ديگر دين مهر در بر گيرنده ترين دينی در جهان غرب بود در آن سده هايی که آنرا عيسوی می خوانيم . پژوهندگان در اين باره همداستان اند .برای پدران در کليسا اين مهر خطرناکترين خار در چشم بود . و بازمانده های يادمانی آن از دوران امپراتوری رم پذيرشی شگفت آوری آن را در ميان مردم نشان می دهد در خود کشور ما انگلستان که۳۰۰سال در دست روميها بود . آن هم در دورانی که فرض شده است عيسويت در سراسر امپراتوری رخنه و نفوذ کرده هيچ نشانه ای از عيسويت بدست نيامده در حاليکه يادمانهايی که برای بزرگداشت و ستايش مهر برپاشده فراوان ديده می شود در غارهای مهری پيکر تراشهايی مهر و نوشته هايی از اين گونه يافت شده((به بهترين و بزرگترين بغ مهر شکست ناپذير خداوند روزگاران ))با اين همه نشان که از دين مهر در سده های آغازی عيسويت مانده هزاران سال در پی آن می آيد که هيچگونه آگاهی از اين دين در دست نيست و به نظر می آيد که نام فراموش شده اروپاست حتی از سده های پانزدهم و شانزدهم باستانشناسان بزرگ آن زمان يادمانهای مهری را که کشف شده بود نمايشگر خدايان و قهرمانان افسانهای رم می پنداشتند