ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

چند سالي است دارم مي نويسم . درباره ميمه ،فرهنگ بومي ، زباني و خصوصيات زيست محيطي ان البته با کمک علمی دوستان خوبم .

امروز درحالي كه مطالب آرشيو بلاگ را مي خواندم باخودم فكر مي كردم تاچه حدي در اين راه موفق بوده ام . البته با افراد مختلفي از طیف های مختلف آشنا شدم و اين براي من مهم بود اما به راستی در مسير فرهنگ سازي چقدر تاثير داشتم . البته خودم نمي توانم اين مساله را  ارزيابي كنم .

به هرترتيب مانيفيست من چيز ديگري بود و به دنبال شهره خاص و عام شدن در دنياي سايبرنتيك نبودم . اما مساله آزار دهنده اينست كه ديروز درفكر تحولات بنيادين بودم و امروز در غبطه ديروز . به عبارتي فكر مي كنم به انچه خواسته ام نرسيده ام. (البته خواسته ی معنوي ) خلاصه نمي دانم چرا؟؟؟؟؟

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۲/۰۵ساعت   توسط علی وطن خواه   |