ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

 

به تازگی مطالبی درباره سیدفرهاد-تعزیه میمه -قالی میمه وسیمای تاریخی میمه در وبلاگهای

 وطن خواه (همین وبلاگ) -نتیجه صدرالاسلام   و   سیمای میمه   منتشر می شود.

 وبلاگ جدید سیمای میمه دارای  امکانات ویژه از جمله صوت و تصویر و کیفیت بالای گرافیک  و طراحی زیبا ست.

ضمنا دوستان عزیزی که  می خواهند از مطالب استفاده کنند به یادداشته باشند نام نویسنده (اقای معینیان ) و نام وبلاگ را حتما ذکر کنند.  باتشکر از دوست فرزانه و محقق جناب اقای محمدتقی معینیان  که مطالب مربوطه را برای اینجاب فرستادند.

 درضمن انتقاد منطقی و با ذکرجزئیات باشد می پذیریم درغیراین صورت ...

 

نقش موسیقی در تعزیه

تعزیه یک درام موسیقیائی است که با آمیختن این عنصر ، تعزیه به جامعیت مطلوب خود دست می یابد و می تواند مفاهیم ظریف خود را به نحو مطلب منقل کند . تعزیه خود حافظ و نگهدار موسیقی ایرانی بوده است و این مطلب را استادان بزرگی همانند استاد ابوالحسن صبا نیز مورد تایید قرار دادند . ایشان اشاره ای جالب در این مورد دارد مبنی بر این که تعزیه ، موسیقی ما را حفظ کرده است . گر چه ایشان با بدبینی از آینده موسیقی ایرانی یاد می کند که آن هم معلول ممنوعیت اجرای تعزیه در زمان آن مرحوم بوده و ایشان هراس داشته که همین دستاوردها نیز از بین برود . ایشان می گویند ، جوانانی که از صدای خوشی برخوردار بودند نذر می کردند تا در تعزیه شرکت کنند و شعر بخوانند ، تا بدین صورت پی به تواناییهای آوازی خود ببرند از طرفی اهمیت موسیقی در بافت تعزیه را از دید زیبا شناختی نباید نادیده گرفت چون تعزیه بدون موسیقی به طور حتم از بار عاطفی کمتری برخوردار است . برای اینکه موسیقی عاملی موثر در ضبط و ربط صحنه ها و تشریح و بیان حالتهای خاص و عام است .

با موسیقی ، تماشاگر به مفاهیمی از قبیل رزم ، میدان جنگ، حزن خوانی ، عو ض شدن صحنه ها ، رجز خوانی ، حریف خوانی ، و ... پی می برد . از طرفی موسیقی است که ذهنیت تماشاگر را از نظر روانی مهیای صحنه ها می کند . یعنی وقتی طبل شهادت نواخته شود ، طبیعتاً تماشاگر خبر شهادت را دریافت می کند . جدای از موارد فوق تعزیه خوانان باید موسیقی را به شکل اصولی بدانند . چون آنها باید در دستگاههای آواز ایرانی بخوانند تا بتوانند آن احساس ناب را در ذهن تماشاچی به وجود آورند . اقبال آذر و استاد صدیف که از نوادر آواز و موسیقی ایران اند تعزیه خوان بوده اند . پس با موسیقی است که آن احساس معنوی در فضای تعزیه جاری می شود و پالایش روحی بوجود می آید . حتی در بعضی از شعرهائی که شبیه خوانها می خوانند نام سازهای موسیقی بطور صریح و مستقیم بیان شده است .

            مغنی کجائی طب ساز کن                                    دم نی به نظم هم آواز کن

            بیار و بیار آن دف و تار را                                    غزل ساز آهنگ مزمار را

ساز اصلی تعزیه طبل است برای مثال طبل جنگ ، طبل ظفر ، طبل کوچ ، طبل بشارت ، طبل شکست و از آلات موسیقی دیگر که در تعزیه استفاده می شود می توان دهل ، سنج ، نقاره ، قره نی و شیپور را نام برد که به تناسب امکانات گروهها و موقعیت آنها در تعزیه بکار می رود .

 

 

نقش لباس و رنگ در تعزیه

نماد و نشانه های تعزیه در لباس و ابزار تجلی پیدا می کند و شخصیتها بر مبنای جایگاه و اعتبار از آنها استفاده می کنند در نتیجه به صورت یک کد و علامت غیر گفتاری  در بیان تفهیم و بیشتر اجراها به کار می رود . رنگها معرف روحیات و کردار اشخاص تعزیه هستند و این ترکیب پر معنی رنگ ، از علم گرفته تا خیمه گاه و لباسها وجود دارد . برای مثال ، ( الم ) و خیمه گاه لشکر اولیاها به رنگ سبز و اشقیا به رنگ سرخ است و یا لباسهای قرمز با رنگ تند و اسب سیاه از آن اشقیا است و اسبهای سفید و لباسهای سبز از آن اولیا . این تاکید بر رنگها دقیقاً د رگفتارها نیز بیان می شود . در صحنه ای امام حسین علیه السلام می گوید :

آری رضا شدم ز تو از خورده شیر پاک                             رویت سپید باد و سرت سبز مرحبا

یا راوی می گوید :

جنت سیاه پوش شد همچو زلف حور                     طوبی چرا خمیده و کوثر در آذر است

از دوده آه کیست افق باز قیرگون                        وز خون ، رخ شفق به عزای که احمر است

در برگذاری مراسم تعزیه هر گروه رنگ لباس خاصی دارد . به طور مثال رنگ سبز بیانگر تعلق به رسول خدا و نیز رنگ قرمز بیانگر خون و بی عدالتی است که بر شیعیان رفته و سیاه نماد سیاه پوشی و عزاداری همیشگی شیعیان برای امام حسین و سفید سمبل آمادگی شیعیان برای شهادت و فداکاری  در راه خداست . بر اساس این کلیت است که شخصیت های منتسب به هر گروه ( اولیا و اشقیا ) از رنگ و لباس خاصی استفاده می کنند .

 

تعزیه گردان یا معین البکاء

معین البکاء ضمن اینکه نقش کارگردان را با تعابیر امروزی به عهده دارد وظیفه ای فراتر از آن را نیز بدوش می کشد . او پخته ترین و آگاه ترین فرد در تعزیه است ، به همه زیر و بم ها نه تنها اجرائی بلکه روحی و معنوی اثر و شرایط مکانی آن آگاه است . ( در قدیم پیش از شروع نمایش ، معین البکاء همانند راوی وارد صحنه می شد و به یاد تشنگی امام حسین علیه السلام در دشت سوزان کربلاء با ملاقه ای بزرگ و جامی آهنین در دست مقابل جایگاه تماشاچیان قرار گرفته ، آب در جام ریخته و به همه تماشاگران می نوشاند و بدین صورت نمایش را شروع می کرد . )

تعزیه گردان بعد از شروع تعزیه ، در همه جا حضور دارد . حرکت بازیگران ، نوازندگان و حتی تماشاگران را نیز تنظیم می کند . لوازم صحنه را جابجا می کند ، و حتی بعضی از این معین البکاءها کارشان ترمیم وقایع تعزیه و خارج کردن آن از حالت عوامانه و جنبه نمایشی دادن به آن است .

پس معین البکاء انسانی است آگاه به امور تعزیه و مهمتر از همه متدین ، و صاحب اعتبار اجتماعی انسانی  و شیفته خاندان نبوت و عاشق و دلسوخته امام حسین علیه السلام .

 ادامه دارد .....

+  نوشته شده در  ۱۳۸۵/۱۰/۰۶ساعت   توسط علی وطن خواه   |