ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

نویسنده و محقق : محمدتقی معینیان

 مقدمه

سال هاست که تصمیم داشتم در مورد مرحوم حاج قیصر خان گرانمایه، این بزرگ مرد بنویسم . اما شهامت آن را نداشتم ، قلم خود را ناتوان از بیان ویژگی­های ارزشمند و وصف ناشدنی این راد مرد تاریخ مدنیت شهرمان می­دیدم و نگران بودم که نتوانم شخصیت عظیم این اُستوره سخاوت، غیرت، صفا، مردم دوستی، خدمت­گذاری و ادب و معرفت. تاریخ منطقه و شهرمان را به تحریر درآورم . همیشه منتظر بودم تا شاید همشهریان بزرگوار ، اساتید و علمای دیگری که توان قلمی قوی­تر از حقیر دارند در رسای این مرحوم مطلبی بنویسند اما دیگر صبرم طاق شد و خود قلم به دست گرفتم. وبرآن شدم تا هرآنچه  در مورد مرحوم گرانمایه ، به دیده یافتم وبه باور رسیدم به قلم ترسیم کنم وهرچه در تصورواندیشه ام درمورد این انسان شریف ا ز آن به خوبی تعبیر می شود. به قلم آشکار کنم وبه ترسیم کشم. ترسیمی که خواننده رادر شناخت بیشتر یکی ازچهره های ماندگاروخدوم ،که در بنای مدنیت شهرمان سهم بزرگی داشته ،آشنا می کند .هر چند قلم من در مقابل عظمت این بزرگ مرد بسیار ضعیف و کم رنگ است و قادر به تبین شخصیت این راد مردبزرگ نخواهد بود. لذا از روح عظیم الشأن این انسان شریف و بزرگوار طلب عف و بخشش می­کنم .

حاج قیصر خان که بود؟

مرحوم حاج قیصرخان گرانمایه فرزند اسدالله خان گرانمایه و نوه حاج علی اکبر خان ،از ناحیه پدری به خاندان سردار اسعد بختیاری و از طرف مادری به خاندان حاج محمد سعید بزرگ و خاندان کریم خان زند منسوب است. حاج قیصرخان که نماد سازندگی،رشدوتعالی بخش وشهر میمه است، راد مرد بزرگواری بود که طی 80 سال عمر پر برکت خود عامل عمران و آبادانی ورشد وپیشرفت این بخش و شهر میمه گردید. وی با رهبری و هدایت­های داهیانه و ابتکارات و درایت­های هوشمندانه خود فعالیت­های سیاسی، اجتماعی و عمرانی بسیار گسترده ­ای در تاریک­ترین و بحرانی­ترین مرحله تاریخی منطقه و شهر میمه انجام داد و با کفایت و درایت خود این روستای فراموش شده در حاشیه کویر را نجات بخشید و در مسیر رشد و توسعه، تمدن و پیشرفت، با کمال خلوص نیت ،رهبری و هدایت نمودند.

 

 این انسان متدین، مومن، خیر، متفکر، اندیشمند، با تدبیر و با کیاست ،با نیروی اراده و ایمان خود این منطقه و روستای در مسیر سراشیبی، نابودی و زوال را که می رفت در روستای جوشقان هضم گردد. به اوج استقلال و کمال در استان و منطقه رسانید. هر چند ما لیاقت پاسداری از زحمات و تلاش­های وی را نداشتیم و بعد از فوت آن مرحوم در سایه شوم زرق و برق شهر تازه مولود (شاهین شهر) محو شدیم.

 

 

شمه ­ای از ویژگی­های بارز مرحوم گرانمایه

دینداری و دین مداری

یکی از ویژگی­های  بارز این بزرگ مرد که تمام حسناتش در مقابل آن ناچیز است، شخصیت فردی ، ایمان، عشق و علاقه این راد مرد به خداوند متعال، اسلام و خاندان رسول الله (ص) بود. علیرغم این که اکثر خوانین و صاحب منصبان در رژیم طاغوت، اهل عیاشی و خوشگذرانی و لامذهبی بودند، این مرحوم در طول عمر با برکت وشرافتمندانه خود همیشه افتخار دین­داری، دین مداری، مبارزه با بی دینی و حق کشی و ایجاد اتحاد در اعطای حق و حمایت از دین و پرهیز از دین گریزی را داشت. مردی بود سخت قویدل وپارسا،بااخلاص ودارای قلبی پاک،اهل مناجات ورازونیاز با خداوند،محکم واستواردر دینداری ودین مداری

شبی در معیت مرحوم پدرم به منزل ایشان رفتیم. از ایشان شنیدم که گفتند حدود 63 سال است که یک رکعت نماز ...... ندارند. وی یکی از افرادی بود که باعث تشکیل اولین هیأت مذهبی «هیئت حضرت ابالفضل(ع) » در میمه شدند. (اولین سیستم صوتی مسجد جامع، ساخت منبر، کاشی کاری گنبد مسجد جامع، تعمیرات مکرر مسجد جامع، پیگیری تخریب ساختمان نیمه مخروبه مسجد جامع و ساخت سالن­های حسینیه و پیش ایوانهای جدید مسجد جامع، اهداء زمین و پیگیری احداث خانه عالم در میمه با (همکاری مرحوم حاج حسین الیکی)، پیگیری تعمیرات امامزاده سیده صالحه خاتون (س)،دعوت هر ساله از روحانیون برای مراسم شب­های ماه رمضان و تقبل دستمزد و هزینه­های آنان در مدت بیتوته ا شان در میمه) ازویزگیهای دیگر وی در راستای دین و دین­ مداریست ، مرحوم گرانمایه یکی از مشتریان پر و پا قرص نماز جماعت و مراسم شب­های ماه رمضان و مراسم سوگواری و عزاداری ائمه اطهار و سالار شهیدان (ع) در مسجد جامع بود.  

 

ستون حاج قیصرخان در صحن مسجد جامع معروف بود. وی سالیان سال در تمام ایام ماه رمضان در نمازهای جماعت و مراسم شب­های ماه رمضان در مسجد جامع شرکت می­کرد و در کنار ستونی خاص در پای منبر سخنرانی روحانیون، و مراسم روضه خوانی و مداحی می نشست و بر مظلومیت خاندان آل محمد (ص) می­گریست. وی برای علمای دینی و سادات احترام خاص و ویژه ای قائل بود. مرحوم سید محمد موسوی زاده می­گفتند: حاج قیصرخان احترام خاصی برای سادات و روحانیت بویژه (خانواده موسوی زاده) قائل بود. وی می­گفت من بار ها شاهد بودم که در مسجد و جلسات عمومی یا خصوصی با وارد شدن (عمو ، پدرم و حتی من) مرحوم گرانمایه علیرغم کهولت سن به احترام ما بلند می شد و ادای احترام می کرد. در اکثر مجامع عمومی و نشست­های خصوصی با قراعت اشعاری از مثنوی، مردم را به دین­داری و رعایت حق و حقوق همدیگر و نوع دوستی سفارش می کرد. مرحوم گرانمایه خود را آراسته بود به زیورخیرات،نیکی،پاکدلی واخلاص وخود رااز دلبستگی به تجملات دنیوی رها کرده بود یقین به ذات حضرت حق وروز واپسین داشت وبه همین خاطر ازهر گونه خیانت ،جنایت،حیله وتزویر اجتناب می کرد،خودرابه صفات پاک وپاکیزه وآنچه موردرضایت خداوندبودآراسته بود،باهیچ کسی احتصام نداشت واهل تشاجروچالشگری نبود، بسیار مرد آرامی بود.آرامش وی،نشانه ای بوداز امنیت،سلامت وایمان قلبی وآرامش روحی اش به خداوند 

ادامه دارد....

+  نوشته شده در  ۱۳۹۴/۰۴/۱۴ساعت   توسط علی وطن خواه   |