بعد از مرگ خسروپرويز حكومت دهكده اهورامزدآباد به ساكنان اوليه آن يعني همان اهالي جوشقان
واگذار گرديد. بعد از مدتي بر اثر سيل ،آن دهكده ويران شد و در يك كيلومتري شمال شهر فعلي در كنار
سرچشمه قنات مزدآباد در منطقه اي بلند و هموار (تخت سر مزد آباد )،دهكده جديد اهورامزدآباد بنا
نهاده مي شود.دهكده فوق در سمت غرب سرچشمه قنات مزدآبادبوده است. شغل اوليه مردمان دهكده باغداري و تهيه مي براي پادشاهان ساساني بوده است پس از گذشت زمان،تعدادي عشاير بيابانگرد دامدار
به خاطر وجود آب قنات و بيابانهاي آباد منطقه، سمت شرق قنات ساكن مي شوند و به دامداري
مي پردازند.
از زمان بهمن بن اسفنديار اين دهكده دو قسمت بوده ، قسمتي در غرب سرچشمه قنات مزدآباد كه
مردم ان از اهالي جوشقان و تعدادي از فرستادگان پادشاه ساساني بوده وقسمت ديگر در شرق
سرچشمه قنات كه اهالي آن از عشاير دامدار مهاجر بوده اند.
در زمان بهمن بن اسفنديار ، به دستور وي ، قنات ((بير))و قنات ((رويه)) حفر مي گردد و تمام منطقه
باغ انگور مي شود و دهكده اهورا مزدآباد به خاطر وجود ((مي مه))به دهكده ((مي مه)) يعني مي
خوب تغير نام مي دهد كه رفته رفته مي مه به ميمه مخفف و مبدل شده است.
علاوه بر نظر فوق در رابطه با نام ميمه ، دو نظر ديگر نيز وجود دارد بعضي افراد عقيده دارند در منطقه آهو
و بره آهو زياد وجود داشته و دارد و به زبان زرتشتي بره آهو را به خاطر توليد و ايجاد صداي ((مي مي ))
ميمه مي نامند، مي محل بره آهو
عدّه اي ديگر عقيده دارند كه اين محل قبلاً مزرعه اي بوده و به خاطر عمق زياد خاك آن بوته هاي هيزم
قوي در آن رشد مي كرده است كه اهالي جوشقان براي تهيّه هيزم به اين منطقه مي آمدند و اين
منطقه را هيمه (به زبان جوشقاني هيزم را هيمه گويند)مي گفته اندكه به مرور زمان هيمه به ميمه
تبديل شده است تا اينكه در زمان صفويان هنگامي كه علماي لبناني به ايران آمدند يكي از آنها به نام
محمّدتقي شهيد ثالث عاملي به اين دهكده مي آيد وي در نامه هاي خود به ديگر علماي بلاد
هيمه به زبان عربي ((ميمه)) مي نويسد و بعد كم كم اين نام بين مردم رايج مي شود.
موقعيّت جغرافيايي
اين شهرستان در 100 كيلومتري شمال اصفهان در كنار جادّه اصفهان –تهران در َ26/ْ33 عرض شمالي از خطّ استوا و َ9/ْ51 طول شرقي از نصف النّهار مبدأ قرار دارد و نزديك به 7000 هزار نفر جمعيّت دارد .مساحت آن حدوداً 17 كيلومتر مربّع مي باشد.
اين شهرستان از شمال به شهرستان دليجان از توابع استان مركزي –از جنوب به شهرستان برخوار از توابع استان اصفهان –از غرب به شهرستان گلپايگان و نجف آباد از توابع استان اصفهان و از شرق به شهرستان اردستان،نطنزو ده جوشقان از توابع كاشان محدود مي شود.
شهر ميمه در دشت جلگه اي ميمه قرار گرفته و از چهار طرف توسّط رشته كوههاي شيخيّه و كهرو و بلنديهاي جنوب دشت ميمه به نام كهرود و سياه محصور شده است.
ارتفاع دشت ميمه از سطح دريا به طور متوسّط 1960 متر است.
آب و هوا
اين شهر از نظر آب و هوايي منطقه اي نيمه خشك است كه در تابستانها نسبتأ گرم و در زمستانها سرد ميباشد.متوسّط بارندگي سالانه آن حدود 250 تا 300 ميلي متر است.
بيشترين بارندگي آن در فصل زمستان و اوايل بهار است.اين اقليم قسمتي از سال يخبندان و ماههاي خشك سال و بدون بارندگي آن 6 تا 7 ماه است ودوره يخبندان نيز حدود 4 ماه مي باشد و دماي منطقه از 26- تا 40+درجّه سانتي گراد متغيّر است.
در دشت بادخيز ميمه دو نوع باد مي وزد:يكي بادهاي فصلي وديگري بادهاي محلّي.
الف -بادهاي محلّي :كه جريان آن از صبح تا ظهر به طرف جنوب مي باشد و بعد از ظهرها از سمت شرق به غرب است در شب نيز جريانهاي كوهستاني به وجود مي آيد و حركت باد از جانب كوهستان به سوي درّه است.
ب- بادهاي فصلي :اين نوع باد بيشتر در فصل تابستان مي وزد و جهت آن معمولاُ از جنوب غربي به طرف شمال شرقي مي باشد.
بارندگي يه صورت برف در زمستان كوهستانها را مي پوشاند ولي به زودي در اثر تابش نور خوشيد آب مي شود چنانچه بارندگي در كوههاي جوشقان ادامه يابد موجب جريانهاي جوي شده و سيل به وجود مي آيد جريان سيل از رودخانه جوشقان مي گذرد.
ماههاي آذر ،دي و بهمن بيشترين روزهاي يخبندان سال را دارا مي باشند .در ضمن عمل يخبندان باعث پوكي خاكهاي محل مي شود.
به علّت نزديكي ميمه به منطقه كويري و كافي نبودن آبهاي سطحي منطقه ،مقدار رطوبت نسبي كمتر از %80 مي باشد.
بنابراين كشاورزي با رطوبت كم خيلي عملي نيست. درصد در دي ماه بيشترين و در خرداد كمترين مقدار است.
محصولات مهمّ كشاورزي
محصولات اين شهرستان به چند دسته تقسيم مي شوند:
محصولات درختي شامل انواع محصولات درختي از قبيل انگور ،زردآلو،سيب، بادام، سنجد،توت،آلو زرد ،به و … ولي محصول عمده آن انگور است كه از حيث مرغوبيت كم نظير و از فروش مازاد آنسود زيادي مي برند.
انواع انگور در ميمه عبارتند از 1-مثقالي با دانه هاي گرد و درشت 2- لُركش درشت تر از مثقالي با پوست سبز تر 3- قليچي با دانه هاي دراز و پوست سفت( شبيه انگشت كوچك دست كه به همين نام خوانده مي شود ) 4- كشمشي با دانه هاي كرد و ريز 5- عسگري 6- انگور سياه 7- مجلسي
1. انگور چيني در اواخر شهريور شروع و تا اواسط مهرماه ادامه دارد.،انگورهاي چيده شده را چنا نچه به فروش نرسانند به بند آويزان كرده و كشمش مي كنند . انگور رَز (رَز به معني باغ انگور) كه تمام شد برگش نصيب كوسفندان مي شود سپس شاخه هاي زايد تاك بريده مي شود و گاه تمام شاخه ها بريده مي شود (مو بري ) و كنده ها و شاخه هاي مانده در زير خاك مدفون مي شود تا از آسيب سرما در امان باشد و سال ديگر شاخه و برگ بدهد و انگور هديه كند.
باغداران انگور را در باغ نشسته مي خورند و خاصّيت آن در قشر نازكي از غباري لطيف مي دانند كه روي دانه هاي نشسته است و همين انگورها است كه اگر در زمستان سري به پستويشان بزنيد در رشته هاي موازي بر سقف و ديوار آويزان مي بينيد.
2- غلات:شامل گندم،جوترشه،جو بهاره و جو وصاله
3-صيفي جات : اين نوع محصول اندك است و بيش از مصرف روزانه اهالي نيست و عبارتند از :خربزه،خيار ،طالبي، كدو،هندوانه و…
4-حبوبات :به غير از نخود و لوبيا آن هم به طور پراكنده حبوبات ديگري در اين ناحيه كاشته نمي شود.
5-علوفه:مانند شبدر،يونجه ،خسيل،و هفت چين زياد كاشته مي شود و به صورت تر و خشك به مصرف دامها مي رسد.
6- نباتات صنعتي :اين نوع گياهان منحصر است به كلوزه و درخت توت و گل محمّدي كه مقدار آن ناچيز است و كتيرا نيز از ديگر گياهان صنعتي است كه در بيابانهاي اطراف اين منطقه وجود دارد.
7-گياهان دارويي :زعفران ازجمله گياهان دارويي مهم اين منطقه است كه در زمينهاي روستاي ازان به صورت مرغوب به دست مي آيد و چند سالي است كه اين گياه ار ميمه نيز كشت مي شود همچنين گياه خاكشير نيز در اين منطقه به وفور يافت مي شود.
8- محصول سيب زميني : كشت اين نوع محصول در اين منطقه ارزش زيادي دارد و كشاورزان هر ساله به كشت آن مبادرت مي ورزند.كه اين نوع كشت به صورت سنتي مي باشد.
دامپروري
دامپروري ميمه اعتبار پيشين را ندارد.از آن همه هشم كه در گذشته ثروت عمدة اهالي را تشكيل مي داد و رزق آنها را تأمين مي كرد اينك نامي باقي مانده استآن سرشير و ماستي كه صادق هدايت در كتاب ((پروين))دختر ساسان از آن نام برده ديگر وجود خارجي ندارد و اگر باشد از كيفيّت عالي بهره ور نيست و دست بشر در آن دخالت مي كند با تمام اين اوصاف دامپروري هنوز عدّه اي را به خود مشغول كرده و به زندگيشان رونق مي بخشد
صرفنظر از آنان كه در تابستانها ييلاق نشين مي شوند ،اگر گذرتان صبح زود يا غروب آفتاب به ميمه بيفتد دسته هاي گوسفند را همراه با صاحبا نشان مي بينيد كه آنها را ((گلّه)) مي كنند يا به خانه مي برند و اين دامها علاوه بر ماست و پنير و كشك و روغن حيواني و قره قروت گوشت زمستان اهالي را تامين مي كنند . دامداري در اين منطقه منحصر به گوسفند،گاو و بز است.
پوشش گياهي
خاكهاي زراعتي منطقه تشكيل شده است از خاكهاي جنگلها و درّه ها ،خاكهاي فلاتها ،خاكهاي كوهپايه ها ،خاكهاي تپه ها و كوهستاني.
از نظر تقسيمات كلّي گسترش گياهي،قسمت اعظم منطقةحفاظت شده به خصوص ،قسمتهاي جلگهاي و ارتفاعات پايين آن جزو جامعة استپي محسوب مي شود و در داخل اين جامعة به طور پراكنده اجتماع نباتي ،شور و نمكزار به چشم مي خورد.
پوشش نباتي منطقة به صورت زير مي باشد :
1- درخت و درختچه هاي گونه پهن برگ 2-بوته ها
3- كراسها 4- گندميان
محصولات كشاورزي منطقة نيز از نظرتان گذشت.
جانداران منطقه
در منطقة ميمه ،سه گونه چهار پاي حلال گوشت وجود دارد كه عبارتند از :
كَل و بز وحشي در كوههاي صخرهاي
قوچ و ميش وحشي در تپه ماهورها
آهو در دشتها و جاگه ها ما بين كوهها
پستانداران منطقه عبارتند از : آهو ،قوچ، ميش ، كَل ، بز ، شغال ، روباه معمولي و قرمز ، كراز ، خرگوش وحشي، خار پوشت گوش بلند ،پلنگ ،يوزپلنگ ،گربة پالاس، گربه هاي دشتي ، تشي (جونده اي نسبتاُ بزرگ) ،سمور ، گوركن ، گربة پلنگي بزرگ، گربة خاكستري بزرگ، گربة بزرگ و سياه ، روباهسياه رنگ ، روباه زرد و سياه ،نوعي سنجاب سياه و نادر .
جوندگان منطقه عبارتند از :
خرگوشها ،تشي و انواع موشها
پرندگان عبارتند از :
كبك ، تيهو، كلاغ، سياه، بلدرچين ،گنجشك ،پرستو، سبز قِبا چكاوك، سار، كبوتر، جغد، عقاب ، هدهد، دم جنبانك و لاشخورها حواصيل، زنبور خورك ، سنگ چشم، سٍهره، قرقي ،ياكريم ،باز كوكو، خروس گلي
خزندگان عبارتنداز:
لاك پشت ، مار، انواع ما رمولك ، عقرب ، رتيل و و انواع اكاها
مارهاي منطقه:
الف: مارهاي غير سمّي مانند : ما پلنگي ،كورمار ، مار خالدار ، مار چليپر ، مار سياهسوجه (آتشي) ، مار شتري ، مار قيطاني ، مار درفشي ، مار گورخري ، توله مار ، مار كوتوله ، مار سير سياه ، مار كرمي شكل ، قمچه مار، تيرك مار
ب: مارهاي نيمه سمّي مانند: يُله مار ، تيرمار ، افعي سوسن ، افعي پلنگ
ج : مارهاي سمّي مانند : مار جعفري ، كرزمار يا افعي ، افعي شاخدار ،مار شاخدار ، افعي دماوند ، افعي زنجاني . افعي قفقازي
عقربها ي منطقه
عقرب سياه غير سمّي ، عقرب زرد ، عقرب زرد با خال سياه . عقرب زرد سمّي ، عقرب سياه سمّي
مارمولكهاي منطقه الف : خانواده جِكوها
جِكوه صخره اي ، جِكوه پهن صخره اي ، جِكوه عنكبوتي ايراني ، جِكوه دم كلفت ، جِكوه صخره اي فلس دار ، جِكوه خانگي
ب: خانواده آگاما
آگاماي سر زرد،آگاماي سياه صخره اي ،آگاماي سر قورباغه اي ،آگاماي سر قورباغه اي زرديچه ،پوست شني
ج : خانواده لاسٍرتا
لاسٍرتاي خالدار ،لاسٍرتاي دماغ كوتاه ، لاسٍرتاي مارمولك ، لاسٍرتاي دم دراز ، لاسٍرتاي دشتي
نژاد گوسفندان و بزهاي منطقه
1 )نژاد چهار لنگ 2)نژاد نائيني
رودها، كوهها و غارهاي منطقه
شهر ميمه داراي رود نمي باشد، امّا داراي رودخانه هاي فصلي است و آنها عبارتند از:
1-رودخانه بير كه قبلاُ در بيرون شهر بوده و هم اكنون در وسط قرار گرفته است . اين رودخانه در كنار جادّه اصفهان-تهران در قسمت شرقي شهر قرار دارد. اين رودخانه فصلي بوده و در فصل زمستان در آن باران و آب قناتهاي جوشقان و كلهرود باعث جاري شدن آب در آن مي شود؛ امّا هم اكنون اين رودخانه خشك است .
2-رودخانه زيادآباد در يك كيلومتري غرب ميمه واقع است كه اين رودخانه نيز فصلي بوده و در فصل زمستان آب باران وآبهاي هرزي قنات جوشقان و كلهرود و مزدآباد در آن جاري است .
3- رودخانه لاگُرًدَه(لا به معني سيل و گُرًدَه به معني بزرگ)يعني رودخانه اي كه سيل بزرگ در آن جاري مي شود . اين رودخانه در دو كيلومتري شرق ميمه قرار دارد. اين رودخانه فصلي است و در فصل زمستان آب باران و برف و آبهاي روستاهاي شمالي ميمه در آن جاري است.
4- رودخانه آب باريك موته
5- رودخانه جهارچوين
6- رودخانه كالًسياه و چند رودخانه ديگر كه مردم به زبان محلّي خود به آنها نامي داده اند به طور كلّي در بخش ميمه رودخانه دائمي و هميشگي وجود ندارد .
كوههاي منطقه ميمه عبارتند از :
كوه كهرو ، كوه سياه كرچ ،سنجيه ،كُلفته ،كوه دمه ،تخته سرخ ،چهل دختران . علامه ، گزرتو ،مَشده كوه و…
ادامه دارد-بسیار جالب
شما می توانید نسخه کامل این تحقیق را از طریق شماره تلفن ۰۹۱۳۱۰۹۹۲۹۴ سفارش دهید