ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

باسلام

اگر موضوع حضور مهاجران «««غيرقانوني»»»  افغان در ميمه به درستی مدیریت نشود؛ این موضوع  به زودي  به  تهدیدی امنيتي – بهداشتي و اجتماعي براي مردم ميمه تبديل خواهد شد . حضور گسترده و غیرقانونی اتباع افغان واقعا چهره شهر را دگرگون کرده است .

درتعطيلات گذشته ،  فرزندم را براي تفريح به پارک معلم  بردم . باديدن خيل عظيم افاغنه ، واقعا متاسف شدم. البته اگر با ديد انساني به مساله نگاه کنيم شايد حرفي براي گفتن نداشته باشيم  اما گاهي احساسات واقعا کاردست آدم مي دهد.(بايد حضور افاغنه غيرقانوني را به شدت محدود کرد)

روي ديوار باغ شهرمان ملتمسانه نوشته بود: «مردم محترم ميمه منازل آبا واجدادي خودتون  رو به افغاني ها نديد

واقعا دوکلمه حرف حساب بود.

 

+  نوشته شده در  ۱۳۹۱/۰۴/۱۸ساعت   توسط علی وطن خواه   |