امروز یکی از همکارانم موقع خوردن صبحانه با آب و تاب شروع به تعریف موضوعی که به تازگی توی محل کار بهش پی برده بود، کرد.
موضوع، به علت انتقال همکار تازه واردمون به واحد ما مربوط می شد و اینکه ظاهرا ایشون به دلیل برخی مشکلات و شایعاتی که توی محل کار قبلی براش پیش اومده بود به واحد ما منتقل شده بود.
همکار من که فکر می کرد سوژه جالبی برای تعریف گیر آورده شروع به تعریف گذشته همکار جدید و هر آنچه درباره اون شنیده بود کرد؛ اما وقتی با واکنش سرد من و اعتراضم به اینکه زندگی آدما و کاراشون به ما مربوط نمی شه روبرو شد، خیلی سریع تغییر موضع داد و هم صدا با من به انتقاد از فرهنگ غلط رایج توی جامعه و انتقاد از تجسس توی زندگی دیگران پرداخت.
کاشکی یک روز بالاخره شاهد این باشیم که توی فرهنگ ما هم احترام به حریم خصوصی آدما جا بیفته و یاد بگیریم که حتی بدترین کارای آدمای دیگه که از نظر ما بد محسوب می شه تا جایی که به دیگران لطمه نمی زنه به ما ربطی ندارد و نباید دربارش قضاوت کنیم.
خداوندا ما را از غیبت ، تهمت و خیانت به دیگران بازدار ...