ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی
اندرزی ازمرحوم  میرزا حسن صدرالاسلام شهیدی رحمه الله علیه (الفاتحه)

 مِهر رَز  و دشت و  ِکیَه  َمستِتْ  اَکِِرِه                         حُبْ زَرُ و  سیم بُت پرستت اَکِرِه

اینها  هَمَه  مال   عِزَتِ   دُنیایَه                               در روز حساب  خوار و   پستت اَ ِکرِه

مرگ اَ ِیِِِ   و کارها همه لََق  اکره                            دلها  اَتُوِپه وسینه ُو سینه َ تَقْ تَقْ اَکره

چَمْ  طاقِنِهْ بِوینْ  که مال  دنیا  لاشَه                      طالب  اُو ِزه چه  کوه وَقْ وَقْ   اَکِره

عمُر تو بِشوُ  نَه وَقت هاچِِشْتَنَته                        ویدار بُورَه  کِه   وقت   تُم  کاشتَنَته

  پنجاه بِشوُ سال تو وُشصت بِمَه                    وقت شُویَنَتْ ب ِبُو واهشتنته

 دنیا دو سه رُوَ َوه میزل (منزل) ایست نَهَه          پای  گُذَرَه و قابل  زیست  نَهَه

 عاقل  دَم ِ  پُل  نَکِرِه   هرگز  میزل         این عمر که  ویشتر از  صد وبیست  نَهَه

 توضیح: مرحوم صدر الاسلام رضي الله عنه (جد من )فرزند ميرزاعبدالوهاب فرزند ملاآقاجان فرزند ملامحمدطاهر از نواده هاي شهيد ثاني لبنان است . ميرزا حسن شهيدي متخلص به (طوبي) از علماء و ملاهاي قرن هيجدهم در منطقه ميمه بود که در چهارم ماه صفر سال 1284  در شهر ميمه در خانواده اي روحاني ديده به جهان گشود و در سال 1314 هجری قمری دار فاني را وداع گفت. در زمان قاجاريه وقتي حضرت آيت ا... نجفي اصفهاني در سفري به ميمه مشرف مي شوند در ملاقاتي که با مرحوم شهيدي داشتند به وي لقب و مهر صدرالسلام اعطا مي فرمايند. مرحوم شهيدي هنرمندي توانا و زبردست ، اديبي دانا بود که به علوم مختلف زمان خود مهارت و تسلط کامل داشت ،  وي در کنار کسب علم صنايع ، هنرهاي دستي را در حد والايي آموخته بود و در نقاشي ، قلمدان سازي ، قالي باقي ، ترمه دوزي ، گلدوزي ، گچ بري ، اصول ، فقه ، منطق ، معاني و بيان و شعر داراي آثار ارزشمند بود. از اين دانشمند چندين جلد کتاب به نام هاي مجموعه شعر طوبي ، کيميا ، و شيميا ، اسرار الشهاده و دهها جلد قرآن دست نويس باقي مانده است.مرحوم صدر الاسلام با جهد و تلاش مداوم توانست توفيقاتي را در زمينه هاي علمي و فرهنگي کسب کند. ميرزا در علم شيمي سرآمد شد و معدن طلاي موته را كه جمعي از فرزانگان ميمه اي او را همراهي مي كردند، توانست كشف كند و بانام ميمه سنگ نوشته اي را درمحل نصب كرد تا آيندگان بدانند اين گوهر ازان منطقه ميمه است و بس. ميرزاحسن بر روي سنگ محراب مسجد جامع ميمه كه متعلق به عصر سلجوقي بود و هم اكنون در موزه ايران باستان در بخش اسلامي آن نگهداري مي شود،  باخط خوش خود حجاري كرد و اضافاتي نمود.داخل شبستان مسجد و در زير  گنبد مسجد  هم باخط خوش خود نوشت .ميرزا خالق نوعي خط مخصوص نيز هست. نسخه اي از اين خط منحصر به فرد به نام خط مجنون هم اكنون وجود دارد .به زودي در همين صفحات آن رابراي شما نمايش مي دهم .  اين خط شامل دو برگ خطاطي است. در حالي كه هيچ يك از دو برگ به تنهايي معني خاصي ندارد، بلكه باقرارگرفتن روي يكديگر معني آن هويدا مي شود .

تخريب مقبره صدرالاسلام چگونه صورت گرفت ؟؟؟
شايد اگر ميرزا حسن صدرالاسلام زنده بود به حال خود خيلي افسوس مي خورد. حداقل از اين منظر كه چند پاره استخوان پيكرش را كسي نيست به جايي ديگر انتقال دهد تا مجبور نباشد قدم هاي سنگين افراد را بر روي سنگ قبر خود تحمل كند.  با درگذشت ميرزا ، وي را درجوار پدرش ((ميرزاعبدالوهاب))  در گورستاني كه هم اكنون اداره بهزيستي دران قراردارد به خاك سپردند.در اوان پيروزي انقلاب ، عده اي ناخواسته درصدد تخريب مزار ميرزا حسن بودند اما برخي آيات عظام شديدا مخالفت کردند و حتي دستور به ساخت مقبره اي براي وي نيز دادند. شايد بپرسيد چراعده اي در صدد تخريب قبر وي بودند؟ 

ميرزا حسن چند فرزند داشت به نام هاي آقاشهاب، آقاسحام(اگردرست نوشته باشم)،آقاجلال،آقاجان و عبدالوهاب ، آصفه خانم ، سودابه خانم، گل افروز ، جواهر ، سلطنت و هماسلطان .همگي به رحمت خدارفتند به جز يك نفر . ميرزا حسن فرزندي هنرمندي داشت که هم اکنون  در قیدحیات است. به نام عبدالوهاب شهيدي .شهيدي آثار فراواني را با همكاري گروه پايور و گروه هاي فرهنگ و هنر وقت انجام داد. از معروف ترين آثار شهيدي ، بازخواني تصنيف لري ، آن نگاه مست تو " در دستگاه ماهور با شعر هما ميرافشار مي باشد .

در اوايل انقلاب تعرضاتي به قبرصدرالاسلام  رضي الله عنه به خاطر پاره اي شبهات در رابطه با فرزند اين عالم بزرگوار صورت گرفت اما آيات عظام به نمايندگان خود دستور دادند حرمت صدرالاسلام رعايت شود. با اين فتاوي ، مقبره ميرزاحسن صدرالاسلام از پيكره گورستاني كه زمزمه تخريب ان به گوش مي رسيد و بعد ها به بهزيستي واگذارگرديد ، جدا شد ومقبره اش با بودجه اندك اوقاف و ميراث فرهنگي و بودجه اعظم فرزند وي (عبدالوهاب) ساخته شد.  اما با وجود احترام فوق العاده روحانيون و ميمه اي ها به اين شخصيت ديني ، ميرزا  همچنان در انزواست. 

بعد از احداث به اصطلاح  مقبره  صدرالاسلام در اداره بهزيستي ميمه  ، چندين سال در سكوت و بي اگاهي گذشت .در اداره اي بهزيستي كه مقبره در يكي از  اتاق هاي ان  قرار دارد، سرايداري استخدام مي شود و وي از روي ناآگاهي اين قبور را سيمان كاري كرده و محو مي كند كه بعد سيمان تراشيده مي شود اما به سنگ قبور كه خود تاريخي بود و صدرالاسلام رضي الله عنه  از سنگ مرمر تخته سرخ انها را با دست خود ساخته و پراخته بود، آسيب زيادي رسيد.

چه بايد كرد:

1- به نظرمن مسئولان فرهنگي و مذهبي ميمه بايد كارشناسي خبره از اداره ميراث فرهنگي را دعوت كنند تا نسبت به ترميم مقبره و  سنگ اقدام شود و سپس شوراي شهر با بازسازي مقبره آنجارا به مكاني فرهنگي تبديل كند .

2- همايشي با هدف بزرگداشت اين شخصيت روحاني برگزار شود كه جداي از آشنايي عمومي با اين شخصيت ، براي وجهه منطقه نيز بسيار مفيد است .

3- نظر ديگر كه شايد كمي افراطي به نظر مي رسد اينكه مقبره به جايي ديگر منتقل شود.

+  نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۷/۰۱ساعت   توسط علی وطن خواه   |