



مگر شهید با شهید فرق می کند؟؟
به فاصله تقریبی 500 متر از جنوب روستای آچاچی در شرق شهر میانه اگر چشم هایتان را تیز کنید میان یک کشتزار کوچک گندم تلی از خاک را می بینید که برگی پر افتخار از تاریخ خونرنگ این مرز و بوم را در دل خود جای داده است.
ستاد جنگ در شهریور سال ۱۳۲۰اعلامیهای صادر کرد و در آن خبر از مورد حمله هوایی قرارگرفتن شهرهای تبریز، اردبیل، رضاییه (اورمیه)، خوی، اهر، میاندوآب، ماکو، بناب، مهاباد، رشت، حسن کیاده، میانه، اهواز و بندر پهلوی (بندر انزلی) داد. این اعلامیه، تلفات غیرنظامیان را، سنگین ولی تلفات نظامیان را، اندک گزارش داد.
تاریخ را که ورق می زنی این خبر را در صفحه سوم شهریور سال 1320 می بینی و لابه لای گزارش های واقعی از صحنه های تجاوز ددمنشانه اجنبی های روس و انگلیس به خاک پاک و مقدس ایران زمین، به قاب های طلایی بر می خوری که تصاویری جاودانه و ماندگار از مقاومت شجاعانه دلاور مردان و شیرزنانی را در خود دارد که جسورانه و بی پروا در مقابل دشمن متجاوز قد بر فراشته اند و نقد جان خویش را در راه دفاع از ناموس وطن پیش کش تیرهای ناجوانمردانه خصم اهریمنی کرده اند.
دلاورمردان شیردلی که فارغ از پریشانی و درهم ریختگی اوضاع دربار پادشاهی آن زمان و استیصال و درماندگی سپه سالار!! که بلافاصله پس از دریافت خبر حمله قوای متفقین و مشاهده خیانت پشتیبانان خارجی اش به فکر استعفا از مقام پادشاهی افتاده و در کمتر از یک ماه آن را عملی ساخت، دل در گرو خاک پاک این مرز پر گهر داده و شجاعانه در برابر گلوله های متجاوزان ناپاک ایستادگی و پایداری کردند و عموماً هم به دلیل برتری نظامی و لجستیکی نیروهای مهاجم شربت شهادت در راه میهن را عاشقانه به کام کشیدند.
نقل است که نیروهای روس در هنگام ورود به میانه با مقاومت های جانانه نیروهای ژاندارمری مواجه و دشواری های زیادی را در این منطقه متحمل شده اند.در آن روزهای خون و آتش که حیثیت و شرف و ناموس وطن در گرو از جان گذشتگی و مردانگی یکایک مردان و زنان این مرز و بوم بود عده ای از سربازان دلاور ژاندارمری به همراه فرمانده شجاعشان در قافلانکوه که گلوگاه عبور ماشین نظامی ارتش روس به قلب کشور بود صحنه ای بی بدیل از شجاعت و ایثار و مرگ سرخ در راه میهن را به نمایش گذاشته اند که آثار آن هنوز هم در این منطقه موجود است.به فاصله تقریبی 500 متر از جنوب روستای آچاچی در شرق شهر میانه اگر چشم هایتان را تیز کنید میان یک کشتزار کوچک گندم تلی از خاک را می بینید که برگی پر افتخار از تاریخ خونرنگ این مرز و بوم را در دل خود جای داده است.
هفتاد سال پیش تن های غرقه به خون 18 سرباز دلاور وطن که به تیر تجاوز طمّاعانه جنگ افروزان خونخوار روسی جان خود در راه میهن فدا کرده بودند در این قطعه از بهشت ایران زمین آرام گرفته تا مزارشان سند جاودانه ای باشد بر غیرت و مردانگی و شجاعت مرزداران دلیر این مرز و بوم در هر عصر و زمانی.هفتاد سال پیش بر سنگ مزار فرمانده دسته ژاندارمری عباراتی حک شده که هر کلمه اش خونی باشد بر رگ های غیرت و وطن پرستی نسل به نسل مردان و زنان ایران زمین:
« كُلُّ شَيءٍ هالِك اِلاّ وَجْهَهُ ، آرامگاه شادروان ستوان عطاالله مجتهدی که در راه انجام وظیفه در روز پنجم شهریورماه 1320 با هفده نفر ژاندارم حین دفاع از استقلال میهن در قافلانکوه شهید و در این مکان دفن گردیده، ساختمان این قبر از وجوه هدایای ملت ایران انجام یافت بتاریخ بیست و سیم (سوم) شهریور 1326 »
میدانی چرا این پرسش ها را از تو و از خودم می پرسم؟
چون چیزی را که من در 500 متری جنوب آچاچی دیدم دنیا را بر سرم آوار کرد. وحشت کردم از تصور این که شاید هفتاد سال! نه شاید هم 10، بیست سال دیگر همین بلا سر شهدای امروزمان هم بیاید.تنها سنگ مرمرین مزار ستوان مجتهدی نام نشان دارد که آن هم زخم هایی بر گوشه و کنارهایش وارد آمده و از 17 سنگ مزار دیگر شهیدان فقط یکی کمی سالم به چشم می آید و تکه های متلاشی شده سنگ های دیگر را که به شعاع چند متر از محل اصلی پخش شده اند می توان دید.
پرده دوم:
سه شهيد والامقام سال هاست در کنار پل آهني رود ارس خفته اند. شهريور 1320 هنگامي متفقين تصميم به اشغال ايران مي گيرند اين سه مرزبان غيور وظيفه پاسداري از مرزهاي شمالي ايران را بر عهده داشته اند، پس از آن که ارتش روس ها براي ورود به خاک ايران به پل فلزي جلفا-نخجوان که عملاً تنها و بهترين محل عبور از رود پرخروش ارس در اين ناحيه است نزديک مي شوند مقاومت دو روزه اين سه دلاور آغاز مي گردد.
اين مرزبانان غيور و شجاع مرزهاي ايران با اشراف به پل، دو روز تمام لشکر تا بن دندان مسلح روس را زمين گير مي کنند. روس ها نيز که چاره اي جز عبور از همين پل نداشته اند نمي توانستند با توپخانه سنگين به حمله بپردازند و در نهايت نيز با شهادت «ژاندارم شهيد سرجوخه ملک محمدي»، «شهيد سيد محمد راثي هاشمي» و شهيد عبدالله شهرياري» است که مي توانند وارد خاک ايران شوند.
مقاومت شجاعانه اين سه سرباز خاک ايران چنان تاثيري بر ارتش متجاوز شوروي مي گذارد که پيکر پاک آنان در همان محل مقاومت شان با احترام به خاک سپرده مي شود و امروزه نشانه ديگري از غيرت و شجاعت جوانان ايران اسلامي است.
بر روي سنگ آرامگاه هر سه شهيد نوشته شده است «آرامگاه ژاندارم شهيد، ... که در شهريور ماه 1320 در راه انجام وظيفه در مقابل مهاجمين ايستادگي و به شهادت رسيده است».
پرده سوم:
من نوه دختري ژاندارم شهيد ميرزاعلي هستم كه در شهريور1320ودرپاسگاه مرزي قره بلاغ جلفا قهرمانانه مدت 3ساعت همانطور كه برسنگ مزارش درج است جلوي متجاوزين به ميهن ايستاده وشهادت را به تسليم شدن مقدم وشربت شهادت نوشيده است.وهنوز پس از گذشت 69سال واندي مادرم موفق به حاضرشدن بر خاك پدر شهيدش نشده است واز كل فاميل تنها من 3سال پيش توانست از انجا ديدن نموده وبر تربت پاك ان شهيد فاتحه اي بخوانم.و به مادرم قول دادم ارديبهشت ماه امسال ايشان را برسر خاك پدر شهيدش ببرم.متاسفانه چند سالي است كه پاسگاه مزبور و مزار ان شهيد متروك شده .........
و کلام آخر: یادمان باشد امروز سوم شهریور ماه است........