ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

وقتي‌ از يک رويداد، يک عكاس‌ رسانه‌ عكس‌هاي‌ گويا و جالبي‌ بگيرد كه‌ به‌ خودي‌ خود و يا با نيازي‌ مختصر به‌ توضيح‌ و شرح‌، بشود منتشر کرد، به‌ آن‌ گزارش‌، گزارش‌ تصويري‌ گويند. بنابراين‌ چنين‌ گزارشي‌ بيش‌ از آن‌ كه‌ به‌ تجربه‌ و توانايي‌ گزارشگر مربوط‌ باشد، به‌ تسلط‌ توانايي‌ و قدرت‌ تصويري‌ عكاس‌ بستگي‌ دارد.

مطبوعات‌ در سال‌هاي‌ اخير به گزارش‌هاي‌ تصويري كمتر توجه‌ مطبوعات‌ کرده اند اما اگر براي مثال، در روزنامه‌اي‌ عكاسي‌ از يک تصادف‌ خياباني‌ و پيامد‌ آن‌ بدون هر گونه‌ شرح‌ و كاربرد كلام‌ بيان‌كننده‌ چگونگي‌ حادثه‌ خواهند بود.

بسيار اتفاق‌ مي‌افتد كه‌ خبرنگاري‌ در صحنه‌ رويداد، حضور ندارد يا به‌ سبب‌ كمبود وقت‌، نمي‌توان‌ منتظر تدارک و نگارش‌ گزارش‌ نشست‌ يا اصول اسردبير تشخيص‌ مي‌دهد كه‌ شرحي‌ نياز نيست‌. در اين‌ موارد گزارش‌ تصويري‌ مي‌تواند جاي‌ گزارش‌ توصيفي‌، گزارش‌ خبري‌ و گزارش‌ بر مبناي‌ مصاحبه‌ را بگيرد. توجه‌ داريد كه‌ چنين‌ گزارشي، جاي‌ انواع‌ ديگر گزارش‌ مثل‌ گزارش‌ تحقيقي‌، گزارش‌ از شخص‌ يا مكان‌ و گزارش‌ آزاد را نمي‌تواند بگيرد. بايد در نظر داشت‌ كه‌ گزارش‌ تصويري‌ به‌ شرطي‌ جذاب‌ و كامل‌ است‌ كه‌ عكس‌ها به‌ روشني‌ رساننده‌ پيام‌ باشند.

در سال‌ 1351 سعيد مرآت،‌ عكاس‌ روزنامه‌ كيهان،‌ يک حلقه‌ 24 قطعه‌اي‌ از فاصله‌ زماني‌ ميان‌ اتصال‌ فيوز چاشني‌ انفجاري‌ تا بلند شدن‌ انبوه‌ خاک و دود ناشي‌ از انفجار معدن‌ گرفت‌. اين‌ عكس‌ها را كه‌ به‌ خوبي‌ لحظه‌هاي‌ انفجار در كوه‌ سنگ‌ آهن‌ را به‌ نمايش‌ مي‌گذاشت‌، صفحه‌ بند روزنامه‌ در كنار هم‌ ‌و مثل‌ يک ماجراي‌ تصويري‌ (فيلم‌ استريپ‌) در صفحه‌ كار كرد.تداوم‌ اين‌ عكس‌ها به‌ خوبي‌ و بدون‌ نياز چنداني‌ به‌ توضيح‌، عظمت‌ و چگونگي‌ كار را نشان‌ مي‌داد. همچنين در سال‌ 1979 (1388 شمسي‌) كودكي‌ در شهر سان‌ ديه‌ گو در آمريكا مي‌خواست‌ دوربين‌ تازه‌ خود را آزمايش‌ كند. او از بام‌ مجموعه‌ مسكوني‌ از بلند شدن‌ هواپيمايي‌ با استفاده‌ از فيلم‌ برگردان‌ خودكار دوربين‌ (موتور در راديو) يک حلقه‌ كامل‌ عكس‌ برداشت‌. از قضا آن‌ هواپيما پس‌ از برخاستن‌، دچار سانحه‌ شد و سقوط‌ كرد، بنابر اين‌ آن‌ كودک 24قطعه‌ از عكس‌ از زمان‌ برخاستن، اوج‌ گرفتن سپس‌ سقوط‌ كردن‌ و در آتش‌ سوختن‌ هواپيما در اختيار داشت‌.عكس‌هايي‌ كه‌ درپي‌ هم‌ با شرحي‌ بسيار كوتاه‌ در روزنامه‌ لس آنجلس‌ تايمز به‌ چاپ‌ رسيد، جايزه‌ هنگفتي‌ را نصيب‌ عكاس‌ جوان‌ كرد. در گزارش‌ تصويري‌ كه‌ بيشتر به‌ عكاسان‌ ارتباط‌ دارد تا گزارشگران، كيفيت‌ عكس‌ها و ارتباط‌ آن‌ها با موضوع‌ بسيار تعيين‌كننده‌ است‌.هنگام‌ بازگشت‌ آزادگان ايراني‌ از عراق‌ (26 مرداد 1369) يكي‌ از روزنامه‌ها عكاسي‌ حرفه‌اي‌ و مسلط‌ را به‌ مرز دو كشور اعزام‌ كرد و مجموعه‌اي‌ با شرحي‌ مختصر از اين‌ بازگشت‌ با چيدن‌ عكس‌هاي‌ گويا ترتيب‌ داد.حال‌ آن‌ كه‌ بيشتر روزنامه‌ها به‌ نوشتن‌ قطعه‌هاي‌ احساسي‌ و حماسي‌ و تاثيرگذار، اما طولاني‌ و كم‌ جاذبه‌ روي‌ آورده‌ بودند. كاري‌ كه‌ به‌ هر روي‌ گويايي‌ كار روزنامه‌ اول‌ را نداشت‌.

نكته‌ ديگر چگونگي‌ صفحه‌بندي‌ و چيدن‌ عكس‌ها در گزارش‌ تصويري‌ است‌. نبايد با دل‌ بستن‌ به‌ جذابيت‌هاي‌ تصويري‌ از تنوع‌ برش‌ و اندازه‌ در كاربرد عكس‌ها غافل‌ ماند.

منبع: نشریه اداره پژوهش صداو سیما

+  نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۶/۰۳ساعت   توسط علی وطن خواه   |