ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

 خبر آوردند که امشب از هزار شب بهتر است و يک اتفاق ويژه مي افتد و آن اينکه امشب دست ملکوت به طرف زمين کشيده مي شود.فرشته ها براي آزادي انسان ها از دستان شيطان و بخشش معاصي و بردن آنها به ملکوت مسابقه داده و منتظر نداي بنده خدا هستند. (اللهم لبيک) مرا دعا کنيد.

 
شب قدر . . . شبي که بايد در عاشقي ثابت‌قدم بود. در طلب کوشيد و بيدار ماند و ديدار جست و احيا گرفت و به نيايش پرداخت و کار خير کرد و صالحات به جا آورد و به نيازمندان رسيد و دانايي طلبيد و به دانش‌آموزي پرداخت.
+  نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۵/۲۸ساعت   توسط علی وطن خواه   |