ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

مغزهاي بزرگ درخصوص ايده ها بحث مي کنند

مغزهاي متوسط در مورد حوادث صحبت مي کنند

مغزهاي کوچک در باره مردم گفتگو مي کنند

همگي بر اين باور يم که دنيا راه عبور است نه سراي ماندن ، پس اوقات گرانبهاي مان را به خوشه چيني زيبا ترين و بهترين اعمال صرف کنيم نه زشت ترين و بيهوده ترين آنها. آيا بهتر نيست بجاي زير آب زني و حسادت با يکديگر رقابتي سالم داشته باشيم؟

+  نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۵/۱۶ساعت   توسط علی وطن خواه   |