ميمه اي ها

غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگي معمولي شروع مي شود تا  هجوم خاطراتي كه سراسر دل را پر مي كند. اكنون به اين درد گرفتاريم. هر ازچندگاهي به خود سرمي زنيم و از موضع عافيت، افكاري رنگارنگ را از خود بر جا مي گذاريم. شروع کردم این نوشتار را در پرشين بلاگ در تابستان سال 83 و ادامه آن در همین جا.
علی وطن خواه
گرامي باد ياد شهیدان احمد و محمودنیکونام، مصطفی و هوشنگ شبان، اصغر، محمود، رضا،حمید، علیرضا ایراندوست، بیکی حسن، بیکیان،محمدرضازمانی،خادم ،اصغریان ،رامین شهیدی، جعفری،خوبان، حسین،مهدی و محمدرضا اسماعیلی، کاشي پز، بیژن ظهرابی، معینیان، پهلوان،مسافری، متقی، توکل، اسد،رمضانزاده، ابرام، شهیدان هاشمی و هاشمیان،سراجی، محمودی ، واحدی ، نادیان، دستبرد، بیگلری و زاهدی

مشکلات کارت سوخت و مشغله های فراوان ناشی ازآن که همه را از کار  و زندگی انداخته است در برخی موارد نکات جالبی  هم دارد . بخوانید:

سلام. خسته نباشید معذرت میخواهم مزاحم شما میشم اقای وطن خواه اگر شما چند سال پیش جیپ تویوتا آبی رنگ داشته در حال حاظر من اون رو خریدم. برای کارت سوخت رفته ام اما به ادرس شما پست شده خواهش میکنم اگر دست شما هست به این ادرس پست کنید ممنون میشم.شماره پلاک ماشین 22455-تهران26
ادرس من:فارس-شیراز-قلات-مخابرات-برسد به دست اسماعیل خاکسار  . برایم پیغام بزار ممنون میشم.

 

چند روز پیش این دوست عزیز این پیام را خصوصی برایم ارسال کرده بود . خدمت دوست عزیزم عرض کنم پدرمن در دهه پنجاه چند ماشین  از جمله یک جیب قرمز رنگی همراه با باربند داشت و من تا حدودی گرد و خاک پشت آن را به یاد دارم. منتهی مراتب دراوایل انقلاب آن را فروخت .خودم هم چند سالی  است مرکب ایرانی سوارم نه از نوع جیب.

به هرترتیب امیدوارم به مقصودت برسی .تنهاکاری که می توانستم برایت انجام دهم  رفتن به سایت پیگری کارت سوخت بود که دیدم نقص آدرس داشته ای .یکبار تصحیح کن  و حالاحالاها منتظرش باش  و یا این مسیر پرپیچ و خم را دور بزن .باکارمند پست دوست شو و مابقی قضایا....!!!!!

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۳۱ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

چند وقتی است  وبلاگ سیمای میمه  را که از وبلاگ اخبار میمه در بلاگفا پا گرفت و بعد از فراز و نشیب های زیاد به سیمای میمه در سرویس آلمانی ووکس و درنهایت به آفتاب بلاگ رسید، به روز نشده که البته موارد زیادی در این کار دخیل بوده است ازجمله فعال بودن همزمان سه وبلاگ از من که دومورد آن مختص میمه و میمه نوشته ها  است.

از طرفی به یاد دارید با همفکری دوستان قرار شد این وبلاگ به صورت گروهی میمه ای نویسی را تشویش کند و هرکس مطالب خود را به گویش میمه ای بنویسد. کاری سخت اما شدنی بود درنتیجه فراخوانی دادم اما به جز دوست عزیز و ارجمند دکتر اسکندریان کسی پاسخی نداد . شاید دوستان مشغله داشتند و ماهم به این مشکلات واقفیم .

منتهی مراتب امشب فکری به ذهنم رسید و آن اینکه وبلاگ را ازموضوع اختصاصی میمه خارج کنیم و هرکس ، هر مطلبی را در هر موضوعی  که می داند برای بقیه مفید است در ان بنویسد حالا به فارسی یا میمه ای .

ترتیب کار هم به این صورت است که برای  بلاگرهایی که باهم در ارتباط هستیم پسورد و نام کاربری وبلاگ را ارسال می کنم ( خصوصی از طریق ایمیل) وکسانی هم که علاقه مند هستند با من تماس بگیرند(ایمیل ).

همچنین وبلاگ  آنلاین خواهد بود یعنی هر وقت خواستید و حوصله داشتید، مطلب دران منتشر کنید بدون دیسیپلین زمانی .

نکته جالب اینکه هر وقت دوستان خواستند مطلبی را دراین وبلاگ منتشر کنند مجاز به  کپی از سایت های دیگر هم خواهند بود. دیگر چی می خواهید!!!

فط متعهد به زنده نگه داشتن سیمای منطقه میمه با مطالب جالب و مهم باشیم .فکر کنیم برای یک روزنامه محلی مطالب گوناگون و خواندنی گرداوری می کنیم .

من از همین  دیشب شروع کردم .

به امید بهروزی و پیروزی ... 

وطن خواه

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۳۰ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
تغییراتی را در وبلاگ مشاهده می کنید که پیشتر برخی از آنها از جمله آمار در انتهای صفحه وب نوشت جاخوش کرده بود و از آنجاکه خصوصی بود ، هرازچندگاهی وارد می شدم و آمار را چک می کردم اما  تصمیم گرفتم نظرسنجی وخبرنامه را هم به آمار اضافه کنم. امیدوارم خوشایند شما باشد و در نظرسنجی حتما شرکت کنید. 
+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۲۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
چند سالي است كه بزرگان، تحصيلكردگان و افراد ذي نفوذ شهر ميمه نسبت به مساله هويت شهري توجه جدي از خود نشان داده اند و اين جاي بسي خوشحالي است.
براي آنهايي كه با موضوع آشنا نيستند، اينگونه شروع مي كنم كه درگذشته دور شهر ميمه منطقه اي حاصلخيز و دركنار روستاي جوشقان و مناطق تابعه آن به عنوان يك بلوك حكومتي واحد شناخته مي شد . البته ميمه در آن زمان درجوار اين مناطق ، از نظركثرت جمعيت و وسعت زمين حرفي براي گفتن داشت.
در دوران پهلوي دوم جمعي از بزرگان درصدد برآمدند براي احقاق حقوق كامله منطقه از سيطره حكومتي كاشان جدا شوند و خود منطقه اي جدا و شهري نمونه!! ايجادكنند درنتيجه ميمه از جوشقان جدا شد كه اين قضيه خود داستاني داردكه مجال گفتن نيست. البته انصافا ميمه از نظر اداري و تشكيلاتي و داشتن بخشداري و شهرداري كه سابقه آن به دهه ۲۰ شمسي مي رسد، پيشرفت خيره كننده اي نسبت به همسايه هاي قبلي خود كسب كرد.
اما در بدو پيروزي انقلاب، افول اين منطقه به يكباره شروع شد. آغاز جنگ تحميلي ، سيل مهاجرين جنگ را به يك شهرك تازه ساز به نام شاهين شهر درجوار اصفهان سرازير كرد و اين باعث ناهمگوني جمعيتي درمنطقه شد البته خان سالاري در ميمه هم براي انقلابيون بوروكرات مستقر در استانداري خوشايند نبود و شايد از اين جهت هم میمه مورد بي مهري قرار گرفت.
خلاصه ، شاهين شهركه ميزبان مهاجرين جنگي شده بود، با دريافت كمك هاي دولتي براي رفاه اين افراد كه (واجب هم بود) و نيز عنايت مسئولان اصفهاني هر روزعليرغم ناهمگوني بسيار زياد در زبان و قوميت ها ي ساكن ، فربه تر شد و از يك شهرك به شهر تبديل شد.
اما درآن سوي شاهين شهر، بزرگان ميمه ، وزوان ، ازان ، ونداده و جوشقان درگير مسائل بدوي قومي خود بودند.
به ياد دارم بر سر موضوع آب مزارع به جاي گفتگوهاي هدفمند بزرگان، در درگيري مردم جوشقان و ميمه بنده خدايي (مرحوم عمراني ) هم كشته شد. بزرگان (منظور اینجانب از کلمه بزرگان  افرادی است که یکسویه قضایا و مسائل  را بدون توجه به نظرات دیگران و به نام میمه و میمه ای ها دیکته می کردند و می کنند. چنین شخصیت هایی در تاریخ میمه وجود داشته اند و اكثرا با ديپلماسي رفتاري آشنايي نداشتند و ندارند و مشخصه اصلی آنها  بر باد دادن ثمره و نتیجه تلاش های افراد متخصص و تاثیر گذار بوده است ) هر روز در گوش بچه ها کلماتی همچون  وزواني كاچي خور و... زمزمه می کردند و   وزواني ها هم مي گفتند : ميمه اي لواز . جوانان ميمه اي عشقشان بستن راه براي زيادآبادي ها و ازاني ها وكتك كاري با آنها بود و روستازادگان نيز منتظر گذرپوست به دباغ خانه بودند.
به ياد دارم براي فوتبال به زياد آباد رفته بوديم . بازي را برديم اما در محل خندق كنوني سنگسار شديم . در ورزشگاه ميمه هم فوتباليست هاي ميمه اي وقتي كم مي آوردند دارودسته به راه مي انداختند.
درسال اول دبيرستان به هنرستان وزوان رفتم و عشق و علاقه شديدي به معماري داشتم و دوست داشتم رشته راه و ساختمان بخوانم اما دانش آموزان وزواني دراولين روز حضور من آنقدر متلك پراني كردند كه منصرف شدم وكلاس را ترك و به ميمه برگشتم.
از اينگونه مثال ها زياد است و دوستان من در وزوان و ساير نقاط حتما شمه اي از آنها رابه ياد دارند.
به نظر من پايه و اساس اين مسائل ، آموزه هاي غلط بزرگان بود وبس . مي خواهم به اين نتيجه برسم كه شاهين شهر فربه تر مي شد و افراد بانفوذش با برخواري ها دائم نماينده اي از خود براي مجلس ساپورت مي كردند و ميمه اي ها و وزواني ها وديگران نيز درگير مسائل بيهوده بودند.
در ادامه نگاهي به معضلات جاري منطقه ميمه مي اندازم . شما دقت كنيد حدفاصل شهر ميمه و وزوان به لحاظ حاصلخيزي خاك بي نظير است . همين حدفاصل را از ميمه تا زياد آباد و حتي فراتر از آن تا ازان هم شاهديم اما واقعا تاسف برانگيز است كه در فصل خرمن، خانواده اي را با دوگوني گندم كه با زجر فراوان بدست آورده اند دركنار جاده منتظر خودرو مي بينيم.
اي كاش مديريت كشاورزي واحدي بود تا باسياست يكپارچه سازي و سيستم آبياري و روش برداشت مدرن به داد مردم مي رسيد.
اما در بعد مذهبي و سياسي هم واقعيت ها در ميمه و حومه خنده دار است . در دهه 60 و70شمسي و شايد هم اكنون هم نمازجمعه يك هفته درميان در ميمه و وزوان اقامه مي شود و اين در حالي است كه تنها در ميمه هرسال يك مسجد ساخته مي شود. مي خواهم بگويم كه احداث مصلايي درحد و اندازه دو شهر با امكانات اوليه در حدفاصل دو شهركه پيام آور دوستي و اتحاد دوشهر و حومه آنها باشد ، چقدر هزينه دارد؟؟
مردم زجر كشيده منطقه ميمه حتي از داشتن يك تالار فرهنگي محروم هستند و براي جشنها و مناسبت ها ازجمله عروسي يك زوج جوان بايد چند منزل همسايه را با وسايل تدارك ببينند البته درانتها غذا كم مي آيد، ظروف شكسته و يا مفقود مي شود وآبروريزي آن براي آقاي داماد مي ماند!!
در بعد اجتماعي نيز خود شاهديم كه اكثر فرزندان اين مرز و بوم تحصيلات عاليه دارند و حتما هركدام صاحب ديدگاه ها و ايده هاي خوبي هستند اما آيا انجمني از اين افراد كه بدون شك با افراد عادي ، ميرزاها و مشهدي ها صدردرصد تفاوت ذهني و فكري دارند، تشكيل شده است ؟؟
تاكنون مديريت سنتي در منطقه ميمه پسرفت هاي آنچناني براي شهر به بار آورده است و اين مديريت دركشاورزي و اجتماع هم تاكنون به جرات مي توانم بگويم هيچ نتيجه اي نداشته است . به كرات شاهد اين قضايا هستم كه مردم در بخش هاي بهداشت و درمان ، كشاورزي، حوزه شهرداري و بخشداري انتقادات شديد دارند اما روش بيان آن را نمي دانند.
چه خوب است كه اين انتقادات در انجمن هاي تخصصي از نخبگان علمي منطقه ميمه ابتدا بررسي و اعمال نظر شود و سپس به صورت مدون و درقالب طرح به نهادهاي دولتي مربوطه محول گردد.
دربعد سياسي من با نظر دوستان مبني بر اينکه يک نماينده دلسوز از خطه ميمه وارد مجلس شود بسيار موافقم اما برتري جمعيتي و درنتيجه، آراي انتخابات مناطق ديگر همچون برخوار - حبيب آباد و شاهين شهر و ... باعث شده در دوره هاي گذشته اين ممکن، ناممکن شود.
من کانديداتوري آقاي دکترعرب زاده  از روستاي ازان را به خاطر دارم . ايشان از ميمه بود و از جنس خود ما. بسيار باسواد تر ازساير نامزدهاي انتخابات . اما درهمين ميمه عده اي ستاد هاي مختلف رنگين کماني از افراد غيره را براه انداخته بودند که البته منافع شخصي آنها نيز ايجاب مي کرد.
نكته مهم اين است كه اين افراد هوادار نماينده غير بومي به جزئي ترين مساله توجه ندارند و آن اين كه اين نمايندگان بعد از راهيابي به مجلس حتي در ميمه دفتر نداشته اند و ندارند!!!!!! من بيشتر وارد اين بحث نمي شوم.
گفتني است دوستاني که به غيرميمه ها راي مي دهند بروند و سايت فرمانداري برخوار و ميمه که هم اکنون شاهين شهر و ميمه شده است را ببينند. در سايت اين عبارت به چشم مي خورد "فرمانداري شاهين شهر" (ميمه عملاحذف شده است)
اما به لحاظ صنعتي : با وجود زمين ، نيروي کار جوان ، بستر ارتباطاتي مناسب ( شوسه ،آسفالته و درآينده ريلي) منطقه ميمه مي تواند پذيراي يک شرکت بزرگ توليدي باشد که هم مشکل بيکاري افراد را حل مي کند و هم درآباداني منطقه ايفاگر نقشي خواهد بود اما اين مهم تاكنون اتفاق نيافتاده است . صنعت ميمه هم اكنون به چند سنگبري كه محل امني براي سكونت افاغنه مي باشد، تبديل شده است . البته بعضا مقوله آباداني و توسعه شهر ايجاب مي كند محيط زيست را فراموش كنيم اما آيا نگاهي به كوه هاي اطراف نيز انداخته ايد و به فكر فرو رفته ايدكه چند نفر از آنها از منطقه ميمه هستند و به عبارتي عوايد مالي چگونه در منطقه هزينه مي شود. البته حساب مردم لايبيد و معدن داران اهل و ساکن منطقه ميمه از اين مساله جداست.
به طور كلي ، مردم منطقه ميمه هنوز يک شوراي فرامنطقه اي براي بيان خواسته هاي صنعتي ، كشاورزي ، اجتماعي ، فرهنگي و سياسي خود ندارند. شورايي که نمايندگاني از مناطق مختلف درآن صاحب نظر باشند .  شورايي که در آن چگونگي نزديکي اقوام و مناطق نيز بررسي شود که اين بررسي مي تواند به اتحاد مردم منطقه و دريافت حقوق قانوني خود از نماينده مجلس و درسطحي بالاتر از دولت منجر شود.

( برخي از اشارات بالا را پيشتر در مطلب   با اجازه   آورده ام . )

و اما راهكارقضيه :
منطقه ميمه عليرغم كاستي ها، قابليت هايي هم دارد.
1- توانمندي علمي ساكنان منطقه ميمه ( ميمه ، وزوان ، ونداده ، زياد آباد، حسن رباط ، لاي بيد ، لوشاب ،جوشقان ،كامو، ازان ،چوگان ، خسروآبادعلي آباد، موته، سعيدآباد وكلوخ... )
2- حاصلخيزي نسبي خاك و تنوع محصولات سردسيري
3- داشتن منابع آبي مطلوب اگر حتي شاخه كوهرنگ را به حساب نياوريم .
4- وجود منابع كاني و معادن غني در منطقه
5- داشتن خطوط ارتباطي فوق العاده - شوسه، آسفالته، راه آهن درآينده و قرارگرفتن در حدفاصل دو استان پيشرفته كشور( تهران و اصفهان)
6- داشتن محدوده براي پيشرفت جمعيتي و ساخت و سازجديد
7 - درمعرض بلاياي طبيعي قرار نداشتن ( فاقد گسل است و زماني در وزات كشور در دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي و در بحبوحه انتقال پايتخت، از منطقه ميمه به عنوان مكاني براي احداث پايتخت جديد نام برده شد.
8- وجود مراكز علمي دانشگاه آزاد اسلامي و پيام نور درميمه و وزوان
9- داشتن اماكن گردشگري درحد خود ( اگر همسايه هاي شمال شرقي ميمه را به حساب نياوريم (جوشقان،كامو، قهرود و درنهايت قمصر)
10 - داشتن علقه هاي ناسيوناليستي براساس گويش و تاحدودي نژاد مشترك

اخيرا برخي دوستان به من پيشنهادكردند كه فلاني معني اتحادي كه در وبلاگ نوشته اي چيست ؟
حقيقت اينكه چند وقتي است روي مساله اي تحت عنوان" انفكاك ميمه از مجموعه برخوار و شاهين شهر وانضمام به جوشقان و روستاهاي تابعه" كه درنهايت به " استان كاشان " (كويرستان) ختم مي شود ، مطالعه ،مكاشفه و مباحثه مي كنم. دوستان نيز نظرات متفاوتي دارند.
من حيث المجموع اين ايده، كاري سترگ و دشوار اما " شدني " است .
شواهد و قراين نشان مي دهد كاشاني ها ازاين پيشنهاد استقبال چنداني نكرده اند ونمي كنند و معتقدند ميمه براي آنها درآمدزا نيست كه درآينده امتياز و امكانات به آن دهند اما در ميمه گرايشي برخلاف اين درجريان است و قابليت هاي خود را كه به برخي از آنها در بالا اشاره شد ، به رخ كاشاني ها مي كشند.
برخي از بزرگان با استناد به توانمندي هاي ميمه دوست دارند اين مهم انجام شود و مردم شهر تازه تاسيس جوشقان و كامو هم موافق اين مساله هستند و مردم ساير مناطق نيز با درنظر گرفتن منافع محلي خود موافقند.
اما اكنون مساله " انفكاك ميمه از مجموعه برخوار و شاهين شهر و انضمام به جوشقان و روستاهاي تابعه" در حد يك " ايده و طرح" است اما من بار ديگر شمارا به سايت فرمانداري ارجاع مي دهم .
كلمه فرمانداري شاهين شهر ابهام آور است !!!!! نمي گويم خطرناك!!!!!
خلاصه دوستاني كه نظراتي دراين خصوص دارند از طريق ايميل و ياكامنت براي من بفرستند تاكيد مي كنم ما انجمن ، محفل ، ليدر وكارچاق كن نداريم و اتكاي من يكي به نوشتار و كار فرهنگي واتكال به خداوند متعال است .
دوست دارم اين نوشتار بارقه اي براي جوانان آينده ساز شهر ميمه و منطقه ميمه باشد تا شهرستاني نو بسازند نه آنگونه كه فرصت طلبان خواهان آن هستند. آنگونه بسازند كه مردم مي خواهند.

والسلام . علي وطن خواه

و نكته اي از يك مقاله :

راهکارهاي قانون اساسي براي احقاق حقوق مردم (خبرگزاري مهر)
در قانون اساسي ما راهکارهاي متفاوتي براي احقاق حقوق مردم در نظر گرفته شده اند.  يکي از اصولي که اين حقوق را محور بحث خود قرار مي دهد اصل نود قانون اساسي است.
اين تحليل در صدد است اين اصل را به بحث بگذارد. هرچند که مکانيزمهاي مختلفي براي رسيدگي به شکايات مردم و تضلمات آنها پيش بيني شده است از جمله قوه قضاييه که مرجع اصلي رسيدگي به خواسته هاي قضايي مردم و احقاق حقوق آنهاست اما نبايد اين امر براي صيانت از حقوق مردم و جلوگيري ظلم کافي باشد. به همين خاطر اصل نودم قانون اساسي براي تاکيد بيشتر بر اهميت حفظ حقوق مردم تعبيه شده است.
اصل نودم قانون اساسي مي گويد: هر کس شکايتي از طرز کار مجلس با قوه مجريه ياقوه قضاييه داشته باشد
مي تواند شکايت خود را کتبا به مجلس شوراي اسلامي عرضه کند.
مجلس موظف است به اين شکايات رسيدگي کند و پاسخ کافي دهد و در مواردي که شکايت به قوه مجريه و يا قضاييه مربوط است رسيدگي و يا فسخ کافي از آنها بخواهد و در مدت مناسب نتيجه را اعلام نمايد و درمواردي که مربوط به عموم باشد به اطلاع عامه رساند.
همانطوري که در بالا آمد قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران با وجود اينکه تمام مراجع ممکن را براي رسيدگي به شکايات در قوه قضاييه پيش بيني نموده است در اصل نود  مکانيزمي خاص را دراختيار مجلس براي رسيدگي به شکايات مردم در نظر گرفته است.
واگذاري اين امر مهم به مجلس از دو جهت قابل توجه است: اول اينکه مجلس به عنوان کانون وکلاي ملت و نزديکترين نهادي است که تشکيل آن با راي مستقيم و اراده ملت است. مجلس در کنار ساير مراجع رسيدگي به تضلمات مردم اين نقش را انجام مي دهد.
اين امر خود نوعي ضمانت اجراي معنوي براي رسيدن به حقوق محسوب مي شود.
دوم اينکه نمايندگان مردم با آگاهي از جريان امور در دستگاههاي اجرايي توسط مردم با استفاده از قدرت نظامي خود و اختياراتي همچون استيضاح مي توانند نقش مهمي در اصلاح امور دستگاههاي دولتي داشته باشند.
جهت اجرايي شدن اين نقش نظارتي مجلس کميسيوني به نام کميسيون اصل 90 براي رسيدگي به شکايات از طرز کار مجلس يا قوه قضاييه تشکيل داده است. با اهميتي که قانون اساسي براي چندين امري قائل شده مي توان گفت که کميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي يکي از مهمترين و حساسترين کميسيون هاي مجلس است. چرا که بايد اعضاي اين کميسيون به عنوان نمايندگان ملت پاسخگوي شکايات مردم حتي از خود مجلس باشند.  با وجود چنين جايگاه مهمي که اين کميسيون بر اساس اصل 90 برخوردار است. 
بهتر است که اعضاي اين کميسيون را افرادي بي طرف وفارغ از جناح بندي هاي سياسي، تشکيل دهند تا هر چند بهتر بتوانند در جهت تحقق واقعي حقوق مردم گام برداشته و دراين  راستا هيچ گونه ملاحظه سياسي را در نظر نگيرند.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۲۸ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

"نان بركت سفره است" 

نوشته دوست بلاگر وزواني ام

...........................................

"آخونادون بِهَرْدْ؟"

این سوالی بود که چند وقت پیش تلفنی از پدرم پرسیدم.

"آخونا چامون بِهِرْدَ ولي آخونا دشت همو بمُوندَ."

پاسخ پدرم بود.

اواخر تير كه مي­شود، خيابان­­هاي دهنو وزوان  با فرشي از كاه پوشيده مي­شود. فصل، فصل درو و خرمن كوبي است.

كار درو كه تمام شد "بافه" هاي گندم را روي هم مي چينند. بافه به اندازه ي يك بغل از خوشه هاي گندم است. بافه هاي روي هم چيده شده  را " پَروه" مي گويند ( كه همان خرمن است). روي پروه سنگ مي گذارند كه باد گندم ها را پخش نكند.

بعد از مدتي، بايد خرمن ها را كوبيد. ما كه آشنا داريم نياز به دوندگي نداريم و تراكتور با دستگاه خرمن كوب مهيا است. سحر، بعد از نماز، پدرم و عموها و (البته سابقا من به عنوان نوه ي بزرگ) پاي خرمن ها آماده ايم. شايد هم جواني به كمك بيايد. تا آفتاب ندميده، كار لذت بخش است. خوشه هاي گندم است كه بلعيده مي شود و دانه هاي طلايي گندم است كه بيرون ريخته مي شود. تنها بخش "نخوش" كار، كاه هايي است كه در گلو و چشمانت فرو ميرود و گريزي از آنها نيست. آفتاب تابستان هم كه نفس بر است. تا غروب مشغوليم و بعد از آن گوني هاي گندم به خانه مي رود..
گندم ها را پس از تميز كردن به "آر" ميبرند تا آرد شود. اين آرد بايد همان نان خوشمزه ي محلي شود كه براي شهري ها سنگين است و دير هضم. نان را هم پاي تنور گازي مي پزند. اگر تنور گلي باشد كه معركه است. اگر گندم "جان" داشته باشد، نانش هم خوب مي شود. البته ديگر كمتر خانواده ها نانشان را خودشان تهيه ميكنند چرا كه زندگي، شهري شده است. 

 

اصل مطلب را اينجابخوانيد

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۲۷ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
 

حاج قيصرخان گرانمايه

مرحوم قيصرخان

مرد بزرگواري که طي هشتاد سال عمر پربرکت خود عامل عمران و آباداني شهر ميمه گرديد.

وي با رهبري و هدايت هاي دلسوزانه ، ابتکارات و درايت هاي هوشمندانه خود فعاليت هاي عمراني بسيار گسترده اي را  در تاريک ترين مرحله تاريخي منطقه ميمه انجام داد و با کفايت و درايت خود اين روستاي فراموش شده درحاشيه کوير را نجات بخشيد و در مسير پيشرفت و تکامل قرار داد و هدايت نمود.

اين انسان متدين ،مومن ،خير، متفکر ، انديشمند و  با تدبير  و کياست ، با نيروي اراده و ايمان  روستاي ميمه را  از سراشيبي زوال که مي رفت در روستاي جوشقان هضم شود، به اوج استقلال و کمال رساند هر چند ما لياقت پاسداري از کمال و استقلال اين خطه را نداشتيم و نداريم و بعد از مرگ وي در سايه شهر تازه متولد شده شاهين شهر محو شده ايم.

به ياد داشته باشيد مرحوم قيصرخان در دهه هاي سي ، چهل و پنجاه  شمسي ادارات مختلف از جمله شهرداري ،بخشداري، ثبت و اسناد ،  انتظامي و...را به ميمه آورد کاري بس بزرگ که هم اکنون نهادهاي مردمي و دولتي ميمه از آن عاجز هستند.

مرحوم قيصرخان سفارش  تاسيس پاسگاه ژاندارمري را از فرمانده توپخانه اصفهان گرفته است

مرحوم گرانمايه نويسنده چيره دستي نيز بود و کتاب نتيجه ايمان ايشان بارها چاپ شده است.

روحش شاد.....

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۲۷ساعت   توسط علی وطن خواه   | 

طنز ای امان از سهمیه

 

باز بنزین گشته کارتی از طریق سهمیه - ای امان از سهمیه

 باک ماشینها شده همچون کویر از سهمیه - ای امان از سهمیه

 

هم شده قیمت گران هم بسته صفهای دراز

هست میلیونها تقاضا از برای سهمیه -  ای امان از سهمیه

 

روزها را می شمردیم تا رسد فصل سفر

کرد موقوف هر سفر را این نظام سهمیه-  ای امان از سهمیه

 

بسته شاید گشته راه دزدی و قاچاق سوخت

لیک گشته باز راه عرضه بی سهمیه-  ای امان از سهمیه

 

جملگی باشیم حافظ , کارت سوخت خویش را

گم نگردد یا عوض با کارت بی سهمیه-  ای امان از سهمیه

 

وقتی هم باید گذاری تا مدیریت کنی

نحوه تنظیم بنزین با لحاظ سهمیه -  ای امان از سهمیه

 

سفره بگشایید محرومان که آید بر سرش

عایدات نفت و بنزین  در قبال سهمیه -  ای امان از سهمیه

 

نامی هم خوابانده پی کی را از فقدان سوخت

تا کند تدبیر کمبود نظام سهمیه -  ای امان از سهمیه

 

 

این صرفا یک طنز است .

 

                                      دکتر اسکندریان ( نامی)

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۲۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
بارها شده برخی عادات رفتاری من مورد اعتراض اطرافیانم قرارگرفته است.سمج بودن ، دیسیپلین من درآوردی ، خشونت بی  صدا، خندیدن در آخر آخر خشن بودن ، تعجیل بی موقع، دست و دلبازی گدا متعجب کن، لردی بازی الیورتویستی ، فردین بازی ، اعتماد کردن ته در رفته ،  اعتمادسازی خودخسته کن و  بدموقع درجای نامناسب بودن .                                                                                    

البته  این همه ماجرا نیست. بعضی وقت ها شده که خدحافظی کرده ام و باز بر گشته ام .مثل چند روز پیش که گفتم می روم اما دوباره لاگیدم .!!! ( ریشه  از بلاگر و بلاگ نویسی )   اما این دفعه واقعا برای حداقل ۷روز درخدمت شما نیستم . دوروز مسافرت کاری و چند روزی هم در تهران سرکاری !!!!.

پس فعلا بدرود.......ع.و ............................................................

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۱۷ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
مطلب ذیل از وبلاگ یادداشت های یک خبرنگار است . وبلاگ جالب و آموزنده ای است .
آخرين واكنش خلبانان قبل از سقوط هواپيما شنیدنی است.......
 
آخرین واکنش خلبانان قبل از سقوط هواپیما 

ممكن است سوال كنيد در صورت بروز چنين شرايطي ، ديگر خلبان زنده نيست تا احساس خود را از آن لحظه بگويد.!

حق با شماست . آن هايي كه كشته و شهيد شده اند ، ديگر در قيد حيات يا بين ما نيستند تا از احساس وحشنتاكي كه برايشون رخ داده است تعريف كنند. ولي فراموش نبايد كرد براي اغلب خلبانان ، در طول دوران پروازشان بار ها شرايط  اظطراري خطرناكي پيش آمده است كه به لطف خداوند و همت و تلاش و تكيه بر تجارب مفيدي كه از آموزش ها كسب كرده اند ، در آخرين لحظه ها از خطر سقوط نجات پيدا كرده اند. و تجارب ارزشمندشان را در اختيار همكاران قرار داده اند.ياصداي نوارمكالمه خلبان كه در جعبه سياه هواپيما بعد از سانحه  بدست مي آيد ، گوياي آخرين كلمات و حتي واكنش ها است . كه كمك بزرگي در كشف علل سانحه است .
اصولآ شما خلباني را نمي يابيد كه دچار شرايط اظطراري نشده باشد . ولي حفظ خونسردي و تصميمات سنجيده باعث نجات خود وسرنشينان هواپيما شده است .
البته در سوانحي چون برخورد موشك ، هواپيما به هواپيما ، برخورد با كوه ( بر اثر اشتباه ناوبري  ) كه در يك صدم لحظه اتفاق مي افتد ، خلبان فرصت واكنش نمي يابد. كه اين امر از استثنا هاست.
اما به جرآت مي توان گفت يك نوع واكنش در بين تمام خلبانان مشترك است. و آن چيزي نيست جز تلاش تا آخرين ثانيه ها براي حفط سلامتي سرنشينان ، خلبان و هواپيماست . باور كنيد در طول دوران پر افتخار خدمتم ، خلبانان بي شماري را مي شناسم كه امكان نجات جان خود را داشتد ولي بخاطر آسيب نرسيدن يه هواپيما كه سرمايه ملي گشورمان ايران است ، از جان خود گذشته و تا آخرين لحظه ها به تلاش خود ادامه دادند. نمونه بارز آن  بسيجي شهيد سردار بابايي است .
خب از اين واكنش همگاني مي گذرم و به شرح ديگر عكس العمل ها مي پردازم .
بعضي خلبانان بعد از تلاش هاي ضروري ، در آخرين لحظه سكوت مي كنند .... به عنوان مثال : در سانحه هوايي كه  قبل از انقلاب براي يك فروند هواپيماي جت بوئينگ ۷۴۷ ( جامبو جت ) نيروي هوايي بر فراز اسپانيا رخ داد ، در نوار به جاي مانده ، ابتدا صداي گفتگوي خلبان با خدمه شنيده مي شود . در اين اثنا يك فروند هواپيماي مسافر بري ايران اير كه در همان نزديكي ها پروازمي كرد و ارتبلط راديوئي اش با برج اسپانيا قطع گرديده بود ، آنان واسطه شده و حرف هاي خلبان ايران اير را براي برج رله نموده. و مختصات لازم را به هموطن خود گزارش مي دادند.... بعد از دقايقي كمك خلبان جامبو جت مي گويد : فرامين كار نمي كند .... فرامين كار نمي كند ....  خلبان شهيد كدخدا يي هواپيما را از حالت اتوماتيك بيرون مي آورد ... ولي انگار بي فايده است ...سكوتي حول انگيز حاكم بركابين  است ...سكوت باز هم سكوت..... در آخرين لحظات يكي از مسثتشار هاي آمريكايي در كابين خلبان را باز مي كند ...  و با آخرين جمله او كه مي گويد : ... Taht s it..و همه چیز پایان می یابد .
از دیگر واکنش های مرسوم ، که معمولآ همه خلبانان بعد از آخرین تلاش های خود به زبان می آورند، ناميدن اسامي ائمه معصومين (ع) است .  ائمه هايي كه بيشتر به كمك طلبيده مي شوند ، ياابولفضل
يا حسين و يا زهرا است . در سانحه غمناك سقوط هواپيماي سي-۱۳۰  كه در شهرك توحيد واقع در سه راه آذري رخ داد ، آخرين جمله خلبان شهيدش يا حسين (ع) بود .
اما بد نيست از آخرين واكنش هاي خلبانان  كشور هاي غربي هم بدانيد . آن ها معمولآ به دو گروه عمده تقسيم مي شوند . گروهي كه از اعتقادات مذهبي بر خوردارند ، نام حضرت عيسي مسيح (س) را به زبان مي آورند . و دسته ديگر در چنين مواقعي ، كلمات زننده رايج را بيان مي كنند!!
اما واكنش كساني كه دچار شرايط اظطراري سخت گشته و به خواست خداوند زنده مانده اند ، و با تلاش و  حفظ خونسردي قادر به كنترل اوضاع شده اند ، روايت هاي گوناگوني از واقعه دارند . اما آن چه در ميان اين قشر مشترك است ،  عبور سريع زندگي گذشته خود ، از جلوي ديدگانشان است . برخي هم بيان ميدارند كه در اين مواقع ، جهره عزيز ترين اشخاص به مقابل ديدگانشان  آمده است .
عده كمي هم گفته اند ، در يك لحظه چگونگي مراسم سوگواري ، تدفين و برخورد نزديكانشان را تجسم كرده اند .
در پايان  يكي از اتفاقاتي كه براي خود من به وقوع پيوست را بيان مي كنم :
سال ها پيش ، در يك شب طوفاني از بندر چاه بهار به سوي تهران پرواز داشتيم .رعد و برق شديدي از بيرون ديده مي شد . هواپيماي غول پيكر سي-۱۳۰ همچون پر كاهي در آسمان متلاطم ، بالا و پائين مي رفت و كنترل آن سخت مي نمود . به قول عوام مدام گرفتار چاه هاي هوايي مي شديم . در فضاي بالاي منطقه انارك كه كوه هاي سر به فلك كشيده اي دارد  و در تمام فصل سال پرواز بر فراز آن توآم با لرزش است ، به نا گاه در پي تكان خيلي شديدي فرامين هواپيما تقريبآ قفل كرد . و همانند يك تكه سنگ به سوي زمين با شتاب و سرعت فراوان روان گشت . بيرون مطلقآ ديده نمي شد . تنها عقربه هاي ارتفاع سنج به سرعت در حال كم شدن بود ......۲۴۰۰۰ پا.... ۲۳۰۰۰ هزار پا ....۲۰۰۰۰ پا ....۱۵۰۰۰ پا... تلاش براي كنترل بي فايده بود . ديگر يقين پيدا كردم كه تا چند لحطه ديگر به زمين خواهيم خورد .
خوب به خاطر دارم در آن لحظه چهره دخترم بهاره كه تازه راه رفتن را آموخته بود ، به مقابل چشمانم آمد . در آن هنگام به اين مي انديشيدم كه بعد از سقوط آتش مي گيريم..با خود فكر مي كردم كه چكار كنم كه بعد از مرگم ، خانواده ام بدانند من در اين لحظه آخر به ياد دخترخردسالم بودم؟ ناگهان فكري به مغزم خطور كرد ..... كفش هاي قرمز رنگي را كه كف آن  جغجغه داشت و تازه به بازار آمده بود ،از ساك پروازم كه كنار دستم قرار داشت را بر داشتم ..... به آرامي زيپ لباس پروازم را كمي پائين كشيدم .....و كفش هاي دخترم را روي قلبم نهادم .... با خود گفتم  ، حتمآ با ديدن ان روي قلبم خواهند فهميد من در آخرين لحطه ياد بهاره بودم ... ( باور كنيد اكنون كه اين سطور را مي نويسم با گذشت سال ها اشكم سرازير شده است ... كليد هاي كي برد را نمي بينم ... ) ... در همين اثنا ناگهان خود به خود هواپيما به وضعيت طبيعي برگشت . و ما بعد از ساعاتي به تهران رسيديم .
+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۱۵ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
با عرض سلام

حقیقتا از همان روزهای آغازین تیرماه ، واژه  پرمشغله برای من جاافتاد. اینکه طرف می گوید واقعا سرم شلوغ است عبارتی برای فرار از تعهد و یا گریز از گفته ها و اقوالش نیست .بعضی وقت ها پیش  می آید.....

خلاصه ، چندین کار شخصی معوقه حسابی در این ماه مرا غافلگیر کرد و نتوانستم آنطور که شایسته بود وبلاگ را به روز کنم . به گونه ای که مطالب جدیدی از آقای معینیان بدستم رسیدو مطالبی را هم از قبل داشتم که هیچکدام را هنوز منتشر نکرده ام اما واقعا فرصت ندارم و این درحالیست که چند روز دیگر هم مسافرتی کاری در پیش دارم.

اما گذشته از این مسائل ،  دوستان درچند روز گذشته لطفشان شامل حالم بود و مرا مورد تفقد کرامات عالیه خودشان قرار دادند.

ازآقای معینیان که همیشه به فکر بنده هستند متشکرم . درهمین جا به حاج عباس سراجی هم حجکم مقبول می گویم و امیدوارم همیشه موبایلش در دسترس باشد. دوست عزیزم آقای فخریان نیز امیدوارم ما را دعا کرده باشند و جناب دکتر اسکندریان  امیدوارم مسافرت ،  به ایشان و خانواده خوش گذشته باشد.

اما دوست عزیزم علی توانا، علیرغم کم کاری همیشه مورد احترام بنده هستند و امیدوارم چند روزی وبنوشته های ایشان،  جای نوشته های مرا پرکند. همچنین آقای قربان ، متوسلی و هادی عزیز و... هرکدام به نحوی در دکان ما را بازنگه دارند تا همه چیز به هم نخورد. انشاء الله.

پس تا ده روز دیگر خدا نگهدار همه شما...... 

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۱۴ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
پروژه ي V.T.S (سيستم کنترل ترافيک دريايي) يکي از مهمترين پروژه هاي ملي سازمان بنادر و کشتيراني است که در راستاي پيوستن ايران به اين کنوانسيون، اجرايي مي شود.

محمدتقي معينيان مدير اجرايي پروژه ي V.T.S هرمزگان با اعلام اين مطلب در خصوص تجهيز استان هرمزگان به اين شبكه گفت: استان هرمزگان بيشترين تعداد سايت هاي V.T.S را در خود جاي داده به گونه اي كه با 11 سايت اصلي و 4 سايت رله توانست ظرف مدت 5/3 سال اين پروژه را اجرايي كند.
وي گفت: V.T.S در اصطلاح به معني خدماتي است که براي ارتقاء ايمني، اعمال نظارت و کنترل حاکميت، ايمني و افزايش کارايي ناوبري و حفاظت از محيط زيست درياها و آبراهه هاي بين المللي کشور با لحاظ نمودن قوانين و مقررات بين المللي به کشتي ها و شناورهاي در حال تردد در آبراهه هاي تحت پوشش هر کشور ارايه مي شود.
معينيان افزود: به دليل اهميت تنگه مهم و استراتژيک هرمز و آبراهه هاي مهم درياي عمان و خليج فارس که روزانه صدها شناور کوچک و بزرگ نفتي، تجاري، صيادي و غيره در اين آبراهه ها تردد مي کنند اجراي اين پروژه در استان هرمزگان در اولويت سازمان بنادر و كشتيراني قرار گرفت.
وي با اشاره به اينكه در اين سيستم خدمات رساني در چهار سطح اطلاع رساني، کمک ناوبري و پشتيباني خدمات دريانوردي، سازماندهي ترافيک دريايي ، کمک به عمليات تجسس و نجات ، اطفاي حريق و کنترل آلودگيهاي دريايي به کشتي ها و شناورهاي عبوري در خليج فارس و درياي عمان ارايه مي گردد، خاطر نشان كرد: در حال حاضر کنترل ترافيک دريايي به کمک چراغهاي راهنمايي دريايي، بويه هاي نوراني، دستگاههاي مخابراتي VHF، سيستم V.T.S و غيره انجام مي شود.
به گفته معينيان ،سيستم V.T.S در جهان به سه صورت بندري ، ساحلي و ترکيبي(بندري و ساحلي) انجام مي گيرد كه شبكه V.T.S طراحي شده در استان هرمزگان، شبکه ترکيبي است و در آن خدمات رساني به کشتي ها و شناورهاي ورودي و خروجي به بنادر و شناورهاي عبوري در سطح گسترده و با اهداف متعدد و متنوع ارايه مي گردد.
مدير اجرايي پروژه ي V.T.S هرمزگان با اعلام اينكه در حال حاضر در بندر انزلي 2 سايت، در بندر امام 3 سايت و در بنادر هرمزگان 15 سايت براي اجراي اين پروژه در نظر گرفته شده است خاطر نشان كرد: تجهيزات بنادر انزلي و امام خميني با توجه به تعداد کم سايتها سريعاً آماده نصب و راه اندازي شد، اما در بنادر استان هرمزگان با توجه به گستردگي سواحل و تعدد بنادر و جزاير، 15 سايت در دو لوپ شرقي و غربي از غرب جزيره کيش تا شرق جزيره هرمز در 8 جزيره و 4 بندر ساحلي پراکنده شده كه بيش از 90درصد آبهاي استان هرمزگان را تحت پوشش خود قرار خواهند داد.
وي افزود: برنامه ريزي سازمان بنادر و کشتيراني در فاز اول تجهيز بنادر انزلي، امام و هرمزگان به شبکه V.T.S و در فاز دوم تجهيز بنادر بوشهر، آبادان، چابهار، نوشهر و اميرآباد به اين شبكه است که اقداماتي جهت طراحي سايتها و خريداري تجهيزات مورد نياز اين بنادر نيز انجام شده است.
معينيان تعداد شبكه هاي V.T.S در جهان را بالغ بر 293 شبكه بيان كرد و گفت: بيشترين سايت ها در کشورهاي اروپايي با تعداد 152 شبکه و کمترين آن در کشورهاي آفريقايي با 5 شبکه فعال است.
وي گفت : در حال حاضر علاوه بر ايران در 5 کشور حاشيه خليج فارس و درياي عمان (کشورهاي امارات، بحرين، عربستان، کويت و قطر)7 سيستم فعال و در حال بهره برداري است.
معينيان مهمترين ويژگي سيستم V.T.S خريداري شده براي استان هرمزگان را قابليت به کارگيري 24 ساعته در کليه شرايط جوي،کشف اهداف و شناورهاي با سطح مقطع راداري 1 متر مربع در فاصله 8 مايلي،دقت تفکيک بين يگان هاي 20 متري با فاصله 30 متر در يک سمت و در برد 6 مايلي،تفکيک دو هدف 20 متري با حداقل فاصله 75 متر از يکديگر در برد 6 مايلي، رادار X با قابليت 99درصد،ذخيره سازي اطلاعات حداقل 100 شناور،نمايشگر رنگي با حداقل برد 48 مايلي اعلام كرد.
مدير اجرايي پروژه ي V.T.S هرمزگان افزود در صورت نياز ، کليه سازمانها و ارگانهاي دولتي با عقد قرارداد با سازمان بنادر و کشتيراني مي توانند به سهولت و آساني اطلاعات مورد نياز خود را از اين شبکه دريافت کنند.
معينيان با اشاره به اينكه براي اجراي پروژه V.T.S در استان هرمزگان 45 فقره قرارداد به ارزش 150 ميليارد ريال در بخشهاي عمراني، جاده سازي و خريد ونصب تجهيزات امضا شده است در خصوص فعاليتهاي عمراني صورت گرفته در اين بخش اظهار داشت: مکان يابي و تملک 15 سايت، احداث وزيرسازي حدود 30 کيلومتر جاده در 8 جزيره براي دسترسي به بلندترين ارتفاعات، انجام 34 مورد تست مکانيک خاک، احداث برج کنترل بندرلنگه، احداث و تجهيز سالن کنترل روم در بندر شهيدرجايي، احداث پنج مرکز تکنيکال روم در سايتها، ساخت و حمل 16 دستگاه تانکر 20 هزار ليتري به جزاير، حمل ونصب 18 دکل 30 و 45 متري و خاکبرداري و آماده سازي محوطه سايتها به مساحت 7500 متر مربع در قلل بلندترين ارتفاعات جزاير از مهمترين اقدامات عمراني است که جهت احداث سايتها انجام شد.
وي تجهيزات خريداري شده را ازكشورهاي دانمارک ، ژاپن و فرانسه اعلام كرد و گفت: به علت عدم هماهنگي و همخواني تجهيزات ، مشکلاتي در بندر امام ايجاد شدکه با تمهيدات بعمل آمده پيش بيني مي شود در هرمزگان اين مشكلات رخ ندهد .
مدير اجرايي پروژه ي V.T.S هرمزگان با بيان اينكه كليه عمليات عمراني در لوپ شماره يك اين پروژه در سايت شرقي استان شامل سايتهاي جزاير لارک، هنگام، هرمز، هلر وبهمن جزيره قشم، بندر باهنر و مرکز اصلي کنترل پروژه در بندر شهيد رجايي در ايام دهه فجر افتتاح شد و 9 سايت لوپ دوم در غرب استان نيز تا پايان فروردين مورد بهره برداري قرار گرفت.

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۰۹ساعت   توسط علی وطن خواه   | 
 

متاسفانه باخبر شدم آقای رضاسلطونی از کارکنان زحمتکش شهرداری میمه در مسیر بازگشت از کاشان براثر  سیل اخیر جان خود را از دست داده است.

به بازماندگان آن مرحوم تسلیت عرض می کنم .

آخرین اخبار حاکی از آمار حادثه دیدگان حکایت از ۶نفر کشته و تعداد زیادی مفقود دارد, سیلی با این خسارات در منطقه کاشان در 50 سال اخیر کم سابقه گزارش شده است.

این در حالی است که خبر ساعت 24 اصفهان خبر این فاجعه را در ردیف آخرین اخبار خود اعلام نمود  که باعث تعجب و حیرت گردیده,جالب است در طوفانی که در 10 روز گذشته در جنوب کشور روی داد و تنها 1 کشته بر جای گذاشت پوشش خبری بی نظیری را شاهد بودیم.

 عده زیادی از مردم شب گذشته در بلوار ساحلی کاشان و ورودی جاده قمصر تجمع کرده و شاهد حرکت  سیلاب در رودخانه کنار بلوار ساحلی بودند. همچنین دسترسی به برخی محلات قمصر برای تیم های امدادی از راه زمینی غیر ممکن گشته و برآورد دقیقی از آمار تلفات در دست نمی باشد.

جمعي از سيل زدگان قمصر و برزك از توابع كاشان خواستار تسريع در كار امداد رساني از سوي مسوولان ذيربط شدند.

به رغم گذشت بيش از ‪ ۱۸‬ساعت از وقوع سيل بسياري از اهالي قمصر به ويژه خسارت ديدگان ناشي از سيل روز گذشته، منتظر گروههاي امداد رساني به اين شهر و امكانات لازم براي پاكسازي و برداشت آوار چند واحد مسكوني خود هستند.

عده‌اي از اهالي شهر قمصر از حضور نداشتن مسوولان ذيربط در محل وقوع سيل گلايه دارند و خواستار تسريع در كمك رساني از سوي ستاد حوادث غير مترقبه اين شهرستان هستند.

 جاري شدن سيل روز گذشته باعث وارد شدن خسارات زيادي به بخش قمصر كاشان بويژه شهر قمصر حد فاصل پل بخشداري، خيابانهاي ساحلي و روستاهاي "فرفهان" و "قهرود" از توابع اين بخش شد.

به علت كم ارتفاع بودن يكي از پل‌هاي اين شهر و بسته شدن دهانه‌هاي آن با شاخه و تنه‌هاي درختان و ساير ضايعات حجم زيادي از سيلاب به خيابانهاي ساحلي‌در حاشيه رودخانه قمصر سرازير شد و علاوه بر گل و لاي فراوان، سنگ و چوب و تنه درختان شكسته شده، چند واحد مسكوني نيز تخريب شد.

به گفته شاهدان عيني، جريان سيل تعدادي از خودرو پارك شده در حاشيه خيابان ساحلي و روي پلهاي قمصر را مسافتها جابجا كرد.

همچنين اين گزارش حاكيست، به علت بسته شدن محور ارتباطي قهرود در اثر تخريب پل اين روستا از وضعيت اين منطقه و روستاهاي بالا دست آن هم‌اكنون اطلاعي در دست نيست.

كار جمع آوري ضايعات گل و لاي و سنگهاي و تنه‌هاي شكسته درختان از صبح امروز بتدريج با كمك مردم و گروههاي شهرداري قمصر آغاز شده‌است.

براي حفاظت از مناطق خسارت ديده و برقراري نظم و امنيت گروههاي از واحدهاي انتظامي و نظامي و بسيج عازم منطقه شده‌اند.

از سوي امور برق كاشان نيز اقداماتي در جهت اصلاح شبكه برق قمصر در حال انجام است.

هم اكنون آب و برق، گاز، تلفن بخش‌هايي از مناطق خسارت ديده شهر قمصر و روستاهاي فرفهان و قهرورد قطع است.

دانشگاه علوم پزشكي كاشان آمار كشته‌شدگان اين حادثه را پنج نفر و مجروحان بستري شده در بيمارستان شهيد بهشتي كاشان را هفت نفر اعلام كرد.

گفته مي‌شود، تعدادي از آسيب ديدگان سيل روز گذشته نيز در مراكز درماني كاشان بصورت سرپايي تحت درمان قرار گرفته‌اند.

سيل روز گذشته علاوه بر مناطقي از بخش قمصر كاشان، موجب خسارت فراوان به پلها، راهها، مناطق مسكوني و اراضي كشاورزي، قنات‌ها و واحدهاي دامي بخش برزك از جمله منطقه وركان و آزران از توابع شهرستان كاشان شد.

همچنين جاري شدن سيل باعث تخريب و آبگرفتگي در محور ارتباطي كاشان به سمت شهرك ‪ ۲۲‬بهمن و قمصر شده، بطوريكه رفت و آمد خودروها با سختي انجام مي‌گيرد.

از سوي ديگر ستاد حوادث غير مترقبه شهرستان كاشان نيز اعلام كرد: به مجرد اطلاع از وقوع سيل با تشكيل جلسه در فرمانداري كاشان و اتخاذ تصميم به منظور كمك به آسيب ديدگان ناشي از سيل روز گذشته تعدادي امدادرسان با پنج دستگاه اتوبوس از سوي اين ستاد شب گذشته عازم مناطق سيل زده شده‌اند.

در پي جاري شدن سيل در شهرستان كاشان دبير ستاد حوادث و سوانح غير مترقبه استان اصفهان از وارد شدن خسارت بيش از 20 ميليارد توماني به بخشهاي مختلف اين شهرستان خبر داد .

مهندس شيشه فروش  گفت: اين سيل خسارات جدي به راههاي ارتباطي، شبكه‌هاي برق، جاده‌هاي روستايي و شهري، پلها و اماكن مسكوني و همچنين شبكه برق، گاز، مخابرات و اراضي كشاورزي و باغات وارد كرده است.

وي با اشاره به افزايش آمار مجروحان و كشته‌شدگان سيل افزود: در اين حادثه تاكنون 6 تن كشته و 17 نفر مجروح شدند البته تعداد زيادي از مجروحان پس از اعزام به بيمارستان به دليل سطحي بودن جراحات مرخص شدند.

دبير ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه استان اصفهان، از آسيب ديدگي و تلف شدن 800 راس دام خبر داد و خاطر نشان كرد: اين سيل به دو هزار و 200 هكتار از مزارع و باغات 22 روستا ، 46 رشته قنات ، 5 حلقه چاه كشاورزي و 20 كيلومتر كانال خسارت وارد كرد.

به گفته مهندس شيشه فروش، 50 واحد مسكوني نيز بين 20 تا 100 درصد دچار خسارت شدند.

وي با بيان اين كه از شب گذشته و روز جاري اكيپهاي امدادي هلال احمر و سپاه در محل حاضر شده و نسبت به امدادرساني اقدام كردند، تاكيد كرد: تاكنون دو فروند هلي كوپتر براي امدادرساني به سيل زدگان به منطقه اعزام شدند.

دبير ستاد حوادث و سوانح غير مترقبه استان اصفهان در خصوص وضعيت فعلي روستاهاي سيل‌زده، گفت: در حال حاضر وضعيت برق و آب روستاها بهبود يافته و تا دو روز آينده نيز وضعيت به حالت طبيعي باز مي‌شود.

دبير ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه استان اصفهان در خاتمه خاطرنشان كرد: راههاي ارتباطي مناطق سيل زده نيز با اعزام دو اكيپ امدادي راه و ترابري تا دو روز آينده بازگشايي مي‌شود.

 

+  نوشته شده در  ۱۳۸۶/۰۴/۰۷ساعت   توسط علی وطن خواه   |